خبرگزاری ایسنا: سید محمد بطحایی در دومین جلسه شورای عالی اقامه نماز با تبریک حلول ماه رمضان و با اشاره به فرمایشات رهبر معظم انقلاب در اجلاس نماز، اظهار کرد: برای تحقق فرمایشات رهبر معظم انقلاب، ساختار شورای عالی نماز را در آموزشوپرورش تشکیل و اولین جلسه آن در سال 97برگزار و تصمیماتی اتخاذ شد.
وی در ادامه گفت: در این راستا، طرح ملی حفظ جزء سیام قرآن کریم پیگیری شد و حدود 2 میلیون و 800 هزار نفر در این طرح مشارکت کردند که از این تعداد؛ دو میلیون و 250 هزار دانشآموز و بیش از 500 هزار نفر از همکاران فرهنگی هستند.
وزیر آموزشوپرورش افزود: در این دنیای آشفته، مهمترین کاری که در دستور دشمنان قرارگرفته است تغییر هویت ایرانی اسلامی دانش آموزان است و بر اساس فرمایشات مقام معظم رهبری این جنگ تمامعیاری است که برای تغییر فرهنگ ما توسط دشمن علیه ما آغازشده است.
بطحایی تصریح کرد: دشمن و بدخواهان برای پیروزی در این جنگ از تمام ترفندها استفاده میکنند و اکنون سنگر تعلیم و تربیت را هدف قرار داده است لذا شاهدیم با بهکارگیری روشهای مختلف سعی در نگران کردن مردم را دارد، بنابراین اخیراً شاهد پخش کلیپهایی نگرانکننده در فضای مجازی هستیم.
عضو کابینه تدبیر وامید اظهارکرد: در شرایطی که کارهای بسیار ارزشمندی در آموزشوپرورش ازجمله در زمینههای قرآنی انجامشده و رهبر معظم انقلاب نیز در سخنرانی اخیر خود به آن اشاره نمودند لذا باید قدردان اقدامات انجامشده پس از انقلاب باشیم . البته این به معنی مطلوب بودن شرایط نیست و باید بیشازپیش در این خصوص گام برداریم.
وی ادامه داد: در شرایطی که در نظرسنجیها جامعه معلمین بیشترین اعتماد ملی را در جامعه دارا هستند کلیپهایی در فضای مجازی پخش میشود که موجب نگرانی و خدشهدار شدن باورهای مردم نسبت بهنظام و تعلیم و تربیت شده است.
بطحایی خاطرنشان کرد: دقیقا مشخص نیست این کلیپها مربوط به کجا است و چگونه تهیهشده است برای همین به کمک دادستانی محترم و همچنین پلیس فتا درباره منبع و چگونگی انتشار کلیپهای مذکور نیاز داریم چراکه نوع سازههایی که در برخی از این کلیپها دیده میشود، مخصوص مدارس نیست.
تعیین3 نفر متخصص برای بررسی موضوع پخش کلیپها
وزیر آموزش و پرورش از تعیین3 نفر متخصص برای بررسی موضوع پخش کلیپها در فضای مجازی خبر داد و افزود: باید ریشه تولید این کلیپها مشخص شود تا اعتماد عمومی و باور مردم متدین نسبت به نظام تعلیم و تربیت خدشه دار نشود.
وی افزود: آنچه میتواند بچهها را از آسیبهای اجتماعی حفظ کند اقامه نماز، تمسک قرآنی و تمسک به عترت و اهلبیت علیهمالسلام است، لذا تنها اقدامی که میتوان دانش آموزان را از خطرات نجات دهد اقامه نماز در مدارس است.
وی از برگزاری نماز جماعت در بیش از 60درصد مدارس خبر داد و اضافه کرد: اقامه نماز در بیش از 16هزار مدرسه با حضور روحانیون انجام میشود و تمهیداتی صورت خواهد گرفت تا فرهنگ توسعه و تقویت نماز را بیشازپیش جلو ببریم.
به گزارش وزارت آموزشوپرورش، بطحایی در بخش دوم و پایانی این جلسه گفت: شناسایی موانع اقامه نماز و شناسایی عوامل انگیزشی در دانش آموزان برای اقامه نماز دو اقدام اساسی است که شورای عالی اقامه نماز باید در دستور کار قرار دهد.
وی با تأکید بر اینکه برای تحقق اهداف مدنظر در حوزه نماز، باید مدیر و معلمان به اقامه نماز باور داشته باشند، تصریح کرد: ضرورت دارد با بررسی وضع موجود مدارس گزارش کمی و توصیفی ارائه دهیم و در گام دوم نیز گزارش کیفی و تحلیلی ارائه دهیم تا بتوانیم تصمیمات لازمه را در این خصوص اتخاذ کنیم.
وی در خاتمه خاطرنشان کرد: برای تصویب موارد جدید در این جلسه ابتدا باید مصوبات جلسه قبل را عملی و گزارش آن را ارائه کرد تا نقشه عملیاتی این مسیر، بهدرستی طراحی شود.
چگونه «جنتلمن» روی «بوم» مدارس نقش بست؟
وقتی دلسوزان نظام تعلیم و تربیت مدام فریاد میزنند آموزش و پرورش در اولویت دولت نیست، چنین روزی را میبینند که اتفاقی در مدارس رخ بدهد که در هیچ نظام آموزشی پذیرفتنی نیست.
همخوانی ترانه «جنتلمن» در تعدادی از مدارس در مقاطع مختلف تحصیلی و در مدارس دخترانه و پسرانه بار دیگر زنگ خطر نبود نظارت درست و اصولی بر مدارس را به رخ کشید.
فرقی نمیکند خبر اختلاس باشد، خبر آتش سوزی در مدرسهای باشد، خبر تنبیه و کتک زدن دانش آموزی در مدرسه در میان باشد یا گرفتن شهریههای خارج از معمول باشد. فرقی نمیکند خبر برسد بچههایمان در مدارس با یکی از آهنگهای مبتذل همخوانی و شادی میکنند یا خبری درباره آزار و اذیت دانش آموزان در دبیرستان پسرانه رسانهای شود، تمام این موارد نشان میدهد که سیستم نظارتی آموزش و پرورش کار خود را به درستی و در هیچ بخشی انجام نمیدهد؛ و در این روزها و درست در این روزها مرکز ارزشیابی عملکرد و رسیدگی به شکایات آموزش و پرورش مدیر ندارد!
ممکن است آموزش و پرورش بگوید با این تعداد مدرسه و این میزان پراکندگی جغرافیایی مدارس، امکانات و نیروی انسانی کافی در اختیار ندارد؛ اما واقعیت این است که اداره مدارس کشور تابعی از سیستم فرهنگسازی در کشور است و ما از همانجایی ضربه میخوریم که در حوزه فرهنگسازی ضربه خوردهایم؛ برای فرهنگسازی نه نیاز به تشکیلات عریض و طویل است و نه نیروی انسانی کارمند که برای فرهنگسازی هر واحد انسانی در هر سیستم خود هم مروج فرهنگ و هم متأثر از فرهنگسازی است.
حال چه بلایی در این سالها بر سر مدارس ما آمده است که نه تنها نمیتوانند بر نسلی که داعیه پرورش آنها را دارند اثر بگذارند بلکه خود متأثر از ذائقه یک نسل میشوند.
موضوع این «ذائقه» اگر تنها یک اختلاف سلیقه بود، برآمده از فرهنگی بود که لاجرم رو به جلو حرکت میکند و دچار تحول میشود، قابل پذیرش بود اما قاعدتاً در هر سیستم ارزشیابی سالمی در دنیای آموزش در دنیا، ترویج ترانه «جنتلمن» در فضای آموزشی یک ضد فرهنگ آموزش است و چه بسا بتوان محتوای این ترانه را ضد حقوق کودک و نوجوان برشمرد.
ریشهها را اشتباه نزنیم. وقتی دلسوزان نظام تعلیم و تربیت مدام فریاد میزنند آموزش و پرورش در اولویت دولت نیست، چنین روزی را میبینند. وقتی منتقدان ترویج معلمان خرید خدماتی جلوی پیشنهادات دولت صف میکشند، چنین روزی را میبینند، وقتی رشد بی رویه مدارس غیر دولتی بدون نظارت عمیق بر آنها مورد سوال قرار میگیرد، چنین روزی در نظرهاست، وقتی برای نبود نظارت وقت آتش گرفتن دانش آموزان زاهدانی، پاس کاریهای وزارت آموزش و پرورش برای مقصر جلوه دادن یک مدیر محلی مورد نقد قرار میگیرد، وقتی فریاد میزنیم نظارتی بر مدارس غیردولتی نیست، وقتی میگوئیم معلمها چندپاره شدهاند و دیگر نمیتوان در این سیستم معلم را از کارمند تشخیص داد، وقتی از اختلاسها میپرسیم و.... فریاد از این است که سیستم نظارتی در وزارتخانه آموزش و پرورش تعطیل شده است و در کنار آن اتفاقاتی در این سالها رخ داده که زیرساختهای نظام تعلیم و تربیت را دچار سستی کرده است.
معلم و مدیری که با یک آزمون استخدامی ساده جذب شده و یا از طریق پارتی و… لزوماً معلم نیست، میتواند یک کارمند باشد و وظیفه کارمندان در آموزش و پرورش ترویج فرهنگ و رشد و ارتقا آن نیست بلکه معلمان هستند که چنین وظیفهای را دارند.
وقتی از بی توجهی به جایگاه معلم میگوئیم که عواقب ناخوشایندی دارد و از معلمی مینویسیم که در شیفت بعد ازظهر کاری سرویس دانش آموزان همان مدرسه است، از روزی حرف میزنیم که معلم دلسوز دیروز هم به خاطر ناملایمات وزارتخانه و دولت پا روی پا بیاندازد و تنها نظارهگر این لحظهها باشد.
وزیر آموزش و پرورش از ابتدای سال 97 تا همین امروز هدف اصلیاش را ارتقای شادی و نشاط در مدارس و مدرسه محوری قرار داده است. او بارها به درستی مطرح کرده است که این شرایط خوبی نیست که دانش آموزان ما مدرسه را دوست ندارند و زمانی که خبر تعطیلی مدارس را میشوند شاد میشوند و او به درستی بارها بر این تاکید کرده است که مدارس باید برای اداره و گرداندن برنامههای مدرسه روی پای خود بیاستید. در نظامهای آموزشی مترقی دنیا همین شرایط فراهم است. حتی وزیر آموزش و پرورش طرح مترقی «بوم» را به مدارس ابلاغ کرد تا دو ساعت از زمان هفتگی مدارس در اختیار مدیر باشد و بنا به منطقه جغرافیایی و نیازهای بومی و محلی طرحی در اندازند.
اما آنچه وزیر آموزش و پرورش را تا اینجا در تمام این راهها به شکست و در برخی مواقع طرحهای وی را به انحراف برده است، عدم توجه در سیاستگذاری ها روی زیرساختهای موجود است. دقیقاً به دلیل نبود این زیرساختها ست که از اهمیت نظارت سخن به میان میآید.
زیرساخت یعنی معلم شش دانگ فرهیخته، مدیر مدبر و با صلاحیت، رابطه معنادار مثبت میان اولیا و مدرسه و هم افزایی آنها در تربیت فرزندان این کشور، همکاریهای بین بخشی برای حضور مؤثر در مدرسه و بالا بردن توان مهارتی و شناختی دانش آموزان، طرح درسهایی که از حفظیات عبور کرده باشند و به عمق جان و ذهن دانش آموزان نفوذ کنند، کلاسهای نه چنین فشرده از تراکم و....
چگونه میشود به جای شروع از زیرساختها از ظاهر آغاز کرد که همین میشود که امروز شاهد آن هستیم! کودکان ما به جای لذت بردن از اشعاری که در کتابهایشان نوشته شده یا اشعاری که معلمان به آنها معرفی کردهاند (اگر معرفی کنند)، زمزمه شان ترانههایی است که حتی شنیدن آن در این سن دور از تمامی مبانی تربیتی و اخلاقی و انسانی است.
وقتی بدون دادن ایده و بدون آنکه در کنار مدیران مدرسه باشیم، دو ساعت از زمان مدرسه را به مدیر میدهیم، مدیری که تا دیروز عادت کرده تنها به بخشنامهها عمل کند، هرج و مرج رخ میدهد.
تحول لازمه هر نظارم آموزشی پویاست اما همواره پیش از تحول ثبات رخ داده است. استانداردها به دست آمده است و مهمتر اینکه وضع موجود به درستی از طریق پژوهشها رصد شده است.
ساسیمانکن در مدارس ما چه میکند؟
با انتشار چند فیلم از همخوانی بچهها در مدارس با آهنگها و موسیقیهای مبتذل، والدین بسیاری از اوضاع تربیتی و فرهنگی مدارس شاکی شدهاند و نگرانی خود را از عوارض و نتیجه چنین رفتارهایی که منجر به بلوغ زودرس در کودکان میشود، ابراز کردند.
دخترک، کفشهای پاشنه بلند مادرش را پوشیده و به سختی خودش را به میان جمع میکشد و شروع میکند به لب زدن با آهنگی که در حال پخش است، همراه با آن اداهایی را در میآورد که توجهم را جلب میکند. ترکیبِ صورت ظریف و معصوم دخترک که احتمالاً هفت، هشت سالی بیشتر ندارد با اداهایی که در میآورد و آن کفشهای پاشنه بلند، نگران کننده است. تماشایش میکنم و سعی میکنم وقتی که چشم در چشم میشویم نگاه و توجهم را پس بگیرم، همزمان دارم فکر میکنم که مادرِ دخترک آیا از به زبان آوردن این کلمات اروتیک که در موزیک خوانده شده و به زبان دخترش جاری است، احساس بدی ندارد؟ اگر دختر از مادرش دربارهٔ مفهوم این کلمات بپرسد، چه پاسخی دریافت میکند و آیا سن و سال دختر برای درک مفهوم این کلمات، خیلی کم نیست؟ دارم فکر میکنم والدین این بچه میدانند تربیت جنسی و بلوغ زودرس چیست؟
حالا موسیقی رسیده به آن قسمتی که میگوید: «آقامون جنتلمنه، جنتلمنه، این خانومم عشق منه، عشق منه» و دخترک همچنان تا آخر شعر را از حفظ میخواند و توجهی که نیاز دارد را از جمع میگیرد، هیجان زده شده و اداهایش اغراق گونه است.
چیزی از آن اتفاق نگذشته که کلیپهای شادی و رقص کودکان و نوجوانان در مدارس با یک آهنگ مبتذل در شبکههای مجازی دست به دست میشود، در نگاه اول تماشای شادی کودکان، شادمان میکند، اما وقتی خوب دقت میکنیم که دارند چه محتوایی را با هم فریاد میکشند، شرم میکنیم و برای سیستم فرهنگی و آموزشی که نظارتی بر این مسائل ندارد، نگران میشویم. اما فارغ از همه اینها شنیدن چنین محتوایی با روح و روان و تربیت بچهها چه میکند؟
چیزهایی هست که نمیدانی
شنیدن کلمات اروتیک در آهنگهای مبتذل باعث کنجکاوی او میشود و دور از ذهن نیست که کودک، به دنبال پیدا کردن پاسخ آن به اینترنت یا دوستانش مراجعه کند و یا حتی از والدینش سوال بپرسد. البته بهترین حالت این است که کودک برای گرفتن جواب سراغ والدین خود برود اما پیش بینی میشود آنها هم پاسخ درستی برای کودک ندارند و او را دست به سر میکنند. چه بسا که در بسیاری از مواقع پاسخ صحیح، مناسب سن و فهم کودک نباشد و او را با سؤالات دیگری رو به رو میکند که اثر تربیتی مخربی دارد. پرسیدن از دوستان و جستجو در اینترنت هم که مشخص است کودک و نوجوان را با چه تصاویری و اطلاعاتی رو به رو خواهد کرد و والدین کنترلی بر روی این اطلاعات ندارند.
ارزشگذاری بر اساس مسائل جنسی
در اینگونه محتواهای مبتذل، ارزشگذاری در ذهن افراد بر اساس مسائل جنسی اتفاق میافتد: «سکسی بودن» «بدن و هیکل سکسی داشتن» و جملاتی از این دست به وفور در این موسیقیها یافت میشود. فردی که از کودکی ارزش و اعتبار انسانها را مساوی با چارچوبها و قالبهای ارائه شده در این محتوا میداند، مشخص است که تا چه اندازه ممکن است از ارزشهای واقعی یک انسان دور بماند و مسائلی برایش دغدغه شود که مناسب سن و سال و بلوغ عاطفی، جنسی و عقلیاش نیست.
بلوغ زودرس و عواقب آن
گاهی تغییرات مربوط به بلوغ در زمانی پیش از انتظار روی میدهند که به آن «بلوغ زودرس» میگویند. شاید از خود بپرسیم چه عواملی در زمان بندی مربوط به بلوغ دخالت دارند؟
از جمله عواملی که در زمان بندی مربوط به بلوغ دخالت دارند وراثت، تغذیه و ورزش، سلامت بدن و محیط میباشند که میتواند این زمان بندی را به تأخیر انداخته یا موجب بلوغ زودرس در کودکان شوند. تهدید سلامت هیجانی یعنی دستکاری بیش از اندازه هیجانات و عواطف کودک، به بلوغ شتاب میبخشد در حالی که تهدید سلامت جسمانی مثل بیماریها، آن را به تعویق میاندازد. با نگاهی به کودکان اطراف خود درمییابیم که با افزایش دسترسی کودکان به اینترنت و شبکههای اجتماعی، تماشای فیلم و سریالهای نامناسب برای کودک و شنیدن موسیقی با محتوای مبتذل (عامل محیط) زمان بندی مربوط به بلوغ با تغییراتی مواجه شده و بسیاری از کودکان دچار بلوغ زودرس شدهاند.
بلوغ زودرس چه عواقبی را به دنبال دارد؟ یافتههای چند تحقیق نشان میدهد: «دخترهایی که زود بالغ میشوند محبوب نیستند، گوشه گیرند، اعتماد به نفس نداشته و مضطرب هستند. آنها به رفتارهای منحرف بیشتری میپردازند و عملکرد خوبی در مدرسه ندارند. در مقابل، همسالان آنها که دیر بالغ شدهاند، از لحاظ بدنی جذاب، سرزنده، و معاشرتی برداشت میشوند»
موزیک ویدیویی برای دختران دبیرستانی
موزیک ویدیوی اصلی با حضور چند دختر نوجوان با اونیفورم ایرانی و مدرسهای آغاز میشود و با همان دختران ادامه پیدا میکند. مشخص است که مخاطبان این موزیک ویدیو با محتوای جنسی و نامناسب، دختران نوجوان هستند و همانطور که در بالا اشاره شد ارزشگذاری تنها بر اساس خصوصیات جنسی و جسمی برای دختران نوجوان میتواند اثرات سوء روحی و روانی و حتی جسمی به دنبال داشته باشد. در این صورت عجیب نیست که نیمی از نوجوانان دختر خودشان را و ظاهر وصورتشان را دوست ندارند و به دنبال جراحیهای زیبایی هستند، چون طبق ارزشهای مادیای که در این گونه محصولات به وفور به آنها ارائه میشود، آنها جذاب و زیبا به نظر نمیرسند و چون ارزشگذارییها تنها بر این اساس صورت گرفته است، دختر و پسر نوجوان نیز خود را بی ارزش تلقی میکند.
مدارس و حضور دیجیها به بهانه جشن و شادی
چند وقتی است که به بهانهٔ شادسازی فضای مدارس و مهدکودکها به مناسبتهای مختلف از دیجیها و خوانندههایی دعوت میشود که در مدارس برنامه اجرا کنند. اغلب این افراد آهنگهای مبتذل زیرزمینی و غیرمجاز با محتوای نامتناسب برای کودکان را در جشنهای دانش آموزی مدارس اجرا میکنند و نظارتی هم روی این جشنها انجام نمیشود. شاید بد نباشد که بار دیگر به این مسئله نگاه نویی بیندازیم و از شما بپرسیم که آیا شنیدن کلمات اروتیک از زبان کودکتان شما را نگران نمیکند؟