کریستن استوارت و سوفیا کاپولاوقتی کارگردانی بداند چگونه از مهارت بازیگری مینیمال کریستن استوارت Kristen Stewart استفاده کند، او در بهترین حالت خودش قرار میگیرد. استوارت بازیگری است که کمتر در هالیوود به خودنمایی میپردازد. با وجود یک کارگردان مناسب، استوارت را در بهترین حالتش میبینیم که در هر سکانس رشد میکند و میدرخشد. سوفیا کاپولا Sofia Coppola دقیقاً یک فیلمساز خویشتننگر است که میتواند با اولیویه آسایاس Olivier Assayas برای گرفتن بهترین بازی از استوارت رقابت کند.
دنیل کالویا و نیکلاس ویندینگ رفنصحنهای که دنیل کالویا Daniel Kaluuya در «برو بیرون» Get Out بازی کرده بود، این ایده را شکل میدهد که همکاری او با نیکلاس ویندینگ رفن Nicolas Winding Refn بسیار موفقیتآمیز خواهد بود. سبک رفن اینگونه است که متکی به اجرای فیزیکی بازیگر است و تمام احساسات بازیگر باید زیرپوستی باشد. کالویا برای بازی به این شیوه بسیار آماده به نظر میرسد.
اما استون و دارن آرونوفسکیاما استون Emma Stone برای بازی مهیجش در «بردمن» Birdman نامزدی بهترین بازیگر نقش مکمل اسکار را به دست آورد. بازی در چنین نقشی چیزی است که دوست داریم از بازیگر برنده اسکار برای فیلم «لا لا لند» La La Land بیشتر ببینیم. شخصیتهای اصلی فیلمهای دارن آرونوفسکی Darren Aronofsky علاقه شدیدی به جنون دارند. بازی در چنین نقشهایی زوایای جدیدی از بازی استون را به همراه خواهد داشت.
نیکول کیدمن و لین رمزیلین رمزی Lynne Ramsay استعداد ویژهای در به تصویر کشیدن آسیبهای عاطفی که در گذشته اتفاق افتادهاند دارد. چنین رویهای به بازیگران نقشهای اصلی فیلمهایش این فرصت را میدهد تا بسیار غریزی عمل کنند (مثل تیلدا سوئینتن Tilda Swinton در «باید درباره کوین صحبت کنیم» We Need to Talk About Kevin و خواکین فینیکس Joaquin Phoenix در «تو هرگز واقعاً اینجا نبودی» You Were Never Really Here). نیکول کیدمن استاد بخش کردن درد شخصیتهایش است. تماشای نیکول کیدمن در فیلمی به کارگردانی رمزی بدون شک به یکی از بهترین فیلمهای او تبدیل خواهد شد.
کیت استنفیلد و دیوید لینچکیت استنفیلد Lakeith Stanfield بر موجهای متفاوتی نسبت به سایر بازیگران سوار میشود و نقشهای متفاوتی را میپذیرد. دیوید لینچ David Lynch بهخوبی میتواند از چنین استعدادی بهره ببرد. استعداد ویژهی استنفیلد این است که میتواند از فیلم سوررئالی مثل «آتلانتا» Atlanta به «ببخشید مزاحمت شدم» Sorry to Bother You برود و همچنان احساساتش را منسجم نگه دارد. این بازیگر میتواند سرگرمی جدیدی برای لینچ بهحساب بیاید.
مایکل بی. جردن و بری جنکینزبری جنکینز Barry Jenkins بهخوبی از پس بحث مردانگی در «مهتاب» Moonlight فیلم برندهی اسکارش برآمد. حالا تصور کنید که باهمکاری با مایکل بی. جردن Michael B. Jordan در یک پروژه مشابه چه غوغایی به پا خواهد شد. هیکل درشت جردن و دامنهای از احساسات او را به یکی از بهترین بازیگران در داستانی مشابه تبدیل خواهد کرد. (پیچیدگی و جذابیت نقش آدونیس کرید Adonis Creed در «کرید» Creed به همین دلیل بود). جنکینز و جوردن در همکاری با یکدیگر میتوانند قدرتشان را چندین برابر کنند.
رابرت پتینسون و هارمونی کورینبرادران سفدی The Safdie Brothers هنگام ساخت «اوقات خوش» Good Time احساسات رابرت پتینسون Robert Pattinson را جریحهدار کردند و همین امر باعث شد پتینسون تا به امروز یکی از بهترین اجراهایش را به نمایش بگذارد. هارمونی کورین Harmony Korine نیز بهسادگی میتواند کار مشابهی با این بازیگر انجام دهد. در اصل قرار بود آنها در پروژه ساخت «دام» The Trap با یکدیگر همکاری داشته باشند، اما تأخیر در آغاز تولید باعث شد که ساخت آن هرگز شروع نشود.
میا واشیکوفسکا و یورگوس لانتیموسمیا واشیکوفسکا Mia Wasikowska در برابر اجرای خواستهی فیلمساز کاملاً بیپروا و نترس است. از «سوخترسان» Stoker اثر پارک چن-اوک Park Chan-wook گرفته تا «نقشههای ستارههای سینما» Maps to the Stars به کارگردانی دیوید کراننبرگ David Cronenberg. وقتی واشیکوفسکا به کارگردان اعتماد داشته باشد، هیچ ترسی از تجربههای جدید ندارد. به همین دلیل، این بازیگر 28 ساله میتواند بهسرعت در فیلمی به کارگردانی یورگوس لانتیموس Yorgos Lanthimos پلههای ترقی را طی کند.
تیموتی شلمی و ریچارد لینکلیتربخشی از ارتباط خوب تیموتی شلمی Timothée Chalamet برای بازی در «مرا با نامت صدا کن» Call Me by Your Name با تماشاچیان این بود که او بهخوبی از پس بازی در نقش یک نوجوان دلشکسته برآمده بود. هیچ کارگردان دیگری نمیتواند بهخوبی ریچارد لینکلیتر Richard Linklater در روایت گویی اصیل باشد. راستینگراییهای داستانهای واقعی لینکلیتر بهترین گزینه برای شالامی خواهد بود.
آدام سندلر و نیکول هولوفسنرپل توماس اندرسون Paul Thomas Anderson و نوآ بامباک Noah Baumbach همکاریهای بینظیری با آدام سندلر Adam Sandler داشتهاند. شخصیتهایی که در فیلمهای نیکول هولوفسنر Nicole Holofcener وجود دارند، از انسانیتی برخوردار هستند که میتواند اجرای عالی برای سندلر کمدین شکل دهد. وقتی سندلر به سمت درونگرایی میرود بازی فوقالعادهای به نمایش میگذارد. این همان چیزی است که همکاری سندلر با هولوفسنر را به یک گزینه بینظیر تبدیل خواهد کرد.
کالین فارل و وس اندرسنبه لطف بازی در «خرچنگ» The Lobster و «کشتن گوزن مقدس» The Killing of a Sacred Deer اثر یورگوس لانتیموس، کالین فارل Colin Farrell استاد بازی در نقشهای بیروح و بیحالت شده است. تنها به همین یک دلیل، همکاری او با وس اندرسن Wes Anderson بسیار طبیعی جلوه خواهد کرد.
لوکاس هجز و برادران سفدیلوکاس هجز Lucas Hedges تنها 21 سال دارد، اما آنقدر خوب است که دیدن انرژی زیاد او در فیلمی به کارگردانی جاشوا Joshua و بن سفدی Ben Safdie بسیار هیجانانگیز خواهد بود. اگر هجز بتواند مثل رابرت پتینسون در «اوقات خوش» بدرخشد، حقیقتاً میتواند به یکی از بازیگران پرشور در هالیوود تبدیل شود.
ماهرشالا علی و دی ریسدی ریس Dee Rees متخصص انتقال فکر و همدلی سینمایی است که ازقضا یکی از امتیازات ماهرشالا علی Mahershala Ali در بازیگری بهحساب میآید. علی به خاطر بازی همدردانهای که در «مهتاب» داشت، جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش مکمل را از آن خود کرد. «پریا» Pariah و «گل گرفته» Mudbound فیلمهای احساسی هستند که ریس کارگردانی کرده و باعث میشود فکر همکاری این دو نفر باهم را به پروژه موفقی تبدیل کند.
لورا درن و اسپایک جونزبازی در فیلم اسپایک جونز Spike Jonze به مقداری شیطنت و آسیبپذیری احساسی نیاز دارد. این همان چیزی است که لورا درن Laura Dern را به یک کاندیدای ایدئال برای فیلم بعدی جونز تبدیل میکند. «روشنفکر» Enlightened با بازی درن که از شبکه اچبیاو HBO پخش میشد را تماشا کنید تا متوجه هماهنگی عالی او در دنیای فیلمهای جونز شوید.
تیلدا سوئینتن و گیرمو دل توروسوئینتن یکی از تغییر شکلپذیرترین بازیگران روی زمین است که ایده همکاری او با گیرمو دل تورو Guillermo del Toro را بسیار هیجانانگیز جلوه میدهد. قوهی تخیل نامحدود دل تورو به سوئینتن این اجازه را میدهد که او با فراق بال و بدون محدودیت به کشف دنیای جدیدش بپردازد.
اسکار آیزاک و شین کاروثعلاقه اسکار آیزاک Oscar Isaac به گونههای علمی-تخیلی منجر به بازی در «جنگ ستارگان»، «مردان ایکس» و حتی فیلم مستقل «اکسمشینا» Ex Machina شده است. ایده حضور آیزاک در یکی از فیلمهای شین کاروث Shane Carruth چقدر جالب خواهد بود؟ کاروث پس از ساخت «رنگ سرچشمه» Upstream Color در سال 2013 هنوز فیلم دیگری نساخته است. همکاری آیزاک در پروژهای از کاروث چشمهای بیشتری را برای کشف پازلهای روانشناسی پیچیده آنها به دنبال خواهد داشت.
وایولا دیویس و اسپایک لیشخصیت فیلمهای اسپایک لی Spike Lee با چنان اعتقاد راسخی صحبت میکنند که حتماً تماشاچی را تحت تأثیر قرار میدهند. همکاری لی و وایولا دیویس Viola Davis قطعاً غوغا به پا خواهد کرد. دیالوگهای سیاسی که دیویس بهتنهایی بیان میکند، بیشتر او را به یک سخنور مشهور تبدیل کرده تا یک بازیگر. بهتر است این بازیگر و کارگردان هرچه زودتر ساخت یک پروژه مشترک را راه بیندازند.
جنیفر لارنس و کوئنتین تارانتینواین شایعه وجود داشت که قرار است جنیفر لارنس Jennifer Lawrence نقش شارون تیت در «روزی روزگاری هالیوود» فیلم جدید تارانتینو را بازی کند؛ اما درنهایت این نقش به مارگوت رابی Margot Robbie رسید. باید امیدوار باشیم که لارنس بالاخره به یکی از فیلمهای تارانتینو راه پیدا کند. این بازیگر برنده اسکار عاشق انرژی دیوانهوار دیوید او. راسل David O. Russell در صحنه است؛ چراکه باعث شد لارنس از دایره امنش خارج شود. چه کسی بهتر از کوئنتین تارانتینو میتواند این کار را انجام دهد؟
کری مولیگان و ترنس مالیکترنس مالیک Terrence Malick با بهترین بازیگران زن هالیوود کار کرده است؛ از جسیکا چستین Jessica Chastain گرفته تا ناتالی پورتمن Natalie Portman، کیت بلانشت Cate Blanchett و رونی مارا Rooney Mara. اگر او کری مولیگان Carey Mulligan را هم جلو دوربینش ببرد همکاری ایدئالی شکل خواهد گرفت. صورت مولیگان حالت تغییرپذیری خوبی دارد که دوربین مالیک عاشق آن است.
رایان گاسلینگ و گیلیان رابسپیرقسمت جذاب و خوشروی شخصیت رایان گاسلینگ Ryan Gosling چیزی است که نمیتوان بهسادگی از آن چشم بست (مثل حضور او در «دیوانهوار، احمقانه، عشق» Crazy Stupid Love و «لا لا لند»). این چیزی است که دوست داریم بیشتر بر روی پرده سینما ببینیم. مدتی است که از دیدن گاسلینگ با این ویژگیها در فیلمی مثل «لارس و دختر واقعی» Lars and the Real Girl میگذرد. به همین دلیل است که خواستار همکاری او با گیلیان رابسپیر Gillian Robespierre سازندهی «Obvious Child» و «تلفن ثابت» Landline هستیم. این کارگردان میتواند به بهترین شکل جذابیت هنری گاسلینگ را به نمایش بگذارد.
این مقاله برگرفته از نوشته زاک شارف Zack Sharf در سایت indiewire.com است.
کپی برداری و نقل این مطلب به هر شکل از جمله برای همه نشریهها، وبلاگها و سایت های اینترنتی بدون ذکر دقیق کلمات “منبع: بلاگ نماوا” ممنوع است و شامل پیگرد قضایی می شود.
Post Views:
2