به گزارش ایسنا، جام ملتهای 2004 چین شاهد حضور یکی از جذابترین تیمهای ایران در ادوار این رقابتها بود؛ تیمی که با هدایت برانکو نتایج درخشانی کسب کرد. یکی از بهترین نمایشهای ایران در جام ملتهای 2004 پیروزی پرگل 4 بر 3 مقابل کرهجنوبی، تیم چهارم جام جهانی 2002 بود. با این حال ایران با ناداوریهایی که در بازی نیمهنهایی مقابل چین رقم خورد، نتوانست به فینال صعود کند و به قهرمانی برسد و در نهایت به مقام سوم بسنده کرد.
ایسنا در ادامه گفتوگوهایی که بازیکنان حاضر در هر دوره از جام ملتهای آسیا داشته، این بار به سراغ حسین کعبی، دفاع جوان و 18 ساله ایران در جام ملتهای 2004 رفت. در ادامه گفتوگوی ایسنا با حسین کعبی را میخوانید:
* آقای کعبی، ابتدا درباره شرایط تیمملی در آستانه حضور در جام ملتهای 2004 بگویید. آیا فدراسیون فوتبال برای تیم ملی امکانات لازم را فراهم کرده بود؟
فدراسیون فوتبال هم در دورهای که آقای شاهرخی سرمربی تیم ملی بود و هم در دورهای که برانکو به جای آقای شاهرخی آمد، شرایط خوبی برای تیمملی فراهم کرده بود. در آن زمان دکتر دادگان رئیس فدراسیون فوتبال بود و آرامش خوبی در تیمملی و فوتبال ایران حاکم بود. تمام آدمهایی که دور و بر تیم بودند از جنس فوتبال بودند و دغدغه یا حرف و حدیث در تیمملی نداشتیم. دورهای که دکتر دادگان رئیس فدراسیون بود، دورهای بود که حاشیهای در فوتبال نبود.
کرهجنوبی در سال 2004، بهترین کره تاریخ بود. نکته جالب در آن بازی این بود که ما برای بازی با کره یک روز کامل در راه بودیم و استراحت نداشتیم. برای این بازی خیلی خسته بودیم ولی به خاطر همان تعداد کم تماشاگرانی که در ورزشگاه با جان و دل تشویق میکردند بهترین فوتبال را ارائه دادیم.
* در تیمی که برای جام ملتهای 2004 انتخاب شد، اسامی بزرگی وجود داشت که خیلی از آنها در جام ملتهای قبلی ناکام بودند. هدف تیم تحت هدایت برانکو برای حضور در جام ملتهای 2004 چه بود؟ آیا به قهرمانی فکر میکردید؟
تیمی که ما در آن زمان تشکیل میدادیم، تیم خوبی بود. هشتتا از بازیکنان ما در اروپا بازی میکردند، به همین دلیل هر وقت در آزادی بازی میکردیم 100 هزار نفر به ورزشگاه میآمدند تا علی دایی، علی کریمی و مهدویکیا را از نزدیک ببینند. اعتماد به نفسی که حضور بازیکنان محبوب و باتجربه به ما میدادند باعث نتیجه گیری تیمملی میشد. همچنین رفاقتی که در تیم وجود داشت باعث شد که خودمان را فدای تیم کنیم. بازیکنان باتجربه با بازیکنان جوانتر برخورد خوبی داشتند و با هم دوست بودیم و همین مساله خیلی به تیمملی کمک کرد.
* ما جام را خوب شروع کردیم و توانستیم تایلند را با سه گل شکست دهیم اما در بازی دوم مقابل عمان به مشکل خوردیم و نیمه اول با دو گل از این تیم عقب افتادیم و در نیمه دوم به سختی بازی را به تساوی کشیدیم. یکی از صحنههای تاسف بار در بازی مقابل عمان، درگیری رحمان رضایی و علی بداوی در اوایل نیمه دوم بود. دلیل این درگیری چه بود؟
من استثنائا در بازی با عمان نبودم اما این دو بازیکن به خاطر پوشش مهاجم عمان با هم بحثشان شد که در نهایت به هم پریدند. البته آنها به این خاطر که ما 2 بر صفر از عمان عقب بودیم، فشار زیادی را تحمل میکردند. درگیری رحمان رضایی و علی بداوی یک درگیری خانوادگی بود و در خانواده هم حل شد. خدا را شکر با حضور دادگان در اردوی تیمملی و صحبت با این دو بازیکن ماجرا ختم به خیر شد.
همیشه پیروزی مقابل تیمهای عربی لذتبخش است، خصوصا این که من زبان آنها را هم بلدم و میفهمم آنها در زمین چه میگویند. من به خاطر شناختی که از بازیکنان عربی داشتم، میدانستم که آنها میترسیدند که با ایران بازی کنند.
* ایران در مرحله یک چهارم به مصاف کرهجنوبی رفت و یکی دیگر از نتایج تاریخی دیدارهای ایران و کره رقم خورد. در این بازی، شما یکی از بهترین بازیکنان زمین بودید و یک پاس گل هم به علی کریمی دادید. شرایط آن دیدار چطور بود؟
اگر از کارشناسان فوتبال بپرسید، میگویند که کرهجنوبی در سال 2004، بهترین کره تاریخ بود. نکته جالب در آن بازی این بود که ما برای بازی با کره یک روز کامل در راه بودیم و استراحت نداشتیم. برای این بازی خیلی خسته بودیم ولی به خاطر همان تعداد کم تماشاگرانی که در ورزشگاه با جان و دل تشویق میکردند بهترین فوتبال را ارائه دادیم. هنوز که هنوز است درباره آن بازی صحبت میکنند. هرچه درباره آن بازی ایران و کره بگویم کم گفتم. بچهها هم قسم بودند که این بازی را ببریم و میدانستیم اگر به مرحله بعد صعود کنیم، میتوانیم قهرمان جام ملتها شویم.
* با این حال مقابل چین، داور بازی را برای آنها که میزبان بازیها هم بودند، درآورد و باعث شد که بازی به ضربات پنالتی کشیده شود و در نهایت ایران این بازی را واگذار کرد. در آن بازی چه اتفاقاتی رخ داد؟
اخراج ستار زارع اشتباه بود. همچنین دفاع آخر آنها در دقیقه آخر باید اخراج میشد و داور باید برای ما یک پنالتی میگرفت. ما قطعا در 90 دقیقه برنده میشدیم. با وجود همه ناداوریها، برانکو به حدی باهوش بود که با اخراج ستار زارع هم تیم را طوری چید که 120 دقیقه مقابل چین بازی کردیم. چینیها در دقایق آخر که هرکاری میکردند نمیتوانستند به دروازه ایران ضربه بزنند، به بازی هوایی رو آودند و به همین خاطر برانکو تصمیم گرفت که تقیپور را به جای من به زمین بفرستد. ابراهیم تقیپور قد بلندی داشت و میتوانست اکثر توپهای هوایی را دفع کند. متاسفانه بازی به پنالتی کشیده شد و همانند همه بدشانسیهای تیمملی در ضربات پنالتی، دوباره در این ضربات باختیم.
* با این که جلوی چین شکست تلخی داشتیم اما در هم شکستن بحرین که همیشه گربه سیاه ماست، حلاوت خاصی داشت.
همیشه پیروزی مقابل تیمهای عربی لذتبخش است، خصوصا این که من زبان آنها را هم بلدم و میفهمم آنها در زمین چه میگویند. من به خاطر شناختی که از بازیکنان عربی داشتم، میدانستم که آنها میترسیدند که با ایران بازی کنند و نمیخواستند مقابل ما قرار بگیرند. ما مقابل بحرین فوق العاده بازی کردیم و علی کریمی بازی را درآورد. حیف که داور سر ما را برید و نتوانستیم قهرمان جام ملتها شویم.
برای بازی با کره به خاطر نقص فنی هواپیما و تاخیر آن، یک روز کامل در فرودگاه بودیم. بچهها با هم جمع شدیم، "کَره کردیم" و یک موسیقی غمگین گذاشتیم و با هم سینه میزدیم. ما شرایطمان برای بازی مقابل کره خیلی سخت بود.
* آیا خاطره جالبی از جام ملتهای 2004 دارید؟
بازیها به حدی برای ما خوب بود که خاطرات لذتبخش زیادی دارم اما یکی از جالبترین خاطرهها مربوط به سفرمان به جینان برای بازی با کره است که به خاطر نقص فنی هواپیما و تاخیر آن، یک روز کامل در فرودگاه بودیم. بچهها با هم جمع شدیم، "کَره کردیم" و یک موسیقی غمگین گذاشتیم و با هم سینه میزدیم. ما شرایطمان برای بازی مقابل کره خیلی سخت بود و نمیتوانستیم باور کنیم که آن طور آنها را شکست دادیم. جمعمان در چین جمع بود و رفاقتمان رفاقت بود. بهترین خاطره خوب ما این بود که بازیکن باتجربه هوای بازیکنان جوانتر را داشتند و با آنها رفیق بودند.
* پس از این بازیها چه پاداشی به شما دادند؟
دادگان هر قولی به ما داد را عملی کرد. در دوره او همه پاداشها به موقع به ما پرداخت شد. البته به یاد نمیآورم که برای جام ملتها چه پاداشی به ما دادند. ولی مثلا در بازیهای آسیایی بوسان با ایمان مبعلی هماتاق بودم و هر روز به ما پول میدادند که فکر کنم چیزی حدود 1000 دلار گرفتیم.