ماهان شبکه ایرانیان

نگاهی به زیبایی های دین اسلام

در دین اسلام نظام هستی همچون هندوانه ای است که در آب فرو رفته باشد و بخش ناچیزی از آن خارج از آب و مشهود ماست و بخش اعظم آن از چشم ظاهربین ما پوشیده است

نگاهی به زیبایی های دین اسلام

در دین اسلام نظام هستی همچون هندوانه ای است که در آب فرو رفته باشد و بخش ناچیزی از آن خارج از آب و مشهود ماست و بخش اعظم آن از چشم ظاهربین ما پوشیده است. اعتقاد به این حقیقت در نوع نگاه ما، اخلاق، عملکرد و سبک زندگی ما تاثیرات شگرفی را به دنبال خواهد داشت رهاورد پیامبر اکرم صل الله علیه و آله دین اسلام است. البته اسلام بعد از رسول اکرم به شعبی تقسیم شد و مذاهب گوناگونی شکل گرفت. اسلام ناب محمدی همان “تشیع اثنی عشری جعفری”است. اسلام ناب محمدی که همان مذهب حقه شیعه اثنی عشری جعفری است زیبایی های بیشماری دارد و ان شاءالله ذکر آنها موجب تقویت ایمان و ثبات قدم در اسلام و تبیین چرایی قبول آن خواهد بود. لذا در ادامه به برخی از این زیبایی ها اشاره ای خواهم نمود و امتداد افق آن را به درک عمیق و ذوق سلیم مخاطب خواهیم سپرد.

تبیین صحیح توحید در اسلام

اسلام تصویری روشن و معقول از خداوند ارائه می دهد به گونه ای که بسیاری از کسانی که مسلمان می شوند دلیل اسلام آوردن خود را تبیین اسلام از توحید می دانند. در کتاب قرآن، اوصاف و ویژگی های زیادی از خداوند متعال بیان شده و حتی سوره ای تحت عنوان توحید هست که در آن به صراحت بر یگانگی خداوند، بی نیازی خداوند، عدم وجود والدین و فرزند برای خدا و بی همتا بودنش تصریح و اصرار ورزیده. یگانگی خداوند در اسلام فقط امری ذهنی و انتزاعی نیست؛ بلکه به این معناست که شما می توانید همیشه امیدوار باشید و احساس قدرتمند بودن را تجربه کنید؛ چون خدا همه جا با شما هست و به شما مهربان است. این در حالی است که در ادیان دیگر یا از خدا خبری نیست یا حرف از تثلیث و کشتی گرفتن پیامبران با خداست!.

نگاه توحیدی، نگاه از گستره جهان بینی اسلام به انسان و زندگی و نظام هستی است.در جهان بینی توحیدی، نگاه شما روی هر مساله ای ذیل هدف و قوانین الهی تعریف و تبیین می شود لذا با هر مساله ای ارتباط صحیحی برقرار خواهید کرد؛ به عنوان مثال در مساله اختلافات روزمره با همسر یا امراض و …، کسی که نگاه توحیدی ندارد فقط مشکل را می بیند و احساس افسردگی و شکست می کند اما کسی که نگاه توحیدی دارد در پارادایم هدف از خلقت که تحقق اسماءالله در جان آدمی است این تهدید را فرصتی در جهت کسب اسم عفو و غفور و صبر و … سایر اسماء خداوند می بیند و همین زشت را نیز زیبا می بیند و هکذا نسبت به سایر مسائل و مصائب تا جائی که می گوید ما رایت الا جمیلا.

قرآن شریف، تنها کتاب آسمانی بدون تحریف

کتاب آسمانی مسلمانان معجزه زنده و جاوید اسلام است که آن به آن همه مخلوقات را به تحدّی فرا می خواند(وَ إِن کُنتُمْ فِی رَیْبٍ مِّمَّا نَزَّلْنَا عَلَى عَبْدِنَا فَأْتُواْ بِسُورَهٍ مِّن مِّثْلِهِ وَادْعُواْ شُهَدَاءکُم مِّن دُونِ اللّهِ إِنْ کُنْتُمْ صَادِقِینَ/ بقره 23). کتابی که مستقیما از سوی خداوند متعال نازل شده و از کمترین تحریف مصونیت دارد و صدای خدا را بدون هیچ پارازیتی به ما می رساند.کتابی که همچنان از پس 1400 سال صدورش از ناحیه خداوند بلاشک است(ذالک الکتاب لاریب فیه هدی للمتقین/ بقره 2). و این ادعایی با دلایل فراوان است که در تمام ادیان دومی ندارد.

شخصیت بی نظیر رسول اکرم صل الله علیه و آله

از جمله زیبایی های دین اسلام شخصیت عمیق پیامبر اکرم صل الله علیه و آله است. پیامبری که خداوند درباره او فرمود: وَ إِنَّکَ لَعَلى‌ خُلُقٍ عَظِیمٍ(قلم 4). ثمُ‌َّ دَنَا فَتَدَلیَ‌ فَکاَنَ قَابَ قَوْسَینْ‌ِ أَوْ أَدْنی(النجم 8 و 9). وَمَا أَرْسَلْنَاکَ إِلَّا رَحْمَهً لِلْعَالَمِینَ(انبیاء 107)  وَ ما هُوَ عَلَى الْغَیْبِ بِضَنِینٍ(تکویر 24) و … در ادامه به نمونه هایی از آن خلق عظیم اشاره خواهد شد و بیش از آن را می توانید از کتاب گرانسنگ سنن النبی علامه طباطبایی ره و سایر کتابها پیگیری کنید.

الف. گوسفندى را سر بریدند و گوشت آن را انفاق کردند. پیامبر فرمود: چیزى مانده است؟ عایشه گفت: به جز دستش، چیزى باقى نمانده است. پیامبر فرمود: بلکه بجز دستش، همه آن باقى مانده است.(سنن الترمذی، ج 4 ، ص 58 ح 2587)

ب. در مدینه هر کس برای پیامبر هدیه ای می آورد. مادر انس بن مالک آمد و گفت: من چیزی برای پیشکش ندارم اما فرزندی دارم که او را به عنوان خادم شما پیشکش می کنم. به این ترتیب انس ده سال خادم پیامبر بود. بعد از رحلت رسول اکرم از انس سوال کردند پیامبر را چگونه یافتی؟ گفت: مختصر بگویم یا مفصّل؟ گفتند: مختصر. انس گفت: رفتار پیامبر در این ده سال بگونه ای بود که نفهمیدم، من خادم او بودم یا او خادم من! (اسدالغابه ج 1 ص 151)

ج. شمشیر را روی گلوی پیامبر اکرم گذاشت و با تمسخر گفت: یتیم عبدالله! اکنون چه کسی تو را از دست من نجات خواهد داد؟ پیامبر اکرم فرمودند: خدای من. ناگهان پای آن مشرک لغزید و بر زمین افتاد. پیامبر اکرم شمشیر را برداشت و فرمود: اکنون چه کسی تو را از دست من نجات خواهد داد؟ گفت: جُودُکَ و کَرُمُکَ یا محمد! پس پیامبر خدا او را آزاد کرد.(محجه البیضاء، ج 4، ص 147)

و. از پیامبر اکرم سوال شد کدام غذا را بیشتر دوست دارید؟ فرمود: غذایی که دست بر آن بسیار باشد.(نهج الفصاحه ، صفحه 15)

عقیده به حضور امام معصوم علیه السلام در تمام زمانها الی یوم القیامه

در بین تمام ادیان آسمانی هیچ دین و مذهبی نیست الا این که رابطه بین زمین و آسمان را از مقطعی از زمان به بعد قطع نموده الا مذهب حقه شیعه اثنی عشری جعفری. شیعه معتقد است از بدو خلقت الی یوم القیامه زمین هرگز از حجت خدا و انسان معصوم خالی نبوده و نخواهد ماند.لذا ما امام مهدی عج را نه تنها مثل سایر ادیان، “موعود” بلکه “موجود” و حاضر و ناظر و ناصر می دانیم. و این تفکر، زیبایی، حیات، گرما و تلالو خاصی به مذهب حقه شیعه اثنی عشری بخشیده و آن را از تمام مذاهب جدا و یک سر و گردن بالاتر قرار می دهد.

دلایل بسیاری بر موجودیت آن حضرت وجود دارد از جمله لَوْلا الْحُجَّهُ لَسَاخَتِ الارْضُ بِاَهْلِهَا (طبرسی، احتجاج، ج 2، ص 48 و مجلسی، بحار الانوار، ج 60، ص 213٫)و نیز استمرار شب قدر و لزوم وجود انسانی کامل برای دریافت فیض و کل امر(تنزل الملائکه و الروح فیها باذن ربهم من کل امر) یا لزوم مظهر داشتن اسماء الهی از جمله اسم الله و اسم ولی یا روایاتی که دال بر تولد و شهود ایشان توسط اصحاب امام عسکری علیه السلام است.

منجی اسلام، منجی عالم بشریت است

همه ادیان به منجی معتقدند اما نه منجی عالم بشریت بلکه منجی خودشان! اما اسلام به نجات همه بشریت فکر می کند نه فقط دین یا مذهب خاصی(وَنُرِیدُ أَن نَّمُنَّ عَلَى الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّهً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِینَ؛ اراده و مشیت ما بر این قرار گرفته است که بر مستضعفین در زمین منت نهیم و آنها را مشمول مواهب خود نمائیم و آنها را پیشوایان و وارثین روى زمین قرار دهیم.)

انطباق اسلام با فطرت و عقل

دین اسلام، دینی کاملا عقلانی و فطری است. اسلام دین تحقیق با خرد است و سوال در آن آزاد است و اساسا شرط ورود به آن تعقل و تحقیق است. چه این که اسلام مردم را به تحقیق و پژوهش در اصول خود امر می کند و اصول خود را تقلیدی نمی داند. اسلام دین افراد عمیقا متفکر است؛ چون قرآن پر است از دعوت به تفکر و تدبر و تعقل(أَفَلاَ یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْءَان؛ چرا در قرآن تدبّر نمى کنید/ محمّد ، 24). دین اسلام “کل ما حکم به العقل حکم به الشرع و کل ما حکم به الشرع حکم به العقل”.در دین اسلام عقل یکی از منابع فتواست. دینی که عقل شما را مخاطب خود می سازد به درستی خود اطمینان دارد. دین اسلام منطقی آشکار دارد و محقق، با هوش خود به ایمان خواهد رسید(یَا أَیُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءَکُمْ بُرْهَانٌ مِنْ رَبِّکُمْ وَأَنْزَلْنَا إِلَیْکُمْ نُورًا مُبِینًا؛ ای مردم، برای هدایت شما از جانب خدا برهانی (محکم) آمد، و نوری تابان به شما فرستادیم./ نساء 174 ). بر خلاف ادیان دیگر که اصول خود را رمز مقدس! می دانند و تضاد اصول خود با عقل را با تعبد می خواهند حل کنند. در مسیحیت به علت غیر عقلانی بودن اصول اساسی مسیحیت نظیر تثلیث، الوهیت و تجسّد خدا در عیسی علیه السلام، گناه ذاتی انسان و … متکلمان مسیحی مجبورند بگویند ایمان بیاورید تا بفهمید نه این که ابتدا بفهمید، سپس ایمان بیاورید. اما از دیدگاه شیعه احکام قطعی عقل از جمله منابع احکام الهی است. دین اسلام فطری است(فَأَقِمْ وَجْهَکَ لِلدِّینِ حَنِیفًا فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِى فَطَرَ النَّاسَ عَلَیْهَا لاَ تَبْدِیلَ لِخَلْقِ اللَّه؛پس روى خود را متوجه آیین پروردگار کن!این فطرتى است که خداوند انسان ها را بر آن آفریده؛ دگرگونى در آفرینش الهى نیست / روم ، 30)؛ یعنی هر قلب سلیمی درستی آن را درک می کند و به سوی آن میل می کند؛ مثلا وجود واجب تعالی، امری فطری است؛ چون که انسان به هنگام رویارویی با سختیها و تنگناها، به سبب اقتضای اصل آفرینش خود، به خدا توکل کرده، به صورت غریزی به سبب ساز اصلی و آسان ساز سختیها رو می کند و آرامش را در سایه حس حضور خدا تجربه می کند. یا زیبایی عدالت و زشتی ظلم که از جمله شعارهای اصلی دین است را حتی یک کودک نیز درک می کند و قس علی هذا.

نگاه جامع اسلام به زندگی

اسلام هم به دنیا توجه کرده و هم به آخرت. و اساسا اسلام آخرت را محصول دنیا می داند(الدنیا مزرعه الآخره). اسلام به سه ساحت عقیده، اخلاق و اعمال توجه دارد.اسلام از گرفتن ناخن تا تشکیل حکومت برنامه دارد. مثلا در قرآن کریم فقط 500 مساله شرعی وجود دارد و بیش از 5000 آیه دیگر در مورد اجتماع، سیاست، خانواده، اخلاق، اقتصاد و سایر وجوه زندگی است.بر خلاف ادیان دیگر که بیشتر به اخلاق توجه می کنند و در سیاست و اقتصاد و روابط اجتماعی و … برنامه مشخصی ندارند. اسلام در جمیع شؤون زندگی بشر برنامه دارد و هیچ موضوعی از تشریع آن خارج نیست. به گفتۀ مرحوم شهید مطهری: «رسالت پیامبر اسلام با همه رسالتهای دیگر، این تفاوت را دارد که از نوع قانون است نه برنامه، قانون اساسی بشریت است، مخصوص یک اجتماع تندرو و یا کندرو و یا راست رو و چپ رو نیست، اسلام طرحی است کلی، جامع و همه جانبه و معتدل و متعادل، حاوی همه طرحهای جزئی و کارآمد در همه موارد(مرتضی مطهری، مجموعۀ آثار، ج 3، ص 164)

هدف دادن و معنا بخشیدن به زندگی

اسلام در راستای تبیین هدف زندگی و معنا بخشی به آن از چیستی و چگونگی قوانین حاکم بر عالم و زندگی انسان بسیار سخن به میان آورده؛ اسلام از عبودیت، عشق، عوالم پس از مرگ، فلسفه بلایا، کیفیت پایان سبک های گوناگون زندگی، قضا و قدر، نقش اعمال، مکافات عمل، ارزشها، ضد ارزشها، سطوح زندگی(جمادی، نباتی، حیوانی، انسانی) و مسائل بسیار دیگری سخن به میان آورده تا کتاب آفرینش ابتداء و انتهایش واضح باشد و مثل کتابی که صفحه اول و آخرش افتاده گنگ و تحیر آور نباشد. اسلام هدف از زندگی را عبودیت می داند(ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون). و عبد کسی است که شبیه معبود باشد؛ یعنی انسان در زندگی باید به دنبال کسب و نهادینه کردن اسماء الهی در جان خویش باشد.پس به میزانی که اسم های بیشتری از خداوند را در جان خود تحقق ببخشید در زندگی موفق تر بوده اید.لذا خوب است که جوشن کبیر که مشتمل بر 1001 اسم از اسما الهی است را بیشتر مطالعه و در دریافت آن اسماء تلاش بیشتری بکنیم.

قوانین اسلام عمومی و مقدور همگان است

قوانین اسلام عمومی و مقدور همگان است کما این که خداوند فرمود: وَ مَا هِىَ إِلاَّ ذِکْرَى لِلْبَشَرِ(مدثر ، 31)، وَ مَا هُوَ إِلاَّ ذِکْرٌ لِّلْعَــلَمِینَ؛(قلم ، 52)، وَ مَآ أَرْسَلْنَـکَ إِلاَّ کَآفَّهً لِّلنَّاس(سبأ ، 28)، تَبَارَکَ الَّذِى نَزَّلَ الْفُرْقَانَ عَلَى عَبْدِهِ لِیَکُونَ لِلْعَــلَمِینَ نَذِیرًا(فرقان، 1)، لَا یُکَلِّفُ اللَّهُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا(بقره/ 286). و نیز آیه لا حرج: ما جَعَلَ علیکم فی الدّین مِن حَرَج؛ ما در دین برای شما[حکم یا فعلی] که مستلزم مشقت شدید باشد قرار نداده ایم(الحج : 77) و یُریدُ اللهُ بِکُم الیُسر و لایُریدُ بِکُم العُسر(البقره : 185) و آیاتی دیگر. و رسول خدا دین خود را دین سَهله و سَمحه خواند: بُعِثْتُ بِالْحَنِیفِیهِ السمْحَهِ السهْلَهِ؛ من به آیین استوار و بدون انحراف و راحت و آسان مبعوث شده‌ام(وسائل‌الشیعه، ج8، ص 116). و … بنابراین دستورات اسلام مثل برخی از ادیان تحریف شده نیست که احکام لا یطاق دارند.مثل ممنوعیت ازدواج، رهبانیت و …و می توان با آنها زندگی معمول و عادی خود را منطبق با غرایز و فطرت پیش برد.

دین اسلام دین صفر و صد نیست

به عنوان مثال اسلام می گوید برای نماز وضو بگیرید اما اگر آب نبود تیمم کنید و نماز بخوانید.یا می گوید حاکم باید معصوم باشد اما اگر غائب بود فقیه جامع الشرائط حکومت کند.

وسعت دایره ایمان و برخوردار بودن از حداقل و حداکثر

ایمان در اسلام امری مشکّک است(یعنی صدق مفهوم بر مصادیقش گوناگون است و شدت و ضعف دار)؛ یعنی ایمان، حداقل و حداکثری دارد؛ مثلا در حوزه احکام کسی که احتیاط می کند و کسی که تقلید می کند و کسی که تبعیض در تقلید می کند همه مسلمان هستند.یا در حوزه عقائد با وجودی که فهم عرفانی و فهم فلسفی و کلامی از اصول دین با هم تفاوت دارند اما هر سه مسلمان هستند. لذا اسلام از شرح صدر و وسعت نظری برخوردار است که مفهوم و دایره اش جا برای اکثر انسانها دارد.

گستردگی دایره عبادت در اسلام

در اسلام همه چیز می تواند عبادت باشد حتی قضای حاجت، خواب، بیع و شرا، نکاح و …! کافی است قربه الی الله و خالصا لوجه الله عملی را به جا بیاورید گرچه آن عمل یک عمل روزمره باشد. و لازم نیست همچون برخی از ادیان به رهبانیت رو بیاورید و از جامعه و زندگی طبیعی فاصله بگیرید.

اسلام دین جهان شمول و جاویدان

همانطور که خداوند متعال فرمود: وَ ما أَرْسَلْناکَ إِلَّا کَافَّهً لِلنَّاسِ(سبا/ 28) و او را رحمه للعالمین(و ما ارسلناک الا رحمه للعالمین. انبیاء/ 107) و آخرین پیامبر خویش خواند(مَا کَانَ مُحَمَّدٌ أَبَا أَحَدٍ مِنْ رِجَالِکُمْ وَلَکِنْ رَسُولَ اللَّهِ وَخَاتَمَ النَّبِیِّینَ. احزاب/ 40) و حلال او را حلال الی یوم القیامه و حرام او را حرام الی یوم القیامه دانست(مرحوم شیخ کلینی، الاصول الکافی (دارالکتب الاسلامیه) ج 1، ص 58، ح 19٫). دین اسلام به دلیل فطری بودن، بیان قوانین ثابت، انعطاف پذیری و پرهیز از جمود بر متغیرات، برخورداری از قواعدی مثل قاعده اهم مهم و … خود را با مقتضیات زمان وفق داده قابلیت جهانی شدن، انطباق با زمانهای گوناگون، پویایی و جاودانگی دارد.

اسلام معتقد به تولد پاک انسانهاست

اسلام معتقد است انسان کاملا پاک و بی عیب و با آزادی کامل اراده متولد می شود(کل مولود یولد علی الفطره) و هر کسی در گرو عمل خویش است(کل نفس بما کسبت رهینه) و گناه دیگران بر دیگری نوشته نمی شود چه این که خلاف عدالت است(وَ لاَ تَزِرُ وَازِرَهٌ وِزْرَ أُخْرَى/ انعام 164).

تکریم انسان در اسلام

وَ لَقَدْ کَرَّمْنا بَنی آدَمَ(اسراء 70)؛ چون در اسلام به تمام ابعاد انسان توجه می شود. اسلام برای انسان علاوه بر حیات جمادی، نباتی و حیوانی حیات مستقلی به نام حیات انسانی قائل است.در اسلام ارزش انسان بهشت و رضای خداوند متعال عنوان شده(وَ رِضْوانٌ مِنَ اللَّهِ أَکْبَرُ/ توبه 72) نه دنیا و مافیهای آن. اسلام روح انسان را نفخه الهی و مسجود فرشتگان می داند(نَفَخْتُ فیهِ مِنْ رُوحی فَقَعُوا لَهُ ساجِدینَ/ ص 72). اسلام آبروی مومن را از کعبه بالاتر می داند(الْمُؤْمِنُ أَعْظَمُ حُرْمَهً مِنَ الْکَعْبَهِ/ بحارالانوار، ج67،ص71،ح35٫).و خداوند با ارسال رسولان و معصومین، انسان را تکریم نموده است(لَقَد مَنَّ اللَّهُ عَلَى المُؤمِنینَ إِذ بَعَثَ فیهِم رَسولًا مِن أَنفُسِهِم یَتلو عَلَیهِم آیاتِهِ وَیُزَکّیهِم وَیُعَلِّمُهُمُ الکِتابَ وَالحِکمَهَ وَإِن کانوا مِن قَبلُ لَفی ضَلالٍ مُبینٍ/ آل عمران 164)در اسلام کل عالم عالم صغیر و انسان عالم اکبر نامیده شده است(اتَزْعَمُ انَّکَ جِرْمٌ صَغْیِرٌ وَفیْکَ انْطَوىَ الْعالَمُ الْاکْبَر وَانْتَ الْکِتابُ الْمُبِیْنُ الَّذِى بِاحْرُفِهِ یَظْهَرُ الْمضْمَرُ/ دیوان امیرمؤمنان على علیه السلام: 175٫ شرح الاسماء الحسنى: 1/ 12٫). اسلام انسان را سرّ الله دانسته(الإنسانُ سِرّى وَأنَا سِرُّهُ/ تفسیر روح البیان، ج 3، ص 8، دارالفکر، بیروت)

اسلام دین اخلاق، برادری، برابری، صلح، اتحاد، عدالت و ایستادگی در برابر ظالم و دفاع از مظلومان است

به قدری اخلاق در اسلام مهم است که رسول خدا صل الله علیه و آله هدف از بعثت خویش را اتمام اخلاق معرفی نمود؛ إِنَّمَا بُعِثْتُ لِأُتَمِّمَ مَکَارِمَ الْأَخْلَاقِ؛ من تنها برای به کمال رساندن اخلاق مبعوث شده ام(بحار الانوار، ج 68، ص 382، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1403ق.). و خداوند در قرآن کریم در مورد ایشان فرموده: و انک لعلی خلق عظیم؛ تو(رسول الله) از اخلاق عظیمی برخورداری. و زندگی رسول خدا و اهل البیت و تعالیم آنان مملو از اخلاق است. در دین اسلام رنگها و نژادها و … دلیل بر فضیلت و برتری نیستند و اختلافات برای آشنایی بیشتر و استفاده از ظرفیت هاست(یَا أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاکُمْ مِنْ ذَکَرٍ وَأُنْثَى وَجَعَلْنَاکُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا/ حجرات 13) بلکه این تقوا است که ملاک ارزش و اکرام است(ان اکرمکم عندالله اتقیکم/ حجرات 13)اسلام به اتحاد حول توحید فرا می خواند(قُلْ یا أَهْلَ الْکِتابِ تَعالَوْا إِلی‏ کَلِمَهٍ سَواءٍ بَیْنَنا وَ بَیْنَکُمْ أَلاّ نَعْبُدَ إِلاَّ اللّهَ وَ لا نُشْرِکَ بِهِ شَیْئًا وَ لا یَتَّخِذَ بَعْضُنا بَعْضًا أَرْبابًا مِنْ دُونِ اللّهِ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُولُوا اشْهَدُوا بِأَنّا مُسْلِمُونَ، بگو: ای اهل کتاب! بیایید به سوی سخنی که میان ما و شما یکسان است؛ که جز خداوند یگانه را نپرستیم و چیزی را همتای او قرار ندهیم؛ و بعضی از ما، بعضی دیگر را -غیر از خدای یگانه- به خدایی نپذیرد. هرگاه(از این دعوت) سرباز زنند، بگویید: گواه باشید که ما مسلمانیم/ آل عمران 64). پیامبر خدا هیچ حرفی نمی زد مگر این که موجب اتحاد بین مردم باشد(اعیان الشیعه تالیف علامه سید محسن امین).پیامبر خدا بین مردم عقد اخوت می خواند و قرآن می فرماید؛ إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَهٌ فَأَصْلِحُوا بَیْنَ أَخَوَیْکُمْ وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ (حجرات 10).دین اسلام هدف از ارسال پیامبران الهی را تحقق بخشی به عدالت می داند(لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَیِّنَاتِ وَأَنزَلْنَا مَعَهُمُ الْکِتَابَ وَالْمِیزَانَ لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ؛ همانا فرستادگانمان را با دلایل روشن فرستادیم و با آنان کتاب و میزان را فرو فرستادیم تا زندگی مردم بر پایه قسط استوار گردد/ حدید 25).دین اسلام دین صلح و رحمت است و اصل در آن بر صلح است نه جنگ و جهاد در آن به معنی دفاع در برابر متجاوز است نه تجاوز؛ لَا یَنْهَاکُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِینَ لَمْ یُقَاتِلُوکُمْ فِی الدِّینِ وَلَمْ یُخْرِجُوکُمْ مِنْ دِیَارِکُمْ أَنْ تَبَرُّوهُمْ وَتُقْسِطُوا إِلَیْهِمْ إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُقْسِطِینَ؛ خدا شما را از آنان که با شما در دین قتال و دشمنی نکرده و شما را از دیارتان بیرون ننمودند نهی نمی‌کند که با آنان نیکی کنید و به عدالت و انصاف رفتار نمایید، که خدا مردم با عدل و داد را بسیار دوست می‌دارد(ممتحنه 8)، وَقَاتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ الَّذِینَ یُقَاتِلُونَکُمْ وَلَا تَعْتَدُوا إِنَّ اللَّهَ لَا یُحِبُّ الْمُعْتَدِینَ؛ و در راه خدا با آنان که به جنگ و دشمنی شما برخیزند جهاد کنید، لکن از حد تجاوز نکنید که خدا متجاوزان را دوست ندارد(بقره 190)، فَإِنِ اعْتَزَلُوکُمْ فَلَمْ یُقَاتِلُوکُمْ وَأَلْقَوْا إِلَیْکُمُ السَّلَمَ فَمَا جَعَلَ اللَّهُ لَکُمْ عَلَیْهِمْ سَبِیلًا؛ پس اگر از شما کناره‏ گیرى کردند و با شما نجنگیدند و با شما طرح صلح افکندند [دیگر] خدا براى شما راهى [براى تجاوز] بر آنان قرار نداده است(نساء 90).و …دین اسلام در عین این که دین صلح و رحمت است و شعار مکرر خود “بسم الله الرحمن الرحیم” قرار داده اما با ظلم و ستم مخالف است و قریب به 290 آیه قرآن درباره مبارزه با ظلم و ظالمان است. لذا اسلام با قدرت در برابر ظالمان ایستادگی می کند(مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَالَّذِینَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْکُفَّارِ رُحَمَاءُ بَیْنَهُمْ/ فتح 29) وَمَا لَکُمْ لَا تُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَالْمُسْتَضْعَفِینَ مِنَ الرِّجَالِ وَالنِّسَاءِ وَالْوِلْدَانِ الَّذِینَ یَقُولُونَ رَبَّنَا أَخْرِجْنَا مِنْ هَذِهِ الْقَرْیَهِ الظَّالِمِ أَهْلُهَا وَاجْعَلْ لَنَا مِنْ لَدُنْکَ وَلِیًّا وَاجْعَلْ لَنَا مِنْ لَدُنْکَ نَصِیرًا؛ چرا در راه خدا جهاد نمی‌کنید و در راه (آزادی) جمعی ناتوان از مرد و زن و کودک که دائم می‌گویند: بار خدایا، ما را از این شهری که مردمش ستمکارند بیرون آر و از جانب خود برای ما (بیچارگان) نگهدار و یاوری فرست(نساء 75) و علی علیه السلام می فرماید: کُن للظّالِمِ خَصمًا وَ لِلمَظلومِ عَونا(نهج البلاغه نامه 47).

دین اسلام تمام پیامبران الهی را بدون استثنا قبول دارد

دین اسلام رسول خدا را آخرین پیامبر می داند(ما کان محمد ابا احد من رجالکم و لکن رسول الله و خاتم النبیین/ احزاب 40) و تمام پیامبران الهی را بدون استثنا قبول دارد(وَالَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِمَا أُنْزِلَ إِلَیْکَ وَمَا أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِکَ وَبِالآخِرَهِ هُمْ یُوقِنُونَ/ بقره 4). اما سایر ادیان پیامبر دین خود و ماقبل را قبول دارند اما پیامبران بعدی را قبول ندارند! و این نقصی بسیار بزرگ و یک بام و دو هواست؛ چه این که دلیل بر نبوت انبیا “معجزه” است پس چگونه است که نصارا و یهود معجزه ندیده عیسی و موسی سلام الله علیهما را دال بر نبوت او می گیرند اما سه هزار معجزه رسول خدا علی الخصوص معجزه حی و حاضر(قرآن کریم) را نادیده می گیرند در حالی که قرآن کریم همچنان بر اعجاز بودن خویش تحدی می نماید؟!

در اسلام ارتباط با خدا قوی است

در حالی که در ادیان دیگر یا اصولا خدا را قبول ندارند(مثل بودا) و یا اگر قبول دارند فقط در گوشه کلیسا و هفته ای یکبار، اما در دین اسلام خداوند در متن زندگی انسان حضور دارد؛ به هر طرف رو کنید جز خدا را نمی بینید و او از رگ گردن به شما نزدیکتر است و سمیع و علیم و مهربان است؛ چون خداوند در اسلام وجود نامحدود است. وَ هُوَ مَعَکُمْ أَیْنَ مَا کُنْتُمْ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ. و او در هر کجا که باشید، با شما است و خدا می‌بیند هر چیزی را که انجام می دهید/ حدید 4٫ وَلِلَّهِ الْمَشْرِقُ وَالْمَغْرِبُ فَأَیْنَمَا تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ وَاسِعٌ عَلِیمٌ؛ مشرق و مغرب هر دو ملک خداست، پس به هر طرف روی کنید به سوی خدا روی آورده‌اید، که خدا (به همه جا) محیط و (به هر چیز) داناست./ بقره 115٫ نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِیدِ؛ ما از رگ گردن به شما نزدیک‌تریم/ ق 16) و …

دین اسلام غیب را بخش اعظم جهان، واقعی، قابل دسترس و قابل استفاده می داند

در دین اسلام اعتقاد راسخ به غیب، اولین شرط تقوا شمرده شده(الذین یومنون بالغیب؛ متقین کسانی هستند که به غیب ایمان مستمر دارند/ بقره 3٫ وَ ما هُوَ عَلَى الْغَیْبِ بِضَنِینٍ/ تکویر 24 ).کمونیست به طور کامل منکر غیب شد و سقوط کرد و لیبرالیسم گرچه منکر غیب نیست اما نقش غیب را حاشیه ای، غیر قابل فهم و غیر قابل دسترس می داند و همین دروغ بزرگ از درون لیبرالیسم را از هم خواهد پاشید. در دین اسلام نظام هستی همچون هندوانه ای است که در آب فرو رفته باشد و بخش ناچیزی از آن خارج از آب و مشهود ماست و بخش اعظم آن از چشم ظاهر بین ما پوشیده است و اعتقاد به این حقیقت در نوع نگاه ما، اخلاق، عملکرد و سبک زندگی ما تاثیرات شگرفی را به دنبال خواهد داشت. نمونه های عینی حقیقت غیب در معجزات، کرامات، امدادهای غیبی، شهود، رویاهای صادقه، اخبار از آینده، اشک بر اباعبدالله، جمعیت ده ها میلیونی اربعین حسینی و … قابل استشهاد و اثبات است. انکار غیب بزرگترین دروغ و خیانتی است که نسبت به انسانها صورت می گیرد و امید، آرامش و معنای زندگی را به صفر می رساند.در اسلام، مسلمانان مرتب از طریق نماز، دعا، توسل و نذر و … به عالم غیب متصل و از برکات آن به وفور و کرّات بهره مند می شوند.

هماهنگی دین اسلام و علم

بالعکس ادیان دیگر، هر چه علم بیشتر رشد کند، دین اسلام تلالو بیشتری می یابد.در این زمینه کتابهای بسیاری نوشته شده و بر هماهنگی بین علم و قرآن و روایات شواهد بسیاری اقامه شده(از جمله کتاب اولین دانشگاه و آخرین پیامبر تالیف شهید دکتر رضا پاک نژاد در 40 مجلد. سیر السرار(پیرامون تطابق آیات قرآن با علم روز) تالیف محمد مهدی مقدسی و …) اما ادیان دیگر به دلیل تحریفات صورت گرفته با علم قابل جمع نیستند و دانشمندان را کافر و مورد پیگرد و اعدام و تبعید قرار می دادند. اما در اسلام دانشمندان محترم و قدمهایشان بر بال ملائکه است.نگاه به آنان عبادت و مرکب و دواتشان افضل من دماء شهداست. اولین سوره ای که بر پیامبر نازل شد حرف از علم زده(اقراء…الذی علم بالقلم.علم الانسان ما لم یعلم/ سوره علق) و پیامبر خدا صل الله علیه و آله فرموده: اطلُبوا العِلمَ مِنَ المَهدِ إلَى اللَّحْدِ؛ از گهواره تا گور، دانش بجویید(نهج الفصاحه ص 218). در حالی که در تورات گناه آدم علم و دانش قلم داد شده و میوه درخت ممنوعه را علم دانسته اند!.(پیدایش 2:17) و در الهیات نصاری، پا را از این نیز فراتر گذاشته، درخت معرفت نیک از بد، به مفهوم توارث گناه پیوند خورده است؛ و معتقدند بشر بار نخستین گناه آدم و حوا را به دوش می‌کشد و هیچ انسانی نمی‌تواند بی‌گناه باشد!

دین اسلام حیات انسانی را در ما زنده می کند

دین اسلام آخرین ورژن و کاملترین نسخه انسان ساز است. از نظر اسلام، انسان دارای سطوح گوناگونی از حیات است؛ حیات جمادی، نباتی، حیوانی، ملکوتی و انسانی. در انسان شناسی اسلام، انسان دارای بدن و روح(نفخه الهی) است. و این نفخه الهی از چنان عظمتی برخوردار است که هفت آسمان و عرش و کرسی و … را در او باید جستجو نمود(ا تزعم انک جرم ثقیل و فیک انتوی العالم الاکبر؛ شما فکر می‌کنید یک موجود کوچک هستید در حالی که در تو عالم اکبر است). بخشی از حیات انسان که قابلیت اتصال و اتحاد به عوالم غیبی را تا قاب قوسین او ادنی داراست و اساسا از جمله اهداف مهم بعثت انبیا فعال سازی و به ثمر نشاندن این عالم یا همان فطرت است( فَبَعَثَ فِیهِمْ رُسُلَهُ وَ وَاتَرَ إِلَیْهِمْ أَنْبِیَاءَهُ لِیَسْتَأْدُوهُمْ مِیثَاقَ فِطْرَتِهِ وَ یُذَکِّرُوهُمْ مَنْسِیَّ نِعْمَتِهِ وَ یَحْتَجُّوا عَلَیْهِمْ بِالتَّبْلِیغِ وَ یُثِیرُوا لَهُمْ دَفَائِنَ الْعُقُولِ؛  پس خداوند رسولانش را بر انگیخت، و پیامبرانش را به دنبال هم به سوى آنان گسیل داشت، تا اداى عهد فطرت الهى را از مردم بخواهند، و نعمتهاى فراموش شده او را به یادشان آرند و با ارائه دلایل بر آنان اتمام حجت کنند، و نیروهاى پنهان عقول آنان را بر انگیزانند/ نهج البلاغه خطبه 1). و نیز خداوند در قرآن کریم فرموده؛ یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا استَجیبوا لِلَّهِ وَلِلرَّسولِ إِذا دَعاکُم لِما یُحییکُم(انفال/ 24) بنابراین به طور خلاصه امتیازات دین اسلام عبارتند از؛

تبیین صحیح توحید در اسلام. دعوت تمام ادیان به توحید و اتحاد حول آن. عقیده به حضور امام معصوم علیه السلام در تمام زمانها الی یوم القیامه.

منجی اسلام، منجی عالم بشریت است. قابلیت جهانی شدن اسلام؛ به واسطه انطباقش با فطرت. پویایی و امکان انطباق با زمانهای گوناگون. جامعیت اسلام(نگاه جامع به زندگی) .هدف دادن و معنا بخشیدن به زندگی. قوانین اسلام عمومی و مقدور همگان است. دین اسلام دین صفر و صد نیست. وسعت دایره ایمان و برخوردار بودن از حداقل و حداکثر. گستردگی دایره عبادت در اسلام. اسلام دین جهان شمول و جاویدان. اسلام معتقد به تولد پاک انسانهاست. اسلام دین اخلاق، برادری، برابری، صلح، اتحاد، عدالت و ایستادگی در برابر ظالم و دفاع از مظلومان است. در اسلام ارتباط با خدا قوی است. دین اسلام غیب را بخش اعظم جهان، واقعی، قابل دسترس و قابل استفاده می داند. هماهنگی تعالیم اسلام با عقل سلیم و علم. دین اسلام حیات انسانی را در ما زنده می کند. دین اسلام تمام پیامبران الهی را بدون استثنا قبول دارد. اسلام ما را با واقعیتهای جهان آشنا می کند و به عقل و قلب و عمل ما توجه و برای هر سه بخش برنامه دارد.. اسلام گوناگونی مردم دنیا را برای شناخت بیشتر یکدیگر و مکمل بودن می داند نه مایه تفرقه و اختلاف. اسلام غیب را بخش اعظم جهان و واقعی و قابل دسترس و قابل استفاده می داند. بالعکس ادیان دیگر هر چه علم بیشتر رشد می کند تلالو اسلام بیشتر می شود. اسلام به غرایز و فطرت، دنیا و آخرت هر دو توجه کرده است. اسلام دین صلح است اما در برابر ظلم هرگز سکوت نمی کند و با آن مبارزه می کند. شخص رسول اکرم ص و اهل بیت ایشان علیهم السلام به عنوان انسانهای کامل از زیبایی های مهم اسلام اند. قران به عنوان کاملترین و آخرین نسخه هدایت بشر بدون کوچکترین پارازیتی صدای خدا در زمین خاکی ماست. ادعیه معصومان(همچون صحیفه سجادیه و ادعیه مفاتیح الجنان) از زیبایی های فوق العاده اسلام است. ادعیه به ما چگونه سخن گفتن با خدا و طرح خواسته های درست را به ما می آموزانند و بسیار آرامش بخش و معرفت افزا هستند.

اسلام دین تعادل است و عاری از هر گونه افراط و تفریط است. اسلام پاسخ به جدی ترین سوالات شماست.. در اسلام تفکر بالاترین عبادت است و دوات عالم از خون شهید بالاتر دانسته شده است. در اسلام همه نسبت به یکدیگر مسئول اند. اسلام دین افراد عمیقا متفکر است؛ چون قرآن پر است از دعوت به تفکر و تدبر و تعقل. اسلام به شما کمک می کند خودتان را پیدا کنید و ارتباط خودتان را با خدا و جهان معنا ببخشید و ارتباط صحیحی با خدا، خود، جامعه و طبیعت و ماوار بیابید. اسلام به شما می فهماند که از زندگی چه بخواهید. اسلام به شما می گوید چرا اینجایید و چه کار باید بکنید و چه چیز درست است و چه چیز غلط است. اسلام به شما حقیقت و عشق و بندگی و برهان و منطق و سیاست و ایستادگی و صلح می دهد. اسلام دینی بسیار معنوی و عرفانی است. دعوت اسلام به میانه روی و اعتدال در همه امور زندگی و دفع بدی با خوبی؛ یعنی عدالت و خارج نشدن از تعادل و اخلاق حتی در برابر بدی که به شما شده، تعهد اخلاقی است که شما نسبت به خداوند دارید. اساس اسلام محفوظ است و تحریف نشده و تنها دینی است که معجزه آن موجود است و همچنان بر اعجاز خود تحدی می کند.در واقع همه قبول دارند که کتاب مقدسشان تحریف شده است ولی کتاب اسلام بدون کوچکترین تحریف در اختیار ماست و 1400 سال است که بر اعجاز و صحت و درستی خویش هل من مبارز می طلبد.

اسلام منعطف و پاسخگوی مقتضیات زمان است

پاسخگویی اسلام به اصلی ترین سوالات حیات در کوتاه ترین عبارات؛ مثل خداشناسی در سوره توحید و مثل ماخلقت الجن و الانس الا لیعیدون در باب هدف خلقت. احترام به ادیان و تمام پیامبران. در اسلام انسان تکریم می شود. ترغیب به ارزشهایی چون رحمت، عقلانیت، عدالت، معنویت، ایستادگی، علم، مشورت و.. و انذار و پرهیز از زشتیها. اسلام آخرین دین الهی و بالطبع کاملترین آنهاست(الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتِی؛ (مائده ، 3) امروز دین شما را کامل کردم و نعمت خود را بر شما تمام نمودم/ وَتَمَّتْ کَلِمَتُ رَبِّکَ صِدْقًا وَعَدْلاً لاَّ مُبَدِّلَ لِکَلِمَـتِهِ ; (انعام ، 115) و کلام پروردگار تو، با صدق و عدل به حد تمام رسید; هیچ کس نمى تواند کلمات او را دگرگون  سازد) و به سر آمدن تاریخ دیگر ادیان و تحریف آنها در گذر زمان. لذا وقتی با اسلام آشنا بشوید دیگر نمی توانید به آن فکر نکنید و بی تفاوت باشید و بازگشت به دین گذشته تان مشکل است.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان