ماهان شبکه ایرانیان

سخنان نویسندگان ایرانی در همایش ادبیات کودک در روسیه

همایش بین‌المللی «ادبیات برای کودکان و نوجوانان» با حضور نویسندگانی از ایران در شهر آستراخان روسیه برگزار شد.

سخنان نویسندگان ایرانی در همایش ادبیات کودک در روسیه

به گزارش ایسنا بر اساس خبر رسیده، همایش بین‌المللی «ادبیات برای کودکان و نوجوانان» 27 اردیبهشت با حضور نویسندگانی از کشورهای حاشیه دریای خزر، اوکراین و بلاروس، در شهر آستراخان روسیه آغاز به کار کرد. هیات اعزامی از ایران در این اجلاس متشکل از مهدی قزلی (مدیرعامل بنیاد شعر و ادبیات داستانی)، محمدرضا یوسفی و عزت‌الله الوندی بود.

مهدی قزلی در میزگرد «دوستی ادبیات؛ دوستی ملت‌ها» که با حضور نویسندگان میهمان در کتابخانه مرکزی شهر آستراخان برگزار شد، از جایگزینی طرح کتاب‌خوانی و داستان‌نویسی به جای تکالیف نوروزی در مدارس ابتدایی ایران گزارشی ارائه کرد. او همچنین با اشاره به استقبال کودکان و نوجوانان و خانواده هایشان از نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران گفت: رونق ادبیات کودک و نوجوان که از 40 سال پیش و با پیروزی انقلاب اسلامی در ایران رخ داد، امروز به ثمر نشسته و می‌توان با خوشحالی اعلام کرد که کودکان ایرانی با کتاب بسیار مانوس‌تر از گذشته هستند.

در حاشیه این نشست و پس از بازدید از بخش‌های مختلف کتابخانه مرکزی آستراخان و مخزن کتاب‌های قدیمی و فارسی، قزلی با اهدای کتاب‌های اعضای هیات ایرانی حاضر در این همایش به رئیس کتابخانه، اظهار امیدواری کرد که این کتاب‌ها و کتاب‌های فارسی موجود در کتابخانه، مورد استفاده فارسی‌زبانان و فارسی‌آموزان این استان قرار گیرد.

سرپرست هیات فرهنگی ایران گفت: ادبیات کارخانه رویاسازی است و رویاها سازنده آینده بشریت هستند. زندگی آینده انسان‌ها نیز با همین رویا شکل می‌گیرد.

مدیرعامل بنیاد شعر و ادبیات داستانی افزود: کودکان و نوجوانان نیز همچون ادبیات آینده‌سازان این جهانند و محصول تلاقی این دو ادبیات کودک و نوجوان است. پس می‌توانیم با اهمیت دادن به این مقوله مهم و بردن ادبیات داستانی کودک و نوجوان به مسیر درست، آینده‌ای روشن برای جهانِمان ترسیم کنیم.

بازدید از نمایشگاه کتاب و غرفه‌های ویژه آموزش و سرگرمی کودکان و نوجوانان، از دیگر برنامه‌های نخستین روز جشنواره ادبی نوجوانان و جوانان آستراخان روسیه بود. نویسندگان ایرانی تنها گروه غیرروسی‌زبان دعوت‌شده به این همایش بودند.

همچنین عزت‌الله الوندی در میزگرد «دوستی ادبیات؛ دوستی ملت‌ها» در بخشی از سخنانش با اشاره به الهام‌گیری‌اش از رفتار جانوران گفت: شاید خنده‌دار باشد که بخشی از زندگی روزمره‌ من در زمان‌های فراغت، در باغ وحش می‌گذرد یا پای برنامه‌های مستند حیات وحش، یا دقت به رفتار جانوران خانگی و حشرات. گاهی از آن‌ها عکس هم می‌گیرم. عاشق رفتار تنبل سه‌انگشتی هستم و روانی زندگی‌اش در آهستگی؛ یا هوشیاری معصومانه‌ میرکت‌ها و کنجکاوی بی‌دلیل زرافه‌ها. گاه مبهوت سرفه‌های شبانگاهی جغدهایی می‌شوم که هرگز ندیده‌ام و گاه غرق صدای گاو مانند وزغ‌هایی می‌شوم که قدشان به یک وجب هم نمی‌رسد. چهره‌ گورخرها برایم آشناست و خطوط بی‌مانند پیشانی‌شان. تفکر مارها و غوغای طوطیان برایم شگفت آوراست و حوصله‌ شیرها ومتانت ببرها و آرامش شترها تامل‌برانگیز . گاهی به تلاش مورچه‌های کارگر و اتحاد زنبورهای عسل خیره می‌شوم.

او با بیان این‌که ما آدم‌ها هوشمندیم، چون می‌توانیم قبیله باشیم و در جمع، اظهار کرد: ما می‌توانیم نقشه بکشیم و نیرنگ به کار ببندیم. می‌توانیم دروغ بگوییم و خیانت کنیم. می‌توانیم پشت صورتک‌هایی معصومانه خود واقعی‌مان را پنهان کنیم. می‌توانیم لشگرکشی کنیم و کینه بورزیم و در اندیشه‌ انتقام باشیم. می‌توانیم شعورمان را در مسیر تکامل خواسته‌هایمان بیندازیم. می‌توانیم طبیعت پیرامونمان را در یک چشم به هم زدن نابود کنیم. می‌توانیم روی زمین به جای دانه‌ گندم، مین بکاریم و از آسمان روی همنوعانمان بمب اتم بیندازیم. پس خوش به حال ما که این‌گونه زنده‌ایم و این‌گونه زندگی می‌کنیم و خوش به حال ما که آدم‌ایم! امروز در جهان خیلی از کودکان قربانی جنگ و خون‌ریزی نژادی‌اند. آنان قربانی رقابت تاجران سکس و خشونت‌اند. خیلی از ما طعم آوارگی را به فرزندانمان چشانده‌ایم و نمی‌دانیم سرانجام روزی در این آینه خود را خواهیم یافت. اما معنای آزادی و آزادی را نیاموخته‌ایم. به آنان نیاموخته‌ایم که همیشه بیشتر داشتن بهتر نیست. به آن‌ها نشان نداده‌ایم که با خرد زندگی بهتر می‌گذرد تا غریزه و همیشه گفت‌وگو بهتر از درگیری‌ است. نیاموخته‌ایم که لازمه‌ زندگی رفاه بیشتر نیست بلکه رسیدن به آرامش است. برای ما مبارزه با هم‌نوع فراتر از غریزه‌ است و گاه آن‌چنان لذت بخش، که تکه پاره شدن آدم‌های دیگر برایمان تفریحی کیف‌آور و جنون‌آمیز است. ما بدجنس نیستیم. این‌گونه آفریده شده‌ایم. اما چه شباهت‌هایی به جانوران داریم؟ می‌توانیم مهر بورزیم. می‌توانیم مهربان باشیم. می‌توانیم بالنده شویم و رقابت کنیم.

الوندی افزود: به عنوان یک نویسنده می‌خواهم از صلح بنویسم. می‌خواهم بگویم آموزگار من طبیعت مهربانی‌ است که خداوند بزرگ آفریده است. می‌خواهم از عشق بنویسم. نسل ما نسل جنگ‌های بی پایان است. می‌خواهم نسلی که برایشان می‌نویسم نسل صلح و مهر جاودان باشند. 
 

محمدرضا یوسفی نیز در میزگرد «دوستی ادبیات؛ دوستی ملت‌ها» درباره «ضرورت بازآفرینی در متون کهن» سخنرانی کرد. او در بخشی از سخنانش ضمن اشاره به ضرورت بازآفرینی در متون کهن، گفت: در جهان امروز، تا آنجا که من می‌دانم، سه کتابِ برگزیده در عرصه‌ بین‌المللی داریم، که در آن‌ها اسطوره‌های ملی چند سرزمین به ادبیات تبدیل شده است و ما امروز می‌توانیم آن آثار را با ضوابط ادبی بررسی کنیم، ضمن آنکه از منظر اسطوره‌شناسی و مردم‌شناسی و جامعه‌شناسی و روانشناسی و دیگر عرصه‌ها نیز می‌توان آثار را نقد و بررسی کرد.

یوسفی افزود: سه اثر فوق عبارت هستند از «ایلیاد و اودیسه» از شاعر و هنرمند یونانی، «انه‌اید» از هنرمند ایتالیایی و «شاهنامه» از حکیم فردوسی. اساس هر سه اثر مبتنی بر بازخوانی اسطوره‌های ملل خویش است در ساختاری هنری. بدون تردید آثارِ اسطورهای دیگر در سطح جهان به پدیده‌ای هنری تبدیل شده‌اند، اما این سه اثر از قدمت و ویژگی خاصی برخوردار هستند که موضوع این نوشته نیست و آنچه نویسنده را به چنین درکی رسانده، نقش این سه کتاب در تاریخ هر یک از اقوام و مللی است که مبنای بنیادین فرهنگ آن‌ها قرار گرفته و داستان‌های کتاب‌های مذکور اساسا از فرهنگ فولکلوریک آن‌ها شکل پذیرفته است. «ایلیاد و اودیسه»، گویای فرهنگ کهن مردم یونان است و امروز پیشینه‌ اغلب کشورهای اروپایی محسوب می‌شود و «انه‌اید» فرهنگ اسطورهای مردم ایتالیا را به دنبال «ایلیاد و اودیسه» مطرح می‌کند و «شاهنامه» اسطوره‌های ملی مردم فلات ایران را بازگو می‌کند و گاه از فلات ایران هم بیرون می‌رود. «شاهنامه» چون «ایلیاد و اودیسه» و «انه‌اید» نیست که یک داستان را حکایت کند، بلکه داستان‌های بسیار را روایت می‌کند. داستان‌هایی شامل آغاز شکل‌گیری جهان اسطورهای مردم فلات ایران، از نخستین انسان تا پایان آن، سپس تاریخ پهلوانان و شهریاران نیک و بد روزگار در جهان اسطورهای و پس از آن تاریخ مکتوب و واقعی است که روایت می‌شود و با حمله‌ اعراب به ایران پایان می‌یابد.

این نویسنده ادبیات کودک‌ونوجوان با بیان این‌که سنت شاهنامه‌نویسی در ایران بسیار کهن است، اظهار کرد:  به جرات می‌توان از یک سنت هزارساله سخن گفت، چون پیشینه‌ این آیین به قبل از فردوسی می‌رسد و لااقل گردآوری داستان‌های اسطوره‌ای در این سرزمین تا امپراتوری ساسانیان، بیش از 1400 سال پیش و با نام خداینامک‌ها می‌رسد. حال چرا من از شاهنامه سخن می‌گویم و چرا از بازآفرینی اسطوره‌ها در فرهنگ و ادبیات هر کشوری سخن به میان می‌آورم؟ بی‌گمان چنین سنتی در تاریخِ فرهنگ و ادبِ هر قوم و ملتی پیشینه‌ای دارد، از گردآوری و بازنویسی و بازنگری و بازآفرینی گرفته، تا خلق آثاری نو، که با الهام از آن آثار هویت می‌یابند.

او خود را نویسنده حرفه‌ای ادبیات کودک‌ونوجوان ایران دانست و از آرزوی 25 ساله‌اش برای بازآفرینی شاهنامه، با ساختار ادب معاصر و اساسا داستان، رمان برای نوجوانان و داستان کودک برای کودکان گفت و نکاتی را برای این‌که هر نویسنده‌ای، مخصوصا نویسنده‌ کودک و نوجوان برای بازگرداندن هر اثر فولکلوریک یا مکتوب و کهن نیازمند آن‌هاست است یادآور شد. 

نامزد جایزه بین‌المللی «هانس کریستین اندرسن» همچنین  در بخش دیگری از سخنانش گفت: سخن اصلی و نهایی من این است که اگر می‌خواهیم ادبیات فولکلوریک و متون کهن سرزمین‌مان جاودانه شوند، به حکم آثاری چون «شاهنامه» و «ایلیاد و ادیسه» و «انه‌اید» و غیره باید نخست آن‌ها به آثار ادبی و ادب روز تبدیل شوند، سپس اگر می‌خواهیم کودکان‌مان با این‌گونه آثار آشنا شوند، باید شیوه‌ بازآفرینی آن‌ها را به‌روز کرده، با گونه‌های مدرن داستان‌نویسی به گونه‌ای بازآفرینی کرد تا برای کودک و نوجوان امروز قابل دسترسی و درک باشد.

این نویسنده در پایان بیان کرد: نکته‌ای را هرگز نباید فراموش کرد و آن این است که به شکل کلی، اسطوره‌ها نه بر خلاف اندیشه‌ رایج، مربوط به عصر کودکی اندیشه‌ انسان هستند، بلکه آغازِ اندیشیدن انسان در عصر خاص خود هستند و ما باید آن عصر را به خوبی دریابیم و با دوران خود تطبیق داده، ضمن حفظ اصل روایت آغازین، به روایت‌های امروزی از آن‌ها نیز بپردازیم. هر چند به‌واقع سخت است، شاید غیرممکن است بتوان اثری چون شاهنامه خلق کرد، ولی می‌توان در حد توانِ امروز خود از آن بهره برد و شاهنامه‌ امروز را خلق کرد، کاری که من آرزوی انجام آن را داشتم و دارم، چون اسطوره‌های موجود در شاهنامه با اندیشه و نگاه و باورهای انسان عصرِ آغازینِ طلوعِ تفکر شکل گرفته، سپس در قرون و اعصار بازروایت و بازآفرینی و بازنگری شده‌اند. اگر با نگاه تبارشناسی به متون کهن خود و جهان بنگریم، که این خود رشته‌ای است، اما متوجه خواهیم شد که انسان در مقاطع گوناگونِ زندگی خود به اشکال متفاوت داستان‌ها را بازآفرینی کرده و این پدیده هنوز که هنوز است، چون رودی جاری است و جاری خواهد بود.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان