به گزارش
خبرگزاری بینالمللی قرآن (ایکنا) در یکی از سایتهای متعلق به جریان روشنفکری
مقالهای با عنوان «هسته و پوسته قرآن» منتشر شده است. در این مقاله سعی شده با
نشان دادن چند تصویر که نشانگر بستن پارچه و .. به اماکن مقدس است، این عمل با بتپرستی جاهلیت مقایسه شود. در همین مقاله میخوانیم: «هیچ پیامبری در تورات و انجیل
و قرآن به مردم نیاموخته است که با مردگان در ارتباط باشند و از آنان کمک بگیرند.»
این شبهه که
سالیان سال است که توسط جریانهای معاند با اعتقادات شیعی مطرح میشود و ریشه آن
به اعتقادات جریان وهابیت و آثار ابن تیمیه باز میگردد، بارها و بارها توسط
عالمان و کارشناسان علوم اسلامی پاسخ داده شده است. اما متأسفانه ظاهرا برخی از
شبهروشنفکران با بیپاسخ گذاشتن جوابهایی که کارشناسان به این شبهات میدهند،
دوباره و چندباره به طرح همان موضوعات کهنه با همان ادبیات گذشته اقدام میکنند.
البته که طرح اشکال و سوال از اعتقادات دینی
همواره موجب پویایی و غنای بیشتر آن تعالیم شده، اما وقتی این انتقادات صورت بهانهتراشی و خردهگیری پیدا میکند و با قصد و غرض طرح میشوند، نه تنها هیچ فایدهای
بر آنها متصور نیست، بلکه میتواند به مغشوش ساختن اذهان عمومی منجر شود. جا دارد
کسانی که میخواهند در این حوزه سخن بگویند، لااقل پیشینه مباحث و پاسخهای ارائه
شده را مطالعه نمایند، سپس دست به قلم ببرند.
اگر کسی میخواهد سخن جدیدی در این رابطه بگوید
باید گفتار خود را با نقد آخرین پاسخهایی ارائه شده توسط طرف مقابل آغاز کند، نه
اینکه همان سخنان و شبهات سابق را دوباره با همان منطق و همان ادبیات از ابتدا
تکرار کند. در خصوص مستند قرآنی طلب حاجت از مردگان دو پاسخ وجود دارد:
پاسخ اول: آیه
64 سوره نساء: «وَلَوْ أنَّهُمْ إذْ ظَلَمُوا أنْفُسَهُمْ جَاءُوکَ فَاسْتَغْفَرُوا
اللهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللهَ تَوَّاباً رَحیماً: اگر وقتی
ایشان به خودشان ظلم کردند نزد تو آیند پس از خداوند طلب بخشایش کنند و رسول خدا هم
برای ایشان طلب بخشایش کند به تحقیق خداوند را توبهپذیر و بخشنده خواهند یافت.» درخواست
مغفرت از پیامبر اکرم(ص) رحمتی است از جانب پروردگار که وجهی برای اختصاص آن به
زمان حیات پیامبر(ص) وجود ندارد. خصوصا اگر قرآن را معجزه جاوید بدانیم و مخاطبان آن
را به مسلمانان دوره نزول قرآن منحصر نکنیم. علاوه بر اینکه آیه از نظر دلالت
لفظی اطلاق دارد و زمان وفات پیامبر را نیز شامل میشود.
پاسخ دوم: آیه 169 آل عمران: وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ
قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْیَاءٌ عِندَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ:
ﻫﺮﮔﺰ ﮔﻤﺎﻥ ﻣﺒﺮ ﺁﻧﺎﻥ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺭﺍﻩ ﺧﺪﺍ ﻛﺸﺘﻪ ﺷﺪﻧﺪ ﻣﺮﺩﻩﺍﻧﺪ ، ﺑﻠﻜﻪ ﺯﻧﺪﻩﺍﻧﺪ ﻭ ﻧﺰﺩ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺷﺎﻥ
ﺭﻭﺯﻯ ﺩﺍﺩﻩ ﻣﻰﺷﻮﻧﺪ. از این آیه برداشت میشود که افرادی که در راه خدا به شهادت
رسیدهاند، زندهاند و ارتباط با آنها را نباید با ارتباط با مردگان یکی دانست.
پاسخ سوم: در آیات متعددی در قرآن کریم خطاب به
انبیای گذشته سلام فرستاده شده است: سَلَامٌ عَلَى مُوسَى وَهَارُونَ، سَلَامٌ عَلَى
إِلْ یَاسِینَ، وَسَلَامٌ عَلَى الْمُرْسَلِینَ. در این آیات به انبیایی که از
دنیا رفتهاند سلام میشود و این امر، حداقل دلالت بر جواز تخاطب با ارواح گذشتگان
خواهد داشت.
البته که امکان دارد این سه پاسخ و پاسخهای مشابه دیگر در این زمینه مورد نقد
قرار گیرند اما نکته اینجاست که باید منتقدین با نگاهی نو به طرح سوالات جدید
بپردازند نه این که با تمسک به استحسان و قیاس که دو شیوه مرسوم فقه اهل سنت است
سعی در تخریب باورهای دینی داشته باشند.
ارتباط با
مردگان موضوعی است که در میان جوامع مختلف پذیرفته شده و در تمام ادیان و سنتها، شاهدیم
که مردم بر سر قبر مردگان خود حاضر میشوند و با آنها سخن میگویند. لذا این امری
نیست که اختصاص به دین اسلام داشته باشد. این که بگوییم انبیا آمدهاند تا ما را
از این سنت جدا کنند نیز ادعایی بدون برهان است.
نکته آخر این
که نفس توسل به یک شی که در زمان جاهلیت تحت عنوان بتپرستی مورد مذمت قرار گرفته
است، عملی نادرست نیست، بلکه این عمل از آن جهت مورد نهی قرار گرفته که این بتها
هیچ ارتباطی با عالم معنا نداشتند و منشأ اثر نبودند. اما توسل به ضریح و ... در
فرهنگ شیعی در اصل توسل به چوب و آهن نیست، بلکه تمسک و استمداد از آن نسبتی است که
این اشیا با صاحب ضریح و بارگاه پیدا میکنند.
شخص صاحب ضریح
و بارگاه نیز تقدس خود را از آن روی کسب کرده که مظهر تمام اسما و صفات الهی است و
به دریافت عنوان خلیفهاللهی نائل آمده است. یعنی در حقیقت، یک رابطه طولی بین
ضریح، صاحب ضریح که خلیفهالله است و مستخلف عنه او که خداوند متعال است، وجود
دارد.