اینجا هیچ درختی وجود ندارد جز چند تکه چوب که بر هم سوار شده، اما خرسهای قهوهای بیاعتنا به این تکههای چوب هر کدام در گوشهای با موهای گره خورده لم دادهاند. یکی ازخرسها با بیحالی تنش را به نردههای انتهای قفس میچسباند تا شاخهی درخت بیرون قفس را بگیرد، فعال حیات وحشی که همراهش هستم با صدایی مملو از ناراحتی میگوید این حیوان عطش آن درخت و بالا رفتن از آن را دارد، برای همین دست دراز میکند تا آن را بگیرد.
به گزارش به نقل از انصاف نیوز: هفتههای گذشته فیلمی از حرکت دورانی حیوانات در بعضی از باغ وحشهای کشور منتشر شد که نشان از یک بیماری روانی در آنها بود، به همین دلیل خبرنگار انصاف نیوز همرا با فلور خواجویی فعال حیات وحش به باغ وحش پارک ارم رفتند تا وضعیت حیوانات و شرایط نگهداری آنها را بررسی کنند و همچنین با علی کشمیری فعال محیط زیست به گفتو گو پرداخت که در ادامه میخوانید.
حیوانات باغ وحش دیگر وحشی نیستند
صبح یک روز بهاری است، اما اغلب حیوانات ساکت و آرام در گوشهای از قفس لم دادهاند، با وجود آنکه جلوی قفس میمونها، بازدید کنندگان در حال حرف زدن و حرکات نمایشی هستند اما این حیوانات بیتفاوت در گوشهای کز کردهاند و فقط به آمد و رفت مردم نگاه میکنند، حتی در زمان حضور ما یک بار هم از وسایل بازی قفس استفاده نکردند. فعال حیات وحش به موهای به هم چسبیده و پشت زخم چند میمون اشاره میکند و میگوید: «میمونها در زیستگاه خودشان آنقدر تمیز هستند که گاهی موهایشان برق می زند اما حالا…
ضمن آنکه میمونها فوق العاده اجتماعی هستند اما حالا واکنش خاصی به مراجعه کنندگان نشان نمیدهند.»
کمی جلوتر قفس بزهای کوهی را میبینیم، حیواناتی که صخره نوردهای خوبی هستند اما در قفسشان تنها یک زمین خاکی با تکه سنگ کوتاهی دیده میشود. خواجوی تاکید میکند که قفس برای این بزها بسیار کوچک است زیرا با یک جهش خود از این سر قفس به ته آن میرسند و اشاره میکند روی زمین هیچ گیاهی وجود ندارد و سراسر خاک است.
به قفس کانگوروها میرسیم، موجوداتی که 54 کیلومتر در ساعت حرکت میکنند اما قفسی که برای آنها تعبیه شده این نیاز آنها را برطرف نمیکند. خواجویی میگوید حتی بچه کانگوروها هم با دو پرش به انتهای قفس میرسند.
در میان راه گوزنهای زرد ایرانی را میبینیم، گوزنهایی که در حال انقراض هستند و به تازگی در این باغ وحش تولهای به دنیا آمده، ولی حتی از فاصلهی دور هم مشخص است که بعضی از این حیوانات درگیر یک بیماری پوستی هستند، فعال حیات وحش به توله گوزنی که در حال بازی است اشاره میکند و میگوید: «در اثر سیل اخیر سایت تکثیر و پرورش گوزن زرد ایرانی در خوزستان نابود شد و اداره کل محیط زیست آنجا اصلا نمیداند چند گوزن آنجا بوده که حالا بخواهد آمار دهد، اما حدودا دویست گوزن وجود داشته که حالا نابود شدند. از گوزن زرد ایرانی اینها دو تا توله گرفتند که تولهی نر اصلا به درد باغ وحشها نمیخورد.»
حتی شترهای دو کوهانه هم پوست تنشان همچون گوزنهای زرد ایرانی بنظر دچار بیماری پوستی است و تکههایی از گوشت قرمز تنشان نمایان است.
از کنار قفس کوچکی میگذریم که روی تابلو اعلانات نوشته «ببر سیبری» در این فقس دو ببر زندگی میکنند، یکی زیر سایه با بدنی لاغر لم داده و دیگری که سفید رنگ است و مدام دور تا دور قفس را چرخ میزند، خواجویی میگوید: «رنگ سفید این حیوان به دلیل جفتگیری با خانوادهی خود است و نگهداری آن در باغ وحش به دلیل مشکلات ژنتیکی که دارند ممنوع است، ضمن اینکه قفس برای این حیوانات انقدر کوچک است که دچار بیماری روانی شدند، مثل همین حیوان که در این یک دقیقه چندین بار در قفس دور زد.»
بعد از آن وارد تونلی میشویم که مخصوص نگه داشتن خزندگان است، تونلی که هیچ راه نفوذ برای تابش نور خورشید در آن نیست و این موضوع باعث شده تا سوسمار خاردم بین النهرینی که زیستگاهاش مناطق گرم و خشک است، رنگ خود را از دست بدهد.
این فعال حیات وحش بعد از بازدید از شرایط حیوانات باغ وحش میگوید: «حیوانات در باغ وحشهای دیگر دنیا از پشت شیشه واکنش نشان میدهند و غرش میکنند ولی امروز ببر در یک متری ما بود و بی تفاوت از کنار ما عبور کرد.»
علی کشمیری: نظارت سازمان محیط زیست کجاست؟
علی کشمیری در مورد شرایط نگهداری حیوانات در باغ وحشهای کشور به خبرنگار انصاف نیوز گفت: «تنها مرجع حاکمیتی که روی باغ وحشها، باغ پرندگان، مراکز نگهداری و تمام مواردی از این دست نظارت دارد، سازمان محیط زیست است. در سایتشان که وارد شوید 53 ردیف مراکز مجاز نگهداری و باغ وحشها را آوردهاند که بعضی از مراکز در بخشهای مختلف ایران در آن لیست وجود ندارد.
وقتی به سازمان محیط زیست میگویم این 53 ردیف تخلف دارند و یا به خوبی اداره نمیشوند میگویند شکایتی به ما نرسیده است و باید شکایتی به ما برسد تا آن را پیگیری کنیم در حالی که طبق دستورالعمل خودشان، موظف هستند هر ماه کارشناسان حیاط وحش در ادارات کل تمام شهرها به صورت سر زده و کاملا تصادفی به مراکز سر بزنند.
اما این مسایل را چرا نمیبینند، موضوعی است که باید به آن جواب دهند؛ معاون سازمان چندی پیش عنوان کرد که گزارش تخلفی به ما نرسیده و چیزی ثبت نکردیم ولی زمانی که به آنها اطلاع میدهیم مثل باغ وحش مشهد که اعلام کردیم در طول یک سال هشت قلاده ببر تلف شدند ابتدا گفتند این یک دروغ است و کذب است و بعد گفتند به قصد تشویش اذهان عمومی شما این کار را کردید تا اینکه ما پوست این حیوانات و جمجمهی ببر را رسانهای کردیم و این اتفاق منجر به این شد که یک ماه باغ وحش را تعطیل کردند.
سوال من اینجاست که نظارت خودشان در این زمان کجا بوده؟ سازمان محیط زیست یک دستورالعملی در سایت دارد در مورد ایجاد و نگهداری باغ وحشها و مراکز نگهداری حیوانات؛ در ماده 12 ام این دستورالعمل آمده که محل نگهداری حیوانات باید به گونهای باشد که حداقل یک متر بین انسان و حیوان فاصله باشد تا نه حیوانات به انسان آسیب بزنند و نه انسان به حیوانات، حال این حایل نرده، شیشه و هر چیز دیگر میتواند باشد. اما در باغ وحش صفادشت کرج مارهای عظیم الجثه را به گردن مردم میاندازند تا مردم با آنها عکس بگیرند و عملا با این کار مردم را جذب میکنند. این یک تخلف آشکار است و امکان انتقال بیماری حیوان به انسان و انسان به حیوان بسیار وجود دارد، حتی حیواناتی که بومی نیستند ممکن است بیماریهایشان شناخته شده نباشد ولی دامپزشکی هیچ دخالتی نمیکند تا جلوی آن را بگیرد. باغ وحش یک بنگاه اقتصادی است و به دنبال منافع خود هستند و وقتی نظارت نباشد به هرکاری تن میدهند.
در کانادا شهری به نام سن ادوارد هست و باغ وحشی به همین نام وجود دارد که در هفتهی گذشته دو قلاده ببر آن تلف شدند و بعد باغ وحش را تعطیل کردند و تمام حیوانات آن توقیف شدهاند و مالک را دستگیر کردهاند، اگر در دادگاه نتواند از خود دفاع کند پنچ سال باید به حبس برود.»
کشمیری ادامه دا: «من نمیتوانم قبول کنم باغ وحشهای ما عضو اتحادیهها باشند، اگر باشند فقط برای پوشش دادن به عملکرد باغ وحشها است. وزارت بهداشت به صورت شفاف آمار تلفات باغ وحشها را تک به تک اعلام کند، آن زمان مشخص میشود که چه خبر است. این همان موضوع همیشگی است که جای حیوان در قفس نیست، سازمان محیط زیست فضایی برای نگهداشتن حیوانات تعریف کرده اما در مقابل فضای باغ وحشها نسبت به آن تعریف بسیار کوچک است.
بعضی حیوانات زندگی اجتماعی دارند و زندگیشان در اجتماع معنی پیدا میکند، خانم «جیبگودال» در مورد شامپانزهها پژوهشی کردند و چهل سال در جنگلهای تانزانیا زندگی کردند و از نزدیک زندگی شامپانزها را رصد کردند که کتاب «در سایه انسان» هم نوشتند که تمام سرگذشت ایشان در این چهل سال را توضیح میدهد. در این کتاب نوشته شده شامپانزه حیوانی است که به صورت اجتماعی زندگی میکند و تنها حیوانی است که برای حمله و دفاع از ابزار استفاده میکند، حتی حیوانی است که برای خود رخت خواب درست میکند و شب بعد آن را عوض میکند. کدام یک از باغ وحشها این فضا را در اختیارشان قرار میدهد؟»
این فعال محیط زیست از بیماری پلنگی توضیح داد که در باغ وحش مشهد زندگی میکند و ادامه داد: «دوربینهای مداربسته را ما پایش کردیم و متوجه شدیم حیوانی مثل ارس که در باغ وحش مشهد است چیزی حدود 400 تا 700 بار به صورت متوالی این کار را انجام میدهد، این نشان سرخوشی حیوان نیست. در 18 ساعت گذشته سه بار این پلنگ تشنج کرده است، مالک این حیوان باغ وحش نیست چون توله که بوده قاچاقچیهای حیات وحش از مادر او را جدا میکنند و این افراد دستگیر میشوند و پلنگ را هم میگیرند و حالا چون کنار مادر بزرگ نشده نمیتواند به طبیعت برگردد و به ناچار به باغ وحش میرود و بعد از مدتی دچار تشنج میشود؛ ولی سه سال درمان نمیشود، بدنش کرم میاندازد که ما مجبور میشویم یک کمپین به نام «ارس را نجات دهید» راه بیندازیم.
لای ناخنهای حیوان را که نگاه میکردید کرم بود، این نهایت درماندگی یک حیوان است که به غرور شهرت دارد و به او فاتح صخرهها میگویند، حال سوال این است که این سه سال سازمان محیط زیست کجا بوده است؟ حتی وقتی باغ وحش داران باهم اتحادیه تشکیل دهند این اتحادیه برای رد و بدل کردن حیوانات است و نه آنکه برای پایبندی حقوق حیوانات باشد.»