به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از فرهیختگان، البته مقصر این کار اساتید و دانشجویان نیستند؛ چراکه دانشگاههای کشور این مسیر را بهگونهای ریلگذاری کردهاند که اساتید و بهویژه دانشجویان چارهای جز حرکت در آن ندارند و شاهد مثال این موضوع نیز گزارشی است که اخیرا از سوی پایگاه مرجع دانشگاههای ایران منتشر شده است.
در گزارش منتشرشده از سوی این پایگاه که در آن تعداد مقالات منتشرشده از سوی 150 دانشگاه دولتی در ژورنالهای داخلی و خارجی مورد بررسی قرار گرفته، جز در موارد معدود، در اکثر دانشگاهها، کفه سنگین ترازو مربوط به تعداد مقالات بینالمللی بوده است. براساس اطلاعات منتشرشده از سوی همین پایگاه تا امروز 427 هزار و 984 عنوان مقاله کنفرانسی، 63 هزار و 542 مقاله ژورنالی و 463 هزار و 649 مقاله در خارج از کشور از سوی دانشگاههای دولتی-که 64 هزار و 13 عضو هیاتعلمی ویک میلیون و 19 هزار و 533 دانشجو دارند- به چاپ رسیده است.
اما نکته قابلتامل درباره چاپ مقالات این است که دانشگاههای دولتی کشور صاحبامتیاز 739 ژورنال تخصصی هستند و تا امروز چهار هزار و 107 شماره از آنها نیز به چاپ رسیده است، ژورنالهایی که نشاندهنده توان و ظرفیت علمی دانشگاههای کشور برای فراهم کردن بسترهای لازم جهت انتشار مقالات منتشرشده از سوی اساتید و دانشجویان ایرانی است، اما گویی خود دانشگاهها عزمی برای سوق دادن اساتید و دانشجویان و ایجاد انگیزه لازم برای چاپ مقالات در این ژورنالها ندارند و ترجیح میدهند با انتشار مقالات در ژورنالهای بینالمللی، همچنان به اعتباربخشی آنها ادامه دهند.
شفاف نبودن داوریها در نشریات داخلی ایجاد بیانگیزگی در جامعه دانشگاهی
پیشتر در گزارشهای متعدد به معایب انتشار مقالات در ژورنالهای خارجی پرداختیم و در این گزارش قصد داریم درباره دلایل تمایل شدید جامعه علمی کشور به انتشار مقاله در این ژورنالها بپردازیم. مسالهای که مولفههای مختلفی دارد و شاید اصلیترین آن بهزعم بسیاری از کارشناسان این حوزه، شفاف بودن داوریها در ژورنالهای خارجی باشد.
1- بهعبارت دیگر اگر مقالهای از سوی داوران این ژورنالها رد شود، دلایل این اتفاق برای نگارنده مقاله بهطور کامل شرح داده میشود، درحالی که چنین مسالهای اصلا برای داوران ژورنالهای داخلی معنایی ندارد و در کنار سختگیریهای بیحد داوران این ژورنالها، درصورت عدمقبولی مقالهای، هیچ پاسخ شفافی به استاد یا دانشجویی که خواهان انتشار مقالهاش در ژورنال است، داده نمیشود و تنها به ارسال این جمله «مقاله شما با اولویتهای مجله ما همراستا نیست» بسنده میکنند، موضوعی که نهتنها باعث سردرگمی نگارنده میشود بلکه بیانگیزگی را بین جامعه دانشگاهی برای سوق پیدا کردن به ژورنالهای داخلی تقویت میکند.
بده و بستانهای نشریات داخلی راه را برای چاپ مقالات دشوار میکند
2- از سوی دیگر تعداد مجلات داخلی نسبت به ژورنالهای خارجی رقم بسیار ناچیزی است که در ابتدای گزارش نیز به آن اشاره کردیم و همین مولفه، سختی کار را برای چاپ مقالات دانشجویان و اساتید در مجلات ایرانی بیشتر میکند. بهطور مثال در رشته مدیریت تنها 12 نشریه داخلی در دانشگاهها وجود دارد، درحالی که تعداد اعضای هیاتعلمی و دانشجویان مقطع کارشناسیارشد و دکتری این رشته بسیار زیاد است و این تعداد نشریات نمیتواند پاسخگوی نیاز جمعیتی رشته مدیریت باشد. البته این تنها بخشی از مشکلات است و وقتی قوانین مربوط به چاپ مقاله در نشریات داخلی را مورد بررسی قرار میدهیم، متوجه میشویم برای چاپ تنها یک مقاله در این نشریات، باید راهی طولانی را طی کرد. بهعبارت دیگر قانون به هر یک از اعضای شورای سردبیری نشریات داخلی اجازه میدهد در طول سال یک مقاله از خود را در نشریهاش منتشر کند و از آنجا که هر نشریه بین 7 تا 9 عضو شورای سردبیری دارد، یعنی در طول سال حداکثر 9 مقاله مختص خود اعضاست و از آنجا که نشریات داخلی نیز بدهوبستانهایی با یکدیگر دارند و در هر شماره نیز تنها امکان انتشار هفت مقاله وجود دارد، در عمل بخش عمدهای از این مقالات به خود اعضای سردبیری میرسد و راه یافتن مقالات دانشجویان و اساتید دیگر به صفحات نشریات داخلی کار سختی به شمار میرود.
3- یکی از موضوعات اصلی در این خصوص آن است که نگارش یک مقاله کار زمانبری است و از آنجا که در بسیاری از رشتهها برای نوشتن یک مقاله، دانشجو یا استاد نیازمند انجام کارهای آزمایشگاهی است و دسترسی به این مهم نیز کار سخت و گاها هزینهبری است، این قشر ترجیح میدهد به جای نگارش صفر تا 100 یک مقاله، راه میانبری را انتخاب کند. بهطوری که در بسیاری از موارد آنها یک مقاله لاتین را که در سالهای 2018 و 2019 منتشر شده، انتخاب و اقدام به ترجمه دوباره آن میکنند، البته در این میان برخی مولفههای موجود در مقالات را بهاصطلاح بومیسازی کرده و از آنجا که بهگونهای مهندسی معکوس را در این خصوص انجام دادهاند، ژورنالهای داخلی به دلیل دور بودن موضوع مقاله از موضوعات کشور چندان تمایلی به چاپ آنها نشان نمیدهند و بالطبع نویسنده نیز تمایل بیشتری برای چاپ مقالهاش در ژورنالهای خارجی دارد، موضوعی که متاسفانه به امری روتین بین جامعه دانشگاهی تبدیل شده است و بخش قابلتوجهی از مقالات نیز از همین طریق منتشر میشود.
هزینه بالای چاپ مقالات در نشریات داخلی
شاید یکی از دلایل مهم در بحث عدمورود جدی دانشگاهیان به چاپ مقالات در نشریات داخلی هزینهبر بودن این کار باشد؛ چراکه استاد یا دانشجویی که ارتباطی با اعضای شورای سردبیری ندارد، برای اینکه بتواند مقاله خود را در یکی از این نشریات منتشر کند، نیازمند پرداخت مبلغی بالغبر 2 تا 3 میلیون تومان است، درحالی که در ژورنالهای خارجی میتوان با نهایتا یک میلیون تومان مقاله را منتشر کرد، مسالهای که با توجه به شرایط اقتصادی کشور و البته نبود منبع درآمدی برای بخشی از دانشجویان کشور مولفه بسیار مهمی است که نمیتوان بهراحتی از کنار آن گذشت؛ از سوی دیگر با توجه به شرایط سخت داوری در نشریات داخلی، دانشگاهیان چندان تمایلی برای پرداخت این هزینه ندارند؛ چراکه اگر به هر دلیلی -که متاسفانه زیاد هم این اتفاق میافتد- مقاله از سوی داوران رد و امکان چاپ آن در نشریه داخلی فراهم نشود، عملا استاد یا دانشجو پول هزینهشده را از دست دادهاند، درحالی که هیچ آوردهای نیز برایشان نداشته است.
علاقه دستگاههای مختلف به ژورنالهای خارجی!
نظاممند نبودن نشریات داخلی نیز ازجمله دلایل تمایل شدید جامعه دانشگاهی به ژورنالهای خارجی است؛ درحقیقت بعد از گذشت چهار دهه هنوز مسئولان آموزش عالی نتوانستهاند ریلگذاری دقیقی را مبتنیبر مشکلات کشور تعریف کنند تا مقالات دانشگاهیان ما در کنار حرکت کردن در مرزهای علمی، برای حل مشکلات کشور نیز راهکار ارائه دهند؛ موضوعی که هرچند در مقام حرف، صحبتهای زیادی درباره آن مطرح شده است، اما در مقام اول مسئولان گامی در این خصوص برنداشتهاند. از سوی دیگر، امروزه مجلات ISI در کشور ما به وزنهای تبدیل شدهاند تا جایی که انتشار مقالات از سوی افراد در این نشریات نهتنها باعث میشود این افراد بین همکاران خود دارای جایگاهی شوند بلکه در عمل نیز برای آنها امتیازاتی را به همراه میآورد. بهعبارت دیگر امروزه هر فرد دانشگاهی که بیشترین آمار انتشار مقالات را در نشریات خارجی داشته باشد، بهراحتی میتواند از مزایای در نظر گرفتهشده دستگاههای مختلف مانند بنیاد نخبگان و... در زمینه استخدامی بهرهمند شوند؛ همچنین اساتید برای ارتقای جایگاه علمیشان مجبور به انتشار مقالات در این ژورنالها هستند؛ چراکه براساس یکی از بندهای ماده 3 آییننامه ارتقای اساتید «مقاله علمی منتشرشده در نشریههای علمی، پژوهشی معتبر داخلی و خارجی تا هفت امتیاز، مقاله علمی-مروری منتشرشده در نشریههای معتبر تا هفت امتیاز و مقالههای علمی چاپشده در نشریههای علمی-ترویجی داخلی معتبر تا سه امتیاز» را نصیب استاد میکند؛ یعنی اختلاف چهار امتیازی برای چاپ نشریه در مجلات داخلی و خارجی لحاظ شده و همین موضوع برای استاد در عمل تشویقی برای چاپ مقالهاش در نشریه خارجی میشود.
آمارها از وضعیت چاپ مقالات دانشگاههای دولتی
مجموع این مولفهها باعث شده عملا آمار مقالات منتشرشده دانشگاههای دولتی در ژورنالهای خارجی فاصله چشمگیری با ژورنالهای داخلی داشته باشند، درحالی که بسیاری از دانشگاههای ما بیش از 15 ژورنال داخلی را منتشر میکنند ولی آمار بیانگر این است که حتی اعضای هیاتعلمی و دانشجویان تمایلی به انتشار مقالاتشان در نشریات داخلی مربوط به دانشگاه محل تدریس و تحصیلشان ندارند. بهعبارت دیگر در سال 97 دانشگاه تهران با دارا بودن 115 ژورنال، تنها سه هزار و 965 مقاله را در نشریات داخلی منتشر کرده و پنج هزار و 771 مقاله در نشریات خارجی داشته است، دانشگاه تربیتمدرس نیز با 30 ژورنال، هزار و 480 مقاله در نشریات داخلی و دو هزار و 766 مقاله در نشریات خارجی داشته است، دانشگاه شهید بهشتی نیز با 28 ژورنال تنها هزار و 402 مقاله در نشریات داخلی و پنج هزار و 488 مقاله در نشریات خارجی منتشر کرده و این آمار درباره دانشگاه امیرکبیر با چهار ژورنال به 998 مقاله در نشریات داخلی و دو هزار و 182مقاله در نشریات خارجی رسیده است. این وضعیت در دانشگاه علم و صنعت نیز با 15 ژورنال به 843 مقاله داخلی و هزار و 615 مقاله خارجی رسیده و دانشگاه صنعتیشریف نیز با 6 ژورنال تنها 477 مقاله داخلی و درمقابل هزار و 882 مقاله در نشریات خارجی داشته است.