امروزه با پیشرفت فناوری و گسترش وسایل ارتباط جمعی، مسئلهی حریم شخصی نیاز به بازتعریف و نگاه تازهای دارد. مسلما آشنایی با این مفهوم، به فرد کمک میکند تا در ارتباطات خود، اجازه ندهد کسی از حدومرز خصوصیاش عبور کند. در ضمن، فرد با رعایت همین آداب و توجه به رفتار بین فردی و اجتماعیاش، میتواند تصویری قابل اعتماد و دوستداشتنی در ذهن مخاطب خود ترسیم کند. در این مقاله بهطور مختصر و موجز، برخی از مهمترین نکات مربوط به حریم شخصی بیان و تشریح میشود.
حریم شخصی یعنی چه؟
حریم شخصی به معنای به رسمیت شناختن دیدگاه و آزادی فردی خود و دیگران است، چیزی که در کشوری مثل کره شمالی، در مقایسه با سایر ملل، مصداقهای آن را بهندرت میتوان مشاهده کرد.
ضعف در مدیریت حریم شخصی، موجب آسیبپذیری و پریشانی خاطر فرد میشود. قدم اول در شناخت این مفهوم، آن است که هم عالِم و هم عامل باشیم؛ زیرا انتظار خودخواهانهای است که حریم شخصی دیگران را به رسمیت نشناسیم اما توقع داشته باشیم آنها به حریم شخصی ما احترام بگذارند.
چرا تمایل داریم در حریم خصوصی دیگران دخالت کنیم؟
یکی از دلایلی که ما را به دخالت در حریم خصوصی دیگران ترغیب میکند، کسبِ لذتِ تسلط و تأیید شدن است. نیاز به دیده شدن و قرار گرفتن در کانون توجه، یکی از مهمترین و محوریترین نیازهای معنوی انسان است. ما انسانها بسیار دوست داریم نظر و عقیدهمان از سوی دیگران پذیرفته شود. پیام پنهان این پذیرش و تأیید، این است: «من و دیدگاه من از نظر مخاطب مقبول و مطلوب ارزیابی شده است و این بازخورد، حال من را خوب میکند.»
مسئلهی دیگر، اثر مالکیت است. اثر مالکیت به ما کمک میکند تا نسبت به حل مسائل دیگران رویِ خوش نشان بدهیم. زیرا در این شرایط، مسئلهی پیش رو، دیگر متعلق به ما نیست و با از بین رفتن فشار ناشی از تصمیم گیری و حل مسئله، جرئت و رغبت پیدا کردهایم تا با مشکلات پیش روی خود زورآزمایی کنیم. به عبارتی، میخواهیم به خودمان ثابت کنیم که ترسو، ناتوان و تنبل نیستیم. به همین دلیل، گاهی اوقات شتابزده و بیحساب و کتاب، برای حل مسئلهی دیگران اقدام میکنیم، بدون آنکه بدانیم آیا طرف مقابل مایل است در مسئلهاش دخالت کنیم یا نه؟! به بیان دیگر، هدف پنهان ما از مداخله در مسائل دیگران، به نوعی پاسخ به مسئلهی حلنشدهی خودمان است. در این شرایط، با کاهش ترس و تنش، احساس قدرت بیشتری میکنیم و درنتیجه ریسک پذیری بیشتری از خود نشان میدهیم.
چگونه هدفمان را از ورود به حریم شخصی دیگران پیدا کنیم؟
به جرئت میتوان گفت که نوع پوشش، انتخاب همسر، تعداد دفعات ازدواج، انتخاب باشگاه ورزشی، مهاجرت و سایر انتخابهای فردی دیگران، هیچ ربطی به ما ندارد. در این بین، مهمترین مسئله این است که پیامد انتخابهای اطرافیان خود را بررسی کنیم و ببینیم مسئلهی پیش آمده …
- چقدر به ما مرتبط است؟
- چرا و چقدر اهمیت دارد؟
- چه چیزی را تحتِتأثیر قرار میدهد؟
- چه زیان یا منفعتی برای ما به همراه دارد؟
- آیا میخواهیم یا میتوانیم برای حلوفصل آن کاری انجام بدهیم؟
- میخواهیم چه نقشی داشته باشیم؟ مشاور، همراه، منتقد، مانع، خبرچین و …؟
اگر در برابر اکثر پرسشهای بالا، پاسخ ما رنگوبوی انفعالی دارد یا از روی کنجکاوی و ماجراجویی است، بهتر است در رفتار خود تجدیدنظر کنیم. چون احتمال دارد در مسائلی دخالت کنیم که نه دستاوردی برای خودمان دارد و نه دردی از صاحب مسئله را دوا میکند.
حفظ حریم شخصی میان زن و شوهر
مسئلهی حریم شخصی بین زن و شوهر، نقش تعیینکنندهای در رضایت طرفین از زندگی مشترکشان خواهد داشت. به نقل از ویلیام گلاسر، مطابق نظریهی انتخاب، هرچه نیاز به آزادی در کسی بیشتر باشد، احتمالا در برخی از رفتارهای او، فرمانپذیری و همنوایی کمتری دیده شود. حال اگر یکی از طرفین، آزادیخواه و دیگری کنترلگر باشد، نمیتوان عاقبتِ خوشایندی برای آیندهی ارتباطات این دو متصور شد، مگر آنکه به تفاوت خلقیات خود پی ببرند و درصدد دستیابی به تفاهم و تعامل برآیند.
یکی از آشناترین نمونههای مرتبط با این موضوع، رگبار سؤالهای یکی از زوجین پس از پایان مکالمهی تلفنی است: «کی بود؟ چی گفت؟ چرا زنگ زد؟ تو چی گفتی؟ چرا گفتی؟ و …»
نمونهی دیگر مسئلهی رفتوآمد است: «کجا بودی؟ کجا میری؟ با کی میری؟ کی برمیگردی؟ چطور میری؟ چرا نیومدی؟ چرا تلفن زدم جواب ندادی؟ و …»
ناتوانی در حلوفصل سوءتفاهمهایی از این دست، ممکن است علاوه بر تعرض به حریم شخصی، صمیمیت طرفین و اعتماد متقابل را کمرنگ کند. هیچ بعید نیست فرد کنترلگر به روشهای زیر متوسل شود:
- شنود مکالمات تلفنی؛
- گذاشتن گُمارده (کسی که آمار و ریز و درشت رفتار همسر را به فرد کنترلگر گزارش بدهد)؛
- زیر پا کشیدن از بچهها؛
- تعقیب؛
- بازپرسی و سؤال و جواب کردن؛
- چک کردن تماسها، پیامها، ایمیلها و …
هرکدام از اینها میتواند نشانهی بیماری یا اختلال شخصیتی در فرد کنترلگر باشد. در غیر این صورت، اگر چنین کسی واقعا نگران حال شریک زندگیاش باشد، برای رفع نگرانیاش میتواند از گزینههای دیگری نیز استفاده کند، طوری که هم نگرانی به حداقل برسد و هم عزت نفس طرف مقابل خدشهدار نشود. (برای کسب اطلاعات تکمیلی میتوانید کتاب گلبرگ زندگی 2، نوشتهی حسین دهنوی، بخشهای «بدگمانی مرد» و «ورود به حریم شخصی همسر» را مطالعه کنید.)
حریم شخصی میان والدین و فرزندان
مسئلهی حریم شخصی میان والدین و فرزندان، اغلب با سوء تعبیر و عدم درک متقابل همراه میشود. در این حال، ممکن است والدین با این توجیه که «من بهتر از تو میفهمم!» بهطور مطلق حق انتخاب را از فرزندان خود دریغ کنند. این رویکرد میتواند در بیتوجهی به علایق غذایی فرزندان مشاهده شود یا در انتخاب نوع پوشش، دوست، عقیده و … تأثیرگذار باشد. اگر انتخاب والدین، همسو با علائق و عقاید فرزند نباشد، فرزند معمولا یا با گریه و اکراه تبعیت میکند یا اینکه سر به مخالفت محض میگذارد. در این صورت یا ناراضی است یا محکوم به تنبیه و طرد.
از آن جالبتر، واکنش برخی از والدین در چنین موقعیتهایی است. آنها بسیاری از انتخابها را به فرزند خود تحمیل میکنند و در مقابلِ واکنشِ فرزندشان نیز بهسرعت رنجیدهخاطر میشوند. بلافاصله خدمات خود را با دیگر والدین و وضع فرزند را با دیگر بچهها مقایسه میکنند تا او نسبت به وضع کنونی خرده نگیرد. با این رفتار ناصحیح، حساسیت او را به رسمیت نمیشناسند و در صورت بروز اختلاف و تعارض، ممکن است او را تحقیر یا در او احساس گناه ایجاد کنند.
اگر فرزندی در این شرایط تربیت شود، ممکن است درنهایت او هم مقابلهبهمثل کند و حریم شخصی والدین خود را محترم نشمارد. بهطورکلی بهتر است در مواردی که انتخاب فرزند، نتایج نامطلوبِ عمیق و مؤثری ندارد، با دقت و ملاطفت بیشتری با او برخورد شود. در غیر این صورت، به احتمال زیاد، در آینده فردی ذلیل یا متهاجم خواهد بود؛ کسی که غیر از والدین، در مقابل سایرین هم، از پیش بازنده است یا میخواهد عقدهی خود را سر افراد ضعیفتر از خودش تخلیه کند.
چطور حریم شخصی فرزندمان را محترم بشماریم؟
- قبل از وارد شدن به اتاقش در بزنید.
- اگر اتاقش نامرتب است، هرگز بدون هماهنگی وسایلش را جابهجا نکنید.
- در انتخاب رشتهی تحصیلی، فعالیت ورزشی و برنامه ریزی شغلیاش به جای تحکم، با او گفتوگو کنید.
- اجازه بدهید بهجای آنکه فکر کند مالک و فرماندهاش هستید، شما را دوست و همراه خود بهحساب بیاورد.
- به او مجال ابراز وجود بدهید.
بدترین اتفاق، این است که انتخابهایش را صددرصد مخالف ذهنیت خود ببینید. کمترین دستاورد حاصل از گفتوگو با فرزندتان، آشکار شدن گرهای در زمینهی ارتباطات شماست که هرچه سریعتر باید با کمک گرفتن از یک کارشناس خبره، گشوده شود. در این صورت است که فرزند خودبهخود میآموزد که به چه شکل متقابلا حریم شخصی پدر و مادرش را رعایت و سلیقهی آنها را در ارتباطات خود مدنظر قرار بدهد.
حفظ حریم شخصی دیگران در روابط اجتماعی
بشر بهطور طبیعی کنجکاو است، اما چه خوب است راهی انتخاب کند که در عین پاسخ به نیاز طبیعیاش، حریم شخصی دیگران را نیز محترم بشمارد.
- در تاکسی یا مترو به صفحهی تلفن همراه، روزنامه و کتاب دیگران خیره نشویم. اگر واقعا کنجکاو هستیم، طور دیگری اقدام کنیم. مثلا میتوانیم بگوییم: «برای من جالب است که کسی مثل شما مشغول مطالعهی این کتاب است. من آن را نخواندهام، اما وصفش را زیاد شنیدهام؛ آیا واقعا همانطور است که گفتهاند؟»
- پا را از گلیم خود درازتر نکنیم. مثلا در کافینت به صفحهی نمایشگر کناریمان سرک نکشیم. شاید خوش نداشته باشد بدانیم چهکار میکند یا با چه کسی چت میکند.
- پشت تلفن عمومی گوش نایستیم. شاید حضور ما بیخ گوش فرد، او را از گفتن برخی از مطالب منصرف کند یا در بیان آزاد و صریح آن در مضیقه بگذارد.
- پشت باجهی خودپرداز بیش از اندازه نزدیک فرد جلویی نایستیم. برخی از افراد وقتی در چنین موقعیتی قرار میگیرند، احساس ناامنی و دستپاچگی میکنند. فکر میکنند هر لحظه ممکن است اطلاعات حساب یا کارت بانکیشان در معرض دید غریبهها قرار بگیرد.
- وقتی دعوا یا تصادف میشود برای تماشا و فیلمبرداری و عکس سِلفی جمع نشویم. در صورت لزوم به مراجع قانونی یا پزشکی خبر بدهیم.
- با هنرمندان، ورزشکاران و بهطورکلی با افراد سرشناس به شکل صحیح برخورد کنیم. اگر به آنها بچسبیم، شاید خودمان خوشحال باشیم اما لزوما فرد موردنظر چنین حسی نخواهد داشت.
- اگر معاون یا مدیر مدرسه هستید و لازم شد کیف یا جیب دانشآموزی را برای کشف تلفن همراه یا هر چیز دیگری بگردید، به شکل صحیح رفتار کنید. مثلا زنگ تفریح درحالیکه همکلاسیهایش رفتهاند، این کار را انجام بدهید. یا اگر فوریتی وجود دارد، از او بخواهید از کلاس خارج شود و این کار را دور از دید دوستانش انجام بدهید. در غیر این صورت، به احتمال بسیار زیاد شخصیت او را خُرد خواهید کرد. هیچ بعید نیست کینه به دل بگیرد یا در موارد بعدی، لجبازی کند یا دیگر همکلاسیهایش را تحریک کند.
حفظ حریم شخصی در روابط بین فردی
- قبل از ملاقات با کسی، حتما قرار قبلی بگذاریم. میتوانیم تماس بگیریم و هماهنگیهای لازم را انجام بدهیم. مهمان ناخوانده چه بسا باعث رنجیدگی خاطر میزبان شود.
- فضولی نکنیم. قبل از اینکه از دیگران بپرسیم: «کی عروسی میکنی؟ چرا ازدواج نمیکنی؟ چرا بچهدار نمیشوی؟» بلافاصله هدف خود را از طرح چنین پرسشهایی بررسی کنیم. مسئلهی موردنظر به ما چه ربطی دارد؟ چه اهمیتی دارد؟ سر در آوردن از آن، چه منفعتی برای ما دارد؟ در صورت مطلع شدن، آیا میخواهیم به فرد درگیر در مسئله کمک کنیم؟ یا میخواهیم موعظه و توصیه کنیم؟
- در خصوص تصمیمات و ایدههای دیگران بلافاصله تحلیلگر و مفسر نباشیم. منتظر بمانیم ببینیم اصلا کسی از ما نظرخواهی میکند یا نه؟ ببینیم اصلا در خصوص مسئلهی گفتهشده، برداشت، تجربه و دانش مفیدی برای بهاشتراکگذاری داریم یا نه؟ در غیر این صورت بهترین کار آن است که با سکوت، به تفاوت نظرات و عقاید یکدیگر احترام بگذاریم.
حفظ حریم شخصی در شبکههای اجتماعی
هویتِ نامشخصِ مجازی، به ما امکان میدهد جدیتر و جسورتر باشیم. چه بسا این امکان موجب شود نقاب چهرهی خود را پس بزنیم و شخصیت واقعیِ ناشناخته یا شخصیت آرمانیمان را نمایان کنیم. همچنین، اسارت در دام هویت پنهان، بهشدت به عزت نفس ما صدمه میزند، مگر اینکه از این کار هدف خاصی داشته باشیم. مثلا برای مأموران پلیس فتا، یا هنرمندانی که میخواهند بدون شناخته شدن، صرفا از مخاطب خود بازخورد بگیرند، بیشک استفاده از هویت پنهان مانعی ندارد. مثلا برخی از هنرمندان مطرح یا مبتدی، صرفنظر از شهرت، جایگاه یا تبحری که دارند، میخواهند بفهمند آیا عکس، ترانه، موسیقی، مقاله، داستان یا هر اثر هنری و دستاورد دیگری که تولید کردهاند، واقعا در نظر مخاطبهایشان پذیرفتنی و خواستنی است یا نه؟
در صورت داشتن هویت آشکار هم باید به قدر لازم مراقب و حساس باشیم، زیرا هویت آشکار، خواهناخواه بخشی از رزومهی ما خواهد شد. این نکته ممکن است در سرنوشت ازدواج و استخدام تأثیرگذار باشد. لذا معقول است نسبت به محتوایی که در این فضا منتشر میکنیم، سختگیری بیشتری داشته باشیم. در این خصوص کامنتهایی که مینویسیم، فیلمها و عکسهایی که از خود منتشر میکنیم و … دقت نظر بیشتری را میطلبد.
در صورت لزوم، چطور به حریم شخصی دیگران وارد شویم؟
همانطور که در ابتدای مقاله گفته شد، ورود به حریم شخصی دیگران برای ما لذتبخش است و حس کنجکاویمان را برمیانگیزد اما نباید چنین کرد؛ مگر زمانی که نیاز باشد، تازه در این مورد هم باید از قبل اجازه بگیریم. از سوی دیگر، اگر بخواهیم یک دفعه به این میل طبیعی خود پشت کنیم، و سر خود را به کل در لاک فرو ببریم، به مشکل بر میخوریم.
بر همین اساس پیشنهاد میشود در گفتوگو با افراد، قبل از ارائهی پاسخ، بیشتر سؤال کنید. هرچه به طرف مقابل فرصت بدهید بیشتر صحبت کند، هم اطلاعات بیشتری بهدست میآورید و هم به او حس اعتماد بیشتری میدهید. در غیر این صورت، شاید از روی خیرخواهی راهحلی ارائه بدهید اما مخاطب اصلا در پی یافتن راهحل نباشد. باید به خاطر داشت تا کسی مایل به دریافت کمک نباشد، کمک کردن به او، همانند آبیاری گل مصنوعی است؛ بیتأثیر و مضحک!
چه کسانی صلاحیت و ارجحیت ورود به حریم شخصی دیگران را دارند؟
در میان دیگر اقشار، خبرنگاران و اصحاب رسانه، برای افزایش تعداد بازدیدکنندهها و جلب توجه مخاطب، میل شدیدی برای ورود به حریم خصوصی دیگران دارند. از دیگر افراد، میتوان به مسئول گزینش نیروی انسانی سازمانها اشاره کرد. شاید او برای استخدام نیاز به اطلاعات بیشتر و خصوصیتری داشته باشد. همچنین، یک مشاور رواندرمانگر، یک پزشک، یک وکیل و … برای دستیابی به نتایج بهتر، نیازمند اطلاعات تکمیلی است.
موقعیتهای یادشده، مجوزی برای ورود به حریم شخصی دیگران نیست؛ اما با توجه به چند نکته میتوان بیدردسر به اطلاعات مدنظر دست یافت.
- در مخاطب خود حس اعتماد ایجاد کنید. به او نشان بدهید که قصد شناخت بیشتر، کمک، تعامل و درنهایت حل مسئله را دارید.
- به او نشان بدهید که دریافت اطلاعات کاملتر، میتواند برای خود او تا چه اندازه و به چه شکل مفید واقع شود.
- از بازخورد مثبت استفاده کنید یا حداقل بازخورد منفی ندهید. در صورت لزوم، به شکل صحیح و سازنده انتقاد کنید؛ توهین و تحقیر ممنوع!
- با او دربارهی مشاهدات، مطالعات و حتی تجربیات خصوصیای که با موقعیت فعلیاش مرتبط است، گفتوگو کنید، اما محتاط باشید. مبادا حرفی بزنید که مایهی آبروریزی شود؛ یا بهجای تأثیر مثبت، مخاطب را فراری بدهد.
- اگر مخاطب مایل نیست، به او پیله و او را سرزنش نکنید. اجازه بدهید با رضایت خاطر با شما گفتوگو کند. شاید اگر کمی به او زمان بدهید، اندکی سبک – سنگین کند و پیشنهادتان را بپذیرد.
در پایان برای کسب اطلاعات بیشتر، میتوانید این دو کتاب را در زمینهی مهارتهای ارتباطی مطالعه کنید:
- پیامها (راهکارهای قدرتمند برای برقراری ارتباط مؤثر در خانه و محل کار)، نویسنده: مارتا دیویس، مترجم: مهدی قراچه داغی؛
- ارتباط مؤثر به زبان آدمیزاد، نویسنده: مارتی برونستاین، مترجم: نرگس یزدی.
تهیهشده برای: chetor.com
با هرکسی که بخواهید میتوانید ارتباطی موثر برقرار کنید
19000تومان