سینماسینما، یزدان سلحشور
احتمالاً کمتر چهرهی ایرانیِ دوران مدرن همچون جمشید مشایخی، مرگش با بازتابهایی این چنین متضاد در داخل و خارج از ایران همراه بوده. برخی بسیار او را ستودند و برخی دیگر نکوهش کردند و بعضی حتی ناسزا گفتند! آنانی که ناسزا گفتند دلایلی سیاسی داشتند اما نکوهشکنندگان دلایل هنری داشتند و ستایندگان وی، هم از عوام بودند و هم از خواص. مشایخی بازیگر محبوبی بود با انتخابهای اغلب نادرست و اندک درست -در انتخاب نقش- اما نکوهشگران، از تنهایی یک بازیگر توانا در روزگار بیپولی و ترس از آینده و تنگنای معیشت نگفتند که به رغم سلطان صاحبقران شدنش، آن قدر درهم و دینار نیندوخته بود از حقوق کارمندی و بازی در نقشهای دوم و گاه سوم که بتواند در روزگار به هم ریختن بازار هنر و کسادی آثار شاخص، فقط نقشهای خوشایند خودش را انتخاب کند.
در روزگار «بیستاره» دهه شصت سینمای ایران، نقش اول قریبیان بود و نقش پدربزرگ یا پیرِ فامیل مشایخی. در همان دوره هم فیلمهای خوبی بازی کرد مثل «کمالالملک» یا حضورش در هزاردستان چشمگیر بود اما مگر با دو سه فیلم خوب یا یک سریال با «بودجه دست به دهن» میشد زندگی را چرخاند؟ پس هرچه پیشنهاد شد پذیرفت [شاید خیلی فیلمهای بدتر را نپذیرفت، نمیدانیم] اما دیگر از یک «شمایل بازیگری» که مورد اعتماد مخاطبان عام بود [که حضورش میتوانست گارانتی خوب بودن فیلم باشد] خارج شد. تأسفبار بود اما زندگی همین است. شاید اگر به همان منوال و با آن «درویشمسلکی جلوی دوربینهای خبری» و خاکی بودن زیاده از حدش پیش میرفت خیلی از مسایل بعدی رقم نمیخورد اما او با انتظامی، از فیلم «گاو» دچار موضع شده بود و اولین بار در سال 58 و در تلویزیون ایران، با جملاتی خیلی تند و تیزتر از آنچه که در پیری گفت، انتظامی را نواخته بود.
شبکه مستند، چندماه قبل از آن سخنان جنجالبرانگیز، نیمهشبی، آن مصاحبه را پخش کرده بود! مشایخی در پیری و در جشن منتقدان سال 96، روی صحنه گفته بود: «یاد گرفتم که مانند علی معلم رک باشم و حرفهایم را بزنم. اگر من میدانستم که فقط یک هنرپیشه برای منتقدین مطرح است سالها پیش این کار را رها میکردم. این مسئله را جدی میگویم. گویا سایرین در تئاتر و سینما زحمت نکشیدهاند که فقط یک نفر را نشان میدهند. این همان بازیگری است که روزگاری جلوی شهبانو تنبک میزد، و حالا خانهاش را وقف میکند.» و این، همان مشایخی بود که در تماس تلفنی با برنامه نود و فردوسیپور، از جانب مردم ایران از «مسی» در قبال توهینهای هواداران تیم ایران در جام جهانی عذرخواهی کرده بود.
مشایخی، بازیگری محبوب بود حتی پیش از 57 و شمایلی زیبا و مردانه داشت که تماشاگران را مجذوب میکرد؛ زیبایی مردانه، ویژگیای بود که نه کشاورز داشت نه انتظامی نه نصیریان؛ این مشخصه را اگر در کنار تواناییهای او بگذاریم، به این نتیجه میرسیم که به راحتی میتوانست تبدیل به یک «بُت» شود یک سوپراستار فراموشنشدنی اما چنین نشد. او را با نقشهای ماندگارش اما به یاد میآوریم؛ احتمالا نسلهای بعد هم به یاد خواهند آورد.