افزایش امید به زندگی در سایه پیشرفت خدمات بهداشتی و پزشکی در سالهای اخیر بههمراه کاهش موالید، دو عامل مهم افزایش جمعیت سالمندی در ایران به شمار میآیند.
به گزارش به نقل از ایران آنلاین، این درحالی است که آمارها نشان میدهد روند افزایش تعداد سالمندان بیش از روند رشد جمعیت کل کشور است، به گونهای که پیشبینیها نشان میدهد تا سال 2050 تعداد سالمندان کشور به 30 میلیون نفر برسد. از سویی اما اتفاقی دیگر در جامعه در جریان است و آن تغییر شکل خانوادههای ایرانی است. خانوادههای بزرگی که این روزها درحال کوچکتر شدن هستند خبر از کاهش تعداد مراقبان از سالمندان و حتی تغییر شکل اجباری مراقبت از سالمندان میدهند. تغییرات اقتصادی - اجتماعی که در کشور اتفاق افتاده نیز توانسته ساختار بسیاری از خانوادهها را تغییر دهد چرا که زنان ایرانی سهم بیشتری از اشتغال خارج از خانه را بر عهده گرفتهاند. تمام این موارد به معنی تغییر در شرایط خانوادهها در زمان مراقبت از سالمند یا سالمندان بیماراست. از اینرو به نظر میرسد مواجهه با افزایش تعداد سالمندان در سال های آینده نیازمند سیاستگذاریهای جدی است.
دکتر بهنام شریعتی، روانپزشک با اشاره به اهمیت شعار «سالمندی فعال» و کاهش نگرش منفی به سالمند و سالمندی بهعنوان یکی از وجوه عمده رویکرد مراقبتی از سالمندان به «ایران» میگوید: هرچند سالمندی به خودی خود بیماری به حساب نمیآید و تمام کوشش ما بهعنوان سیاستگذار، پزشک و شاغلان بهداشتی باید در جهت پیشگیری از بیماریهای مزمن، درمان زودرس آنها و همچنین کاهش ناتوانی ناشی از ابتلا به بیماریها در سنین بالا باشد، ولی به هرحال سالمندی گاهی میتواند همراه با بیماری و درد و ناتوانی باشد.
استادیار دانشگاه علوم پزشکی ایران میافزاید: اگر بخواهیم از جنبه روانپزشکی به این افراد نگاه کنیم ممکن است سالمندان بیماریهای روانپزشکی دوران جوانی خود را تا سنین میانسالی و سالمندی با خود به همراه داشته باشند یا اینکه در سنین بالا بدون سابقه قبلی دچار بیماریهای روانپزشکی شوند. در حقیقت مشاهده میشود با افزایش سن علاوه بر فراموشی و دمانس و عواقب آن، ممکن است بیماریهایی مانند افسردگی سالمندی، اضطرابهای مخصوص دوران سالمندی، بیماری دو قطبی و بیماریهای همراه با توهم و هذیان نیز بدون سابقه قبلی فرد سالمند را درگیر کنند. وی تأکید میکند: وجود این بیماریها در فرد سالمند همراه با سایر مشکلات سالمندی میتواند علاوه بر تحمیل درد و رنج بسیار به بیمار، اطرافیان و مراقبان او را نیز دچار مشکلات نگهداری کند. با توجه به اینکه ما هنوز در بافت خانواده سنتی قرار داریم، اغلب بار مراقبت سالمند بیمار بر دوش خانواده است. از طرفی خانواده علاوه بر احساس دین رایج نسبت به سالمند خود، تحت فشار اقوام و اطرافیان نیز قرار میگیرند. این مسائل در کنار فشار روانی مراقبت که گاهی با بهبود نیافتن و حتی بدتر شدن وضعیت بیمار تشدید میشود و همچنین مشکلات اقتصادی و اجتماعی فرد مراقب و کاهش تعداد مراقبان در طول زمان به سادگی میتواند به کاهش کیفیت مراقبت از سالمند منجر شود. البته داستان به همین جا ختم نمیشود و این تنها سالمند نیست که از خدمات با کیفیت محروم میشود و در معرض خطر قرار میگیرد بلکه بسیار دیده میشود که خود مراقب یا مراقبان نیز در معرض آسیب روانی قرار میگیرند. دکتر شریعتی بر این باور است، آسیبهای روانی که مراقبان بیمار مزمن را درگیر میکنند لزوماً پس از اتمام وظیفه مراقبت از بین نمیروند و ممکن است سال های سال طول بکشند.
چگونگی پیشگیری از بحران سالمندی
این روانپزشک با تأکید بر اینکه باید در جهت کاهش بار بیماریهای مزمن قدمهای جدی برداشته شود، تصریح میکند: عزم جدی مسئولان و مردم و همچنین برنامهریزی دقیق و از آن مهمتر عمل به این برنامهها راه پیشگیری از بروز بحران مشکلات جدی سالمندی در جامعه است. وی ادامه میدهد: اولین قدم در کاهش بار بیماریهای مزمن در دوران سالمندی پیشگیری است. هنگامی که از پیشگیری صحبت میکنیم منظورمان تنها پیشگیری از ابتلا به بیماری نیست بلکه پیشگیری از پیشرفت بیماری و کمک به بازتوانی بیمار پس از ابتلا است که باید جدی گرفته شود.
در حقیقت در تمام سطوح پیشگیری علاوه بر نقش مهم سیستم بهداشتی و درمانی و همچنین سیاستگذاران، نقش تعیینکننده خانواده و نزدیکان نیز خودنمایی میکند، تا جایی که میتوان خانواده و نزدیکان سالمند را یکی از مهمترین حلقههای زنجیره پیشگیری دانست. دکتر شریعتی معتقد است، اگر سیستم پزشک خانواده بدرستی اجرا شود میتواند در همه مراحل پیشگیری بخصوص پیشگیریهای سطح اول و دوم نقش کلیدی داشته باشد. اما تا زمان استقرار و اجرایی شدن کامل سیستم پزشک خانواده ناچاریم با افزایش آگاهی افراد و خانوادهها، آنها را در این موضوع بیشتر مشارکت دهیم.
این استاد دانشگاه در ادامه پیشگیری سطح اول را چنین توضیح میدهد: منظور از پیشگیری سطح اول کاهش عوامل خطر منجر به بیماری است. بهعنوان مثال برای پیشگیری از دمانس(زوال عقل) و همچنین کاهش فاکتورهای خطر که منجر به مشکلات قلبی- عروقی و ناتوانی ناشی از آن میشود اصلاح سبک زندگی و درپیش گرفتن یک زندگی سالم توصیه میشود. در واقع تحرک، فعالیتهای فیزیکی و ورزش، پرهیز از مصرف غذاهای پرکالری و ناسالم، پرهیز از استعمال سیگار و مواد تدخینی و مخدر، کاهش اضافه وزن و رسیدن به وزن مناسب ومطلوب، کنترل صحیح قند و چربی خون و همچنین فعال نگه داشتن مغز با تمرینات ذهنی همگی راهکارهایی است که عمل به آنها میتواند به داشتن یک زندگی سالم منجر شود. وی تأکید میکند: اما آن دسته از افرادی که دارای فاکتورهای خطر هستند یا سابقه خانوادگی ابتلا به دمانس در میان خانواده آنها وجود دارد باید چکاپهای منظم جهت بررسی قوای شناختی را جدی بگیرند و این بررسیها را در زمانهای تعیین شده انجام دهند. چراکه تنها از طریق بررسیهای منظم میتوان ابتلا به بیماری را در مراحل اولیه تشخیص داد و درمان بموقع را آغاز کرد.
البته خانواده هم باید نسبت به وضعیت سالمند هوشیار باشند مثلاً در صورتی که اعضای خانواده سالمند متوجه فراموشیهای او شوند یا اینکه احساس کنند فراموشی او نسبت بهگذشته تفاوتهایی یافته باید در اولین فرصت جهت ارزیابی مراجعه کنند. در مورد سایر بیماریهای روانپزشکی نیز هرگونه تغییر رفتار بهصورت گوشه گیری، کم حرفی، بیقراری، مهارگسیختگی، پرخاشگری، توهم و هذیان نشانههایی هستند که نیاز فوری به ویزیت روانپزشک را میطلبند.
نگذاریم منابع مهم مراقبت از سالمندان آسیب ببینند
اما اگر بیماری شدت یافت و پیشرفت کرد، اعضای خانواده چطور میتوانند علاوه بر حفظ سلامتی خود در مراقبت از بیمار نیز مشارکت مؤثر داشته باشند؟
دکتر شریعتی در پاسخ به این سؤال میگوید: اغلب مراقبان بیماران مزمن روانی ارتباط خود را با دوستان و سایرافراد صمیمی از دست میدهند و ممکن است قادر به انجام سایر مسئولیت هایشان از جمله وظایف شغلی و شرکت در فعالیتهای اجتماعی نباشند. البته از فشارهای اقتصادی هم نباید غافل شد چرا که در بسیاری از موارد دیده میشود که فشار اقتصادی بر مراقبان این دسته از بیماران بسیار بالا است.
وی در ادامه تأکید میکند: مراقبت از سالمندان مبتلا به بیماریهای مزمن وظیفهای طاقت فرسا است و مراقبان این گروه از سالمندان، جهت مراقبت صحیح و مناسب از فرد بیمار به گونهای که احترام و منزلت وی حفظ شده و حتی الامکان از سوءرفتار با وی در خانواده جلوگیری شود با مشکلات فراوانی دست به گریبان هستند.
با توجه به اینکه مراقبتکنندگان خود گروهی هستند که از نظر جسمی و روحی آسیب پذیر خواهند بود، در صورتی که مشکلات آنها بدرستی حل نشود، دچار فرسودگی جسمی و روحی شده و کارایی خود را در انجام فعالیت های مراقبتی از دست میدهند. در حقیقت هر نوع آسیب این منابع مهم مراقبتی میتواند بیمار را به عواقب ناخوشایند و جبرانناپذیر دچار کند. لذا شناخت دقیق مشکلات اعضای خانواده و افرادی که وظیفه حمایت و مراقبت از سالمند را برعهده دارند و برنامهریزی جهت حل مشکلات، یکی از مهمترین وظایف سیستم مراقبت بهداشت محسوب میشود.
استادیار دانشگاه علوم پزشکی ایران در ادامه برای اثربخشی بیشتر فعالیتهای مراقبان از سالمندان توصیه میکند: بهتر است بهعنوان مراقب در برنامه روزانه خود روال ثابتی ایجاد کنید. چنین روالی به زندگی شما و بیمار نظم میدهد و تصمیم گیریهای روزمره را آسان میکند. پیروی از برنامههای منظم معمولاً احساس امنیت بیمار را نیز بیشتر میکند. همیشه تلاش کنید شوخ طبعی خود را حفظ کنید زیرا خنده یکی از راههای مؤثر کاهش تنش به شمار میآید.
وی میافزاید: از حفظ ایمنی غافل نشوید و سعی کنید محیط خانه حتی المقدور امن باشد و اجازه حرکت کافی را به بیمار بدهد. همچنین شما بهعنوان مراقب باید وقتی را به خود اختصاص دهید. این کار امکان تداوم روابط و فعالیتهای اجتماعی را برای شما فراهم میکند. علاوه بر آن میتوانید به سرگرمیهای مورد علاقه خود مشغول شده و با کسب لذت و انرژی از آنها، برای مقابله با استرسهای ناشی از مراقبت آمادگی بیش تری کسب کنید.ممکن است گاهی احساس کنید برای ادامه کار به بیش از چندساعت استراحت در روز یا چند ساعت در هفته احتیاج پیدا کردهاید، این موضوع طبیعی است از اینرو در این موارد باید با کمک نزدیکان جانشینی موقتی برای خود تعیین کنید و پس از تجدید قوای کامل بار دیگر به وظایف روزمره خود باز گردید.
دکتر شریعتی در ادامه با اشاره به اینکه هر فردی محدودیتهایی دارد تأکید میکند: مراقبان نیز مانند هر فرد دیگر محدودیتهایی دارند که بایدآنها را بشناسند و اهمیت خود را از یاد نبرند و بدانند که بدون حضور آنها بیمار از دست میرود، پس نباید از پاسخ دهی به نیازهای خود غافل شوند، تا بتوانند با همه قوا از عزیز خود مراقبت کنند.
این روانپزشک با تأکید بر اینکه مراقبت از سالمندان بخصوص سالمندان بیمار یک وظیفه طولانی مدت و تمام وقت است خاطرنشان میکند: محول کردن این وظیفه طولانی مدت و البته تمام وقت به یک فرد میتواند تبعات نامناسبی به همراه داشته باشد، بنابراین توصیه میکنم، همه اعضای خانواده در مراقبت از سالمند مشارکت داشته باشند. حقیقت این است که اگر هرکس بر اساس توانایی و امکانات خود در این امر مشارکت کند، مثلاً یک نفر ایاب و ذهاب را برعهده بگیرد و دیگری وظیفه تهیه دارو و...، دیگر یک نفر تحت فشار نخواهد بود و توان خود را از دست نخواهد داد.
بهگفته دکتر شریعتی، شرایط سخت نگهداری از بیمار سالمند میتواند گاهی مراقبان را به احساساتی شدید و بعضاً ناخوشایند، مثل خشم یا حتی آرزوی مرگ نسبت به بیمار دچار کند. چنین احساساتی تحت شرایط سخت و خستگی پدید میآید و معمولاً فرد مراقب بهدنبال چنین احساساتی به احساس گناه دچار میشود، از اینرو باید به آنها آموزش داد که این احساسات میتواند طبیعی باشد، پس نباید با احساس گناه خود را آزار دهند. وی در ادامه به نقش بیمهها و مسئولان در کاهش مشکلات نگهداری از سالمندان اشاره کرده میگوید: بیمه میتواند با پوشش خدمات نگهداری از سالمندان قدم بزرگی در کاهش مشکلات این دوران بردارد. اما از آنجایی که بیمه، خدمات نگهداری از بیماران سالمند را به طوروسیع پوشش نمیدهد و همچنین با توجه به مشکلات عدیده سالمندان بیمار، از جمله نقص عملکرد سالمندان، اختلال در عملکرد مراقبان آنها و حتی اختلال در زندگی خانوادههای مراقبان و تحمیل فشار مالی، جسمی و روحی بسیار برسالمندان و خانوادههایشان، نیاز به حضور پر رنگتر متخصصان احساس میشود.
در واقع متخصصان باید در جهت توجیه مسئولان برای اختصاص دادن امکانات بیشتر به این دسته از خانوادهها اقدام کنند. این امکانات بیشتر میتواند شامل کمک به خانوادهها در پرداخت هزینه خانههای سالمندان، مراکز نگهداری، مراکز روزانه، تربیت کادر پرستاری متخصص و آموزش دیده برای مراقبت در منزل، در نظر گرفتن امکانات رفاهی و تفریحی برای خانوادههای مذکور و گسترش پوشش خدمات بیمه و... به این بیماران و خانواده هایشان، باشد.امید است متخصصان و مسئولان با تلاش خود گامهای بیشتری در جهت کمک به این دسته از بیماران بردارند.