سرویس سیاست مشرق – ماجرا اینطور شروع شد که محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه دولت روحانی چند هفته قبل در یک مصاحبه ویدئویی به ناگاه پای چیزی به نام «پولشویی» را وسط کشید و طی اظهاراتی گفت:
«پشت برخی از این فضاسازیها نگرانی هم منافع اقتصادی هست. پولشویی یک واقعیت در ایران است و از آن خیلیها منفعت میبرند.
نمیخواهم این پولشویی را نسبت بدهم به هیچ کجا. ولی آنجاهایی که هزاران میلیارد پولشویی انجام میدهند حتما آنقدر توان مالی دارند که دهها میلیارد یا 100 ها میلیارد هزینه تبلیغات و فضاسازی بکنند.
وزارت خارجهای که مجموع بودجهاش هزار و 100 میلیارد تومان است؛ یعنی کمتر از بودجه برخی دستگاههای فرهنگی که ارتباط دارند به برخی ارگانهای قدرتمند کشور.
ما که نمیتوانیم با این فضاسازی مقابله کنیم. یک فضاهایی درست کردند کسانی که در یک قلم معاملهشان ممکن است 30 هزار میلیارد منافع جابهجا بشود.
من نمیخواهم دستگاهی را متهم بکنم ولی افرادی پشت القای این تصورات هستند.»[1]
پر واضح بود که ظریف مشغول متهم کردن برخی نهادهای در کشور و نسبت دادن پولشویی کلان به آنهاست و البته گویا نمیداند که مردم و افکار عمومی از برخی صحبتها انتظار ارائه سند دارند.
صحبتهای ظریف جنجالهایی را در محافل مختلف سیاسی و رسانهای ایجاد کرد. جنجالهایی که البته با اظهارات بعدی ظریف و همکاران او در دولت وارد مراحل تازهتری هم شد...
*ظریف: من مسئول مستندات نیستم/ پیگرد امنیتی مسئول مستندات ظریف و احتمال احضار قضایی وزیر خارجه!
شخص ظریف، چند روز پس از این اظهارات و در مواجهه با سؤالات خبرنگاران اینطور توضیح داد که: من کاملا مشخص صحبت کردم، اما برخی دوستان برای اهداف سیاسی خود همه چیز را فدا میکنند.
او در ادامه و در پاسخ به مستندات پولشویی، یادآور شد: من مسئول مستندات نیستم، این مستندات در دسترس عموم است و مرکز مربوطه در وزارت اقتصاد و دارایی هم موارد پولشویی را اعلام کرده است...آخرین مستند در ارتباط با این موضوع هم مربوط به افرادی است که با داشتن شبکه پولشویی گسترده اخیرا مجازات شدند! [2]
ولی نکته اینجا بود که ظریف برخی نهادها و به قول خودش «آنجاها» را هم متهم کرده بود.
از طرفی در اقدامات و اعترافات مفسدینی مثل «وحید مظلومین» که اعدام شد نیز هیچ اثری از ضدّیت با وزارت خارجه و یا فضاسازی علیه این نهاد دیده نشده بود!
اما این تمام ماجرا نبود...
تنها چند ساعت پس از انتشار این صحبتهای ظریف، خبر رسید که مسئول پولشویی وزارت اقتصاد، یا به عبارت بهتر، رئیس همان "مرکز مربوطه" که گویا ظریف مستنداتش درباره پولشویی از او گرفته؛ از کشور ممنوع الخروج شده است.
رسانهها از این گفتند که میثم نصیری احمدآبادی به آمریکا درخواست ویزا داده است و سرویسهای امنیتی کشور با اطلاع از این مسئله او را تحت پیگرد امنیتی قرار دادهاند.
در همین حال، خبر نامه معاون اول قوه قضائیه درباره ظریف برای ارائه مستندات پولشویی هم از راه رسید و در اقتفای آن، رسانهها از این گزارش دادند که بر اساس یک دستور ویژه در قوه قضائیه، قرار است هرکس در زمینه وقوع یک فساد گسترده در کشور صحبت کرد بایستی به قوه قضائیه احضار شود و سند حرفهایش را ثابت کند. دستوری که قاعدتا شامل ظریف هم میشود.
و گره ماجرا برای «آقای سفیر» کورتر شد...
*قاچاقچی مواد مخدری که دشمن ظریف است!
پس از این دو رخداد؛ به ناگاه و در اقدامی که هماهنگ شده به نظر میرسید؛ حسن روحانی، رئیس دفتر او و معاون حقوقی او به صحنه آمدند و در حمایت از صحبتهای ظریف، از چیزی به نام «پولشویی گسترده با درآمدهای مواد مخدر در کشور» سخن گفتند.
آنها البته هیچ اشارهای هم به تحت پیگرد قرار گرفتن منبع مستندات ظریف نکردند.
روحانی در جلسه هیئت دولت در همین رابطه اظهار کرد: آیا کسی که در این منطقه مواد مخدر میفروشد، میآورد و میبرد پولش کثیف نیست و آیا این پول کثیف در کشور و منطقه ما وجود ندارد. یعنی در کشور ما مواد مخدر نمیآید؟
رئیس جمهور تصریح کرد: متاسفانه مواد مخدر در کشور وجود دارد و باید با آن مبارزه کنیم؛ وقتی مواد مخدر هست، پول کثیف هم هست؛ این پول کثیف کجا میرود، یعنی یک گوشه و کناری پولشویی انجام میگیرد و پولشویی ممکن است در افغانستان، ترکیه و اروپا انجام بشود.[3]
محمود واعظی، رئیس دفتر رئیس جمهور هم در صحبتهایی با ایجاد نوستالژی احمدی نژاد که میگفت حرف مشایی حرف دولت است؛ اظهارات ظریف را موضع دولت عنوان کرد و گفت: همواره با ورود مواد مخدر به کشور مخالف هستیم، این مواد برای پول وارد کشور می شود، چرا ما با قاچاق و بسیاری از اقدامات غیرقانونی اقتصادی مخالف هستیم، به همین دلیل است. همه این موارد را وقتی کنار هم قرار می دهیم به پولشویی می رسیم. پولشویی همان قاچاق و ورود مشروبات الکی و مواد مخدر و... است، ما در دولت با این اعمال مخالف هستیم. وزیر امور خارجه هم به درستی اعلام کرده است که ما باید با این کار مخالفت کنیم.[4]
جالب آنکه لعیا جنیدی، معاون حقوقی رئیس جمهور نیز همین حرفها را تکرار کرد و در حاشیه جلسه هیئت دولت، رو به خبرنگاران گفت: پول جرائم سازمان یافته یا قاچاق مواد مخدر اکنون بدون شفافیت وارد سیستم بانکی شده و اطلاعاتی از مبدأ و مقصد این پولها در دست نیست! [5]
این اظهارات در حالی بیان شدند که برخی معتقدند با توجه به مبارزه گسترده نظامی و امنیتی ایران علیه باندهای مواد مخدر، اساساً انجام پولشویی کلان با درآمد مواد مخدر در ایران ممکن نیست چون سران باندهای قاچاق، یا طی 40 سال گذشته توسط جمهوری اسلامی ایران حذف شدند و یا اینکه در خارج از کشور زندگی میکنند.
ضمن اینکه ورود پولهای این افراد به داخل کشور، فرایندی است که در تور امنیتی سرویسهای اطلاعاتی ایران قرار دارد و رخ دادن آن به معنی شناسایی بیشتر عوامل آنها و خشکاندن ریشه آنها حتی در خارج از کشور است.
این حرفها یک معنای واضح نیز داشت و آن اینکه اگر تا امروز ظریف بود که میبایست مستندات صحبتهای خود را بیان میکرد؛ حالا روحانی و واعظی و جنیدی هم به ظریف اضافه شدهاند که باید سند حرفهای خود را اعلام کنند.
جالب آنکه خوانش همزمان این صحبتها و اظهارات اولیه ظریف، بیانگر این معناست که یک قاچاقچی مواد مخدر وجود دارد که مشغول پولشویی درآمدهای خود در بانکهای ایران است و در همین حال با وزارت خارجه و شخص ظریف نیز دشمنی دارد و با درآمدهای خود حاصل از پولشویی مشغول فضاسازی روزانه علیه محمدجواد ظریف است!
*سیاهه همه اقدامات پرحاشیه ظریف/ حزبالله باید از سوریه برود.../ وقتی ظریف شوکه شد
جنجال اشاره شده که حالا در وانفسای ارائه سند از سوی ظریف و دوستان دولتی او قرار دارد اما تنها فضاسازی وزیر خارجه دولت روحانی نیست.
این محمدجواد ظریف بود که در سال 92 طی سخنانی در جمع دانشجویان از این گفت که آمریکا میتواند با یک بمب تمام سیستم دفاعی ایران را از کار بیاندازد. [6]
او در همان سال و در اوج بحران سوریه نیز در یک مصاحبه با شبکه العربیه خواستار خروج رزمندگان حزبالله لبنان از سوریه شد. [7]
ظریف همچنین در جریان دو اجلاس موسوم به وین 1 و وین 2 که با موضوع تصمیمگیری برای سوریه برگزار شدند، پای مصوباتی را امضا کرد که وزارت خارجه دولت روحانی هنوز که هنوز است پیرامون آنها سکوت کرده است.
همچنین در اجلاس وین 2 نیز مصوبهای وجود دارد که میگوید: «تمامی اعضای گروه بینالمللی حمایت از سوریه هر کدام به عنوان یک کشور و حامیان طرفهای درگیر، متعهد شدند که کلیۀ اقدامات ممکن جهت ملزم ساختن گروهها یا اشخاصی که از آنها حمایت میکنند یا تحت نفوذ آنها بوده و یا آنها را تأمین (مالی تجهیزاتی) میکنند، به آتش بس به کار گیرند»
معنای بند مذکور این بود که دولت یازدهم ایران نیز در کنار سایر حامیان گروههای درگیر، ملزم شد که به نمایندگی از نظام جمهوری اسلامی و به عنوان حامی شماره یک ارتش سوریه؛ تلاش کند تا دفاعالوطنی سوریه، حزبالله لبنان، گروههای مجاهد عراقی و سپاه قدس را ملزم به آتشبس و قطع طرحهای عملیاتی خود در دفاع از مقدسات، مردم و دولت سوریه کند!؟
از طرفی سخنی وجود دارد مبنی بر اینکه اساساً بر اساس توافقات صورت گرفته در این دو نشست، قرار میشود که دولت اردن مأمور تهیه لیست گروههای تروریستی شود.
و قضیه وقتی جالبتر میشود که دولت اردن نام «سپاه پاسداران» را هم درون لیست همان گروههای تروریستی قرار میدهد که ظریف پای آنها را امضا کرده بود.
و البته یک رسانه خارجی گزارش داد که ظریف از شنیدن این قضیه شوکه شد. [8]
این گزارهها در کنار هم این سؤال را ایجاد میکند که آیا حاشیههای سازیهای ناتمام وزیر خارجه دولت روحانی، یک اتفاق است یا پای قضایای دیگری در جریان است!؟
***
1_mshrgh.ir/910512
2_http://www.irna.ir/fa/News/83105108
3_http://www.president.ir/fa/106929
4_http://www.irna.ir/fa/News/83107875
5_entekhab.ir/001r2j
6_http://www.598.ir/fa/news/186510
7_mshrgh.ir/279918
8_ http://fna.ir/XDNVQ1