قاضی کشکولی در ادامه از متهم پرسید: با آن شرایط روحی و روانی چگونه آن مسائل حقوقی را دسته بندی کردید و در چه زمانی نامهها را نوشتید؟
متهم نجفی در پاسخ گفت: من نمیدانستم که بار حقوقی دارد یا خیر و از یک ربع تا بیست دقیقه بعد از واقعه نمیدانستم چکار کنم و قدم میزدم. سپس به ذهنم رسید که باید خود را تنبیه و خودکشی کنم و آن نامه را با سرعت نوشتم و آن چیزی بود که به ذهنم رسیده بود، البته من ذهن دسته بندی شدهای دارم و نامهای به سازمان بازرسی شب قبل از حادثه نوشته بودم که خدمت آقای شهریاری هست میتوانید آن را مشاهده و نگاه کنید. من فکر نکردم و با سرعت آن نامه را نوشتم و حتی زمانی که راننده رسید نامه تمام نشده بود.
قاضی کشکولی گفت: شما این نامه را چه زمانی شروع به نگارش آن کردید؟ قبل از تماس با راننده یا بعد از آن؟
متهم نجفی در پاسخ گفت: زنگ زدم به راننده که گفت بنیاد هستم، چرا که ما یک بنیاد خیریه داریم. به وی گفتم بیا منزل و شروع به نوشتن کردم زمانی که رسید نامه تمام نشده بود. کیفها را به او دادم و گفتم که صدایت میزنم در ادامه وی را صدا کردم و نامه را در کیف گذاشتم و به او دادم. حدود ساعت 10 به وی زنگ زدم و حدود ساعت 10:30 نامه تمام شد و شاید بیست الی بیست و پنج دقیقه طول کشیده باشد.
قاضی کشکولی خطاب به متهم نجفی گفت: پرینت زمانی که از تلفن همراه آقای آقا زاده تماس گرفته شد در ابتدا ساعت 9:36 که در ادامه وی با شما ساعت 9:47 و 9:55 تماس گرفتند که پاسخگو نبودید که بالا آمدند و زنگ طبقه را زدند که شما در را باز کردید.
متهم نجفی گفت: این یک مقدار عجیب است، اما همان حدود بود.
قاضی خطاب به متهم نجفی گفت: آیا زمانی که وی (راننده) با شما تماس گرفتند و نامه را تحویل گرفتند 38 دقیقه طول کشیده است؟
متهم نجفی در پاسخ گفت: احتمالا شاید یک مقدار درنگ کرده باشند، اما همان حدود 25 تا 30 دقیقه طول کشید، اما همه آن بعد از قتل بود.
قاضی کشکولی اظهار کرد: این نامه داخل کیف و در منزل دختر شما زهرا کشف شد، دست نوشته کوتاهی نیز روی میز ناهارخوری داخل منزل کشف شد.
متهم نجفی گفت: بله یک چیزی نوشتم.
در ادامه دست نوشته مذکور به متهم نجفی نشان داده شد و وی پس از مشاهده دست نوشته گفت: نه این آن دست نوشته نیست و این مربوط به خیلی وقت پیش است، مربوط به تاریخ 20.12 است و مطالبی است که وی (میترا استاد) به من گفته بود و من نوشته بودم.
متهم نجفی گفت: نمیدانم که از کجا آقای شهریاری این را پیدا کردند چرا که این از یادداشتهای خاص من بود و مطالبی است که وی (میترا استاد) به من گفته بود. آن یادداشت چیز دیگری بود.
قاضی کشکولی خطاب به متهم گفت: آن دو برگ در پرونده موجود است که در رابطه با سازمان بازرسی و هیئت امنای صندوق ذخیره است.
قاضی کشکولی در ادامه با اشاره به گزارش پلیس 110 اظهار کرد: در تاریخ 16.10.97 بر اساس گزارش پلیس 110 فردی با هویت محمدعلی نجفی مراجعه و اظهار داشته که فردی به هویت میترا استاد که مدت یکسال است همسر بنده است به او اعتماد ندارم و از او شاکی هستم. مفاد این گزارش چیست؟
متهم نجفی در پاسخ گفت: طی درگیریهای میان من و مقتوله دو بار اورژانس را خبر کردم چرا که در درگیریها به صورت خیلی سطحی دست خود را با تیغ بریده بود و اورژانس آمد و در تلفن گفته بودند که خودزنی است که اورژانس در ادامه پلیس 110 را خبر کرده بود.
قاضی کشکولی در ادامه از متهم نجفی در خصوص ساعت خروج وی از منزل پس از قتل میترا استاد پرسید که متهم در پاسخ گفت: دقیق نمیدانم به نظرم قبل از ساعت 12 بود و من تا آن موقع در حالت بلاتکلیفی بودم، نهایتا تصمیم به رفتن به قم گرفتم. در ادامه پایم را تمیز کردم و ساعت 12 از خانه بیرون رفتم و به ترمینال رفتم. ساعت را نگاه نکرده بودم و موبایلم را نیز فرستاده بودم رفته بود.
قاضی کشکولی در ادامه از متهم نجفی پرسید: درروز حادثه پس از ترک منزل چه لباسی به تن داشتید؟
متهم نجفی گفت: تی شرتی که به تن داشتم همان تی شرتی بود که شب قبل به تن داشتم و در موقع درگیری نیز همان را به تن داشتم. روی آن یک پیراهن پوشیدم و روی آن کت و شلوار تیره رنگی پوشیدم و با همان لباس به پلیس آگاهی و بازداشتگاه اوین رفتم. یک کیف برزنتی کوچک را که متعلق به آن مرحومه بود و کنار تخت بود برداشتم که در آن چیزهایی مانند لوازم آرایش بود که آن را روی تخت خالی کردم و اسلحه را لای جانماز و داخل آن گذاشتم و از آن زمان تا آگاهی در دستم بود.
قاضی کشکولی از متهم پرسید: آیا زمانی که قصد داشتید از ساختمان خارج شوید فردی شما را ندید؟
متهم نجفی در پاسخ گفت: نه فکر نمیکنم کسی مرا دیده باشد.
در ادامه به دستور قاضی کشکولی فیلمی از نحوه خروج متهم نجفی نشان داده شد که خلاف ادعای وی را ثابت میکرد چرا که هنگام خروج وی از ساختمان و در آسانسور فرد دیگری نیز در آنجا بود.
متهم نجفی پس از مشاهده فیلم مذکور گفت: بله من وارد طبقه پارکینگ شدم و چون از پارکینگ دری به خیابان ایران زمین داشت از در پارکینگ بیرون رفتم.
وی در ادامه و در خصوص علت سفرش به قم اظهار کرد: من گاهی اوقات در حالتهای خاص روحی و یا زمانهایی که مسئولیت داشتم به قم میرفتم و با نیت زیارت و حلالیت طلبیدن به قم و مزار پدر و پدربزرگم رفتم تا پس از آن تصمیم خود را هر آنچه که بود اجرایی کنم.
قاضی کشکولی خطاب به متهم نجفی گفت: زمانی که وارد حرم حضرت معصومه (ع) شدید مطالبی عنوان کردید در این خصوص توضیح دهید؟
متهم نجفی گفت: بله وارد صحن که شدم آقای جوانی به سمت من آمد و تسلیت گفت که آنجا بود که فهمیدم موضوع پخش شده، زمانی که وارد حرم شدم آقای جوان دیگری جلوی مرا گرفت و گفت که میخواهد عکس سلفی بیاندازد که گفتم نه نمیشود که در ادامه گفت که در تهران دنبال شما میگردند که به وی گفتم بله بعد از زیارت به تهران میروم، ظاهرا آن آقا از پشت سر از من عکس گرفت. دم در نیز به من گفت بیا عکسی بگیریم که من قبول نکردم.
وی ادامه داد: در بازداشتگاه به من گفتند عکس شما را در حرم پخش کردند و فکر میکنم حدود ساعت 4:30 بود که از حرم به سمت تهران راه افتادم و جلوی در سوار تاکسی شدم از آنجا به جای دیگری و از آنجا بعد از نیم ساعت معطلی به تهران آمدم.
متهم نجفی گفت: بله، نزدیک اداره آگاهی تصمیم گرفتم تا به خانوادهام اطلاع دهم تا از نگرانی خارج شوند خاطرم نیست که به تلفن همسرم یا دخترم زنگ زدم، اما دخترم جواب داد گفتم که دارم به اداره آگاهی تهران میروم.
وی افزود: در نزدیکی پلیس آگاهی یک افسر آگاهی مرا شناخته بود که در ادامه از من پرسید که به اداره آگاهی میروی که گفتم بله و سوار موتور وی شدم و با موتور وی به داخل پلیس آگاهی رفتم و آن ماموری که دم در بود از این جهت که با موتور وارد شدم، اسم مرا نداشت.
متهم نجفی افزود: زمانی که سوار موتور افسر آگاهی شده بودم کیفی که در آن اسلحه بود توجه مامور را جلب کرد که گفت آن چیست گفتم اسلحه است که در ادامه کنار زد و خشاب را درآوردم و تحویل دادم.
قاضی کشکولی در ادامه ضمن اعلام تنفس به مدت 2 دقیقه گفت: پس از تنفس سوالات اصلی شروع خواهد شد.
در ادامه پس از تنفس قاضی کشکولی از سرگرد عزتی راد کارشناس بخش فیزیک جنایی و اسلحه خواست تا در جایگاه قرار گیرد.
رئیس دادگاه در ادامه از کارشناس اسلحه خواست تا در خصوص بررسی صحنه جرم اظهار نظر کارشناسی، نحوه قتل، اصالت سلاح و پوکههای به دست آمده توضیح دهد.
در ادامه قاضی کشکولی خطاب به متهم نجفی گفت: تعداد سه سلاح در دادگاه وجود دارد آن سلاحی که متعلق به شماست شناسایی کنید. در ادامه قاضی کشکولی از کارشناس سلاح خواست تا اسلحه را کنترل کند تا مسلح نباشد.
متهم نجفی گفت: بله این همان سلاح است که در سال 60 به من تحویل داده بودند.
قاضی کشکولی از متهم پرسید: کدام سازمان سلاح را به وی تحویل داده است؟
متهم نجفی گفت: فکر میکنم که کمیته انقلاب اسلامی یا سپاه تحویل داده بود، چون آن زمان تیم حفاظت من از کمیته بود و احتمالا کمیته آن را داده بود.
در ادامه قاضی کشکولی از متهم نجفی خواست تا مجوز حمل سلاح را رویت کند و خطاب به متهم نجفی گفت: این مجوز را سازمان حفاظت اطلاعات ارتش صادر کرده است.
نجفی در پاسخ گفت: بله همینطور است.
رئیس دادگاه گفت: با توجه به اینکه وکلای شما ایرداتی در رابطه با مشخصات سلاح مطرح کرده بودند دادگاه جهت اطمینان دراین خصوص استعلامی انجام داد که بر اساس پاسخ، سلاح سال 77 توسط حراست سازمان برنامه و بودجه در اختیار شما قرار گرفته و تاریخ 27.9.94 مجوز آن اعتبار داشته که جهت تمدید پروانه آن مراجعه نشده است که البته کالیبر سلاح در تاریخ مذکور اشتباها ذکر شده، اما سایر مشخصات مغایرت ندارد.
متهم نجفی گفت: سلاح از اول سال 60 پیش من بوده و این مربوط به وقتی بوده که من رئیس سازمان برنامه و بودجه بودهام.
قاضی کشکولی در ادامه از کارشناس سلاح خواست تا در خصوص مشخصات سلاح و کالیبر آن توضیح دهد که سرگرد عزتی راد در پاسخ گفت: سلاح از نوع برتا و کالیبر آن 9 میلیمتر و داخل خشاب آن 13 تیر بوده سلاح جنگی و ساخت ایتالیا است.
قاضی کشکولی از متهم نجفی پرسید: اسلحه شما چند گلوله داشته است؟
متهم نجفی گفت: به نظرم همین 13 گلوله بوده که 5 تا شلیک و 8 تا در خشاب بوده است.
قاضی کشکولی در ادامه از کارشناس سلاح خواست تا در خصوص تیرهای شلیک شده، مرمی و فشنگهای کشف شده در صحنه جرم و تیرهای آزمایش شده، نحوه قتل و شلیک گلوله توضیح دهد.
سرگرد عزتی راد گفت: سلاحی که برای ما آوردند سلاح برتا با همین شماره 5 پوکه جنایی و یک گلوله جنایی که از بدن مقتوله خارج شده است بود و آزمایش زمان تیر اندازی مثبت بود و 5 پوکه جنایی از داخل حمام کشف شد.
کارشناس اسلحه ضمن تشریح حمام گفت: وان در سمت چپ و روشویی دست راست قرار دارد، روی روشویی سمت راست یک پوکه پیدا شد یک گلوله دفورمه، لبه وان حمام بر اثر برخورد گلوله آَسیب دیده بود سه آثار گلوله در سقف و دیوار به صورت جزئی وجود داشت.
قاضی کشکولی گفت: نظر کارشناسی درباره اصابت گلوله به بدن مرحومه چیست؟
کارشناس اسلحه گفت: از 5 گلوله سه گلوله به دیوار، چهارمی به داخل کمد در قسمت ورودی و پنجمی به مقتوله اصابت کرده شاید گلوله همان باشد که از بالش خارج شده است. یک گلوله تقریبا به کف دست خورده و به سینه اصابت کرده است.
قاضی پرسید: نظر شما با دفاع متهم تعارض دارد او گفته کمانه کرده است.
کارشناس اسلحه گفت: نه، کمانه مستقیم نیست.
قاضی خطاب به متهم نجفی گفت: با توجه به توضیحات عزتی راد کارشناس اسلحه و اینکه گفتید دستهای مرا گرفته بود و اسلحه دست راست شما بوده چطور تیر اول و دوم به بدن مرحومه اصابت کرده است؟
متهم نجفی جواب داد: مطالب کارشناس اسلحه تقریبا تأیید مطالب من است، چون گفتند 4 تیر به او اصابت نکرده و سه گلوله به او خورده و 4 گلوله از 5 تا نشانه گیری به سمت اونبوده و یک گلوله به سمت او خورده که گلوله آخر بود.
این متهم گفت: آنچه به یاد دارم در گلوله اول دست او در دست من نبود او مرا هول داد و به عقب رفتم گلوله شلیک شد در آن حد به یاد دارم فکر میکنم او دستش به گلوله خورده و تیر به سینه او خورده تیر مستقیم به او نخورد اگر این طور بود باید از پشت او در میآمد این تیر مایل رفته و در بدن حرکت کرده یا در پهلو گیر کرده است.
قاضی کشکولی گفت: با توجه به اتهامات کیفرخواست برای مشخص شدن محل اصابت گلوله اتهام ایراد صدمات عمدی منجر به فوت هم وجود دارد کارشناس اسلحه اگر مطلبی دارید بفرمایید؟
عزتی راد کارشناس اسلحه گفت: گلولههای روی دیوار هر سه به هم نزدیک بود آقای نجفی شما در تیراندازی تعادل نداشتید او دست شما را گرفته بود، اما یک دست او و شما آزاد بود.
قاضی گفت: با توجه به نظر کارشناسی دو نظریه متفاوت از نظر کارشناسی اسلحه مطرح شده بود آیا نظر اول درست است؟
کارشناس اسلحه گفت: استنباط میکنیم دست او تعادل در تیراندازی نداشته و اولین تیر رو به روی در ورودی بود و بالشت هم در فاصله نزدیک قرار داشت.
قاضی گفت: با توجه به آثار باروت هم در بالشت و اینکه گفتید حداکثر یک تیر بوده این نظرات و دفاعیات همخوانی ندارد اگر لول اسلحه به بدن چسبیده باشد باید هالهای وجود داشته باشد، اما نیست. توضیح بدهید.
کارشناس اسلحه گفت: ما در 8 خرداد جسد را بررسی کردیم و 9 خرداد نظریه جسد را نوشتم، در خصوص فاصله روی بالشت روکش داشتیم همان که الان سفید در محضر شما است. آن روکش به دلیل خون و آلودگی در صحنه رها شد و اگر آثار باروت و هاله باشد همان جا است.
وی ادامه داد: قدر مسلم اسلحه به دست او نچسبیده است شما در کشاکش و درگیری بودید در صحنه چند پیراهن پاره شده پیدا شده است فاصله یک تا پنج متر میتواند باشد در فاصله یک متری گلوله باید از بدن خارج بشود.
این کارشناس افزود: در فرضیه اول یک گلوله منجر به فوت شده و در فرضیه دوم دو گلوله منجر به فوت شده است حال که یک گلوله منجر به فوت مرحومه شده استنباط میکنم، متوفی عضلات قوی داشته یا ورزشکار بوده است گلوله از طرف سر سالم است.
قاضی گفت: گلوله در صحنه است رؤیت کنید و توضیح بدهید.
گلولهها در اختیار کارشناس اسلحه قرار گرفت و کارشناس بعد از بازدید گفت: گلولههای اصابت و تجزیه شده به سقف و دیوار موجود است درباره گلولهای از بدن متوفی خارج شده سر آن سالم، اما بدنه فرورفته است مثل اینکه بدن مقتوله عضلانی بوده نیم متر طی مسیر کرده از اندامهای مختلف عبور کرده است.
قاضی گفت: نظر قطعی خود را بگویید.
کارشناس اسلحه تصریح کرد: گلولهای که به بدن مرحومه اصابت کرده یک گلوله بوده بعد خارج شده است. 5 گلوله شلیکی داریم یکی به کمد، 3 گلوله به دیوار و یک گلوله به دست.
قاضی خطاب به متهم نجفی گفت: شما گفتید موقع ورود به حمام از بالشت استفاده کردید تا او اسلحه را نبیند با چه انگیزهای از بالشت استفاده کردید؟
متهم نجفی بیان داشت: فکر قبلی نداشتم همینطور بالشت را برداشتم که در بدو ورود او با اسلحه مواجه نشود گلوله از بالشت عبور کرد بعد بالشت از دستم افتاد. فقط میخواستم بالشت را جلوی اسلحه بگیرم.
قاضی کشکولی گفت: در موقع مشاهده جسد توسط دختر و راننده شما حوله سفیدی بر روی او بوده است، توضیح بدهید؟
متهم نجفی پاسخ داد: حوله را من انداختم بعد از حادثه دیدم که حرکتی ندارد بیرون آمدم بعد داخل شدم حوله را برداشتم و خودم روی او انداختم.
قاضی کشکولی ادامه داد: چرا به حمام رفتید؟
متهم نجفی پاسخ داد: خواستم با او حرف بزنم، چون صحبتهای شب قبل ما خارج از خط قرمزهای هر دوی ما بود میخواستم برای طلاق توافق کنیم.
قاضی گفت: در رفتار متعارف برای نصیحت کردن اسلحه نمیبرند.
متهم نجفی افزود: کار من متعارف نبود، اما عصبانی بودم او گفته بود آخر راه ما به خون میانجامد و میخواستم به او بگویم آنچه میگوید ممکن است اتفاق بیفتد.
قاضی گفت: احتیاجی به بالشت نبود.
متهم نجفی ادامه داد: وقتی بالشت را برداشتم فکر کردم شاید زیر دوش باشد اول اسلحه را نبیند بهتر است.
قاضی گفت: آن لحظه که وارد شدید چه گفتگویی با هم داشتید؟
متهم نجفی پاسخ داد: کوتاه بود وقتی رفتم گفتم میترا کار ما به جای باریک میکشد، اسلحه را دید خیلی هول شد گفتم کی میخواهی این وضع را تمام کنی؟ گفت علی غلط کردم به خدا حل میکنم. به من فشار آورد که یک گلوله شلیک شد.
قاضی گفت: در آن شرایط متوجه کار خود بودید؟
متهم نجفی پاسخ داد: خیر حتی بعدها نمیتوانستم صحنه را بازسازی کنم.
رئیس دادگاه گفت: شما با مطالبی که گفتید آیا مطالب دیگری هم داشتید؟
متهم نجفی افزود: میخواستم او طلاق را قبول کند.
رئیس دادگاه گفت: محل طلاق دفترخانه است نه وان حمام.
متهم نجفی گفت: میخواستم به او بگویم که کار به جاهای باریک میکشد بیا خودمان حل کنیم.
قاضی گفت: عوامل بررسی صحنه جرم داخل حمام تا لحظه جا به جا شدن جسد خون ندیدند در کف اتاق لکههای خشک شده خون دیده شده آن خونها متعلق به کیست؟
متهم نجفی پاسخ داد: قطعا متعلق به مرحومه بوده، چون از من نبود.
قاضی گفت: لباسهای شما خونی بوده است.
متهم نجفی افزود: وقتی کنار او نشستم شلوارک من و قوزک پای چپم خونی شد، من متوجه آن نبودم تا رانندهام آمد و در دور دوم متوجه آن شد.
قاضی گفت: چه زمانی فوت کردن خانم استاد را متوجه شدید؟ دو بار که کنار او نشستید متوجه شدید چه اتفاقی افتاده است؟
متهم نجفی گفت: 30 ثانیه اول منگ بودم روی صورت او دست کشیدم دیدم مرده است.
کارشناس اسلحه در این هنگام گفت: از دستان متوفی در دو صورت تر و خشک، گاز باروت برداشت شده و نتیجه اینکه متوفی به او نزدیک بود و گاز باروت روی دستانش نشسته است. اسلحه را برای قسمت آرسنال فرستادیم و سابقهای که جایی با این اسلحه استفاده شده در نیامد.
کارشناس اسلحه خطاب به دادگاه پرسید: گروه خونی متهم چیست؟
قاضی این موضوع را از متهم پرسید و متهم گفت: B+
قاضی گفت: پرونده بالینی بیمارستانی مبنی بر خودکشی شما و جود دارد توضیح بدهید؟
متهم نجفی افزود: در آبان سال 97 به دلیل اختلاف با مرحومه که راه خطا رفتهام، خودم را تنبیه کردم و تحقیق درباره مسائل شرعی خود به آن پی بردم به همین دلیل دوباره خودکشی نکردم.
قاضی پرسید: وسیله خودکشی شما آن زمان چه بود؟
متهم نجفی گفت: در یکی از هتلهای تهران تعدادی قرص خوردم و میخواستم رگ دستم را بزنم، اما دیگر بی هوش شدم.
قاضی گفت: بریدگی روی دست همسر شما بود توضیح بدهید؟
متهم نجفی گفت: آنچه من در جریان هستم همسر دومم سه بار خودکشی کرده بود.
قاضی کشکولی در این هنگام خطاب به گودرزی احدی از وکلای متهم گفت: در مقام دفاع به شرح کیفرخواست حاضر شوید.
گودرزی وکیل متهم گفت: با تشکر از پیگیری دادگاه درباره این پرونده مهم باید بگویم موکل اگر امروز متهم است باید محاکمه شود، اما سالهایی که او خدمت کرده باید به نیکی یاد کنیم. این متهم چند سال گذشته بنیاد خیریه بنا کرده یا مدرسهای برای دانش آموزان معلول ساخته است.
قاضی کشکولی ضمن تذکر به وکیل گفت: در چارچوب دلایل اتهام دفاع بفرمایید؟
گودرزی وکیل متهم گفت: همه چیز از زمانی شروع شد که زنی برای کاندیدای شهر به موکلم مراجعه کرده، موکلم او را عقد کرده، اما اخلاق این خانم زندگی موکل را در تنگنا قرار داده بود، خانم استاد گرفتار ذهنی متوهم بود، توهم از او دست بر نمیداشت.
وی افزود: موکلم تحت فشار روحی است و خودکشی میکند هر چند که خانم استاد هم سابقه خودکشی دارد این مسئله باید مورد توجه روانپزشکان قرار بگیرد.
گودرزی وکیل متهم ادامه داد: پرونده از نقایص زیادی رنج میبرد که با تدبیر شما قسمتهایی رفع شده است و استدعا دارم نقایص دیگر هم برطرف شود تا معلوم شود که موکل قاتل حرفهای بوده یا رخداد غیر ارادی اتفاق افتاده است.
وکیل متهم افزود: در نقایص این پرونده شماره و نام اسلحه است که در جاهایی متفاوت بیان شده است همچنین در صحنه جنایت 5 پوکه است، اما تیم بررسی 9 مورد را میگوید.
وی ادامه داد: احتمال دارد سلاح دیگری وجود داشته باشد ما میگوییم احتمال وجود یک ضارب دیگر است، چون محل ضرب 9 گلوله هست. این نقایص اگر رفع شود مواردی هم روشن خواهد شد.
گودرزی وکیل متهم بیان کرد: نظر پزشکی قانونی و بخش اسلحه و ورودی گلوله و سوراخ مدور و بیضوی و دیگر اظهار نظرها متفاوت است. یک رخداد مهم حادث شده و تضادهایی در اظهار نظرها است که شاید محصول عجله باشد. میخواهم همه چیز روشن شود. این پرونده شهامت دادرسان را میطلبد.
وکیل ادامه داد: در صحنه تعدادی دکمه از پیراهن مردانه کنده شده وجود دارد در حالی که موکل میگوید من تیشرت بر تن داشتم اینها تضاد است و فاصله شلیک یک تا 5 متر را مردود میکند این دست به سلاح چسبیده بود و دست خانم استاد است که اسلحه را گرفته و شلیک غیر ارادی کرده است.
گودرزی وکیل متهم گفت: در بازسازی صحنه کارشناسی دادسرا وجود ندارد دست مرحومه گلوله خورده و بازسازی صحنه فاقد این است و صورت جلسه را ابطال میکند ما باید بدانیم ورود و خروج گلوله چگونه و چه زمانی رخ داده من این موضوع را از یکی از کارشناساان رسمی دادگستری در پزشکی قانونی پرسیدهام.
قاضی کشکولی در این لحظه گفت: در آستانه اذان ظهر هستیم ایراداتی مطرح کردید که مستلزم تدارک جلسه دیگری است و باید مستدل به ایرادات پاسخ بدهیم، اما توقع من است وکلا مستند صحبت کنند.
قاضی کشکولی خطاب به وکیل متهم نجفی ادامه داد: منابع شما نباید افکار عمومی یا فضای مجازی باشد ایرادات از حیث شکلی و ماهوی طبیعی است اقدامات دادسرا به موجب موازین قانونی بوده است و اختیار قانونی را به بازپرس داده بدون فوت وقت نسبت به جمع آوری مدارک اقدام کند.
رئیس دادگاه ادامه داد: دفاعیات متهم نجفی منطبق بر واقعیات پرونده است هر قتلی واقع میشود شرایط یکسانی با قانون و کتب ندارد از حیث نظر به دکترین علوم جنایی و دانشکده حقوق است و هر قتل شرایط خاص خود را دارد.
قاضی کشکولی در پایان گفت: شما به نحوی دفاع نکنید که شائبه ایجاد شود ما به صورت مستند با ذکر دلایل در زمان مناسب به این مسائل میپردازیم در این لحظه اعلام تنفس میکنم و جلسه بعدی 31 تیرماه سال جاری به ساعت 9 صبح موکول میشود شما دفاعیات خود را در آن زمان مطرح کنید اگر لازم شد پزشکی که شما از او استعلام گرفتهاید دعوت خواهد شد به خبرنگاران و رسانهها هم توصیه میکنم از آقای مهیار صفری به دلیل اینکه راضی نیست عکس و تصویر نگیرید.