ماهان شبکه ایرانیان

بررسی سریال The Good Doctor

«دکتر خوب» The Good Doctor به‌اندازه‌ی اسمش ساده و به همان اندازه حوصله‌سر‌بر است. فردی هایمور Freddie Highmore در نقش دکتر شاون مورفی Dr

«دکتر خوب» The Good Doctor به‌اندازه‌ی اسمش ساده و به همان اندازه حوصله‌سر‌بر است. فردی هایمور Freddie Highmore در نقش دکتر شاون مورفی Dr. Shaun Murphy، جراح دارای اوتیسمی که برای شروع تازه‌ای به بیمارستان سن خوزه‌ی سنت بوناونتورا San Jose’s St. Bonaventure آمده است، در این سریال به ایفای نقش پرداخته است. شاون به خاطر مشکلاتش، در پیدا کردن کاری متناسب با استعدادش به مشکل خورده است. خوشبختانه در کنار خودش شخصیتی پر‌نفوذ و مهمی دارد: دکتر آرون گلس‌من Dr. Aaron Glassman (ریچارد شیف Richard Schiff) که چندین سال است شاون را می‌شناسند و در چند قسمت اول برای استخدام وی تلاش زیادی می‌کند. این در حالی است که هیئت‌مدیره بیمارستان نسبت به استخدام او نظر مثبتی ندارند.
قسمت اول «دکتر خوب» با وجود صحنه‌های جلسه هیئت‌مدیره، ماجرای شاون حین رسیدن به مصاحبه و فلش‌بک‌هایی به کودکی‌اش، ازنظر اتفاقات درام چیزی کم ندارد. شاون اصرار دارد که درست می‌گوید اما بقیه‌ی دکترها او را قبول ندارند. دکترها متوجه می‌شوند شاون از آن چیزی که نشان می‌دهد زرنگ‌تر است و درنتیجه کم‌کم او را قبول می‌کنند. فرمول ساده‌ای که در آخرین درام سازنده‌ی این سریال دیوید شور David Shore، «دکتر هاوس» House هم به کار گرفته شده بود.ازآنجایی‌که هایمور ستاره‌ی مسلم این سریال است، بهتر است با او شروع کنیم. هایمور که به‌تازگی پنج سال فوق‌العاده را با سریال «متل بیتس» Bates Motel پشت سر گذاشته بود، در نقشی متفاوت با شخصیت نورمن بیتس Norman Bates این سریال اما با الگوهای رفتاری مشابه او جلوی دوربین رفت: شاون مردی دوست‌داشتنی، سالم و مهربان است، این در حالی است که نورمن یک قاتل دیوانه بود که مشکلات جدی در رابطه با مادرش داشت. بااین‌حال شاون درست به‌اندازه‌ی او مضطرب است و صداهای بلند، فرودگاه شلوغ و مشکلات پیش‌بینی نشده او را دچار مشکل می‌کنند.

ازآنجایی‌که تماشای هایمور با بازی مشابه شخصیت نورمن، احتمالاً ردی از وحشت و ترس را به همراه می‌داشت، او به‌سرعت شخصیت جدیدی از خودش ارائه کرد. چشمان او این بار نه به خاطر خشم، بلکه از سر استیصال پر از اشک می‌شود. شاون هنگامی‌که اتفاقات، مطابق با آن چیزی که در سرش می‌گذرد رخ نمی‌دهند، گیج می‌شود. واکنش‌های مختلف و گوناگونی که هایمور در هنگام شنیدن جمله‌ی “اشتباه می‌کنی ” به تصویر می‌کشد، بسیار دیدنی است. هرکسی که به این بازیگران جوان شک داشته باشد با تمام شدن قسمت اول متوجه توانایی‌های گسترده‌ی او می‌شود. بااین‌حال این جمله در مورد سایر بازیگران «دکتر خوب» صادق نیست.

بااینکه شیف همانند همیشه عقاید صریح و محکم و رفتار زیرکانه‌ی خود را که به آن شهرت دارد، به نمایش گذاشته است، اما دکتر گلس‌من او، در میان تناقضات مختلفی گم می‌شود. او در یک صحنه موقعیت یک دکتر اوتیستیک را با وضعیت دکترهای زن و یا سیاه‌پوست در سال‌های گذشته مقایسه می‌کند. نکته‌ای بی‌جا و بی‌دلیل که هیچ کمکی به موقعیت او و سریال نمی‌کند.
قسمت گیج‌کننده‌ی دیگر سریال، زوج پنهانی و مخفی بیمارستان است. جرد Jared (چاکو موتو Chuku Modu) می‌خواهد رابطه‌شان را علنی کنند اما کلر Claire (آنتونیو توماس Antonia Thomas) می‌خواهد همه‌چیز را پنهان نگه دارد.

همچنین بخوانید:
معرفی سریال 13Reasons Why

وقتی رئیسشان نیل Neil (نیکولاس گنزالز Nicholas Gonzalez) از آن‌ها می‌خواهد رضایت یک مریض را برای عملی بگیرند، دعوایی بین این دو سر می‌گیرد. سریال تمام تلاشش را می‌کند تا ثابت کند کلر اشتباه می‌کند. جالب اینجاست که تنها شخصیت فرعی سریال که داستانی منطقی دارد، کسل‌کننده‌ترین آن‌هاست. خط داستانی مستقل نیل، او را زیادی ساده جلوه می‌دهد.
اما مهم‌ترین نقطه‌ضعف حل نشدنی «دکتر خوب» این است که در حقیقت مشکلی وجود ندارد که بخواهد رفع شود. تمام قسمت اول صرف این می‌شود که شاون را به‌عنوان یک انسان فوق‌العاده معرفی کند، اما قادر به بیان دلیل فوق‌العاده بودن او نیست. او بی‌نهایت مهربان‌تر و قابل‌اعتمادتر از گرگوری هاوس Gregory House است.
«دکتر خوب»، اوتیسم شاون را به‌عنوان یک کمک‌کننده‌ به حافظه جلوه داده است، او درحالی‌که به علائم‌ بیماران نگاه می‌کند، چیزهایی که خوانده است را به یاد می‌آورد. یا این‌که اوتیسم او را به‌عنوان کمکی بصری جلوه می‌دهد، مثل وقتی‌که به صفحه نمایش نگاه می‌کند و چیزی را می‌بیند که هیچ‌کس دیگری نمی‌تواند ببیند.
جلوه‌های تصویری سریال، صحنه‌ها را غیرقابل‌تحمل می‌کنند. حتی اگر تلاش سازندگان برای بازسازی صحنه‌های انیمیشنی داخل بدن بیماران «هاوس» را هم قابل‌تقدیر بدانیم اما هیچ‌وقت هنگام تماشای یک قسمت با خودتان نمی‌گویید: “الآن متوجه شدم چطور اوتیسم به شاون کمک می‌کند دکتر بهتری باشد.” موضوع اصلی هم همین است. «دکتر خوب» می‌خواهد اوتیسم، هم به شاون کمک کند و هم او را آزار دهد. او را تبدیل به دکتر بهتری کند و درعین‌حال نقطه‌ضعف او باشد. سریال تلاش می‌کند از اوتیسم به‌عنوان دلیلی برای توضیح اینکه چطور این مرد تا این حد باهوش است استفاده کند، بااین‌حال به نظر نمی‌رسد کسی متوجه آن شده باشد.
در «هاوس» اعتیاد گرگوری به قرص‌ها، به ذهن فوق‌العاده‌ای او آسیب می‌زد و درعین‌حال مسبب تشدید رفتار بدش هم بود. این مشکلی بود که بود که باید حل می‌شد و راه‌حل آسانی هم نداشت. در «دکتر خوب» شاون خودش است و اوتیسم او قرار نیست خوب شود. اگر او از بیمارستان اخراج شود، سریال هم تمام می‌شود، بنابراین مطمئن باشید این اتفاق نمی‌افتد. با دانستن این موضوع قرار است یک دکتر خوب را ببینید که کارش را انجام می‌دهد. برای طرفداران این ژانر باید بگوییم بااینکه هایمور تقریباً «دکتر خوب» را قابل دیدن می‌کند، اما برای نجات دادن این سریال به بیشتر از یک بازیگر نیاز است.
فصل دوم این سریال در حال پخش است.
این مطلب برگرفته از نوشته‌ی بن تراورز Ben Travers در سایت www.indiewire.com است.

کپی برداری و نقل این مطلب به هر شکل از جمله برای همه نشریه‌ها، وبلاگ‌ها و سایت های اینترنتی بدون ذکر دقیق کلمات “منبع: بلاگ نماوا” ممنوع است و شامل پیگرد قضایی می شود.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان
تبلیغات متنی