ماهان شبکه ایرانیان

تلاش برای حذف خشونت پنهان از مدارس

خشونت در مدارس بیشتر به تنبیه بدنی شناخته شده در حالی که ابعاد دیگر آن‌که در روح و روان دانش‌آموزان نهادینه می‌شود کمتر مورد توجه قرار گرفته است حال آنکه برچسب‌زدن‌ها، مقایسه کردن، تقسیم‌بندی دانش‌آموزان به باهوش و تنبل و بسیاری موارد مشابه هم مصداق خشونت علیه کودکان به شمار می‌رود اما در چرخه آموزش شاهد آن ...

تلاش برای حذف خشونت پنهان از مدارس

خشونت در مدارس بیشتر به تنبیه بدنی شناخته شده در حالی که ابعاد دیگر آن‌که در روح و روان دانش‌آموزان نهادینه می‌شود کمتر مورد توجه قرار گرفته است حال آنکه برچسب‌زدن‌ها، مقایسه کردن، تقسیم‌بندی دانش‌آموزان به باهوش و تنبل و بسیاری موارد مشابه هم مصداق خشونت علیه کودکان به شمار می‌رود اما در چرخه آموزش شاهد آن هستیم که از خشونت‌های غیرکلامی به عنوان مشوق استفاده شده و تصور معلمان و خانواده‌های دانش‌آموزان بر آن است که مقایسه توانایی دو کودک با ایجاد حس رقابت می‌تواند باعث تلاش بیشتر شود در حالی که روانشناسان معتقدند این موضوع جز آسیب روحی و روانی که نمود بیرونی آن در بزرگسالی مشخص می‌شود، چیز بیشتری به همراه ندارد.

به گزارش به نقل از روزنامه تعادل ،با این وجود اگرچه در سال‌های اخیر تنبیه بدنی دانش‌آموزان و آسیب‌های جسمی به آنها خبرساز شد اما آموزش و پرورش بدون داشتن یک برنامه پیشگیرانه برای این قبیل خشونت‌ها، به سراغ حل معضل خشونت‌های غیرکلامی یا پنهان رفته و قرار است از سال تحصیلی جدید‌، طرح «خشونت‌زدایی در مدارس ابتدایی» اجرایی شود.

طرحی که جامعه هدف آن مسوولان مدارس و خانواده‌های دانش‌آموزان هستند اما معلوم نیست بدون توجه به تفاوت انواع خشونت در مناطق مختلف کشور، قرار است این طرح کلی چگونه اجرا شده و به هدف برسد.

اگرچه سابقه خشونت در مدارس طولانی است اما تدوین طرح خشونت‌زدایی در مدارس از اسفند سال گذشته مطرح شد. طرحی که بیش از خشونت‌های غیرکلامی یا همان تنبیه بدنی به خشونت‌های کلامی یا پنهان توجه دارد.

ابعاد خشونت پنهان مشخص نیست

رضوان حکیم زاده، معاون آموزش ابتدایی وزارت آموزش و پرورش، روز گذشته درباره این طرح به «تعادل» گفت: این طرح، طرح خشونت‌زدایی همه‌جانبه است و معلمان، مدیران و والدین جزو گروه‌هایی هستند که باید آموزش‌های لازم را دریافت کنند.لازم است خانواده‌های ما با نشانه‌های پنهان خشونت که ممکن است از سوی خودشان یا دیگران علیه کودکان اعمال شود، آشنا شوند. اولیاء و مدیران مدارس هم باید آموزش‌های لازم را در این باره دریافت کنند به همین دلیل قصد داریم از تعریف محدودی که از خشونت وجود دارد و معمولا به خشونت فیزیکی محدود می‌شود فراتر برویم.

او افزود: تاکید ما در این برنامه، توانمندسازی و آگاهی‌دهی در برابر کنترل و اصلاح رفتارهای نادرست و انواع خشونت غیرفیزیکی چون سرزش کردن، تخریب کردن‌، برچسب زدن، مقایسه کردن و ناامید کردن دانش‌آموزان است که آثار نامناسب روحی و روانی آن بیشتر از خشونت فیزیکی است. قصد داریم توجه بیشتری روی سالم‌سازی و استاندارد‌سازی این محیط که به نحوه تعامل بزرگ‌ترها با کودکان و کودکان با یکدیگر برمی‌گردد، اختصاص دهیم.

حکیم‌زاده درباره اهمیت توجه به خشونت غیرکلامی بیان کرد: تفاوتی که میان خشونت فیزیکی و غیرفیزیکی وجود دارد، در این است که حد و مرز خشونت فیزیکی معلوم است. همه افراد می‌دانند اگر یک دانش‌آموزان تنبیه بدنی شود یعنی مورد خشونت قرار گرفته است اما ابعاد خشونت کلامی ناشناخته است و معمولا مسوولان مدرسه و خانواده‌ها بدون آگاهی از آن استفاده می‌کنند.

برای مثال زمانی که مسوولان مدرسه شکایت یک کودک را به خانواده او می‌کند در حال فعال کردن چرخه خشونت علیه این کودک است حال آنکه این رفتار در سیستم آموزش متداول تلقی می‌شود. در خاطرات همه ما از مدرسه از این قبیل موضوعات وجود دارد که چون خشونت بوده و به روان ما آسیب زده هنوز هم در ذهن‌مان مانده است اما همین رویه هنوز هم با کودکان بی‌دفاع انجام می‌شود.

معاون آموزش ابتدایی وزارت آموزش و پرورش گفت: جامعه هدف این طرح همانطور که قبلا مطرح شد دانش‌آموزان نیستند بلکه والدین و مسوولان مدارس هستند که باید بدانند کدام رفتارشان مصداق خشونت غیرکلامی علیه کودک است. این طرح قرار است از طریق انجمن‌های اولیا و مربیان ارایه شود و پیش بینی ما این است که استقبال والدین از طرح مناسب باشد.

با وجود اینکه خشونت در مناطق مختلف، نمود بیرونی متفاوتی دارد اما این موضوع در طرح خشونت‌زدایی از مدارس نادیده گرفته شده است. حکیم‌زاده درباره این موضوع گفت: در این طرح به تفاوت انواع خشونت در مناطق جغرافیایی مختلف پرداخته نشده است چرا که در هیچ کشوری هم ما مشاهده نکردیم که چنین دسته‌بندی وجود داشته باشد.

البته دلیل آن این است که تمرکز طرح بر خشونت غیرکلامی بوده و قرار است ابعاد آن معلوم شود. به دنبال آن هر مدرسه‌ای هم با توجه به سیاست مدرسه محوری آموزش و پرورش می‌تواند از طرح بر اساس نیاز خود استفاده کند.

از طرف دیگر تاکید این طرح بر مقطع ابتدایی هم به دلیل آن است که در سند تحول بنیادین آموزش و پرورش بر مقطع ابتدایی تاکید شده چرا که اگر یک کودک درست تربیت شود و حقوق خود را بشناسد در مقاطع بالاتر کمتر مورد خشونت قرار می‌گیرد.

طرح‌های بدون پژوهش با تاثیر مقطعی

اظهارات حکیم‌زاده در حالی است که روانشناسان معتقدند چون در طرح‌های آموزش و پرورش بروز خشونت بدون انجام پژوهش و ریشه یابی مدنظر قرار می‌گیرد، بنابراین این طرح‌ها تاثیر اساسی ندارد و تنها به صورت مقطعی می‌تواند موثر باشد.

زهره هاشمی، روانشناس و کارشناس آموزش درباره این موضوع گفت: رواج خشونت‌های کلامی در سطح جامعه‌‎ ‎ولایه‌های آن و ریختن قبح این موضوع در خارج از چارچوب قوانین و مقررات آموزشی، تاثیر زیادی در شیوع این موضوع در مدارس دارد، معضلی که متأسفانه جامعه ما گرفتار آن شده است به نحوی که گاهی حتی خواست‌های معقول و معمول‌مان را با کلام خشن طلب می‌کنیم.

او افزود: در مورد خشونت در مدارس هم باید توجه داشت که بسیاری از رفتارهای بچه‌ها در خارج از محیط مدرسه و در خانواده شکل می‌گیرد و بخشی از آن هم تحت تاثیر محیط پیرامونی مدرسه و بر‌اثر تعامل با همسالان و رسانه‌های اجتماعی پدید می‌آید، اما متأسفانه به دلیل آنکه انجام پژوهش‌های طولی خیلی مورد توجه نیست، علل بسیاری از آسیب‌های اجتماعی از جمله رفتارهای خشونت‌آمیز در مدارس، به صورت ریشه‌ای موردبررسی قرار نمی‌گیرد و به همین دلیل به‌راحتی نمی‌توانیم بگوییم سهم کدام عامل در ابراز خشونت بیشتر یا کمتر است.

پژوهش‌های طولی به این معنی است که آزمودنی را در یک دوره زمانی طولانی، به عنوان نمونه از کودکی تا جوانی فرد بررسی می‌شود تا عواملی را که باعث بروز آسیب شده است شناسایی کنند. ‌ هاشمی بیان کرد: خشونت در همه موارد هم ناشی از تربیت در خانواده مدرسه نیست بنابراین مدارس باید تفاوت انواع خشونت را بدانند تا این مشکل اصولی حل شود، یکی دیگر از راه کارهای مقابله با خشونت، توجه به مشکلات شخصیتی در دوران کودکی است.

کما اینکه در خانواده‌ها می‌بینیم بسیاری از نکات منفی رفتارهای بچه‌ها به دلیل شیرین زبان بودن بچه‌ها دیده نمی‌شود، اما در دوران نوجوانی که دوران بحرانی است این نکات منفی که قبلاً دیده نشده است، هر چه بیشتر مورد توجه قرار می‌گیرد، رفتارهایی که به اصطلاح به ذوق والدین می‌خورد و حتی گاهی به همین دلیل دست از حمایت کودکانشان بر می‌دارند.

مثلا ما می‌گوییم بچه مثل پدرش خیلی زود عصبانی می‌شود به این ترتیب این رفتار ناپسند را عادی تلقی می‌کنیم. در حالی که همین مساله باعث بروز مشکلات جدی‌تری در نوجوانی و جوانی می‌شود و به صورت استرس، اضطراب یا خشونت بروز می‌کند.

متوجه نیستیم که جرقه رفتارهای منفی را در کودکی فرد دیده‌ایم و بی‌توجه از کنار آن عبور کرده‌ایم و الان هم به جای سردرگمی یا موضع‌گیری نسبت به نوجوان باید به او کمک کنیم‎.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان