فرید مرادی - مدیر تولید انتشارات نگاه - در گفتوگو با ایسنا، درباره قاچاق کتاب و اقدامهای اخیر در مقابله با آن اظهار کرد: مسئله قاچاق کتاب، مسئله امروز نیست؛ سالهاست که وجود داشته اما الان به حدی رسیده است که بازار موازی (قاچاق کتاب) از بازار اصلی کتاب قویتر شده است، یعنی حجم کتابهایی که در انبار قاچاقچیان کتاب پیدا شده چندین برابر تیراژهای خود ماست. مثلا ما کتاب را در 1000 نسخه چاپ میکنیم اما در یکی از انبارها 10هزار نسخه از یک کتاب را کشف کردهایم که این موضوع نشان میدهد آنها به قدرت اقتصادی بزرگی تبدیل شدهاند.
او خاطرنشان کرد: هنوز اراده جدیای برای پیگیری و ریشهکن کردن قاچاق کتاب در مسئولان ردهبالای کشور دیده نمیشود؛ گویا این موضوع برایشان اهمیتی ندارد. با وجود این حجم کتابی که از انبارها کشف شده باز هم واکنش چندانی نمیبینیم. آنچه الان اتفاق افتاده، تلاشهای فردی عدهای از ناشران است که حیاتشان به خطر افتاده است. اما به طور مثال از یک انبار چند میلیارد تومان کتاب قاچاق کشف شده است، صاحب انبار دستگیر و سپس با قرار 80 میلیون تومانی آزاد شده است، انگار پول خرد بریزد و دیگر پشت سرش را نگاه نکند. اینها همه دردناک است.
این کارشناس نشر با وحشتناک خواندن وضعیت قاچاق کتاب افزود: فروش کتاب به حدی تنزل پیدا کرده کرده و تیراژ کتاب به حدی حقیر شده که هیچ نویسندهای چیزی بابت کتاب عایدش نمیشود؛ این مسئله در شرایطی است که قاچاق کتاب به شکل وسیعی صورت میگیرد.
او در ادامه بیان کرد: آدم گاه از حجم کنترلی که توسط مسئولان وجود دارد شگفتزده میشود و زمانی که میبیند اینقدر کتابهای هنجارشکن، ضدآیین و ضداخلاق وجود دارد و به فروش میرود، حیرتزده میشود. کسی هم ککش نمیگزد. اگر جملهای در یک کتاب رسمی وجود داشته باشد، دهها سایت و روزنامه واویلا سر میدهند که همهچیز به باد رفت، اما در مورد این همه هنجارشکنی که در بازار موازی اتفاق افتاده تا کنون کسی کوچکترین اشارهای هم نکرده است.
فرید مرادی با بیان اینکه ضربهای به پیکره بازار موازی کتاب وارد شده اما تا ریشهکن کردن آن راهی طولانی باقی مانده است، اظهار کرد: اینها مانند اژدهای هفتسرند که فقط یکسرشان قطع شده است، دوباره سر بلند میکنند و باز هم این مشکلات را شاهد خواهیم بود. دقت داشته باشید 900 دستفروش در سطح تهران مشغول فروش کتاب قاچاق هستند، 900 دستفروشی که روزانه 500 هزار تا یک میلیارد تومان گردش مالی دارند. فیلمها و گزارشهای بسیاری داریم که با دستفروشان برخورد میکنند، اما با یکی از این دستفروشان برخورد نمیکنند؛ نمیدانم این موضوع چطور اتفاق میافتد؟ یا در جاهایی امر مذموم رشوه وجود دارد، یا اینکه مسئله برخورد با اینها اصلا وجود ندارد. همه اینها سوالبرانگیز است و مسائلی است که باید ریشهیابی شود. نمیدانم چرا به اینجا رسیدهایم. جالب است بسیاری از کتابفروشان سطح کشور هم فروشنده این نوع کالا بودهاند، الان گزارشهایی میرسد که در شهرهای مختلف این سیستم کار میکند. حرکتیهایی که صورت گرفته، نسبت به پدیدهای که به نام کتاب قاچاق در ایران وجود دارد، خیلی جزئی است.
مدیر تولید انتشارات نگاه درباره اینکه میزان خسارت این انتشارات از قاچاق کتاب چقدر است، گفت: نمیشود رقم دقیقی برای این موضوع عنوان کرد، زیرا قاچاق کتاب یکباره که اتفاق نیفتاده است، حداقل 15 سال است که به صورت جدی تکرار میشود. تقریبا تمام کتابهایی که کتابهای موفق و پرفروش ما بودهاند، در مجموعه اینها وجود دارند؛ از کتاب «تاریخ اجتماعی» راوندی گرفته تا آثار احمد شاملو، غلامحسین ساعدی، رضا براهنی، بزرگ علوی و علیمحمد افغانی، همه در این مجموعه بودهاند که تیراژهایشان چندین برابر تیراژ ما بوده است. حالا از اینکه چندصدهزار تا از این کتابها طی این سالها فروش رفته آمار دقیقی نداریم. به طور مثال، نزدیک 20هزار کتاب «شازده کوچولو» در یک انبار پیدا کردیم که از پرفروشهای نگاه بود.
او در ادامه تأکید کرد: آمار دقیقی از خسارتمان نداریم، اما آنچه مسلم است، آنها به شدت ما را به لاک خودمان بردهاند، تیراژهایمان به شدت پایین آمده و فروش کتابهای پرفروشمان به شدت کاهش یافته است.
مرادی سپس بیان کرد: شگفتآور است که کنار خیابان کتابهای افست میفروشند و به مردم میگویند اینها سانسور نشده است و با این وعدهها کتاب را به فروش میرسانند، ضمن اینکه برای قیمتش هم دستشان باز است و مانور میدهند؛ زیرا نه حقتألیف، نه پول حروفچین و صفحهآرا و نه پول نمونهخوان و ویرایش میدهند. خوراک حاضر و آماده ناشر را میگیرند و تکثیر میکنند و مردم که آگاه نیستند مال دزدی میخرند. شکی نیست آنها نان را از سفره ناشر، نویسنده، پدیدآورنده و ویراستار گرفتهاند. این موضوع اصلا خوشایند نیست.
او در پایان گفت: حجم اطلاعرسانی در زمینه قاچاق کتاب ناقص و اندک است و همه اینها باعث میشود بازار موازی کتاب به کار خود ادامه بدهد.