امروزه و در قرن بیست و یکم پیشرفتهای علم بهداشت و کاهش مرگ ومیر و نیز کاهش فرزندآوری موجب گردیده است که جمعیت سالمندان دنیا افزایش یابد.
به گزارش به نقل از قانون ،به عبارتی افزایش امید به زندگی دستاورد مثبت توسعه بهداشتی، اجتماعی و اقتصادی در دنیا است، پیامد طبیعی افزایش امید به زندگی، سالخوردگی جمعیت است. تمام کشورهای جهان نیز با این پدیده روبهرو هستند و با توجه به این که هر سال امید به زندگی افزایش و مرگ و میر کاهش مییابد، روند سالخوردگی جمعیت برگشت پذیر نیست و پیری جمعیت چالشی دایمی در جهان است . ازآنجاییکه این قشر از جامعه بدلایل متعدد با مشکلات عدیده ای روبهرو هستند ، همچنین برای تکریم از این پدر و مادران سالخورده، سازمان ملل در سال 1982 شورای جهانی سالمندی را تشکیل داده و طرحی را برای تعیین یک روز جهانی برای سالمندان ارائه داد تا اینکه در سال 1990 این شورا اول اکتبر را روز جهانی سالمندان تعیین کرد.
مقام معظم رهبری نیز درسیاستهای ابلاغی در دو بند بر این امر مهم تاکید و صحه گذاشتند، بند 7 سیاستهای جمعیتی ابلاغی از سوی مقام معظم رهبری درباره فرهنگسازی برای احترام و تکریم سالمندان و ایجاد شرایط لازم برای تأمین سلامت و نگهداری آنان در خانواده و پیشبینی ساز و کار لازم برای بهرهمندی از تجارب وتوانمندیهای سالمندان در عرصههای مناسب است. همچنین بند 15 سیاستهای کلی خانواده ابلاغی مقام معظم رهبری نیز مربوط به اتخاذ روشهای حمایتی و تشویقی مناسب برای تکریم سالمندان در خانواده و تقویت مراقبتهای جسمی و روحی و عاطفی از آنان است.در کشور ما نیزبه پیشنهاد سازمان بهزیستی کشور و تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی، 10 مهرماه برابر با اول اکتبر به عنوان روز جهانی سالمندان در تقویم رسمی کشور به ثبت رسیده است.
تعریف سالمندی
سالمندی نیز همانند کودکی ، نوجوانی ، جوانی و میانسالی دورهای از زندگی است و بنابه تعریف این دوره از 65 سالگی شروع میگردد. دوره سالمندی خود به سه دوره تقسیم میشود. دوره اول که از 65 سالگی تا 74 سالگی افراد را شامل میشود. سالمند ی در دوره دوم افراد از 75 تا 84 سالگی را شامل است. پیر و این تقسیمبندی افراد دوره سوم که بالاتر از 85 سال سن دارند، سالخوردگان یا پیران پیر خوانده میشوند. اگرچه چنین به نظر میرسد که یک فرد در سن 65 تا 74 سالگی هنوز فعال بوده و مشکلی نداشته باشد. لیکن بدیهی است که همین فرد بعد از سن 85 سالگی با مشکلات و معضلات عدیدهای روبهرو شود. از سویی بر اساس تعریف سازمان ملل ،کشورهای دارای جمعیت جوان ، کشورهایی هستند که نسبت سالمندان آن زیر چهار درصد باشد.کشورهای دارای جمعیت بزرگسال ، کشورهایی هستند که نسبت سالمندان آن چهار تا شش درصد باشد وکشورهای دارای جمعیت سالخورده ، کشورهایی هستند که نسبت سالمندان آن هفت درصد یا بیشتر باشد. در سال 1335 ایرانیان بالای 60 ، سال تنها 3.2درصد جمعیت کشور را تشکیل می دادند. بر اساس نتایج سرشماریها، در سالهای 45، 55، 65 و 75 سالمندان به ترتیب 4.5، 5.2، 5.5 و 6.62 درصد جمعیت کشور را به خود اختصاص داده اند . این تعداد در سرشماری صورت گرفته در سال 1385 به بیش از 7.29درصد جمعیت کشور بالغ شده و ایران در زمره کشورهای با جمعیت مسن قرار گرفته است. بر اساس سرشماری سال 1395 از جمعیت 79 میلیونی کشور، 7414091 نفر یعنی 9.28 درصد سالمند بودند. پیش بینی میشود درصد سالمندان ایران تا سال 1404 شمسی، به 10 و تا سال 1429 به بیش از 30 درصد برسد. بر اساس این پیش بینی در سال 1429 درصد جمعیت سالمند در ایران از میانگین جهان و آسیا بیشتر و از هر سه نفر، یک نفر سالمند خواهد بود.
مشکلات شغلی- اقتصادی و تامین اجتماعی
سالخوردگی جمعیت در دنیا با مشکلات عدیدهای روبهرو است. جدای از مشکلات فردی و نیز خانوادگی سالخوردگان ، یک جامعه سالخورده با مشکلات زیر روبهرو می شود. از پیامد های منفی سالمندی جمعیت، افزایش بار تکفل ویا نرخ سرباری جامعه است. افزایش میزان بازنشستگی که طبیعتا سهمی آنچنانی در تولید ندارند، فشارهای اقتصادی زیادی به کشور وارد می کند؛ زیرا نسبت سالخوردگان به جمعیت در سنین کار افزایش یافته و از سویی، شمار افراد مستمری بگیر بازنشسته و از سوی دیگر شمار افراد سالمند نیازمند به حمایت بالا میرود. این دو عامل موجب می شود که بار مالی صندوقهای بیمه بازنشستگی افزایش یافته و به احتمال زیاد موجب بروز بحرانهای مالی شود. به دیگر عبارت با سالخوردگی جمعیتی میزان نیروی کار کاهش و تعداد مستمری بگیران افزایش یافته و نیزنیاز به خدمات درمانی و نگهداری افزایش مییابد که این مسئله از یکسو موجب کاهش منابع دریافتی صندوقهای بیمه (حق بیمه ها) و از سوی دیگر موجب افزایش مصارف صندوق میگردد.
بطور معمول در چنین شرایطی جامعه ناچار به افزایش سن بازنشستگی شده که خود بر نارضایتی بیمه شدگان میافزاید. با سالمند شدن جمعیت به علت کاهش تعداد متوسط فرزندان خانوادهها، کشور با یکی از مهمترین پیامدهای منفی اقتصادی یعنی کاهش نیروی کار، که از آن به عنوان جمعیت فعال یاد می شود، روبهرو می شود. در نتیجه از شمار مالیات دهندگان در سطح کلان و حق بیمهپردازها در سطح خرد کاسته میشود و موجب کاهش در آمد دولت و همچنین درآمد صندوقهای بیمه میگردد. از طرف دیگر کاهش نیروی کار و افزایش افراد مصرف کننده، کاهش تولید ناخالص داخلی را موجب میشود و اثرات منفی عدیده ای را به دنبال خواهد داشت که از جمله میتوان کاهش صادرات محصولات صنعتی، افزایش واردات، کاهش ذخایر ارزی و در نتیجه افزایش بدهیهای خارجی را پیشبینی کرد. طبیعی است که سالخوردگان درمعرض بیماریها و صدمات بیشتری بوده ونیازهای درمانی و نیز نگهداری بیشتری نسبت به سایر اقشار جامعه دارند. با افزایش درصد سالمندان، بار مالی مضاعفی به منظور انجام فرآیندهای درمانی- توانبخشی و نیز توسعه منابع زیرساختی مورد نیاز، بر دوش جامعه تحمیل می شود.
مشکلات خانوادگی سالمندان
خانواده بهعنوان رکن اساسی و شالوده خدمات تربیتی ، عاطفی و حمایتی و بعنوان نخستین نهاد اجتماع، نقش عمدهای در حمایت، نگهداری و به ارمغان آورنده نیازهای عاطفی سالمندان ایفای نقش نموده و تاکید جهانی نیز بر نگهداری سالمند در درون خانواده میباشد و لیکن دگرگونیهای اجتماعی ، اقتصادی و تکنولوژیکی موجب تغییر ارزشهای خانواده نیز گردیده و بهعلاوه اشتغال خاطر افراد فعال خانواده به مسائل معیشتی باعث کمتوانی آنان در رسیدگی و پرداختن به مسایل سالمندان خانواده شده که در صورت توانایی موجب سپردن شدن آنان به مراکز نگهداری و در صورت عدم توانایی مالی موجب غفلت از سالمند است که معضل مهمی در سالمندان است. بهعلاوه تامین نیازهای مضاعف بهداشتی درمانی در کنار هزینههای نگهداری سالمند بر بار مالی خانوادهها می افزاید. افراد سالمند از مشکلات عدیده در رنج هستند که رنج تنهایی و مشکلات ناشی از آن از جمله افسردگی، کم خوابی و مشکلات ناشی از آن، کاهش قدرت شنوایی و مشکلات متعاقب آن از جمله کاهش ارتباط و انزوای اجتماعی، کم توانی جسمی ، عدم تعادل و زمین خوردن ناشی از آن و در نتیجه شکستگیهای استخوانی متعدد، کاهش قدرت حافظه ، فراموشی و کم شدن قدرت شناختی، پوکی استخوان و بالا رفتن میزان شکستگی استخوانی، پارکینسون و سایر اختلالات حرکتی ، تعادلی و دژنراتیو، افزایش میزان اختلالات عروقی در مغز و قلب و نهایتا انواع سکتهها، افزایش میزان انواع سرطانها، دیابت و عوارض ناشی از آن، بیماریهای ریوی، بی اختیاری ادراری، دردهای مزمن اسکلتی – عضلانی ، افزایش انواع اختلالات پوستی و نیازهای ویژه تغذیه ای از جمله آنهاست.
حرکت پرشتاب ایران به سمت سالمندی
روند سالمندی را میتوان به سه گروه سالمندی همراه با سلامت، سالمندی طبیعی و سالمندی همراه با بیماری تقسیم کرد. هدف برنامههای حمایتی سالمندان بایستی مبتنی بر افزایش تعداد گروه اول باشد و رسیدن به این هدف از طریق آموزش فراگیر به سالمندان ، برنامههای پیشگیرانه و ارائه خدمات مورد نیاز آنان تحقق پیدا میکند. آنچه مسلم است اینکه به هر حال کشور عزیز ما وارد دوران سالمندی جمعیتی شده و به همین روند ادامه خواهد داد. لذا با مشکلات ناشی از آن نیز روبهرو خواهد گردید. اینکه «چه باید کرد» در تصور ساده اش تامین منابع و زیرساخت لازم است ، ولی آنچه مهم است اینکه از چه زمانی میبایست شروع کرد و چه ضروریاتی را در چه زمانی بایستی فراهم نمود و فراهم سازی آن چقدر زمان میبرد، همه و همه مستلزم داشتن برنامه جامع برای سالمندی است امری که اگر از امروز هم شروع نماییم کمی دیر است و اگر به تعلل سپرده شود با بحرانهای ناشی از سالمندی روبهرو خواهیم شد. برنامه جامعی که با نظر خبرگان و مشتمل بر همه ابعاد و مشکلات اجتماعی، شغلی، تامین اجتماعی، اقتصادی، بهداشتی و درمانی، خانوادگی و نیز آموزش و فرهنگ سازی جامعه ، خانواده و افراد باشد. بررسیها در کشورایران نشان میدهد تقریبا حدود 1درصد از قوانین تصویب شده مملکتی،مربوط به سالمندان میشود که از این میزان 62 درصد اقتصادی، درصد22اجتماعی و 16 درصد رفاهی و بهداشتی هستند. دقت در همین سهم ناچیز نشان می دهد که کیفیت زندگی سالمندان چندان مورد توجه قرار نگرفته است . بر همه نهادهای ذیمدخل است که با تدوین برنامه جامع سالمندی زمینههای اجرای آنرا از طریق تقسیم وظایف بین نهادهای مرتبط فراهم آورده وچنانچه در راستای اجرایی شدن نیاز به تصویب قوانین برای فرآیندهای مرتبط دارد، پیگیری لازم را داشته باشند.