ماهان شبکه ایرانیان

بررسی سریال The Umbrella Academy: خانواده ابرقهرمان آقای هارگریوز دوباره با هم متحد می‌شوند

همواره ممکن است پخش هم‌زمان دو پروژه که شباهت‌های زیادی با هم دارند و در اصل رقیب هم محسوب می‌شوند، اتفاق بیافتد

هشدار،

همواره ممکن است پخش هم‌زمان دو پروژه که شباهت‌های زیادی با هم دارند و در اصل رقیب هم محسوب می‌شوند، اتفاق بیافتد. هم‌مانند آنچه که برای فیلم‌های «اثر عمیق» Deep Impact و «آرماگدون» Armageddon ، یا «آتشفشان» volcano و «آتشفشان دانته» Dante’s Peak اتفاق افتاد. و حالا دو سرویس پخش‌کننده فیلم و سریال در یک زمان دو پروژه تلویزیونی مشابه را مطرح کرده‌اند؛ موضوع هر دو، طرح‌های یک خانواده ابرقهرمانی به‌هم‌ریخته است.

همچنین بخوانید:
نقد The Umbrella Academy: سریال جدید نتفلیکس طراوت و دیوانگی دلنشینی دارد

دقیقاً مثل هم. دنیای دی‌‌سی DC Universe سریال عجیب و غریب و قهرمانانه «دووم پاترول»Doom Patrol  را عرضه کرده و نتفلیکس به سراغ خانواده پر‌عیب و نقص اما پرتحرک « آکادمی آمبرلا» رفته است. هر دوی آن‌ها ارزش نقد و بررسی کردن دارند چراکه هرکدام آن‌ها برداشتی سرگرم‌کننده از زندگی افراد شکسته و مطرود از جامعه را نقل می‌کند که به خاطر توانایی‌های غیرعادی و فراطبیعی خود به ناچار در مسیر انجام دادن کارهای خوب قرار می‌گیرند.

آکادمی آمبرلا

اما مورد دوم به دلیل اشتراکاتش با «مردان ایکس» The‌‌X‌‌Men، حساسیت‌ها و ساختاری که شبیه به «خانواده اشرافی تننبام» Royal Tenenbaums دارد؛ در نهایت به طور کلی سرگرم‌کننده‌تر، عجیب‌تر، گیج‌کننده‌تر و سریال ابرقهرمانی به‌یادماندنی‌تری محسوب می‌شود.
سریال «آکادمی آمبرلا» براساس یک مجموعه کمیک اثر جرارد وی و گابریل با و متعلق به کمپانی دارک هورس کامیکز است. توسعه‌دهنده‌های تلویزیونی آن استیو بلکمن (نویسنده مجموعه تلویزیونی «کربن تغییر یافته» Altered Carbon و «لژیون» Legion ) و جرمی اسلتر (سازنده سریال تلویزیونی «جن‌گیر» The Exorcist برای شبکه فاکس) هستند. نتیجه یک سریال پرانرژی و عجیب است که هرچه جلوتر می‌رود عجیب‌تر هم می‌شود. عجیب بودن در هر اتم این سریال وجود دارد؛ از خانواده منحل شده و به‌هم‌ریخته‌ای که به چشمانشان ماسک می‌‌زنند و کارهای خوب انجام می‌دهند بگیرید تا خط داستانی که به طور فزاینده‌ای گیج‌کننده‌تر می‌شود و رازی که جلو جلو خبر از پایان دنیا می‌دهد.

سریال آکادمی آمبرلا

با این حال معمای پایان این روزها تنها بخشی از آن چیزی است که «آکادمی آمبرلا» نهایتاً به سراغش می‌رود. سریال سرخوشانه تمام آن چیزهایی که این ژانر را پایدار می‌کند، به تصویر می‌کشد؛ گرایش به اجرای خودسرانه‌ی عدالت، سفر در زمان، غیب‌گویی از طریق ایجاد رابطه با مردگان و خیلی چیزهای دیگر را در یک پارچه کثیف و مملو از ترس و وحشت خانوادگی بقچه‌‌پیچ می‌کند. سریال همچنین یک شامپانزه انسان‌نما به نام پوگو و یک ربات خانم کهن‌سال، محترم و البته ناکارآمد دارد. شاید فکر کنید غیرعادی‌تر از این نمی‌تواند وجود داشته باشد. در نگاه اول این عجایب باعث می‌شوند که سریال جذاب به نظر آید اما «آکادمی آمبرلا»  نمی‌تواند از پس این همه عجایب برآید. در عوض سریال بر روی بلاتکلیفی‌‌هایش در داستان تکیه می‌کند به ‌طوری که نه‌تنها تلاش نمی‌کند آن را توضیح دهد بلکه از توجیه آن هم عاجز است. این نوع اعتماد به نفس خود یک ناهنجاری قابل‌ملاحظه محسوب می‌شود، به خصوص این‌که با یک قطعه IP که نسبتاً جدید و آزمایش نشده است.

 سریال اکشن، ماجرایی آکادمی آمبرلا

سریال با یک استعاره بعید و نامانوس شروع می‌شود؛‌ در یک روز، 43 زن در سراسر جهان به یک‌باره خودشان را باردار می‌‌بینند به‌طوری که تا یک لحظه قبل از آن اصلاً باردار نبودند. یک بیلیونر عجیب به نام آقای رجینالد هارگریوز (با بازی کولم فیور) تلاش می‌کند تا این بچه‌های غیرطبیعی را به سرپرستی خود درآورد (در واقع بیشتر شبیه به این است که آن‌ها را خریداری کرده باشد.) اما تنها موفق به گرفتن 7 تای آن‌ها می‌‌شود. او آن‌ها را از یک تا هفت شماره‌گذاری می‌کند به این دلیل که حوصله پیدا کردن نام برای آن‌ها را نداشته است. بدین ترتیب هارگریوز یک گروه ابرقهرمانی به نام آکادمی آمبرلا را تشکیل می‌دهد.

یک خانواده غیررسمی که شامل شماره1/ لوتر (‌با بازی تام هاپر)،‌ شماره2/ دیه‌گو (با بازی دیوید کاستاندا)،‌ شماره 3/ آلیسون (با بازی امی ریور لمپمن)،‌ شماره 4/ کلاوس (با بازی رابرت شیهان)، شماره 5 (با بازی آیدان گلگر)‌، شماره 6/ بن و شماره 7/ وانیا (با بازی الن فیلپاتس پیج) هستند.

آکادمی آمبرلا چاچا و هیزل

آن‌ها در چند سال گذشته به دور از هم زندگی می‌‌کردند، در واقع آن‌ها چیزی شبیه به یک یادگاری از فرهنگ عامه مردم هستند که به صورت نیمه فراموش‌شده در آمده‌اند تا این که مرگ آقای هارگریوز دوباره آن‌‌ها را کنار یکدیگر قرار می‌دهد. شماره 5 سال‌ها است ناپدید شده، یکی از اعضای تیم مرده است (شماره 6/ بن)‌ و شماره 7/ وانیا هم ظاهراً سال‌ها پیش از خانواده طرد شده است (بیشتر به خاطر نوشتن کتابی که همه اسرار زندگی خانواده را فاش می‌کند)، وانیا در فیلم نقش یک کاتالیزگر را دارد و آنچه را که باعث فروپاشی خانواده شده برمی‌گرداند.
با وجود مواردی چون یک راز درباره آخرالزمان، سوالات فراوانی که پیرامون آقای هارگریوز مطرح است، درگیری‌های حل‌نشده میان خواهر برادرها و والدین، به علاوه حضور یک جفت از قاتلین بسیار خشن به نام چاچا (با بازی مری جی بلایژ) و هیزل (با بازی کامرون بریتون)، این مجموعه داستان‌های زیادی برای تعریف کردن دارد که همه این‌ها کمک می‌کنند تا رخدادهای این 10 قسمت توجیه‌پذیر باشند.

آکادمی آمبرلا سریال نتفلیکس

چنان‌که «آکادمی آمبرلا»‌ در بیشتر بخش‌هایش از پیچیدگی‌های عمیق داستانی که بیشتر در سریال‌های نتفلیکس (و حتی بقیه پخش‌کننده‌های دیگر) شاهد آن هستیم، پرهیز می‌کند. اما با این وجود در طول این فصل دچار وقفه‌های حوصله‌سربر در طول مسیر خود نیز نمی‌شود.
بخشی از آن قطعا به تعداد زیاد خط داستانی‌های فردی مربوط می‌شود که باید هم‌زمان با هم به آن‌ها پرداخته شود. بخشی دیگر اما به خود ساختار سریال برمی‌گردد. مانند «تسخیرشدگی خانه هیل» The Haunting of Hill House ، سریالی که در سال گذشته مطرح شد، از روایت‌های دوگانه گذشته و حال حاضر در مورد یک خانواده ازهم‌‌گسیخته برای تاثیر زیاد استفاده می‌کند. همچنین نمی‌‌خواهند که با برجسته نشان دادن عفونت‌وار و اغراق‌‌آمیز توالی فعالیت‌ها که متناسب با یک آهنگ پاپ تنظیم شده، به هر قسمت صدمه بزند. (ابزاری که به آن پر و بال می‌دهد تا یک سریال با بهترین موسیقی‌‌های متن در سال‌های اخیر تلویزیون باشد.)

سریال ابر قهرمانی آکادمی آمبرلا

«آکادمی آمبرلا» تلاش می‌کند تا خودش را شبیه به فیلم‌‌های پرفروش کند یا حداقل به آن‌ها نزدیک شود. پوگو محصول خلق جلوه‌های ویژه کامپیوتری تا حدی قرار است باورپذیر و احساساتی باشد به طوری که شبیه به میمون‌های اولیه باهوش سه‌گانه اخیر «سیاره میمون‌ها» Planet of the Apes شده است. علاوه بر آن، این نمایش فانتزی قدری جهان را وارونه می‌کند، به گونه‌ای که انگار در حال تماشای کتاب‌های کامیک هستید که مو‌به‌‌مو زنده شده باشند و روشی که نمایش با آن کاراکترهای فرابشری و قدرت‌های واقعی را بر روی صحنه می‌آورد، جالب است. آنچه که باقی‌مانده یک ارائه کاملاً جدید و سرگرم‌کننده است. فراتر از این‌‌ها، گرچه سریال با داستان شلوغ، ویژگی‌های چندگانه کاراکترها، ساختار پیچیده که در مرکز آن پایان دنیا قرار گرفته روبروست، «آکادمی آمبرلا» هرگز فراموش نکرده که برای سرگرمی ساخته شده است. این قسمت آخر مشخص می‌کند که یک سریال ادامه‌دار باشد یا نه. تماشاگران گزینه‌های زیادی برای انتخاب فیلم و سریال ابرقهرمانی پیش روی خود دارند اما در نهایت مشخصاً این داستان ابرقهرمانی عجیب و غریب ورق نهایی خود را رو می‌کند. باید منتظر ماند و دید که نتفلیکس چقدر تمایل دارد این مجموعه را ادامه دهد.
این مطلب برگرفته از نوشته  Kevin Yeomanدر سایتscreenrant.com است.

کپی برداری و نقل این مطلب به هر شکل از جمله برای همه نشریه‌ها، وبلاگ‌ها و سایت های اینترنتی بدون ذکر دقیق کلمات “منبع: بلاگ نماوا” ممنوع است و شامل پیگرد قضایی می شود.
قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان