شبکههای اجتماعی بیش از آنچه میپنداشتیم به ابعاد مختلف زندگی رسوخ کردهاند و ناگفته پیداست که فواید بسیاری هم دارند. جوامع مجازی بستری برای حضور شهروندان، ابراز بیان و تحرکات فرهنگی و اجتماعی شدهاند. اینترنت سبب توسعۀ ارتباطات و اطلاعات شده، دانش و آگاهی ما را افزایش داده و در بسیاری موارد به کاریابی و رونق کسب و کار افراد انجامیده است. اینترنت مرزهای جغرافیایی و سیاسی را از میان برداشته و امکان ارتباط گستردۀ آدمها را فراهم کرده است؛ اما ظاهراً آسیبهای نگرانکننده و معضلات پیشروندهای هم در بطن خود دارد و میتواند سلامت روان افراد را به مخاطره بیندازد. این نوشتار ترجمۀ مقالۀ تازه منتشرشدهای از نشریۀ ایندیپندنت است و نگاهی دارد به اثرات مخاطرهآمیز شبکههای اجتماعی بر سلامت روان کاربران.
لطفاً با بامیلوبلاگ همراه باشید.
رصد و مستندسازی فعالیتهای روزانه در شبکههای اجتماعی میتواند نشان دهد که این حضور مستمر چه هزینهها و عواقبی برایتان ایجاد میکند. رشد فراگیر و روزافزون شبکههای اجتماعی به این معنا است که ما بهمثابۀ جمعیت جهانی بیش از هر زمان دیگری در تاریخ به این سیستم ارتباط جمعی اتصال یافتهایم. بااینحال وابستگی ما به رسانههای اجتماعی میتواند اثر مخربی بر سلامت روانمان داشته باشد. هرچند شبکههای اجتماعی میتوانند مزایایی هم داشته باشند اما استفادۀ بیش از حد از آنها غالباً در درازمدت بهطور فزایندهای به آدمهااحساس ناخرسندی و جداماندگی میدهد. فکر میکنید مزایای رسانههای اجتماعی بر معایبشان میچربد؟ چرا عکسهای روتوششدهای که بهطور مداوم در اینستاگرام منتشر میشوند، عزت نفس ما را از بین میبرند یا وارسی وسواسگونۀ فیدهای توییتر دقیقاً پیش از خواب میتواند سهم زیادی در کاهش کیفیت خواب داشته باشد؟ این مقاله به شش تأثیر مخرب رسانههای اجتماعی بر سلامت روان پرداخته است؛ تأثیراتی که ممکن است از آنها غافل باشیم. بهترتیب این 6 تأثیر را با هم مرور میکنیم:
1- اثر رسانههای اجتماعی بر عزت نفس افراد
ما در گسترۀ رسانههای جمعی زندگی میکنیم و همگی در نوعی ناامنی بهسر میبریم. برخی آشکارا در این باره صحبت میکنند و برخی دیگر ترجیح میدهند این احساس را علنی نکنند. مثلاً همین هشتگهای رسانههای اجتماعی قادرند فرزندانمان را در معرض خطر قرار دهند. آدمهای مجازی از آشکارشدن هویت واقعیشان هراس دارند. مقایسۀ خود با دیگران در رسانههای اجتماعی، حراست از زیبایی بیعیبونقص در تصاویر اینستاگرام یا بهروزرسانیِ ریلیشنشیپ استاتوسِ فیسبوک همگی اقدامات ناشی از این هراساند و البته سهم ناچیزی در تخفیف این خودهراسی دارند. پژوهشی در دانشگاه کپنهاگ دانمارک انجام شده و نشان داده که خیلی از کاربران از پدیدۀ “رشک فیسبوکی” رنج میبرند؛ درمقابل افرادی که از حضور در سایتهای محبوب خودداری میکنند، رضایت بیشتری از زندگیشان دارند. دکتر تیم بونو نویسندۀ کتاب “چهزمانی لایکها بسنده نیستند؟” توضیح میدهد که: “وقتی حس ارزشمندی درقیاس با عملکرد دیگران استنباط میشود، خرسندی و رضایت را متغیری وابسته به دیگران و خارج از ارادۀ خودمان درنظر گرفتهایم.” اگر به مدت زمانی که به وارسیِ پروفایلهای سایر کاربران آنلاین اختصاص میدهید، وقوف یابید، تمرکز بیشتری بر خودتان و افزایش اعتماد به نفستان خواهید یافت.
2- اثر رسانههای اجتماعی بر ارتباط انسانی
توان برقراری ارتباط و ایجاد پیوندهای شخصی با دیگران برای ما بهمثابۀ موجودات انسانی بسیار حائز اهمیت است. فیسبوک جمعآوری اطلاعات از تلفن همراه کاربران را تصدیق میکند و درعینحال اذعان میکند که افراد با این رویه موافقند. خب بههرحال دوراهی دشواری است چون ما هم دودستی به صفحۀ نمایشمان چسبیدهایم، تصاویر دیجیتالی دوستانمان را میبینیم و این دید و بازدیدهای مجازی برایمان جالب است. ولی ظاهراً این نوع ارتباط کمکی به شناخت هویت واقعی افراد نمیکند. استینا ساندرز، یکی از مدلهای سابق با 107 هزار فالوئر در اینستاگرام شرح میدهد که گاهی رسانۀ اجتماعی ترس از طردشدگی را به او القا میکند. او میگوید: “گاهی حس میکنم که این فضا مرا از خود رانده و به حال خود واگذاشته است.” استینا در مصاحبه با ایندیپندنت چنین میگوید: “راستش به تجربه دریافتهام که وقتی دوستانم را در عکسهای مهمانی میبینم و در آن دورهمیها حضور ندارم، این مشاهدۀ عدم حضور غالباً حس تنهایی و اضطراب به من میدهد.” یافتههای پژوهشی که در نشریۀ آمریکایی اپیدمولوژی منتشر شده و به بررسی 5208 موضوع اجتماعی پرداخته، نشان میدهد که بهطورکلی استفادۀ منظم و مداوم از فیسبوک اثرات منفی قابل توجهی بر سلامت روان دارد.
3- اثر رسانههای اجتماعی بر حافظه
رسانههای اجتماعی برای نگاه علاقهمندانه به گذشته، تداعی خاطرات و یادآوری وقایع میتوانند بسیار کارگشا باشند. هرچند یادآوری وقایع به مدد رسانههای اجتماعی میتواند تحریفها و مداخلاتی در روند بهخاطرآوردن ایجاد کند. خیلی از ما بهخاطر ثبت و انتشار عکسهای غیرواقعبینانه از مقولات بصری پیرامونمان مقصریم؛ مقولاتی که شاید بیش از حد عادی باشند و در نگاه اول شما را به خود جذب نکنند و صرفاً شیوۀ ثبتشان تفاوت ایجاد کرده است. دکتر بونو در این باره توضیح میدهد که “اگر همۀ توجهمان معطوف به ثبت بهترین عکسها در رسانۀ اجتماعی باشد تا با این کار تحسین فالوئرها را برانگیزیم، بهتدریج از جنبههای تجربیِ زندگی واقعی کمتر بهره خواهیم برد. صرف زمان بیش از حد برای گشتوگذار در گوشیهای هوشمند، از میزان تمایل به مشاهدۀ ابعاد دیگر تجربی میکاهد و لذت و رضایت کمتری از مقولات قابل مشاهده حاصل میکند.”
4- اثر رسانههای اجتماعی بر کیفیت خواب
خواب کافی و باکیفیت موهبت است و بسیار اهمیت دارد. خیلی از آدمها ساعتهای زیادی در روز از رسانههای اجتماعی استفاده میکنند و اینکه خیلی از ما قبل از خواب با تلفن همراهمان سروکله میزنیم، قطعاً در افت کیفیت خوابمان تأثیر دارد. دکتر بونو چنین شرح میدهد:” نومیدیِ توأم با اضطراب و رشک نسبت به رخدادهای شبکههای اجتماعی مغز را در حالت هشدار قرار میدهد و مانع از آسودن و به خواب رفتن میشود. بهعلاوه نوری که از موبایل ساطع میشود و فقط چند سانت با صورتمان فاصله دارد میتواند ترشح هورمون ملاتونین را متوقف کند و باعث شود خستگی را حس نکنیم.” پس باید با این وضعیت مقابله کنیم و قواعد سختگیرانهای مبنی بر همراه نداشتن تلفن همراه در محل خوابمان وضع کنیم. مثلاً دستکم 40 دقیقه تا 1 ساعت پیش از آنکه به تختخواب بروید، کار با تلفن همراه را متوقف کنید و ببینید چه تأثیر شگرفی بر بهبود کیفیت خوابتان میگذارد.
5- اثر رسانههای اجتماعی بر بازۀ زمانی توجه
فقط بخش ناخودآگاه مغزتان دستخوش تغییرات نگرانکنندۀ ناشی از رسانههای اجتماعی نمیشود، بلکه توان تمرکز مغز یا بازۀ زمانی توجه در ساعات بیداری نیز دگرگون میشود که البته نگرانکننده است. مدت زمانی که مغز شما پیش از خواب، سرگرم فعالیت در رسانههای اجتماعی است میتواند عواقب منفی بر کیفیت خوابتان داشته باشد. گرچه میزان اطلاعاتی که به لطف شبکههای اجتماعی به راحتی و با طیب خاطر دردسترس ما قرار میگیرد، باورنگردنی و شگفتآور است، اما این دسترسپذیری و گستردگی اطلاعات میتواند به سرعت و بهراحتی افراد را پریشان و بههمریخته کند. بهعقیدۀ دکتر بونو “رسانههای اجتماعی ابزارهایی دارند که وسوسهای فوری و مداوم برای دستیابی سریع و آسان به انواع سرگرمیها در شما ایجاد میکنند.” اگر قادر به کنارگذاشتن تلفن همراه حتی برای 5 دقیقه نیستید، قطعاً خویشتنداریتان را از دست دادهاید و نیاز به تمرین مقاومت اراده و تمرکز در چنین شرایطی دارید.
6- اثر رسانههای اجتماعی بر سلامت روان
طبق تحقیقات انجام شده، رسانههای اجتماعی صرفاً باعث ناخرسندی افراد نمیشوند بلکه سلامت روانشان را بهطور جدی و پیشرونده به مخاطره میاندازند و درصورت استفادۀ بیش از حد یا بدون احتیاط میتوانند اختلالاتی مثل اضطراب یا افسردگی ایجاد کنند. در ماه مارس و درخلال پژوهشی اجتماعی بر روی 1000 نفر، گزارشی منتشر شد که براساس آن بیش از یک سومِ نسل اینترنت یعنی دهه هفتادیها و هشتادیها اذعان کرده بودند که رسانههای اجتماعی برایشان سودمند است و حس خوبی از حضور در این قلمرو دارند اما 41 درصد مدعی بودند که این برنامهها اضطراب، اندوه و افسردگی ایجاد کردهاند. بن جیکوب، دیجیای که بیش از 5000 فالوئر در توییتر دارد، در ژانویۀ 2016 تصمیم گرفت وقفهای در حضور اینترنتیاش ایجاد کند و دریافت که این دوری واقعاً برایش سودمند است. او در واکنش به این اتفاق چنین میگوید: در توییتر واقعاً اضطراب داشتم. لحظه به لحظه این حس با من بود، به آرامی در من پدید آمد و ناگهان خود را در حلقۀ فالوئرهای غریبهای یافتم که نمیدانستند که هستم و اصلاً واقعیت مرا نمیشناختند. از زمانی که توییترم را غیرفعال کردم، مغزم آسودهتر است و زمان بیشتری برای پرداختن به کارهای دیگر دارم. گاهی 3 صبح آشفته از خواب بیدار میشوم و به جای مراجعه به اینترنت، کتابی میخوانم.”
سخن آخر
ترک رسانههای اجتماعی آسان به نظر نمیرسد؛ اما اگر فکر میکنید دنیای مجازی دمار از روزگارتان درآورده یا از تواناییهایتان کاسته است، درنگ نکنید و فعالیت روزانه در شبکههای اجتماعی را محدود کنید. بهخاطر داشته باشید که تغییرات جزئی، تأثیرات بزرگی در زندگی ایجاد میکنند. نظر شما دربارۀ تأثیر رسانههای اجتماعی بر سبک زندگی چیست؟ آیا اینترنت شما را توانمندتر کرده یا از تواناییهایتان کاسته است؟ فضای مجازی چه آسیبهای نگرانکنندهای در پی دارد؟ مزایا و معایب رسانههای اجتماعی چه هستند؟ چگونه میتوان بهنحوی معتدلانه از شبکههای اجتماعی استفاده کرد؟ چه کنیم که مقهور فضای مجازی نشویم و هویت واقعیمان آسیب نبیند؟ لطفاً تجربهها و نظراتتان را با خوانندگان ما در میان بگذارید. از اینکه ما را میخوانید سپاسگزاریم.