کاهش سطح کیفی خدمات درمانی، یکی از مصائبیاست که گریبانگیرِ بیمهشدههای تامین اجتماعی شدهاست. بحران عمیقِ منابع- مصارف، تبعات ناگوارتری هم دارد که «تاخیر در پرداخت مستمریهای بازنشستگان» یکی از آنهاست.
به گزارش به نقل از همدلی ،اما آیا مدیریت جدید این سازمان و البته دولت، رویههای قبلی را اصلاح خواهند کرد؟
"از تامین اجتماعی چه میخواهیم"؛ این سوالیست که این روزها کارگران را دچار نگرانیهای بسیار کردهاست؛ آیا این سازمان که ماهیتاً از دسترنجِ طبقه کارگر شکل گرفته، به نقطه غیرقابل بازگشت رسیدهاست؟ آیا دولتمردان قرار است پیوسته از منابع این سازمان برداشت کنند و چیزی برای کارگران و بازنشستگان باقی نگذارند؟
استیضاح وزیر سابق تعاون، کار و رفاه اجتماعی و شبهاتی در ارتباط با استیلای نگاههای نئولیبرالی، بیشتر از همیشه به نگرانیهای کارگران دامن زدهاست؛ در حال حاضر دولت بیش از 140 هزار میلیارد تومان (بدون احتساب سود) به سازمان تامین اجتماعی بدهکار است اما در عوض، سال گذشته شاهدِ تصویبِ بند «و» در تبصره هفت لایحه بودجه بودیم؛ بندی که در مغایرت با استقلال تاکید شده در قانون «ساختار جامع نظام رفاه و تامین اجتماعی» منابع درمان را از سازمان منفک و به حساب خزانهداری کل در نزد دولت، سرازیر میکرد.
از نظر حامیان این طرح، این اقدام راهی برای یک کاسه کردن منابع درمانی بیمهها و تسهیل در سیاستگذاریهای درمانی تلقی میشد اما ذینفعان سازمان تامین اجتماعی یعنی کارگران و بازنشستگان، بر این باور هستند که با این کار، اختیار بخش درمان که یک بخش بسیار مهم در مکانیسم بیمهگذاری محسوب میشود، از ید تامین اجتماعی خارج و به دولت تفویض میشود؛ گرچه در کنار این نگرانی، دغدغه دیگری نیز مطرح است؛ با به محاق رفتنِ «شورای عالی تامین اجتماعی» کارگران همین امروز هم مشارکتی در تصمیم گیریهای درون سازمانی ندارند چه برسد به اینکه منابع و قدرت تصمیمگیری در مورد این منابع به «دولت» واگذار شود.
اما آیا تغییر آدمها در تامین اجتماعی میتواند نگاهها و خطوط کلی را عوض کند؛ کارگران تا چه میزان به آیندهی این سازمان امیدوارند و روی آن حساب باز میکنند؛ اکبر علیپور (رئیس انجمن صنفی کارگران معدن چادرملو) که به تازکی مذاکرات «بیمه تکمیلی» را برای کارگران این واحد بزرگ معدنی به سرانجام رسانده، میگوید: ما کارگران از خدمات درمانی بیمه تامین اجتماعی راضی نیستیم؛ خدمات درمانی ارائه شده، محدود و ناکافیست و پاسخگوی نیازهای درمانی کارگران نیست.
وی تاکید میکند: ما علیرغم «میل قلبی» به دنبال انعقاد قرارداد با بیمه تکمیلی هستیم؛ چراکه اگر مشکل بیماری برای خود یا خانوادههایمان پیشآمد کند، بیمه پایه به هیچوجه جوابگو نیست؛ حتی در معاینات پاراکلینیکی ساده نیز دفترچه بیمه تامین اجتماعی به تنهایی کافی نیست.