ماهان شبکه ایرانیان

سالمندان چشم و چراغ خانواده و جامعه

بدون تردید جامعه ای که در آن زندگی می کنیم می دانید که رو به سالمندی است! با بالا رفتن سن، پیدایش پدیده سالمندی امری طبیعی در هر جامعه ای است و رویکرد و نحوه صحیح برخورد با این سن

سالمندان چشم و چراغ خانواده و جامعه

به قلم : فاطمه اکبریان ؛ کارشناس ارشد مدیریت امور فرهنگی                                     

تحریریه زندگی آنلاین : بدون تردید جامعه ای که در آن زندگی می کنیم می دانید که رو به سالمندی است! با بالا رفتن سن، پیدایش پدیده   سالمندی امری طبیعی در هر جامعه ای است و رویکرد و نحوه صحیح برخورد با این سن و سال و پیامدهای پیش روی یکی از دغدغه ها و چالش های انسان امروزی است.بحث تخصصی درباره   مقوله   سالمندی بی شک نیاز به یک یا چند عنوان کتاب دارد که از حوصله   شما عزیزان جان و خوبان خارج است.اما آنچه که در مورد این موضوع می توانم بگویم را سعی میکنم در این نوشتار به آگاهی شما برسانم. باشد که مورد پسند واقع شود.....تعریف سالنمدی:

سالمندی، حقیقتی است که همه   ما آن را از بدو تولد آغاز می کنیم.این فرایند متوقف یا معکوس نمی شود! اما می تواند به وسیله   مراقبت صحیح به تاخیر بیافتد.به عبارت دیگر، نقص و ناتوانی ناشی از سالمندی می تواند به وسیله   مراقبت با روش‌ های مناسب به حداقل برسد یا ازآن پیشگیری شود. در واقع تمام‌افراد سالمند با هم تفاوت دارند.سالمندی یک تجربه   منحصر به فرد است که فرد در آن در معرض تهدید های گوناگونی از جمله افزایش خطر ابتلا به بیماری های مزمن جسمانی و روانی و اجتماعی، انزوا طلبی، تنهایی،عدم حمایت اجتماعی قرار می گیرد. در بسیاری از موارد، استقلال فردی و اجتماعی به دلیل ناتوانی های جسمانی و روانی به خطر می افتد.اولویت مسائل بهداشتی و درمانی و پزشکی و سلامت روان در هر جامعه ای با افزایش سن جمعیت آن جامعه تغییر کرده و مشکلات و چالش های فراوان مربوط به دوران سالمندی و پیری در کشور اهمیت ویژه ای پیدا می کند. اکنون نسبت به سالیان قبل، به لطف بهبود شرایط زندگی فردی و اجتماعی و مراقبت های پزشکی و بهداشتی و درمانی افراد عمر بیشتری برای زندگی کردن دارند .در حالی که رسیدن به سن سالمندی چیزی است که باید برای آن شکر گزار بود اما بسیاری از جهات مختلف چالش های فراوان در پیش روی سالمندان عزیز بوده و هست و خواهد بود که همه   ما باید به آنها توجه بیشتری داشته باشیم. بیشتر ما تا زمانی که خودمان به سن سالمندی و پیری نرسیده ایم، یا یکی از بستگان و اطرافیان و عزیزان مان‌را در حال پیری و دوران سالمندی نبینیم، متوجه مشکلات و چالش های فراوان آنان نمی شویم! اما به عنوان یک انسان ما می توانیم کارهای بیشتری برای آسان نمودن زندگی جمعیت سالمند کشورمان انجام دهیم.انچه که در این مقاله سعی بر آن شده تا به طور کلی مقوله   سالمندی را از رویکرد روان شناختی بررسی کنیم‌ و برای هر کدام از چالش های دوران سالمندی بایستی یک مقاله جداگانه نوشته شود تا شما خوبان و خوانندگان محترم بیشتر با این مقوله آشنا شوید.پس در ادامه   این نوشتار همراه من باشید.

بیشتربخوانید:

ضرورت برنامه ریزی برای ارتقا کیفیت زندگی سالمندان

به چه کسی سالمند می گویند؟!

باید اذعان داشت که افراد سالمند با یکدیگر فرق دارند. گزارش هایی وجود دارد که نشان می دهد در برخی از کشورها، افراد بالای 100 سال و حتی بیشتر زندگی می کنند. بر این اساس سن تقویمی، شاخص پیری زیست شناختی نیست.نقاشان بزرگ، مجسمه سازان ،فلاسفه و دانشمندان آثار برجسته   خود را در دهه   70 و 80‌ زندگی شان خلق کرده اند. مانند :" میکل آنژ،  پیکاسو، گوته،پاستور و..."

از طرف دیگر،  برخی افراد حتی در 60 سالگی هم احساس سالمندی می کنند.از این رو در بیشتر جوامع می توان جمعیت سالمندان‌را به دو دسته تقسیم بندی کرد: 1) سالمندان جوان : این دسته معمولا در سن 60 تا 75سالگی قرار دارند و از لحاظ جسمانی فعال و از لحاظ روانی نیز هوشیار هستند و در صورت دادن فرصت به آنها از نظر اقتصادی می توانند مانند  افراد 45 سال تا 60 سال فعال باشند....2) سالمندان پیر: این دسته معمولا بالای 75 سال هستند و از نظر جسمانی نحیف و دارای انواع مختلفی از نقص ها مانند ضعف بینایی، شنوایی، حرکتی و انواع مختلف بیماری های روانی از جمله: " آلزایمر، افسردگی، اختلال شخصیتی و پارکینسون " می باشند. مواردی که نام برده شد از جمله اختلال های شایع در دوران سالمندی است که باید به آن توجه کرد. شایان ذکر است که هر کدام از این موارد در یک بحث تخصصی تر نیازمند یک مقاله   جداگانه ای است که باید به آن پرداخت.نمای کلی از اختلال های شایع و بیماری های جسمانی و روانی و رویکرد روان شناختی به پدیده   سالمندی نیازمند آگاهی و بینش بیشتر شما خوانندگان عزیز است که در این مقاله سعی بر آن شده تا به طور کلی مقوله   سالمندی را از رویکرد روان شناختی بررسی کنم.اگر فرصت و سعادتی بود در مورد تک تک این چالش ها و بیماری ها و نحوه   صحیح برخورد با آنها و روش های مدیریت بحران و کنترل برخی از اختلال ها و رویکرد های درمانی از بعد بهداشت و سلامت روانی به آن خواهم پرداخت. در زیر به برخی از اختلال های شایع در دوران سالمندی به طور اختصار و صرفا جهت اطلاع و آشنایی بیشتر شما خوانندگان عزیز و گرامی اشاره می کنم که در صورت امکان در مقاله های بعدی بیشتر و تخصصی تر برای تان خواهم نوشت.

بیشتربخوانید:

شادترین دوران زندگی از نگاه سالمندان

 

 

 

 

بیماری آلزایمر چیست؟

در پاسخ به این پرسش باید بگویم که می توان چنین بحث را آغاز کرد که بیماری آلزایمر از جمله اختلال های روانی و عضوی در روان پزشکی می باشد که اساسا این اختلال ها جسمانی هستند که با علائم و نشانه های روان شناختی همراه می باشند که به نشانگان عضوی مغز موسومند و ضایعه شناختی علامت عمده   این نشانگان است.این ضایعه می تواند ادراک، حافظه، تصور، پردازش افکار و مهارت های حل مسئله و قضاوت را تحت تاثیر قرار دهد. بیماری آلزایمر،  یک بیماری غافلگیر کننده و پیش رونده است که با بالا رفتن سن بیمار همراه بوده و نشانه های اصلی آن از دست دادن تدریجی کارکرد های ذهنی است.افراد مبتلا به این بیماری، غذا پختن و تفریح کردن را از یاد می برند ،توانایی نگه داری حساب بانکی و دسته چک های خود را از دست می دهند و رانندگی را فراموش می کنند! تقریبا تباهی رفتار و جسم به طور کلی در مراحل آخر بیماری بارز است. بیماری آلزایمر، علاوه براین که علت اصلی تباهی روانی در پیری است، بین 5 تا 10‌درصد همه   افراد 65 سال و بیشتر را نیز مبتلا می سازد. از هر 3 خانواده، والد یک خانواده بر اثر این بیماری می میرد! در زنان بیشتر از مردان دیده می شود. بیماری آلزایمر،  شایع ترین شکل زوال عقل پیش از پیری است. در این موارد نیز بیماری باعث تباهی تدریجی هوش و خلا های گسترده   حافظه می شود.  تخریب پیش رونده   عصبی به تخریب گفتار و حرکات غیر ارادی بازوها، پلک ها و در مواردی حمله   تشنجی منجر می شود. در تشخیص بیماری آلزایمر،  حتما باید به بیماری پارکینسون، تومور مغزی، افسردگی و اثر دارویی زیان آور یا هر گونه اختلالی که بتواند باعث زوال عقل شود ابتلا نداشته باشد که این را می توان با استفاده از آزمون های روان شناختی معلوم کرد.در زمینه   سبب شناسی بیماری آلزایمر نیز به اختصار چنین می توانم بگویم که 4 عامل را باعث پیدایش این بیماری ذکر کرده اند: 1_ وراثت، 2_ مسمومیت،3_ نابهنجاری های ناقل های عصبی،4_ بیماری آلزایمر و نشانگان‌داون.

قابل ذکر است که در سراسر  جهان نزدیک به 36 میلیون نفر به بیماری آلزایمر یا سایر بیماری های مرتبط با زوال عقل مبتلا هستند و متاسفانه در مورد حدود 28 میلیون نفر از آنها این بیماری به موقع تشخیص داده نشده است! نکته   آخر این که روز 21 سپتامبر در جهان را روز " بیماری آلزایمر " نامیده اند.

بیشتربخوانید:

بازنشستگی پویا با آینده‌نگری

 

 

 

بیماری افسردگی در سالمندان چیست؟

خود بیمار انگاری شایع ترین ویژگی افسردگی در بیماران سالمند است که بیقراری و اضطراب را بیش از کندی نشان می دهند .

علائم و نشانه های افسردگی سالمندان

1_ دل تنگی/2_ خستگی/ 3_ کاهش وزن و اشتها /4_ اختلال در خواب/5_ احساس بی ارزشی/6_ تصور مدام مرگ /7_ گوشه گیری و کناره گیری از جمع/ 8_ کاهش و یا عدم علاقه به سرگرمی و تفریح.

دلایل بروز افسردگی در سالمندان

1_ انزوا و تنهایی: به دلیل کاهش روابط اجتماعی و مشکلات جسمانی 2_ از دست دادن انگیزه و هدف: احساس بی هویتی و بی هدفی به دلیل بازنشستگی و یا محدودیت های فیزیکی در انجام‌فعالیت ها3_ مشکلات جسمانی: بیماری و ناتوانی، درد های مزمن و سابقه   جراحی 4_ تجویز دارو: بسیاری از نسخه های دارویی محرک و یا تشدید کننده   افسردگی هستند.5_ ترس و اضطراب: وحشت از مرگ و نگرانی به خاطر مشکلات مالی و یا جسمانی.

سبب شناسی یا علل و عوامل به وجود آورنده   افسردگی در سالمندان

1_ حوادث ناگوار زندگی در سال قبل از رخداد بیماری مانند : داغدیدگی و یا بیماری مهم‌ در خود بیمار و یا یکی از بستگان او.2_ مشکلات مهم اجتماعی مانند : مشکل مسکن، مشکلات زناشویی و خانوادگی. 3_ مشکلات مربوط،به تندرستی فردی. 4_ طبقه   اجتماعی پایین با افسردگی رابطه دارد که به تندرستی کمتر و مشکلات اجتماعی بیشتر توجه می شود. 5_ فقدان رابطه   اطمینان بخش موجب افسردگی نمی شود، ولی آسیب پذیری در موارد بالا را افزایش می دهد.

روش های درمانی افسردگی سالمندان

1_  دارو درمانی 2_ درمان روانی و اجتماعی 3_ درمان با الکترو شوک‌ ECT ( درمان با تشنج برقی )

اختلال شخصیت در سالمندان

یکی از بیماری های دوران سالمندی اختلال شخصیتی است. در مورد این اختلال اطلاعات اندکی وجود دارد. اختلال های شخصیتی مربوط به اوایل زندگی، همراه با افزایش سن گرایش به بهبود نشان می دهند .در سالمندان اغلب انواع اختلال شخصیت پارانویید یا بدبینانه تشخیص داده می شود.

بیشتربخوانید:

بیماری آلزایمر از منظر روانشناختی

 

 

 

 

بیماری پارکینسون در سالمندان

یکی دیگر از بیماری های دوران سالمندی،  بیماری پارکینسون است که ممکن است در سن 50 سالگی شروع شود. از جمله شایع ترین علائم و نشانه های این بیماری عبارتند از: لرزش ،خشکی، ظاهر بی روح، چهره ای ماسک مانند و از دست دادن قدرت تولید صدا.شخص مبتلا به بیماری پارکینسون اساسا انزوای اجتماعی، کاهش توانایی های ذهنی و خشکی در رو به رو شدن با مشکلات نشان می دهد. به نظر می رسد بیشتر بیماران پارکینسونی از لحاظ هیجانی بیش از حد کنترل شده باشند.

توصیه های کاربردی

در مقوله دوران سالمندی باید یادمان باشد که هر انسانی این دوره از زندگی را تجربه خواهد کرد و آگاهی داشتن از شرایط این برهه از زمان باید به درستی برای تمامی ما جا بیافتد.آموزش و فراگیری مهارت های این دوران به ما و شما کمک خواهد کرد تا راحت تر و با آرامش بیشتری با این مقوله کنار بیاییم و به سادگی از کنار عبور نکنیم. یک انسان سالمند، به مانند دیگران حق زندگی کردن دارد .حق نفس کشیدن دارد.حق عاشق شدن دارد.حق عصبانی شدن دارد و....پس اجازه نداریم حق و حقوق او را سلب نکنیم با این دلیل و برهان که او پیر و فرسوده هست !نه! اگر فردی آلزایمر گرفت ،نباید به او خرده بگیریم.ما هم یک روزی شبیه او خواهیم شد!، این رسم روزگار و طبیعت آدمی است و نمی توان آن را کتمان و انکار کرد. یاد دیالوگی از فیلم " جدایی نادر از سیمین " ساخته   " اصغر فرهادی " افتادم که وقتی نادر( پیمان معادی) و سیمین( لیلا حاتمی ) در دادگاه خانواده رو به روی قاضی نشسته بودند ، سیمین رو به قاضی کرد و گفت:" حاج آقا این پیر مرد نمی دونه که این آقا پسرشه و نادر در جواب گفت:" اون نمی دونه من پسرشم ولی من که میدونم‌اون پدرمه!" این گونه از پدرش که آلزایمر داشت دفاع کرد.ای کاش یاد بگیریم که با سالمندان روزگارمان به مهربانی و عشق برخورد کنیم نه از روی دلسوزی و ترحم. در پایان به یاد غزلی از استاد محمد علی بهمنی افتادم که در چند بیتش بسیار حرف نگفته وجود دارد که ای کاش روی آن اندکی تامل و تفکر کنیم....." بگذارید اگر هم نه بهاری باشم...شاعر سوخته گل های صحاری باشم...می توانم‌ که خودم را بسرایم هر چند...نتوانم‌ که همانند قناری باشم...معنی پیر شدن ماندن مردابی نیست...پیرم، اما بگذارید که جاری باشم....همه   درد من این است که می پندارم....دیگر ای دوست من ! دوست نداری باشم....مرگ‌هم عرصه   بایسته ای از زندگی است....کاش! شایسته   این خاکسپاری باشم!".... روزگارتان سرشار از عشق و مهربانی.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان