ماهان شبکه ایرانیان

روال حقوقی که رعایت نشد/ نگاهی به سریال لحظه گرگ و میش

اگر اسعدیان تا پیش از سکانس های بعد از قتل پیرزن (مادر پروانه نامادری سوگند) تلاش کرده بود برمبنای واقعیت جاری در بطن جامعه به دور از قصه پردازی های رایج و تصنعی مجموعه های ترکیه ای داستانش را پیش ببرد به یک باره تغییر مسیری غیر منطقی می دهد؛ تا آن جا که یاسمن را که در طول قصه سریال، فردی منطقی معرفی کرده بود تبدیل به موجودی غیر منطقی و اعصاب خردک ...

روال حقوقی که رعایت نشد/ نگاهی به سریال لحظه گرگ و میش

سینماسینما، ایلیا محمدی‌نیا

مجموعه تلویزیونی «لحظه گرگ و میش» به کارگردانی همایون اسعدیان تمام فاکتورهای جذب مخاطب را داشت از بازی های استاندارد، داستان پرکشش و جذاب و تعلیق های به جا در روایت قصه و کارگردانی سنجیده و… با این همه اما کارگردان در چند قسمت پایانی همه چیز را فدای جذب هر چه بیشتر مخاطب می کند.

اگر اسعدیان تا پیش از سکانس های بعد از قتل پیرزن (مادر پروانه نامادری سوگند) تلاش کرده بود برمبنای واقعیت جاری در بطن جامعه به دور از قصه پردازی های رایج و تصنعی مجموعه های ترکیه ای داستانش را پیش ببرد به یک باره تغییر مسیری غیر منطقی می دهد؛ تا آن جا که یاسمن را که در طول قصه سریال، فردی منطقی معرفی کرده بود تبدیل به موجودی غیر منطقی و اعصاب خردکن می کند.

نگاه کنید، یاسمن از یک خانواده باسواد بالاست هم او و هم همسر نخست و همسر دومش پزشک هستند.پدرش و مادرش هم همچنین و… برادرش وکیل خبره ای است اما او اصرار به کار غیر منطقی خود دارد؛ این که تن به خواسته غیر منطقی پروانه بدهد و تمام مال و اموال سروش را برای جلب رضایت اش به او منتقل کند و عجیب آن که در انتها برادر وکیلش هم مجاب می شود که با او همسو شود. آن هم با این توجیه که او مادر است و او باعث معرفی سوگند به پلیس شده و…
اما هر آدم عاقلی می داند وقتی دادگاهی تشکیل نشده نمی توان و قاعدتا نباید دنبال جلب رضایت خانواده مقتول بود چون هیچ چیزی معلوم نیست.خاصه در این پرونده که یکی از متهمان متواری‌ست و از طرفی با بازسازی صحنه کاملا مشخص می شد که با توجه به قد کوتاه سوگند در قیاس با مقتول و زاویه برخورد گلدان به سر او، عملا قتل توسط سوگند منتفی است .

از طرفی دادگاه بدوی و بعد دادگاه تجدید نظر و البته در نهایت دیوان عالی کشور درباره پرونده با اعتراض هریک از طرفین دعوا می توانستند ورود داشته باشند تا حقی ضایع نشود و این را برادر یاسمن خوب می دانست چون وکیل است؛ اما باز در نهایت تن به خواسته خواهرش داد با این استدلال که راهی دیگر نمانده است. (صحنه صحبت یوسف با سروش در آسایشگاه که یادتان هست.)
به نظر می رسد اسعدیان فقط به منظور تعلیق در قصه تن به چنین امر غیر منطقی داد تا چند قسمت دیگر مجموعه کش پیدا کند. غافل ار اینکه این امر لطمه ای سخت به روایت مبتنی بر واقعیت داستان مجموعه زد. تا آن جا که منطق داستانی مجموعه را تا حد مجموعه های نازل ترکیه ای تنزل داد و این برای کارگردانی، درخور توجه و ارزشمند همایون اسعدیان در مجموعه «لحظه گرگ و میش» خوشایند نیست.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان