ماهان شبکه ایرانیان

نگاهی به فیلم Graduation به بهانه نمایش آن در گروه هنر و تجربه

همچنین بخوانید: بررسی فیلم «سوفی و دیوانه»: یکی از بدترین فیلم‌هایی که تاریخ سینمای ایران تابه‌حال به خودش دیده


فیلم «فارغ‌التحصیلی» Graduation اثر کارگردان رومانیای کریستین مونگیو است که نامزد نخل طلای کن در جشنواره کن 2016 بود. این فیلم در گروه هنر و تجربه در سانس‌های محدود سینماهای کشور در حال نمایش است. ازاین‌رو، فرصت را غنیمت شمردم که در مورد این اثر تحسین‌شده کارگردان برنده نخل طلای کن مطالبی را بنویسم. آشنایی من با این کارگردان به فیلم «4 ماه، 3 هفته و دو روز» برمی‌گردد که در سال 2007 موفق به دریافت نخل طلای بهترین فیلم از این جشنواره شد. مونگیو در فیلم «فارغ‌التحصیلی» هم اخلاقیات را، اما این بار در ابعادی بزرگ‌تر از جامعه، دست‌مایه فیلمش قرار داده و با تصویرسازی بزنگاه‌های که در زندگی هر کس ممکن است پیش آید، تماشاگر را به چالش می‌کشد. داستان فیلم «فارغ‌التحصیلی» درباره یک دکتر جراح به نام رومئو است که در صدد فرستادن دختر خود، الیزا، به دانشگاهی در انگلستان جهت ادامه تحصیل است؛ اما دخترش یک روز قبل از امتحان‌های نهایی درراه مدرسه مورد آزار جنسی قرار می‌گیرد و این خود شانس دختر را برای موفقیت در امتحانات نهایی و گرفتن پذیرش آن دانشگاه به خطر می‌اندازد. ازاین‌رو، پدر تصمیم می‌گیرد که به هر قیمتی که شده کاری کند دخترش در این امتحانات نمره قابل قبولی بگیرد تا آرزوهایش نقش بر آب نشود! این مقدمه‌ای بود بر داستان خطی فیلم فارغ‌التحصیلی، اما …

همچنین بخوانید:
بررسی فیلم «سوفی و دیوانه»: یکی از بدترین فیلم‌هایی که تاریخ سینمای ایران تابه‌حال به خودش دیده

اما فیلم «فارغ‌التحصیلی» درباره جوامع فاسد و آدم‌های آن است و اینکه چگونه در چنین جامعه‌ای افراد یکی پس از دیگری به داخل مرداب فساد کشیده می‌شوند. بیننده «فارغ‌التحصیلی» پس از اتمام فیلم و خروج از سالن سینما در برابر این سؤالات قرار می‌گیرد: آیا می‌شود در این جامعه کسی را به خاطر فسادش مقصر دانست؟ آیا راه رسیدن به رستگاری در چنین جامعه‌ای وجود دارد؟ آیا دکتر داستان حق دارد که پس از سال‌ها زندگی در چنین جامعه‌ای به هر دری می‌زند که تا با فراری دادن! دخترش او را از این مرداب نجات دهد؟ سهم خود رومئو در این وضعیت وخیم چقدر است؟

«فارغ‌التحصیلی» نمایش یک دومینوی فساد در یک جامعه عقب‌افتاده استبدادزده است. این‌که چگونه افراد یکی پس از دیگری جهت ادامه حیات پایشان به فساد باز می‌شود و همرنگ جماعت می‌شوند. رئیس پلیس که مسئول پیگیری پرونده الیزاست از پدر دختر می‌خواهد که نوبت اهدای عضو یکی از بستگان همکارش که یک مقام شهرداری است، جلو اندازد. مقام شهرداری هم در جبران این لطف رومئو از مدیر مدرسه الیزا می‌خواهد که نمرات او را درآورند! مدیر مدرسه سال‌ها پیش زنش به سبب بارداری از محل کارش اخراج شده بود و از این مقام شهرداری تقاضای همکاری کرده بود که زنش استخدام شود. سلسله اقداماتی که برای ماها خاطره‌اند!

جراح و همسرش در سال 1991 بعد از سقوط چائوشسکو، رئیس‌جمهور مادام‌العمر سابق دولت کمونیستی رومانی، به کشور خود بازمی‌گردند تا برای رسیدن به آرزوی خود، یعنی رشد کشورشان، تلاش کنند؛ اما هر دو در این مسیر شکست می‌خورند و جامعه مسیر روبه‌زوال خود را ادامه می‌دهد. حالا، این دو خود را در آستانه شکست دیگری می‌بینند: عدم موفقیت دخترشان در امتحان نهایی، نگرفتن پذیرش دانشگاه و ماندن در کشوری که آینده‌ای را برای او نمی‌توان متصور شد. رومئو تلاش می‌کند که الیزا را برای تقلب در امتحان قانع کند؛ یعنی عکس، همه آنچه او طی سال‌ها به او مبنی بر درستکاری آموخته بود. رومئو باید به دخترش بگوید در شرایطی که راه دیگری وجود ندارد باید تن به گناه داد! از آن‌طرف الیزا که با پسری آشنا شده است و به او علاقه‌مند‌است دلیلی برای ترک کشورش نمی‌بیند و این شرایط را یک توفیق اجباری می‌داند که بتواند در رومانی بماند. کشمکش‌های پدر و فرزند بیننده را در برابر این پرسش بزرگ قرار می‌دهد که به‌واقع سعادتمندی الیزا در کدام تصمیم است؟ به‌ویژه زمانی که متوجه می‌شویم که دوست‌پسر الیزا کسی نیست که او بتواند به او اتکا کند!

فیلم «فارغ‌التحصیلی» فیلمی پر از جزئیات است و از این نظر به کارهای فرهادی طعنه می‌زند. تمام سکانس‌ها و صحبت‌هایی که بین شخصیت‌ها ردوبدل می‌شود هدفمند هستند و بیننده بعد از کشف هر نکته ظریفی در فیلم زبان به تحسین فیلم‌نامه حساب‌شده آن باز می‌کند. هیچ شخصیتی در فیلم اضافی نیست و همگی در جهت پیشبرد این ملودرام سیاه به خدمت گرفته‌شده‌اند. 

بازی‌ها و شخصیت‌ها روان و باورپذیرند. استفاده از تکنیک دوربین روی دست در بعضی از صحنه‌های فیلم کاملاً بجاست و به‌خوبی در صحنه‌هایی از فیلم بیننده را دچار دلهره می‌کند.
اما اثر دوساعتی رومئو در نیمه‌های داستان تا انتهای آن از ریتم مناسب می‌افتد و دراین‌بین حضور مأموران دادگستری هم که به نظر کمی دیر وارد داستان می‌شوند به بازگردندان ریتم فیلم کمکی نمی‌کند. شاید بتوان گفت فیلم‌نامه مونگیو قابلیت یک فیلم دوساعته را نداشته است. هرچند که هنوز هم بیننده برای ماندن در سالن سینما و دیدن پایان فیلم انگیزه کافی را دارد.
فیلم «فارغ‌التحصیلی» یک انتخاب خوب در حال‌وهوای این روزهای سینماهای ایران است و فیلم‌نامه آن یک سر و گردن از تمام آثار کوچک و زنگ‌زده این سال‌های سینمای ایران بالاتر است. تنها، خواندن زیرنویس فیلم بر روی پرده بزرگ سینما شاید کمی تماشاگر را دچار خستگی کند و باعث شود که تماشاگر در دقایقی از فیلم دست از روخوانی بردارد و تنها به دیدن بازی‌ها بسنده کند. به‌هرحال، تماشای این فیلم به کسانی که از آثار کم کیفیت سینما دل‌زده هستند و همچنین آن‌هایی که طرفدار فیلم‌های هالیوودی نیستند، پیشنهاد می‌شود. فیلم را ببینید و برای ما از تجربه تماشای این فیلم بنویسید.

کپی برداری و نقل این مطلب به هر شکل از جمله برای همه نشریه‌ها، وبلاگ‌ها و سایت های اینترنتی بدون ذکر دقیق کلمات “منبع: بلاگ نماوا” ممنوع است و شامل پیگرد قضایی می شود.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان