سدخرسان بلای جان خوزستان
سالهاست پروژههای انتقال آب و سدسازی بلای جان چهارمحال و بختیاری، کارون و خوزستان شده است. یکی از این پروژهها، سدخرسان است؛ سدی که با هدف تولید برق در بخش بالای رودخانه خرسان، در استان چهارمحال و بختیاری در جنوب شرقی شهرستان لردگان واقع شده است. محمد درویش، کارشناس محیطزیست به «قانون» درباره سد خرسان میگوید:« این پروژه از مجموعه سدهایی است که مقرر بود روی سرشاخههای کارون احداث شود. این سد با هدف تولید انرژی برقابی و تامین بخشی از نیازهای کشاورزی احداث میشود. از همان روزهای نخست مطرح شدن این سد،فعالان محیطزیست با این طرح مخالفت کردند. یکی از دلایل آنها نابودی طولانیترین آبشار ایران، آبشار آتشگاه است.
در دولت احمدینژاد، رییس وقت اداره میراث فرهنگی شهرکرد در یک ابراز عقیده عجیب و غریب گفت:« اگر سد خرسان ساخته شود، دسترسی به این آبشار خیلی راحت می شود و با قایق میتوانیم به بلندترین نقطه آبشار برسیم». با آبگیری سد تمام آبشار زیر سد غرق میشود و دیگر آبشاری باقی نمیماند که به آن دسترسی داشته باشیم.خوشبختانه بهدلیل کاهش درآمدهای وزارت نیرو و دولت احمدینژاد این پروژه متوقف شد.هنگامیکه بحث شروع دوباره این پروژه مطرح شد، فعالان محیطزیست و کارشناسان به این مساله معترض بودند،اما استاندارد وقت چهارمحال وبختیاری در پاسخ به این اعتراضهاگفته بود:« چرا اجازه نمیدهند سرمایهگذاری دو هزار میلیارد تومانی در استان اجرا شود». به او بارها توضیح دادیم این سرمایهگذاری دو هزار میلیارد تومانی منجر به ناپایداری بیشتر منطقه میشود و در نهایت چند هزار نفر از روستاهای منطقه باید مهاجرت کنند و چند صد هکتار از اراضی ارزشمند رویشگاه زاگرس نیز نابود خواهد شد. همچنین یکی از قطبهای گردشگری استان، آبشار آتشگاه نیز تخریب میشود».
تناقض گویی وزارت نیرو
درویش با تاکید بر اینکه آب سد خرسان برای کشاورزی در لردگان استفاده میشود، ادامه میدهد:«درباره انتقال آب از این پروژه به استانهای اصفهان، کرمان و یزد نیز بحث شده اما تاکنون تایید رسمی نشده است. برخی از مسئولان میگویند این سدها خطر بروز سیلاب در خوزستان را کاهش میدهند و برخی دیگر نیز هدف اصلی این سدهای زنجیرهای را تولید برق میدانند. حال پرسش این است که چگونه میتوانند در پایین دست این رودخانه انرژی برق آبی تولید کنند؛ درحالیکه در بالادست این رودخانهها برای طرحهای انتقال آب مانند بهشت آباد، گلاب، بروجن، چغاخر و سمیرم مجوز صادر کردهاند؛چراکه این پروژهها ورودی آب به این سدها را کاهش میدهند و آبی برای تولید برق نمیماند. براساس آمار وزارت نیرو، سالانه هزار میلیارد تومان بهدلیل کاهش آب ورودی به سدها، به این وزارتخانه خسارت وارد میشود».
مخالفت سازمان محیط زیست با سد خرسان
این کارشناس محیط زیست درباره مجوز ارزیابی زیست محیطی سد خرسان میگوید:« در مرحله ارزیابی زیست محیطی این سد متوقف و در زمان ابتکار، رییس پیشین سازمان حفاظت محیط زیست نیز ارزیابی زیستمحیطی رد شد که همین مساله به تعطیلی پروژه انجامید. از طرفی این پروژه ردیفی در بودجه ملی ندارد. معاون وقت سازمان محیط زیست نیز در نامهای به وزارت نیرو اعلام کرد هر نوع فعالیتی غیرقانونی است و هشدار داد که نباید این پروژهها اجرایی شود.آن زمان عزم و ارادهای در استان و وزارت نیرو وجود داشت که قوانین را دور زده و پروژه را بدون مجوز اجرا کنند؛ به همین دلیل جادههای دسترسی به این پروژه احداث شد. حتی فرماندار وقت منطقه نیز خبرنگاران را تهدید کرده بود در صورت مخالفت با این پروژه، آنها را از بالای پرتگاه به پایین پرتاب کنند که فایل صوتی این تهدید نیز آن زمان منتشر شد».
مرگ کارون با سبزکوه
تونل سبزکوه، پروژه دیگری است که درصورت اجرا، محیط زیست چهارمحال و بختیاری و خوزستان را به شدت تحت تاثیر قرار میدهد و پیامدهای زیانباری را بهدنبال خواهد داشت. در این طرح آب از ناغان به چغاخور و از آنجا به بروجن منتقل میشود. نکته قابل توجه اینجاست که رودخانه سبزکوه یکی از سرچشمههای رودخانه کارون محسوب میشود. درویش با اشاره به اینکه تونل سبزکوه، در قلب استان چهارمحال و بختیاری است، میگوید:« مردم محلی به شدت نسبت به ساخت این تونل واکنش نشان دادهاند و معترض هستند. این پروژه تاثیر منفی روی تالاب بین المللی چغاخور دارد. این تونل آب، یک طرح انتقال درون استانی است. اما نکته قابل توجه اینجاست که مسئولانی که نسبت به انتقال آب به دیگر استانها معترض هستند، چرا به انتقال آب در درون استان چراغ سبز نشان میدهند».
ضرورت بازنگری در پروژههای ارزیابی
براساس قانون و مصوبه شورایعالی محیطزیست تمامی پروژههای عمرانی که مشمول ارزیابی سازمان محیط زیست میشوند باید در زمان مکانیابی و امکانسنجی از این سازمان مجوز اخذ کنند، یعنی قبل از آغاز پروژه؛ چراکه تامین ردیف اعتباری منوط به اخذ این مجوزهاست اما مشکل اینجاست که دستگاه متولی که وزارت نیرو است، بدون گرفتن این مجوزها تحت فشارها و لابیهای سیاسی کار را شروع میکنند. با این روش کار، سازمان محیطزیست را در عمل انجام شده قرار میدهند.هژیر کیانی، فعال محیط زیست بهتازگی از شروع دوباره پروژههای سبزکوه و سد خرسان خبر داده است. او درباره سد خرسان به«قانون» میگوید:« مطالعات این پروژه مربوط به قبل از سال 83 است.
حتی اگر فرض کنیم این مطالعات در یک سازوکار مستقل و علمی و در شرکتهایی که به وزارت نیرو یا سدسازان وابسته نیستند انجام شده، پس از گذشت 15 سال باید این بازنگری در این طرح صورت گیرد؛ این درحالی است که این مطالعات توسط شرکتهای وابسته به وزارت نیرو یا سدسازان انجام شده است. از 15 سال گذشته تاکنون شاهد تغییرات اقلیمی، کاهش نزولات جوی و تغییر الگوی بارش بودهایم. بخش مهم و البته غمانگیز ماجرا این است که بارگذاریهای سنگینی روی سرشاخههای کارون انجام شده که در تاریخ رودخانههای ایران، این مساله بیسابقه بوده است. طرحهایی را مانند کوهرنگ سه و بهشتآباد که مجوز آنها باطل شده است،اجرا میکنیم و کارون دیگر توان تحمل این بارگذاری ها را ندارد. همزمان با لابی و دستکاری در ارزیابی مجوزهای باطل شده، احیا میشوند و ارگانی روی این مجوزها نظارتی ندارد. در واقع اجرای خرسان یعنی 6 میلیون ایرانی پایین دست را نادیده گرفتهایم؛ چراکه اجرای خرسان فجایع زیست محیطی و انسانی را در خوزستان در پی خواهد داشت».
بهانههای واهی
کیانی با اشاره به اینکه در اهداف اجرای این طرح کنترل سیلاب مطرح شده است، میگوید:« باتوجیههای غیر علمی مانند کنترل سیلاب ذکر شده، حال این پرسش مطرح است که آیا با طرحهای آبخیزداری و مرتعداری کنترل سیلاب بهتر انجام میشود یا سدسازی؟توجیه بعدی کنترل رسوبات رودخانه است؛ رودخانههای این منطقه نفسهای آخر خود را میکشند، با کاهش بیسابقه آب، دیگر رسوبی باقی نمانده و رودخانهها خشک شدهاند. به اعتقاد من در اجرای این پروژهها جزسود و منفعت پیمانکاران مساله دیگری درنظر گرفته نشده است».
جذب نیرو و بازگشایی مسیرهای دسترسی
کیانی درباره شروع دوباره این پروژه به «قانون» میگوید:« براساس آمار پیمانکار در روزهای آینده اقدام به جذب نیرو برای اجرای کار خواهد کرد؛ همچنین جادههای دسترسی غیرفعال را نیز فعال کردهاند. همچنین شنیده ها حاکی از آن است که منابع مالی آن نیز توسط یک سرمایهگذار چینی تامین شده است».
این فعال محیط زیست با اشاره به اینکه مجریان و کارفرمایان انتقال آب درون حوضهای و بین حوضهای را برای ساخت این پروژه مطرح میکنند، میگوید:«هنگامیکه سدی احداث میشود و پیامدهای اجتماعی و محیط زیستی پایین دست و داخل استان را در نظر نمیگیریم، این بهآن معناست که مفهوم انتقال آب و اثرات مخرب محیطزیستی آن را نمی دانیم. در صورتی که کارون سه و چهار، تجربه عینی و تلخ است که خسارتهای بسیاری را به دولت و کشور تحمیل کرد.به عنوان نمونه، چندین میلیارد دلار خسارت نابودی بلوطهای زاگرس در پروژه کارون سه است که هیچگاه این بلوطها ارزشگذاری اقتصادی نشدند. به اعتقاد من، وزارت نیرو باید شرکتهای سدسازی راکه روی دست این وزارتخانه مانده است،تغییر کاربری دهد و آنها را به سمت و سوی اجرای طرحهای آبخیزداری و آبخوانداری و ... هدایت کند، طرحهایی که به نفع کشور و مردم است».
انتقال آب به فلات مرکزی در انتظار سدخرسان
کیانی معتقد است که در آینده آب سد خرسان به استانهای دیگر انتقال مییابد، او میافزاید:« پروژه بهشتآباد به لحاظ فنی مشکلاتی دارد و تاکنون آبگیری نشده است؛ بنابراین گزینه بعدی برای انتقال آب به کرمان، رفسنجان، یزد و اصفهان، سدخرسان است».
انتقالی که استان را نابود میکند
طرحهایی که در چند سال اخیر اعتراضهای فراوان دوستداران و کارشناسان محیط زیست کشور را به دنبال داشته، پروژههای سدسازی و انتقال آب از کارون و سرشاخههای آن به فلات مرکزی ایران است. پروژهای که بهگفته مسئولان سازمان محیطزیست تیشه به ریشه محیطزیست کشور میزند.هومان خاکپور، فعال محیط زیست نیز درباره اجرای تونل سبزکوه میگوید:« برخی از مسئولان در چهارمحالوبختیاری اعلام میکنند اگر پروژه انتقال آب سباکوه انجام نشود، بخشی از صنعت استان با مشکل مواجه میشود و این مساله درست است اما مساله مهمتر که به آن توجه نمیکنند، این است که تا چه زمانی محیطزیست باید قربانی صنعت شود و توسعه صنایع در منطقه از ابتدا اشتباه بود؛چراکه سرریز صنایعی مانند فولاد که در اصفهان مشکلات زیستمحیطی فراوانی ایجاد کرده، در منطقه چهارمحال و بختیاری نیز همین مشکلات را بهدنبال خواهد داشت.در استان میانگین بارندگی به استاندارد جهانی نزدیک بود که البته در این دوره خشکسالی کاهش یافته است اما در منطقهای که توسعه صنایع در آن شکل گرفته، کمترین میزان بارندگی را داریم. متاسفانه صنایع را در کمآبترین منطقه استان مستقر کردهاند و اصرار زیادی به توسعه آن دارند. در ابتدا چاه آب حفر کردند و بعداز آنکه منطقه خشک و به دشت بایر تبدیل شد، درحال حاضر میخواهند با انتقال آب مشکل صنایع را حل کنند». خاکپور درباره سد خرسان 3 میگوید: « سد خرسان 3 از سال 89 بدون داشتن مجوز ارزیابی سازمان محیطزیست کلنگزنی و شروع بهکار کرد و مساله مهم این است که بخشی از این سد در منطقه حفاظت شده دنا قرار دارد».
خطر در کمین محیطزیست
تونل انتقال آب سبزکوه که آب را از ناغان به چغاخور و از آنجا به بروجن منتقل میکند، محیطزیست منطقه حفاظت شده سبزکوه و نیز منطقه چغاخور را با خطر جدی مواجه کرده و با از میان بردن منابع ثروت عمومی در این دو منطقه، خطر جاودانه شدن فقر را میان مردم بومی آن تشدید میکند. تونل انتقال آب سبزکوه به چغاخور، 150 میلیون مترمکعب چشمههای طبیعی را در معرض خطر قرار میدهد و تنشهای شدید اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی را بهدنبال میآورد. این تونل 10 هزار و 700 متری با قطر 4.45 متر قرار است آب رودخانه سبزکوه، از سرچشمههای رودخانه کارون را برای مصارف صنعتی و کشاورزی دشت بروجن به چغاخور و از آنجا به بروجن منتقل کند اما حدود 80 درصد از 49 دهنه چشمه و هشت رشته چشمه - قنات واقع در سازندهای کربناته منطقه که مظهر اکثر آنها امتداد گسل است، بالاتر از تراز تونل انتقال آب سبزکوه واقع شدهاند که در معرض خطر قرار میگیرند.
آبدهی اکثر این چشمهها تحتتاثیر احداث تونل قرار میگیرد و بهطور حتم دچار کاهش آبدهی یا خشک شدن میشوند، چون برخورد تونل انتقال آب سبزکوه با گسلها موجب زهکشی آب زیرزمینی توسط تونل میشود که اصلیترین چشمهها یا چشمهقناتها را که بخش اعظم باغات منطقه را آبیاری میکنند، میخشکاند، علاوهبر این امکان خشک شدن تالاب چغاخور یکی از زیستگاههای حساس بینالمللی بر اثر حفر تونل سبزکوه و تخلیه ناگهانی آب سبزکوه وجود دارد که زمان مورد نیاز برای جبران حجم تخلیه شده قابل تخمین نیست.
«مهدی پژوهش»، عضو هیات علمی دانشگاه شهرکرد و عضو کمیته ملی کارون در همین زمینه به ایسنا، با بیان اینکه احداث تونل سبزکوه چیزی جز عقبافتادگی بیشتر برای استان چهارمحال و بختیاری ندارد، اظهار کرد: «با احداث تونل سبزکوه، در آینده نزدیک شاهد احداث تونل بهشتآباد هم خواهیم بود. تونل سبزکوه که آب منطقه حفاظت شده سبزکوه را به چغاخور میرساند، مجوز لازم از محیطزیست را ندارد. با توجه به نتایج تحقیقات، هدف از احداث این تونل، تامین آب صنایع فولاد و کارخانههای استان است. 65درصد صنایع فولاد استان چهارمحال و بختیاری توسط صنایع فولاد مبارکه اصفهان خریداری شده است وبه بهانه تامین آب صنایع چهارمحال و بختیاری، در واقع آب مورد نیاز صنایع فولاد استان اصفهان تامین میشود».
وی با بیان اینکه منطقه حفاظت شده سبزکوه بهعنوان زیست کره مطرح شده است، ادامه داد:«فعالیت تونل سبزکوه موجب از بین رفتن این زیست کره میشود. با توجه به خشکسالی که در 20سال آینده کشور را فرا خواهد گرفت، افراد در مناطق مختلف بهدنبال جمعآوری آب برای حوزه خود هستند. احداث تونل با هر شکلی عواقب نامطلوبی همچون خشک شدن چاهها، چشمهها و قناتها را در پی خواهد داشت و با احداث تونلها برای انتقال آب نیز منابع آبی چهارمحال و بختیاری به سمت خشکی پیش میروند. احداث این تونل موجب حساس شدن گسلها شده و شرایط را برای زمین لرزه فراهم میکند. با احداث این تونل، پس از مدتی این منطقه حفاظت شده به تپههای ماسه تبدیل میشود. اکثر مردم این منطقه بهعلت نبود صنایع، زندگی خود را از طریق کشاورزی و دامداری میگذرانند که با احداث این تونل و خشک شدن چاهها، خاک و پوشش گیاهی و بخش اعظم تولیدات کشاورزی و دامی در منطقه سبزکوه از بین میرود و بسیاری از افراد شغل خود را از دست میدهند. پیش از رسیدگی به موضوع سایر تونلهای غیرقانونی از جمله گلاب2، لازم است به موضوع تونل سبزکوه رسیدگی شود تا بهانه به دست دیگر استانها برای توجیه عمل خود نیفتد».
سخن آخر
تمامی این پروژهها به نابودی کارون بزرگ و درنهایت نابودی خوزستان ختم میشوند.براساس آمار منتشرشده دولت در خوزستان، پهناهای آبی خوزستان به یکسوم رسیده است؛ در حال حاضر کانون تولید گرد و غبار تنها تالابهای خشکشده نیستند. حدود دو میلیون هکتار از اراضی کشاورزی که به دلیل کاهش منابع آبی بایر شده، تبدیل به کانون تولید گرد و غبار شدهاند. هنگامیکه پروژههای سدسازی و انتقال آب از سرشاخههای کارون اجرا میشد، هیچگاه مسئولان تصور نمیکردند اجرای این پروژهها از خوزستان، از بهشت ایرانزمین جهنمی بسازد که زندگی در آن برای ساکنانش غیرممکن باشد.