«پاواروتی» را میتوان ادای احترام شایستهای برای این خواننده سرشناس تنور ایتالیایی، که باعث مطرح شدن بیشتر اپرای ایتالیایی در نیمه قرن بیستم شد، دانست.
ران هاوارد با زیر و رو کردن تمام آرشیوهای موجود و مصاحبه با عده زیادی از دوستان، خانواده و همکاران این خواننده، موفق شده است بار دیگر مستندی زیبا در مورد یک اسطوره موسیقی (پس از مستندهای «ساخته آمریکا» و «بیتلز: هشت روز هفته») بسازد.
همچنین بخوانید:
مصاحبه ورایتی با ورنر هرتسوک در جشنواره فیلم کن
ویژگیهای دوستداشتنی این خواننده با نتهای سی بسیار بالایش، باعث میشود مشکلات شخصی و حرفهای او در سالهای آخر عمرش، کمتر دیده شود. زندگی حرفهای موفق او باعث به وجود آمدن فرصتهای درخشان زیادی برای او شده بود.
نمیتوان عاشق و یا علاقهمند کارهای فوقالعاده پاواروتی نبود. او با شخصیت گیرا، جالب و صمیمیت ایتالیایی خود و البته صدای فوقالعادهاش، صحنه اپرا را از آن خود کرد.
او موزیسین کلاسیک نادری بود که مرزهای این حرفه را با قوانین خاص خود جابهجا کرد و تبدیل به یک هنرمند محبوب در بین مردم شد. همسر پاواروتی در مورد او گفت: “هدف او آشنا کردن و علاقهمند کردن مردم عادی به اپرا بود.”
هاوارد و همکارانش اطلاعات زیادی در اختیار داشتند، فیلمها، اجراها و مصاحبههای مختلف پاواروتی در طول سالها و در کنار آن مصاحبههای جدیدی با خانواده و دوستان او. به خاطر این مستند دوستداشتنی هاوارد، بدون شک پاواروتی 12 سال پس از فوتش، طرفداران جدید زیادی پیدا خواهد کرد.
لوچانو کوچک در زمان جنگ جهانی دوم در کلیسا آواز میخواند. لوچانو در مصاحبهای در مورد پدرش گفت: “او صدای فوقالعادهای داشت، حتی بهتر از من.” اما به خاطر خجالتی بودنش حاضر نبود روی صحنه حاضر شود.
با وجود اینکه لوچانو در طول زندگی حرفهای خود اجراهای بسیار زیادی را انجام داده است، اما او هم تا حدی از این مشکل رنج میبرد. او در جوانی، مرد خوشتیپ و گرمی بود و به سرعت به شهرت رسید و برای اولین بار در عرصه بینالملل در سال 1963 در لندن به روی صحنه رفت.
خوانندههای تنور باید توانایی اجرای نتهای سی بسیار بالایی را داشته باشند. صدای طبیعی مردان باریتون است و نه تنور. به همین دلیل برای رسیدن به این توانایی، تمرین زیادی لازم است. اینجاست که تفاوت این خواننده ایتالیایی مشخص میشود. استعداد ذاتی او در نتهای سی بلند، باعث شد که ژوبین مهتا در مورد او بگوید: “صدایی بهشتی که گوش را مینوازد”. به همین دلیل به او لقب ” سلطان نتهای سی بلند” داده شد.
داستان فیلم به آرامی پیش میرود، از نکات جالب زندگی او میتوان به همکاریش با جوان ساترلند در استرالیا، حضور پاواروتی در اپرای متروپولیتن نیویورک که در طول سال 1968 تا 2004، 357 اجرا در آنجا داشت.
رابطه حرفهای او با مسئول برنامههایش، هربرت برسلین، که با گرفتن سالنهای بزرگ اجرا و ایجاد کردن فرصتی برای حضور پاواروتی در برنامههای تلویزیونی مختلف آمریکا، این خواننده اپرا را به ستارهای مشهور در دنیا تبدیل کرد، اشاره کرد.
این اتفاق باعث به ثروت رسیدن این هنرمند نیز شد، اتفاقی که در بهترین حالت باعث تعجب بسیاری و در بدترین آن، باعث انتقادات شدید علیه او شد. موفقیت عظیم گروه «سه تنور»، شامل پاواروتی، پلاسیدو دومینگو و خوزه کارراس، پدیدهای جدید در دنیای اپرا بود. همچنین حضور او در کنار افرادی چون پرنسس دایانا و بونو برای جمعآوری پول برای خیریهها و کمک به حل معضلات مهم سیاسی، مخصوصا برای کودکان مناطق جنگزده مانند بوسنی و خاورمیانه، باعث محبوبیت بیشتر او شد. زندگی پاواروتی تا وارد شدن نیکولتا مانتوانی به زندگیش، بیحاشیه بود.
پس از نمایش حرفهای دوستداشتنی دخترهای او، لورنزا، کریستینا و جولینا در مورد پدرشان و تصویر خوبی که از همسر او، آدوا ورونی به نمایش گذاشته شد، کمکم با این حقیقت آشنا میشویم که این مرد عاشق زندگی، چقدر شیفته زنها بوده است. اما هیچچیز آرامش زندگی آنها را بهم نمیزند تا اینکه این زن جوان 23 ساله وارد زندگی او میشود. این اتفاق در نهایت باعث ایجاد تنشهای خانوادگی، جدایی و تولد فرزند چهارم پاواروتی و سرانجام، ازدواج دومش میشود.
میتوان «پاواروتی» را با داشتن چنین موضوع جذاب و استفاده از روایت زیرکانه، گیرا و گاهی جنجالبرانگیز خود، مستند بسیار موفقی دانست. در کنار آن موسیقی فوقالعاده زیبای آن مخاطب را بیشتر جذب داستان میکند. این فیلم حتی اگر فقط به وصف خوبیها و نکات جالب زندگی پاواروتی میپرداخت و اینطور با دقت و ظرافت تمام جنبههای زندگی او را بررسی نمیکرد، باز هم اثر ارزشمندی محسوب میشد.
این مطلب از نوشته تاد مککارتی در سایت هالیوود ریپورتر گرفته شده است.
کپی برداری و نقل این مطلب به هر شکل از جمله برای همه نشریهها، وبلاگها و سایت های اینترنتی بدون ذکر دقیق کلمات “منبع: بلاگ نماوا” ممنوع است و شامل پیگرد قضایی می شود.
Post Views:
33