به گزارش "ورزشسه"، این جمله آشنا قدمتی حداقل 5 دهه ای در فوتبال ایران دارد و بیش از هر زمانی پس از دو شکست و یک تساوی ایران در رقابت های جام جهانی 1978 از زبان برخی بازیکنان به خصوص علی پروین شنیده شد که کاپیتان تیم و چهره محبوب سفیدپوشان ایران در اولین تجربه جام جهانی بود که در آن دوره با 16 تیم برگزار می شد. آن جمله از علی پروین ناظر به حیرت فوتبال ایران در مواجهه با چیزی بود که در آن زمان علم روز و امکانات خوانده می شد. حال آنکه آن تیم ملی از برخوردار ترین ها در سطح جهان به حساب می آمد اگرچه مثل امروز زیر ساخت به معنای مطلوب فراهم نبود.
فوتبال ایران سالیانی طولانی است که با وضعی کجدار و مریز در رقابت های مختلف شرکت می کند و اتکای اصلی اش به سرمایه اجتماعی، نیروی انسانی و البته بودجه نسبتا مناسبی است که همواره به عنوان یک اولویت به تیم ملی فوتبال اختصاص داده می شود. بودجه ای که البته تناسب چندانی با شرایط اقتصادی ایران نداشته و ندارد. اما با توجه به علاقه مردم به این رشته ورزشی، فوتبال و تیم ملی همیشه از آن بهره مند بوده اند. کما اینکه سردار آزمون امروز در گفت و گوی رادیویی اش درباره طلب دو پاداش 3 هزار دلاری بابت پیروزی مقابل چین و عمان صحبت کرده است؛ بنا براین با وجود شرایط سخت اقتصادی هزینه هر پیروزی فوتبال ایران نزدیک به 100 هزار دلار است که طبعا فراهم کردن آن برای فدراسیون کار بسیار دشواری بوده است.
اما برگردیم به بحث اصلی؛ اینکه قهرمانی ما در جام ملت های آسیا به واسطه چه موضوعی از دست رفت؟ آیا ما امکانات نامناسبی داشتیم؟
*تیم ملی فوتبال ایران برنامه نهایی آماده سازی خود را در آکادمی اسپایر قطر برگزار کرد و بیش از دو هفته در بهترین مرکز تمرینی جهان اردو زد.این اردو با همراهی قطر برای ایران در نظر گرفته شد اما کادر فنی به جای ابراز رضایت از امکانات فوق العاده اش ، از آن محملی ساخت برای اینکه فدراسیون فوتبال را تحقیر کند.(این جمله که اگر قطر نبود...)
*تیم ملی فوتبال ایران در راه حضور در جام جهانی در 5 مسابقه تدارکاتی شرکت کرد که به گفته سرمربی تیم ملی نیمی از برنامه های مورد نظر او بود. اما سوال اینجا است که آیا در صورت توافق با تیم های خوب برای مسابقه، کادرفنی تمایلی برای انجام آن داشت؟ کی روش همواره در مصاحبه ها گفته است علاقه ندارد با تیم های بزرگ بازی کند. چون ممکن است تیم ملی در این بازی ها شکست سنگینی متحمل شود و این به اعتماد به نفس تیم لطمه می زند. او همیشه باخت 3 بر صفر ایران به برزیل را مثال می زد. این ایده در جام ملت های آسیا شکست خورد و ایران که کمتر در فضای عقب افتادن از حریف قرار گرفته بود، نتوانست بار روحی شکست را از شانه های خود بتکاند وبه بازی برگردد.
*آیا تیم ملی فوتبال چین امکاناتی بهتر از فوتبال ایران ندارد؟ دستمزد سرمربی تیم ملی چین نزدیک به 10 برابر سرمربی تیم ایران بوده است و باشگاه های این کشور در لیگ های پایین تر بابت پیروزی پاداش های صد هزار دلاری می گیرند. چطور وقت پیروزی مقابل چین اصول فوتبال زیر سوال نمی رود؟از سوی دیگر تیم ملی عراق در جام ملت های آسیا 2019 نمایشی کاملا راضی کننده داشت و با وجود شایستگی از جام کنار رفت. آنها شبیه ترین تیم به قهرمان سال 2007 بودند که از جنگ وارد مسابقات شد. عراق مثال دیگری برای نقض این ایده نادرست است.
این درست که فوتبال در هر کشوری با توانایی های مدیریتی، امکانات و توسعه زیر ساخت تعریف می شود، اما بخش نرم فوتبال هم اهمیت خود را دارد. بنا براین اشتباهات تاکتیکی و مهره چینی نادرست می تواند به اندازه یک برنامه چندین ساله در کسب نتیجه تاثیرگذار باشد. این درست که فوتبال ایران امکاناتی در سطح جهان ندارد، اما اگر قرار بود جام را به امکانات بدهند، انگلیس و آمریکا همواره در نیمه نهایی جام جهانی حاضر بودند.
انتظار ما از بزرگان فوتبال تحلیل های درست و متناسب است. جام ملت های آسیا 2019 بدون دستاورد و با شکست به اتمام رسیده و طبعا نقش کادرفنی هم باید در این ناکامی در نظر گرفته شود. البته چه بهتر که ما زمین های صاف ، ورزشگاه های زیبا و مدیران باهوش تری داشته باشیم .
راستی؛اگر روی این جمله که «اگر قهرمان می شدیم، مدیریت فوتبال زیر سوال می رفت» توافق داریم اساسا چرا در تورنمنت ها حاضر می شویم؟مگر ایران(با همه کمبودها) در هر جام ملتهایی پروژه ای جز قهرمانی در آن تورنمنت را برای خود تعریف می کند؟بیاییم و دست از آدرس های اشتباهی برداریم و قبل از هرچیز با مرور درس های شکست به باختی که اول باید آن را قبول کنیم رنگ پیروزی نزنیم.
پژمان راهبر