بسیاری از ما بارها سعی میکنیم که انرژی بسیار بیشتری در محیط کار از خود نشان دهیم و برای هرکاری داوطلب می شویم یا اینکه سعی میکنیم در همهی پروژهها خود را نشان دهیم. با این وجود میبینیم که نتیجه هنوز آن چیزی نیست که انتظارش را میکشیم.
ممکن است بارها در جلسههای مختلف، ایده پردزی کنیم یا با همکارانتان ارتباط مطلوبی ایجاد نموده و همه کارها را به موقع انجام دهیم. با این حال ببینید که آن چنان جدی گرفته نمیشویم و در شغلمان پیشرفت نمی کنیم.
در این مواقع مشخصاً اشتباهی در کار مرتکب میشویم که نمیگذارد پیشرفت کنیم. حال ممکن است برخی از عوامل در کنترل ما نباشد اما به بکار بستن چند ترفند ساده میتوانیم، از بوجود آمدن مشکلات احتمالی جلوگیری کرده و ارزش خود را در محیط کار اثبات کنیم. این 4 راه عبارتند از؛
بدخواهان را در آغوش بگیریم
ممکن است شما فرد حرفهای و مؤدبی در محل کار باشید اما بازهم ممکن است که برخی اوقات با شخص به خصوصی کنار نیایید و به همین دلیل سعی کنید با آنها ارتباطی ایجاد نکنید.
کارشناسان باور دارند حفظ کردن حسی منفی در برابر یک همکار بیشتر از آنکه به طرف مقابل صدمه بزند، به خود شخص آسیب میرساند. کینه نگه داشتن میتواند انرژی منفی زیادی از شما بگیرد، در حالی که شما می توانستید از آن برای انجام کاری مثبت بهره ببرید.
اگر بتوانید ارتباط ایجاد شده را آنالیز کنید، قادر خواهید بود که مشکلات را حل کرده و یاد میگیرید همه چی را شخصی برداشت نکنید. این مسئله توانایی مدیریتی ارزشمند برای شما محسوب میشود و می تواند در مذاکرات یا گفتگوهای حساس به کمکتان بیاید.
عهده دار مسئولیتهای کمتری شویم
گاهی اوقات زمانی که سعی داریم ارزش خود را در محیط کاری اثبات کنیم، ناخودآگاه متوجه میشویم بی دلیل مسئولیتهای زیادی را بر عهده گرفتیم. این مسئله موجب میشود که نتوانیم تمامی این مسئولیتها را به نحو احسن تمام کنیم.
در این مواقع بهتر است بررسی کنیم که کدامیک از مسئولیتهایمان ارزش بیشتری دارند و باید سراغ آنها برویم. حتی اگر در ابتدا مجبور شویم زخم زبانهای زیادی را تحمل کنیم، باز هم بهتر است تنها عهده دار وظایفی شویم که میدانیم در زمان کافی قادر خواهیم بود آنها را به درستی انجام دهیم.
به جای یک کارمند، عضو تیم باشیم و همکاری کنیم
از سوی دیگر ممکن است توجه کمتری به اتفاقات پیرامون خود نشان داده و تبدیل به کارمندی شویم که تنها به دنبال انجام وظایف محدود خود است. در این مواقع باید تفکر تیمی را جایگزین تفکر کارمندی کنیم.
این مسئله بدین معنی است که گاهی اوقات به فکر شرکت باشیم و سعی کنیم فعالیت خود را به عنوان عضوی از گروه به نحو احسن انجام داده و کمپانی را در راستای رسیدن به اهدافش یاری دهیم.
مدیریت را در محیط کار فراموش نکنیم
اصولاً وقتی کلمه مدیریت را میشنویم، ناخودآگاه یاد فردی ارشد میافتیم که فعالیتهای کارمندان تازه کار را هدایت میکند. با این وجود نباید فراموش کرد که مدیریت ربطی به جایگاه افراد ندارد و ما میتوانیم با توضیحات منطقی یا درخواستهای به موقع رابطه خود با مدیرمان را هم مدیریت کنیم.
یکی از راههای مدیریت ارتباط با مدیر این است که اهداف شغلی و حرفهای خود را تعریف کرده و با مدیرتان در رابطه با نحوه انجام وظایف بارها صحبت کنیم.