بررسی سریال رقص روی شیشه؛ قسمت پنجم

بعد از چند قسمت پرحادثه و هیجان‌انگیز، قسمت پنجم «رقص روی شیشه»، که به دلیل تعطیلات نوروز، با وقفه‌ای نسبتاً طولانی توزیع شد، حال و هوایی کاملاً متفاوت دارد.
قسمت پنجم، مانند یک زنگ تفریح می‌ماند که میان چهار قسمت قبلی با حوادث و اتفاقات آتی ، ارتباط برقرار می‌کند و با معرفی چند کاراکتر جدید و تأثیرگذار در قصه، بیننده را برای ورود به فاز بعدی روایت آماده می‌کند.
در قسمت پنجم، شاهد ادامه تلاش‌های رعنا برای پاس کردن چک یغما هستیم، اما حالا، رعنا در برهه‌ای حساس و تأثیرگذار در زندگی زناشویی‌اش قرار دارد، رعنا، بیش از هرزمانی از یغما دور است، رازهای زندگی یغما یکی‌یکی رو می‌شود و رعنا بی‌خبر از همه‌جا در میانه زندگی مشترکی گیر افتاده که یک‌پایش غایب است. شک و تردید، عشق و نفرت، وجود رعنا را در برگرفته است و به‌زودی همه این بحران‌ها او را وادار به تصمیم‌گیری خواهد کرد.
از سوی دیگر، بعد از دو قسمت، یغما حضور کوتاهی در قسمت پنجم دارد تا بیننده را مطمئن کند که حرف‌های وکیلش درست بوده و او واقعاً در شرایط بغرنجی گیر افتاده است.
از حرف‌های یغما و وکیلش می‌فهمیم که او در تهران نیست، اما از مشکلات به وجود آمده خبردار است. بااین‌حال، کاراکتر یغما، که یکی از کاراکترهای اصلی مجموعه است، تا اینجای کار، آگاهانه به حاشیه رفته است و هنوز ابعاد هویتی او برای بیننده مشخص نیست. طبیعتاً با پیشروی قصه و رویارویی کاراکترها، یغما مجبور است از مخفیگاهش خارج شود و مسیر دیوانه‌واری که زندگی زناشویی‌اش در پیش‌گرفته است، او را وادار به واکنش می‌کند، مخصوصاً که در غیاب او، ادریس زیرکانه و آرام‌آرام به زندگی رعنا نفوذ کرده است. همین حضور کوتاه یغما در این قسمت، نشان از بازگشت او به مسیر روایت دارد که حتی اگرنه در قسمت بعدی، به‌زودی شاهد کنشگری این کاراکتر و تأثیرگذاری‌اش روی قصه خواهیم بود.در قسمت پنجم دو کاراکتر به روایت اضافه شدند که به نظر می‌رسد، به‌زودی خرده روایت‌هایشان را نیز به همراه خواهند آورد. کامران (علیرضا زمانی نسب)، برادر رعناست که به‌واسطه حضور او، شاهد اشاراتی به زندگی و گذشته رعنا هستیم. مشکلات خانوادگی و مالی که رعنا قبل از ازدواج پشت سر گذاشته و رابطه آشفته مادر و پدرش، و مهم‌تر از همه اشاره مستقیم سیمین (بیتا فرهی)، به نبود عاطفه و محبت در خانواده که دریا را به‌سوی محبت دروغین سیاوش سوق داده است، در مورد رابطه رعنا و یغما هم صدق می‌کند، هرچقدر هم که رعنا بخواهد خود را بالاتر از مشکلاتش بداند و سعی کند بزرگ‌تر خانواده‌اش باشد.
اما کاراکتر دیگری که در قسمت پنجم به روایت اضافه شد، رضا (همایون ارشادی)، است که به نظر می‌رسد دوستی و علاقه‌ای قدیمی میان او و سیمین جاری بوده است. سکانس کوتاهی که رضا و سیمین باهم روبرو می‌شوند، یکی از بهترین سکانس‌هایی است که تاکنون در این مجموعه دیده‌ایم؛ ناباوری، حسرت روزهای ازدست‌رفته و کورسویی امید که فقط از طریق نگاه این دو بازیگر به بیننده انتقال می‌یابد نشان می‌دهد که چرا ارشادی و فرهی را از بهترین بازیگران سینمای ایران می‌دانیم.
نکته قابل‌توجه دیگر در مورد قسمت پنجم، موسیقی این قسمت است. به‌جز موسیقی که در پایان و برای تیتراژ از هوروش بند، جایگزین ترانه بی‌کلام یاس شده ، موسیقی روایی است که در طول قسمت جریان دارد و به‌شدت با روایت همخوانی دارد، به‌ویژه در سکانسی که ادریس عازم سلمانی قدیمی پدرش است تا ملاقاتی کاری در آنجا داشته باشد؛ این موسیقی به‌خوبی به بیننده نشان می‌دهد که ادریس، بچه یکی از محله‌های پایین‌شهر، با شوفر و آشپز و همه امکاناتی که در اختیار دارد، وقتی به ریشه‌های خود بازمی‌گردد چه حس و حالی دارد. این سکانس با موسیقی‌اش، سکانسی را که ادریس از پشت شیشه سلمانی قدیمی بچه‌های مدرسه‌ای را خوشحال و پرانرژی را تماشا می‌کند را تکمیل می‌کند.

کپی برداری و نقل این مطلب به هر شکل از جمله برای همه نشریه‌ها، وبلاگ‌ها و سایت های اینترنتی بدون ذکر دقیق کلمات “منبع: بلاگ نماوا” ممنوع است و شامل پیگرد قضایی می شود.