روزنامه هفت صبح - علی رستگار: کنار هم قرار گرفتن نام محمد ساشا سبحانی و نادر فتوره چی از آن اتفاقات عجیب است که به برکت حاشیه های پر و پیمان فضای مجازی میسر شده. هرچند این دو نفر از لحاظ سطح دانش و سبک زندگی، از زمین تا آسمان با هم فاصله دارند اما یک وجه اشتراک خیلی مهم دارند و آن پرحاشیه بودن در فضای مجازی است.
سبحانی در اینستاگرام فعال است و فتوره چی در توئیتر. یکی آقازاده است و در مقابل فتوره چی در ضدیت با آقازادها و رانت خواران پرچمدار است. دیروز اخباری منتشر شد که به نوعی سرنوشت مشابهی برای این قطب متضاد رقم زد. نادر فتوره چی با شکایت محمد امامی (سرمایه گذار سریال شهرزاد) بازداشت و روانه زندان شد و بعضی منابع از صدور حکم جلب محمد ساشا سبحانی دادند.
نادر فتوره چی به فشافویه رفت؟
1) حبر بازداشت نادر فتوره چی را دیروز برادر او در صفحه اینستاگرامش منتشر کرد. اینطور که شاهرخ فتوره چی در یک ویدئوی کوتاه توضیح داده و به دلیل شکایت محمد امامی تهیه کننده سریال شهرزاد و تامین نکردن قرار وثیقه بازداشت شده است.
در صفحه اینستاگرام او یک پست مجزا هم منتشر شد که نادر فتوره چی از بازداشتگاه به زندان فشافویه منتقل شده است. نکته اینجاست که زندان فشافویه یا ندامتگاه مرکزی تهران بزرگ بیشتر مربوط به جرایم مواد مخدر است و کمتر شنیده بودیم سایر مجرمان به این زندان منتقل شوند. به نظر می رسد برای صحت سنجی این خبر باید منتظر اعلام خبر مراجع رسمی قضایی باشیم.
2) نادر فتوره چی یک نویسنده و روزنامه نگار با گرایش های چپ گرایانه است که معمولا نظرات او در توئیتر جنجالی می شود. فتوره چی سعی می کند خلاف موج های اجتماعی و جریانات غالب جامعه موضع گیری کند. بارها وارد مجادله مستقیم یا سلبریتی ها شده که معروف ترین آن هم مربوط به سال 93 است. وقتی با بهاره رهنما وارد یک جنگ لفظی تمام عیار شد و ماجرا تا مرحله شکایت و دادگاه هم پیش رفت اما در نهایت ختم به خیر شد.
او البته بعدتر چهره های دیگری مثل هانیه توسلی، ترانه علیدوستی، آزاده نامداری و ... را هم با الغاظ تتدی مورد نوازش قرار داد. آقازاده ها و چهره های شاخص سیاسی هم از طعنه های او در امان نیستند و از بین سیاسیون به خصوص با اصلاح طلبان و حامیان دولت میانه خوبی ندارد. به همین دلیل گاهی رسانه های اصولگرا نظرات او را در فضای رسمی منعکس می کنند
3) حالا برگردم سر موضوع بازداشت دیروز نادر فتوره چی. علت چیست؟ ماجرا از سال 95 شروع شد که نادر فتوره چی کمپین نه به سریال شهرزاد را راه اندازی کرد. او از ترانه علیدوستی بازیگر اصلی این سریال که در توئیتر خیلی فعال است خواسته بود درباره منابع مالی این پروژه و ارتباط آن با پرونده اختلاس از صندوق ذخیره فرهنگیان توضیح دهد.
قضیه در حدی بالا گرفت که خرداد ماه 96 محمد امامی به عنوان سرمایه گذار پروژه شهرزاد، در تورنتو از به جریان انداختن پروندهای قضایی علیه نادر فتوره چی خبر داد. نادر فتوره چی در فروردین ماه امسال خبر داد که با شکایت محمد امامی به دادگاه فراخوانده شده است. در مورد کم و کیف این پرونده توضیحات دیگری هنوز منتشر نشده است.
صدور حکم جلب از تهران برای آقازاده ساکن ترکیه
1) یک ویدئوی جنجالی تازه از آقازاده پرحاشیه. ساشا سبحانی پسر سفیر اسبق ایران در ونزوئلا این بار از خودش فیلم گرفته و در یک اظهار نظر عجیب می گوید هرکس نمی تواند پول در بیاورد بهتر است برود بمیرد. اینطور که پیداست البته روی صحبتش با فالوئرهایی است که در صفحه او کامنت منفی می گذارند.
با این حال این کلیپ بازتاب قابل توجهی در شبکه های اجتماعی داشته و افکار عمومی را آزرده کرده است که خب با توجه به شرایط اقتصادی فعلی بدیهی است ایتطور اظهار نظرها آثار منفی به دنبال داشته باشد.
2) با فاصله کمی از انتشار این ویدئو رسانه ها خبر دادند که حکم جلب او صادر شده. هنوز البته هیچ کدام از مقامات قضایی موضوع را تایید یا تکذیب نکرده اند. نکته اما اینجاست که او از مدت ها پیش خارج از کشور به سر می برد. هر چند که حداقل دو بار سابقه بازداشت داشته. یکبار در سال 91 که درگیر یک پرونده قتل بود و بعد تبرئه شد. بار دوم هم در ماجرای انتشار یک ویدئوی غیر اخلاقی که خودش توضیح داده چون توانسته ثابت کند کلیپ ادیت شده است، آزادش کردند. او در ماه های اخبر همکاری های گسترده ای را با سایت های شرط بندی فوتبالی آغاز کرده و با چند ایرانی پر حاشیه ساکن ترکیه یک کلونی عجیب ساخته اند. با یک سبک زندگی نامتعارف و حاشیه های فراوان.
3) ساشا فرزند احمد سبحانی سفیر اسبق ایران در ونزوئلاست. او متولد 1367 است و چند سال از دوران نوجوانی خود را به واسطه شغل پدرش در ونزوئلا گذرانده. خودش در مصاحبه ای توضیح داده که در آن سال ها با پسر هوگو چاوز رئیس جمهور س ابق ونزوئلا رفاقت داشته. می گوید با پدرش اختلاف نظر دارد و از سال ها پیش خودش درآمد کسب می کند. او قبلا ویدئوهایی از آتش زدن دلار و سوار بر خودروهای لوکس بوگاتی بی ام دبلیو و ... در خیابان های دیی و استانبول منتشر کرد و در اینستاگرام به شهرت رسید.
ساشا سبحانی می گوید تا حالا حکم جلبی برایش صادر نشده
منظورم از «برید بمیرید» با همه نبود!
فرید عطارزاده: صدایش از پشت تلفن کمی لرزان و دائم در حال اثبات خود است که نه از رانت استفاده کرده و نه مدت ها است که با پدرش کوچکترین تماسی داشته است. در پاسخ هر سوال تلاش می کند روی این نکته پافشاری کند و خودش را با آقازاده های دیگر مقایسه می کند. این گفت و گو حاصل پانزده دقیقه صحبت تلفنی با ساشا سبحانی است که به گفته خودش در حال رانندگی بود تا به جلسه ای برود که در آن نمایندگان یک شرکت ساخت و ساز معتبر حضور داشتند تا با او قرارداد ساخت و ساز در استانبول امضا کنند.
خبر صادر شدن حکم جلب شما صحت دارد؟ برای چه دلیل؟
- مگر من چیکار کردم؟ من مشغول زندگی خودم هستم و کاری به بقیه ندارم.
اما در برخی سایت ها آمده که حکم جلب تان صادر شده.
- کسی چیزی به من نگفته است. من کاری نکردم. یک ویدئو منتشر کردم که گفتم بروید کار کنید و پول در بیارید.
البته در انتهای آن صحبت ها، یک جمله دیگر نیز گفتید؟
- گفتم اگر نمی توانید کار کنید و پول در بیاورید، برید بمیرید.
جمله درستی بود؟
- منظور من با همه نبود. به آن افرادی می گفتم که مدام در پیج من بدترین فحش ها را می دهند. به آنها گفتم به جای اینکه به من فحش بدهید، بروید کار کنید تا پولدار بشوید یا بروید بمیرید.
این جمله شما سرشار از بی ادبی، غرور و تکبر است و مطمئنا باید منتظر بازخوردهای نامناسب هم باشید.
- خب من باید چیکار کنم؟ زمانی که به من بد ترین فحش ها را می دهند و مدام در زندگی خصوصی من سرک می کشند، باید اینگونه جواب بدهم.
شما پیج خود را باز گذاشتید و لحظه به لحظه از زندگی تان را منتشر می کنید. در چنین حالتی حق ندارید بگویید چرا در زندگی شما سرک می کشند.
- این درست است ولی وقتی فحش های رکیک می دهند و همه زندگی من را به پدرم ربط می دهند، عصبانی می شوم. شما هم اگر جای من بودید همین کار را می کردید.
من اگر جای شما بودم زندگی خودم را با غرور و تکبر به نمایش نمی گذاشتم.
- خب این زندگی من است که برای آن تلاش کردم و زحمت کشیده ام. ترسی از نمایش آن ندارم. لایف استایل من همین است.
اما این زندگی از راه پدرتان به دست آمده است.
- چنین حرفی به هیچ عنوان صحت ندارد. بارها و بارها توضیح دادم. زمانی که پدرم در ونزوئلا سفیر بود من خودم استعداد داشتم که با یادگیری زبان های مختلف، کار کنم و در همان زمان هم به پدرم کاری نداشتم. اینقدر به من می گویند آقازاده آقازده اما من زمانی که به ایران بازگشتم و چند ماه هم زندگی کردم اما حتی بلد نبودم حساب بانکی باز کنم.
پس از بازگشت در ایران به چه کاری مشغول شدید؟
- با سرمایه ای که جمع کرده بودم شروع کردم به خرید و فروش ماشین. آن زمان که ناگهان دلار بالا رفت و قیمت ها چند برابر شد، در زمینه خرید و فروش خودرو توانستم سود خوبی کسب کنم و سرمایه ام چند برابر شد. پس از آن نمایندگی فروش چند برند مشهور مانند گل و... را گرفتم.
مگر می شود در سن جوانی و بدون داشتن پارتی نمایندگی چنین برندهای مشهوری را گرفت؟
- چرا نمی شود؟ چرا فکر می کنید همه چیز رابطه است؟ الان دنیا، دنیای ارتباطات است. من زبان انگلیسی، اسپانیایی، فرانسوی و فارسی بلدم و همین موضوع باعث پیشرفت من شد.
یعنی اگر ما هم زبان خارجی بلد باشیم می توانیم نمایندگی های مشهور را بگیریم؟
- چرا که نه. در کنار آن نیز من تلاش های زیاد و شبانه روزی کردم. اصلا کاری به پدرم نداشتم. خودم بودم و خودم. من و پدرم اختلاف عقیده شدیدی با یکدیگر داریم. چرا همه فکر می کنند موفقیت های من به خاطر پدرم است؟ اصلا یکی از دلایل آمدن من به استانبول، اختلاف عقیده با پدرم بود.
در استانبول به چه کاری مشغول هستید؟
- بالاخره یک سری ارتباطات دارم و کارهای دوستانم را در اینجا انجام می دهم.
چه کارهایی؟
- کار ساخت و ساز انجام می دهم.
تحصیلات یا سابقه ای در این زمینه دارید؟ چگونه توانستید در یک کشور خارجی ساخت و ساز کنید؟
- عرض کردم خدمتتان که مهم ترین اصل در زمان فعلی، دانستن زبان خارجی و ارتباطات گسترده است. من دوستان زیادی دارم که به واسطه آن ها پروژه های مختلفی را در دست می گیرم.
از همان زمانی که به استانبول وارد شدید، قصد کردید کار ساخت و ساز انجام دهید؟
- نه واقعا. تا چند ماه اول نمی دانستم می خواهم چه کاری انجام دهم. پس از چند ماه بیکاری دوستانم پیشنهاد دادند وارد این کار شویم و شکر خدا موفق بودیم. همین الان نیز دارم برای جلسه ای با یک شرکت ساخت و ساز آلمانی می روم که کارهایشان در استانبول را من انجام دهم. آنها که دیگر به آقازاده بودن من کاری ندارند. عکس های این شرکت را هم در اینستاگرامم می گذارم تا همه ببینند من در استانبول مشغول چنین کاری هستم.
در استانبول با کدام یک از چهره های مشهور ایرانی ارتباط دارید؟
- با هیچکدام. من باداود هزینه و وحید.خ فرق دارم با آنها کاری ندارم. در همین استانبول کلی آقازاده دیگر هم حضور دارند که مشغول استفاده از آقازادگی شان هستند. من اما به بیزینس خودم مشغول هستم.
اگر خبر حکم جلب شما صحت داشته باشد چه کار می کنید؟
- به ایران می آیم و از خودم دفاع می کنم. من کاری نکردم که بترسم. یکی از دفعاتی هم که قبلا به ایران آمده بودم، در فرودگاه بازداشت شده بودم. برای آن فیلمی که در آن نشان می دادند یک دختر در پشت سر من است. در حالی که این فیلم جعلی بود. خلاصه به دادگاه نیز رفتم و از خودم دفاع کردم. حالا هم آمادگی دارم که به ایران بیایم.