سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و مطالب رسانههای کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. شنبه تا چهارشنبه ساعت 7:30 با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
عضو فراکسیون امید: اصلاحطلبان دنبال فتنه نیستند
«محمد کاظمی»، نماینده اصلاحطلب و عضو فراکسیون امید مجلس در مصاحبه با ایسنا گفته است:
باید از کسانی که بحث فتنه ٩٨ را مطرح کردند این سوال را پرسید که دلیل طرح این موضوع چه بوده است. به نظر میرسد این یک فتنهانگاری است؛ زیرا مردم و مسئولین تغییر نکردهاند و برنامهای هم در مسیر اقدامات جریانات مختلف سیاسی کشور وجود ندارد.
او در ادامه با بیان اینکه ما چیز خاصی نمیبینیم که حکایت از فتنه داشته باشد تصریح میکند:
لااقل جریان فکری اصلاحطلب به دنبال هیچ فتنهای نیست و میخواهد مثل همیشه در انتخابات شرکت کند، در فضای سیاسی کشور فعال باشد، از دولت انتقاد کند و کارها را به پیش ببرد. [1]
*طبیعتا هیچ فتنهگری قبل از آتش زدن به هیمه؛ قصد و نیت و برنامهاش را اعلان عمومی نمیکند و این خواص و چشمان بیدار جامعه هستند که باید با «تفرّس» و نشانهسازی به نقشه جریانات معاند داخلی و خارجی پِی ببرند.
در باب اظهارات این فعال اصلاحطلب مبنی بر بدون قصد بودن اردوگاه چپ ایرانی برای تکرار رخدادهای سال 78 و 88، لازم به اشاره است که تمام نشانهها و امارههای موجود حاکی از آن است که بر خلاف این ادعا؛ ستاد جریان سیاسی خاص چند سالی هست که به دنبال ایجاد «فتنه اقتصادی» و به خیابان کشاندن مردم به بهانه مشکلات اقتصادی است.
این مسئله که از چند سال قبل کراراً در لسان بزرگان کشور و محافل تحلیلی مورد اشاره قرار گرفته؛ به تازگی و با اطلاق مشخص «فتنه اقتصادی» مورد اشاره برخی خواص کشور نیز قرار گرفته است.
جواد لاریجانی چندی قبل طی سخنانی در همین باره گفته بود:
«شرایط اقتصادی فعلی ما یک فتنه اقتصادی است که روی یک افت کارآمدی چشمگیری قرار گرفته است. این فتنه اقتصادی با فتنه 88 تفاوت ماهوی ندارد؛ یک اتاق فرمان مجهزی در بیرون دارد که این بار آشکار است و یک هدفگیری واحد است. در فتنه 88 آمریکا و رژیم صهیونیستی و اروپائیان با یک جناح سیاسی داخل کشور و عوامل میخواستند مردم را به خیابان بکشند و تحت این شرایط که رای من کو؟ هدف هم رای من نبود، دنبال دیکتاتوری سکولار بودند.
در فتنه امروز اقتصادی باز هم میخواهند مردم را به خیابان بکشانند اما به جای اینکه بگویند رای من کو، میگویند پول من کو؟ باز همان هدف را دنبال میکنند. پس این فتنه همان فتنه است. اتفاقاً چیزی که جالب است، این است که برخی کسانی که در فتنه 88 نقش کلیدی داشتند در این جریانات اقتصادی هم آدمهای کلیدی بودند و شاید هم هستند .»[2]
قابل توجه آنکه کسانی از معاریف جریان سیاسی خاص از جمله سعید حجاریان، صراحتاً در این باره وقّاتی هم کرده و با وعده رویارویی مردم و نیروهای نظامی کشور و اصرار بر «عامالبلوی بودن شرایط جامعه» تصریح میکند که ممکن است در انتخابات یا انتخاباتهای آینده شاهد رخدادهایی باشیم …[3]
لازم به توضیح است که ثمره این تلاشهای چند ساله ستاد جریان سیاسی خاص، بروز اغتشاشات دیماه 96 بود که حدود 20 نفر در آن کشته شدند و همه شاهد سوزانده شدن پرچم ایران و شعار علیه نظام اسلامی در این اعتراضات نیز بودند. اعتراضاتی به ظاهر اقتصادی که بعداً مشخص شد 70 درصد حاضرین در آن شاغل بودهاند و اساساً بحران اقتصادی هم نداشتهاند.
تعدادی از فعالان اصلاحطلب تأکید کردهاند که این اغتشاشات «پیشلرزه» بود.
محافل تحلیلی از این میگویند که این فتنه احتمالی ابعاد بسیار بزرگ و نگرانکنندهای دارد که البته سکوت برخی خواص در قبال پیشرفتهای کشور و مثلاً تنها گذاشتن آیتالله یزدی در بیان دستاوردهای انقلاب اسلامی و به سخره گرفتن این دستاوردها، بر عمق آن خواهد افزود.
***
عبور از روحانی کم بود؛ «گره زدن دولت به اصولگرایان» هم اضافه شد!
«علی صوفی»، فعال اصلاحطلب و از وزرای دولت اصلاحات در بخشی از یک مصاحبه با شماره سهشنبه گذشته روزنامه آرمان امروز، درباره روابط دولت و اصلاحطلبان گفته است:
آقای واعظی نه تنها خود علیه اصلاحطلبان دست به سخنرانی میزند بلکه به دلایلی که خود میداند آقای روحانی را از ارتباط با اصلاحطلبان برحذر و حتی از انتساب روحانی به اصلاحطلبان هم او را جدا میکند به آن معنا که آقای روحانی خود را به اصلاحطلبان نباید منتسب بداند. تمام این نوع رفتار و برخوردها از سوی آقای واعظی را تنها میتوان اینگونه دید که او سعی در ارسال سیگنال و علامت به اصولگرایان است و به همین دلیل به دنبال برائت از اصلاحطلبان و تشکیل ائتلاف با اصولگرایان است.
او همچنین در این گفتوگو تصریح میکند: اگر همچنان در بر این پاشنه بچرخد و آقای روحانی همچنان قصد داشته باشد که آقای واعظی در دولت نقشآفرینی کند، امیدی به ترمیم رابطه اصلاحطلبان و دولت وجود نخواهد داشت.
صوفی از این هم گفته است که پس از جلسه دولت و اصلاحطلبان، روابط بین آنها تیرهتر شده است ![4]
*ما احساس آقای صوفی و دوستان ایشان برای لزوم برائت از روحانی و کارنامه اجرایی اسحاق جهانگیری را درک میکنیم اما نه آن اصرار و این درک نباید سبب ذبح حقیقت شود.
و حقیقت این است که اصلاحطلبان بنا به دلایلی که خود بهتر میدانند؛ در ایام دولت اول روحانی و ابتدای دولت دوم او و در حالی که همین آقایان واعظی و رحمانی فضلی و همین کارنامه اجرایی وجود داشتند، اما حتی یک نقد کلان به دولت نداشتند و از گل نازک تر هم به دولت نمیگفتند.
در آن روزها کار به جایی رسیده بود که برخی با طعنه میگفتند اگر آقای روحانی تمام اصلاحطلبان را بصورت دستهجمعی تبعید هم بکند؛ اما آنها باز هم از او حمایت میکنند.
ما همچنین روزهایی را به آقای صوفی یادآوری میکنیم که دوست مجلس ششمی ایشان یعنی محمد نعیمیپور باد به غبغب میانداخت و میگفت روحانی حتی اگر اصلاحطلبان را هم نخواهد ولی ما به زور از او حمایت میکنم .[5]
اکنون بدیهیست که این سوابق غیر قابل انکار و این معاشقههای در هم تنیده، نمیگذارد که اصلاحطلبان از روحانی و کارنامه او دامن بتکانند و بازی «کی بود کی بود من نبودم»! به راه بیاندازند.
و بدیهیست که در این میان گره زدن آقای روحانی به قاطبه اصولگرایان و کنایه به مردم مبنی بر اینکه ناکارآمدیهای موجود تقصیر اصولگرایان است! نیز یک مأموریت غیر ممکن دیگر برای کسانی است که دولت فعلی را با شعار عاشقانه «تَکرار میکنم»! بر سر کار آوردند...
صوفی پیش از این هم طی اظهاراتی عجیب درباره معرفی فرهاد دژپسند بعنوان وزیر اقتصاد گفته بود: «ایشان تمام دوره مسئولیت خود را در سازمان برنامه و بودجه بوده است. این انتخاب شاید بخشی از مجلسیان و یا رئیس مجلس را راضی کند یا برخی از اصولگرایان را راضی کند! بنابراین ممکن است به خاطر چنین ارتباطاتی ایشان برای وزارت اقتصاد انتخاب شده باشند.»
و این در حالی بود دژپسند یک فعال اصلاحطلب و از مدیرانی بود که در اعتراض به رئیس جمهور سابق از سازمان برنامه و بودجه نیز استعفا کرد ![6]
***
تسویهحساب با ولایتی و حاجعلیاکبری
«محسن رهامی»، از فعالان ستادی اصلاحطلب طی اظهاراتی در مصاحبه با ایسنا گفته است:
مشکل اصلی مردم بیکاری، تورم و مسائل معیشتی است. تعویض امام جمعه پیر با جوان این مشکلات را حل نمیکند.
او همچنین اظهار میکند:
اکنون برخی مسئولین در کجای تهران زندگی میکنند؟ برخی در خانههای مصادرهای مینشینند، اما میگویند باید مثل مردم فلان کشور مقاومت کنیم. وقتی برخی مسئولان از رانت برای تحصیل و شغل فرزندان خود استفاده میکنند، بین مردم و مسئولین فاصله ایجاد میشود. [7]
*باید این توصیه را به آقای رهامی داشت که حتماً کتاب بخوانند و درباره مقوله «عقلانیت حکومتی» نیز ولو در سن 65 سالگی حتی، اندکی تأمل داشته باشند.
وجود پارهای مشکلات که از قضا به دلیل رفتارهای شخص آقای رهامی و دوستان ایشان در دولت و ستاد اصلاحات عارض شده است هرگز رافع عقلانیت حکومتی از نظام اسلامی نیست.
به دیگر سخن اینکه نظام اسلامی نمیتواند به صرف وجود برخی مشکلات، جوانگرایی نکند و از بیان صحبتهای درست و تأکید بر مقاومت احتراز داشته باشد.
اگر حجتالاسلام حاجعلیاکبری بعنوان یک فرد جوان به سمت امامت جمعه تهران منصوب میشود و یا اگر دکتر ولایتی بر درس گرفتن از الگوی مقاومت مردم یمن و تحمل سختیها تأکید دارد؛ این مقولات دارای حسن ذاتی هستند و هر عقلی سلیمی بایستی از آنها حمایت کند.
کسی هم اگر انتقادی درباره بیفایده بودن انتصاب یک امام جمعه جوان دارد و یا ادعا میکند دکتر ولایتی در یک خانه غصبی و یا با زیست اشرافی زندگی میکند! بایستی آن انتقاد را در جای خود و با ذکر دلیل و سند ارائه کند.
ضمن اینکه فرض بر وارد بدون آن انتقاد یا دروغ نبودن آن ادعا نیز؛ هیچیک از این مقولات دلیلی بر مسخرهکردن و به سخره گرفتن اقدامات و حرفهای درست نقد شونده نیست.
***
1_ https://www.isna.ir/news/97101708783/
2_ mshrgh.ir/923560
3_ mshrgh.ir/916832
4_ http://www.armandaily.ir/fa/print/main/244483
5_ mshrgh.ir/706209
6_ mshrgh.ir/901558
7_ https://www.isna.ir/news/97101709155/