روزنامه هفت صبح: دنیا در حال تغییر است؛ هرچه جلوتر میرویم گسترش اینترنت و تقویت حضور در فضای مجازی بسیاری از معادلات را تغییر میدهد. قبل اینکه خیلی دیر شود باید دنبال راه چاره باشیم.
در کشورهای بزرگی مثل آمریکا بسیاری از فروشگاهها مانند مکانی متروک در شهر چرنوبیل شدهاند و سالهاست کسی در آنها رفتوآمد نمیکند. این موج اکنون کشورهای توسعهیافته ماندد هند و کشورهای آمریکای جنوبی را در برگرفته است و هر فروشگاهی را که آماده نباشد و خود را به سلاحهای مدرن و دیجیتالی مجهز نکند، قورت میدهد. تقریبا میتوان با جرات گفت، عامل اصلی این اتفاق ظهور فروشگاههایی مثل آمازون بودند که بیدردسر و با هزینهای کمتر محصولی را در اختیار مردم میگذارند و میگویند تا چند روز پس از تحویل حاضر هستند آن را پس بگیرند. درحالی که بسیاری از فروشگاهها در چنین رقابت سخت و تنگاتنگی مثل یک قربانی به ته گرداب فرو میروند، دسته دیگری از فروشگاهها تصمیم گرفتند بازنده نباشند.
در ایران هم شاهد اتفاقاتی مشابه هستیم. تبلیغات گسترده فروشگاههای آنلاین، ظهور فروشگاههای همیشه تخفیف و مالها تهدیدی بزرگ برای بقای بقالیهای داخل کوچه هستند. در این مطلب به سراغ آمارها رفتهایم تا ببینیم در آیندهای نه چندان دور کدام کسبوکارها در ایران همچنان شانس زندهماندن خواهند داشت و کدامیک همین حالا شکست خورده محسوب میشوند. شما که دلتان نمیخواهد با توجه به شرایط اقتصادی موجود از پیشبازنده باشید؟
وضعیت کسبوکار از سال 2007 به این طرف متفاوت پیش رفته است. بعضیهایشان به اوج رسیدهاند و بعضیهای دیگر به خاک سیاه نشستهاند. بیایید ابتدا به سراغ نیمه پر لیوان برویم. یعنی مغازههایی که توانستهاند خود را با شرایط وفق بدهند و رشد قابل توجهی داشته باشند. اولین کسبوکاری که رشد کرده است، فروشگاههای یکدلاری هستند. موج جدید این فروشگاهها در ایران هنوز رواج پیدا نکردهاند، ولی قبلا آنها را با عنوان فروشگاههای هزارتومانی میشناختیم. فلسفه وجودی چنین فروشگاههایی ساده است؛ یک واحد نسبتا رایج و کوچک در کشور را به عنوان قیمت تمامی محصولات درنظر میگیرند و همه چیز را به همین قیمت واحد یک دلاری یا 10 هزار تومان میفروشند.
شاید فکر کنید با این پول چیزهای زیادی نمیتوان خرید، اما کافی است وارد یکی از این فروشگاهها شوید تا با دنیایی از چیزهایی که حتی به آنها فکر نمیکردهاید، روبهرو شوید. از دیگر کسبوکارهایی که به سرعت در حال رشد هستند، میتوان به «فروشگاههای همهچیزفروشی در پمپبنزین» اشاره کرد. این فروشگاهها تقریبا کار بقالیهای خودمان را میکنند. معمولا هم در کنار پمپبنزینها تاسیس میشوند و در کنار محصولات معمول، چیزهایی مثل دارو، نوشیدنی، غذاهای آماده، میوه، و ... عرضه میکنند. همچنین این فروشگاهها دستشویی دارند و استندی برای روزنامه و مجلات. رتبه سوم مال داروخانهها است که با توجه به تخصصیبودن کار و البته فرآیند نسخهگیری و ... رشد خوبی را تجربه کردهاند.
رتبههای بعدی به فروشگاههای همیشهتخفیف تعلق دارد که امروزه در همه شهرهای بزرگ ایران در حال رشد هستند. بعد از آن نیز سوپرمارکتها قرار دارند و بعد فروشگاههای مخصوص حیوانات خانگی. این فروشگاهها نیز در تهران و تعدادی از شهرهای بزرگ در حال فراگیرشدن هستند. اگرچه با انتشار خبر توقف واردات غذای سگ و گربه ممکن است پتشاپها در معرض تهدید قرار گرفته باشند، اما بالاخره سگ و گربهها هنوز وجود دارند و مشتری حتما پیدا میشود. در رتبههای بعدی به ترتیب فروشگاه لوازم خودرو و فروشگاههای فروش ابزارآلات قرار گرفتهاند. در انتهای لیست نیز با رشد خیلی کم فروشگاههای لوازم ورزشی و عمدهفروشیها روبهرو میشویم.
چه کسبوکارهایی ضرر کردهاند؟
در میان انواع فروشگاههای فیزیکی، بیشترین ضرر متوجه فروشگاههای لوازم الکترونیکی بوده است. این لوازم همانطور که در ایران هم مشخص است، یکی از بهترین بازارهای ممکن را برای فروش اینترنتی فراهم میکنند. اگر در کار خریدوفروش این کالاها هستید، حواستان بسیار جمع باشد و آماده باشید که به سراغ کسبوکار دیگری بروید. اگر روند رشد فروشگاههای ایرانی را دنبال کرده باشید، متوجه میشوید که چه حوزهای در مقام دوم قرار گرفته است. همانطور که احتمالا حدس زدهاید، پوشاک در مقام دوم است. حوزهای که با توجه به شرایط خرید اینترنتی و پسدادن محصول به یکی از مهمترین اتفاقهای فروش اینترنتی تبدیل شده است. در مقام سوم نیز کتابفروشیها قرار گرفتهاند. این حوزه البته بیشتر بازی را به شبکههایاجتماعی باخته است تا فروش اینترنتی.
هرچند کتابهای الکترونیکی نیز ضربه محکمی به فروشگاههای کتاب زدهاند. در مقام چهارم بقالیهایی قرار گرفتهاند که بیشتر کالایی روزمره و فسادپذیر را به فروش میرسانند و معمولا مغازههای کوچکی دراختیار دارند. این حوزه نیز هرچند از اینترنت ضربه خورده، ولی بیشترین تاثیر را از فروشگاههای زنجیرهای و همیشهتخفیف گرفته است. بعد از این فروشگاهها نوبت به مالها یا همان مراکز خرید بزرگ رسیده است. این مراکز خرید بعد از تهران حالا در سایر شهرهای کشور یکییکی پا میگیرند. در مقام ششم شاهد حضور فروشگاههای خردهفروشی اکسسوریهای خانگی، تختخواب و ... هستیم. در این میان لوازمتحریریها یا به قول خارجیها، فروشگاه لوازم اداری نیز بینصیب نمانده و زیر چرخهای فضای اینترنت در حال خرد شدن است.
در میان همه این فروشگاهها، رتبه آخر با کمترین ضرر ممکن به فروشگاههای اسباببازی رسیده است. به نظر میرسد این فروشگاهها هرچند کمی کمتر از قبل شدهاند، ولی همچنان مشتریان پروپاقرص خود را داشته و زورشان به فروشگاههای اینترنتی میرسد.
دلایل از رونقافتادن فروشگاههای فیزیکی
برای اینکه همهچیز را گردن دیجیتالیشدن نیندازیم، نگاهی به سایر دلایل مشتریان برای استفادهنکردن از فروشگاههای فیزیکی میاندازیم. برای اینکه کاملا موضوع را درک کنید، به سراغ بقالیها رفتیم تا ببینیم چه چیزی باعث شده این فروشگاهها تا این حد ضرر کنند. اولین دلیل مردم برای خریدنکردن از این فروشگاهها ناخنخشکی فروشندههاست. همانهایی که حاضر نیستند به هیچ وجه بیخیال سود خود شوند و معمولا اعداد و ارقام را به نفع خودشان رو به بالا گرد میکنند. مردم اعتقاد دارند خرید محصول از بقالیها بهصرفه نیست و درجایی مثل فروشگاههای همیشهتخفیف یا آنلاین شرایط بهتری برایشان وجود دارد.
عامل بعدی که 23 درصد رای دارد، «نبود تنوع کافی محصولات» است. کیفیت پایین محصولات عرضهشده با سهم 21 درصد دیگر عامل بیمیلی مردم نسبت به خرید از فروشگاههای فیزیکی است. کیفیت کم محصول را در بخشی دیگر از نظرات مردم هم میشود دید؛ حدود 17 درصد مردم گفتهاند که مواد غذایی عرضهشده در بقالیها مزه خوبی ندارد. دو عامل نداشتن مزه خوب و کیفیت پایین نشان میدهد بقالیها هم متوجه استقبال سرد مردم شدهاند و سعی کردهاند با فروختن اجناس ارزان مشتری بیشتری جذب کنند و با بزرگان رقابت کنند.
راستی بد نیست بدانید که حدود 15 درصد مردم گفتهاند که مواد غذایی یا فاسد شدهاند یا آنگونه که باید تازه نیستند. این نیز بیشتر به سیستم مدیریت، چرخه فروش و تامین برمیگردد که در فروشگاههای بزرگ حسابی رعایت شده و در فروشگاههای کوچک کسی خیلی به آن توجه نمیکند.
کدام کسبوکارها را میتوان نجات داد
در میان این آخرالزمان بسیاری از کسبوکارها خود را زودتر از جمعوجور کرده و به عرصه دیجیتالیشدن و تکنولوژیهای جدید پناه بردهاند. در این میان لوازم آرایشی بیشتر از بقیه فعال بوده و بازار آن در عرصه دیجیتال حدود 31 درصد رشد داشته است. بعد از آن لوازم مراقبت از حیوانات خانگی با 28 درصد رشد قرار گرفته و در مقام سوم لوازم بهداشتی با 14 درصد رشد ایستاده است. اگر به مقام چهارم یعنی لوازم شخصی نگاهی بیندازیم، متوجه میشویم بیشترین مشتری این کسبوکارهای دیجیتالی خانمها هستند و بازار دیجیتال کمتر روی مردان میچرخد. در این میان شاهد ورود بسیاری از تولیدکنندگان مواد غذایی اولیه مثل نان، گوشت، میوه و سبزیجات، لبنیات و ... به این عرصه هستیم. البته رشد آنها فعلا بسیار کم بوده و در حد یکدرصد رشد داشتهاند.
بهترین راه برای هماهنگشدن با شرایط جدید چیست؟
برای اولینبار در تاریخ تعداد کسانی که خارج از خانه غذا میخورند، از کسانی که داخل خانه غذا میخورند بیشتر شده است. البته هنوز نسبت این دو طیف 51 به 49 درصد است و خیلی اختلاف عجیبی را شاهد نیستیم. ولی این شرایط یک سوال مهم ایجاد میکند که شاید برای بسیاری از شما پیش بیاید. به کدام سمت برویم؟ دیجیتالی شویم یا همچنان برای حفظ مشتریان قدیمی تلاش کنیم؟
وارد حوزه رستوران و فستفود میشویم تا کمی بهتر مسأله را باز کرده و پاسخ شما را بدهیم. از میان تمام کسانی که به سراغ خرید غذا و یا مواد اولیه آن میروند، حدود 37 درصد خریدار مواد اولیه هستند و با چرخ داخل فروشگاه شده و خود آشپزی میکنند. حدود 31 درصد بیشتر \ول خود را صرف رستوران کرده و حدود 9 درصد به صورت آنلاین غذا سفارش میدهند. 23 درصد هم از تمام روشها استفاده میکنند و تمرکز خاصی ندارند. نکته قابل توجه این است که هرچند خریداران دیجیتالی غذا 9 درصد هستند، ولی 17 درصد سهم گردش مالی این بازار را به خود اختصاص دادهاند. یعنی مشتری کمتر، ولی سود بیشتر. اینجا همانجایی است که باید بهدنبال تعادل بگردید.
به عنوان مثال ما باید برای هرجایی، از اداره گرفته تا خانه، غذا را به صورت فیزیکی و آنلاین اراءه کنید. بهعلاوه تنوع غذایی بالایی داشته باشید و در کنار اینها از مواد غذایی تازه و قیمت مناسب و نوآوری هم بهره ببرید. این چند بخش را برای خود ترسیم کنید و جایی در وسط آن درنظر بگیرید تا تبدیل شوید به کسبوکاری که در این دوره آخرالزمان خود را مجهز کرده است.