به گزارش سرویس بین الملل خبرگزاری میزان، جامعه بدون حضور آنها کمبود جبران ناپذیری را احساس میکند. دنیا بدون وجودشان پر میشود از خشونت و هرج و مرج. نمیتوان کشوری را تصور کرد که از همه جهات پیشرفت کرده اما بدون حضور آنان.
زنان و دختران قشری از جامعه هر کشوری را به خود اختصاص میدهند که تاثیر بسزایی بر پیشرفت، رشد و بالندگی آن دارند. به اذعان کارشناسان، بدون حضور زنان امکان توسعه سراسری در هیچ کشوری فراهم نمیشود. در حقیقت زنان در هر جامعهای رکن اساسی آن را تشکیل میدهند چراکه بدون حضو آنها خانوادهای تشکیل نشده و بنابراین کوچکترین نهاد هر جامعه نیز در معرض انقراض قرار میگیرد.
افغانستان دارای جامعهای سنتی بوده و آداب و رسوم آن همچنان پابرجاست. هر کشوری به فرهنگ و تمدن خود افتخار میکند اما باید توجه داشت که برخی از آداب و رسوم متناسب با نیازهای زمانه و جامعه ممکن است تغییر کرده و رنگ بوی دیگری به خود بگیرد. این امری عادی بوده که میتوان در چارچوب قوانین و عرف جامعه آن را پذیرفت.
در بسیاری از کشورهای آسیایی مانند افغانستان زنان همواره نماد لطافت، ظرافت و بستری برای رشد و بالندگی فرزندان و جامه شناخته میشوند. اما با مرور زمان، آگاهی زنان و دختران، کاهش فاصله جنسیتی و پیدایش نیازهای جدید، زنان و دختران وارد فضای اجتماعی این جوامع شده و کشورها با نحوه جدیدی از روند پیشرفت و توسعه آشنا شدند.
افغانستان کشوری با پیشینه فرهنگی درخشان، مردمانی باهوش، و ظرفیتهای علمی فراوانی است. امروز در شهرهای بزرگ و برخی از روستاهای این کشور مدارس دخترانه همپای مدارس پسرانه به تربیت آیندهسازان فردای افغانستان مشغولند. خوشبختانه باید گفت تا امروز آمار دانشجویان و دانش اموزان دختر افغانستانی رشد قابل توجهی داشته است اما این میزان کافی نبوده و ظرفیتهای زیادی برای حضور دختران در فضای آموزشی افغانستان وجود دارد.
از طرفی پتانسیل آموزشی دختران تنها در شهرهای بزرگ افغانستان و برخی از روستاها فراهم بوده و دختران روستایی همچنان با بیسوادی دست و پنجه نرم میکنند. فرهنگ افسار گسیخته طالبان حاکم بر روستاها و مناطق تحت سیطره آنها، این امکان را از دختران گرفته که همپای زنان و دختران شهری به تحصیل علم بپردازند.
متاسفانه زنان در جامعه کنونی افغانستان در هر مقامی که باشند، صرفا تحت نام «زن» قرار گرفته و فقط عنوان پزشک یا روزنامهنگار را به یدک میکشند. آنها میدانند که در جامعه مردسالار امروز دستیابی به اهداف والای انسانی به دور از تبعیضات جنسیتی کاری بس دشوار است. چراکه نگاه آداب و رسومی که زنان را مانند گذشته خانهنشین و منزوی میداند، آنها را از مطالبه حقوق خود از جامعه محروم میکند.
در هر جامعهای کسانی هستند که برخی تابوهای آن جامعه را شکسته و با تلاشهای خود راهی را رو بسوی افراد باز میکنند. در افغانستان نیز کم نیستند زنانی آزاده مانند «رابعه بلخی»، «عایشه درانی»، «زرغونه انا» و «ملالی» که از جمله قهرمانان و افتخارات تاریخی افغانستان بوده و هستند.
اسلام دینی است که همواره حضور پررنگ زنان در محافل اجتماعی را خواستار شده است و آن را امری متناسب با رویکرد رشد بشر میداند. همانطور که هیچگاه کسب علم و پیشرفت را نفی نکرده و همواره زنان و دختران را به حضور با حفظ شان اجتماعی آنان ترغیب میکند.
ناامنی، کمبود امکانات، فاصلههای زیاد با مراکز آموزشی، آداب و رسوم نخ نما، تعصبهای بیجا و ترس از طالبان همواره از مشکلاتی است که بر سر راه زنان و دختران افغانستانی در راه رسیدن به علم و دانش قرار میگیرد.
باید گفت که شرایط زنان در افغانستان و بخصوص روستاها و مناطق محروم به هیچ وجه مناسب نبوده و همچنان با بیسوادی، عدم بهداشت کافی، ضرب و شتم از سوی همسر و بردخوردهای نامناسب از سوی مردان روبرو هستند. این روند از دوران طالبان به اوج خود رسید.
افغانستان در سال 2003 به کنوانسیون رفع هرگونه تبعیض علیه زنان ملحق شد و قرار شد تا سالانه گزارش خود را ارائه دهد اما به دلیل برخی از مشکلات این مهم به دست فراموشی سپرده شد.
با وجود تمامی مشکلات پیش روی زنان افغانستان، حالا این قشر رنج دیده در مقام وکیل، سفیر، کارمند، روزنامه نگار و بسیاری از شغلهای دیگر خوش قد علم کرده و خوش درخشیدند.
یکی از نگرانیهای جامعه زنان افغانستان، نبود امنیت شغلی و مصونیتهای اجتماعی آنان است. چراکه با وجود سالها تلاش در جهت بهبود شرایط زنان در محافل اجتماعی و زدودن سایه مردسالاری در جامعه، هنوز هم وضعیت زنان در ادارات دولتی و فعالیتهای اجتماعی نگران کننده است.
بر اساس اظهارات وزیر زنان افغانستان، فرهنگهای خرافه و سنتی از جمله مشکلات زنان در افغانستان بوده و آنها در هنگام کار با انگیزههای غیر کاری مواجه شده و در محل کار نیز پس از آن که تحت فشار قرار گرفتند به جای دادخواهی سکوت را ترجیح میدهند.
این امر نشان میدهد که باید بر روی مسئله مصونیت اجتماعی زنان کارهای زیادی صورت داد تا به دلسردی و سرخوردگی آنها منجر نشود. حضور فعال زنان در کارهای اداری و محافل صنعتی و تولیدی در افغانستان نشان دهنده برگ دیگری از تاریخ پیش روی افغانستان است.
بدرفتاری، تبعیض جنسیتی، پیشنهادهای خارج از چارچوب و نگاه مرد سالارانه از موانعی است که بر سر راه زنان شاغل در افغانستان قرار دارد. این نگاه که زنان نمیتوانند در محیطی خارج از خانه کار کرده و بعضا از تحصیلات و دانش خود استفاده کنند، متاسفانه در قشر تحصیلکرده مردان افغانستانی نیز حاکم است.
خوشبختانه در سالهای اخیر از سوی دولتمردان افغانستان، نگرانیهایی در مورد امنیت شغلی و مصونیتهای زنان وجود داشت. این نگرانی همواره توسط آنها مورد بحث قرار میگیرد. گفته شده در 7 سال اخیر مصونیت زنان یکی از دغدغههای اصلی دولت افغانستان بوده است.
در روهای گذشته شاهد تصویب قانون برابری جنسیتی و مصونیتهای شغلی زنان افغانستان بودیم. قانونی که باعث میشود، زنان زیر چتر حمایتی و مصونیت امنیتی شغلی خود با خاطری آسوده به فعالیتهای سازنده خود بپردازند. همچنین این قانون باعث میشود تا دستاندازیهایی که بر سر راه زنان در ادارات و یا مشاغل دیگر قرار میگیرد، کوتاه شود. چراکه برای رشد و توسعه اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی جامعه، زنان با مشارکت فعال و وسیع خود میتوانند نقش برازندهای را بازی کنند.
بر مبنای این قانون، اجرای نقشهای رهبری در عرصههای مختلف به مدت 5 سال به عهده زنان قرار میگیرد.
جامعه افغانستان باید بداند که بدون حضور زنان در عرصههای مهم، پیشرفتی حاصل نمیشود و با نگاهی به کشورهای همسایه مانند ایران، که زنان در آن با حفظ شئونات اسلامی دوشادوش مردان به فعالیت در تمامی محافل اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، علمی و صنعتی، میپردازند، میتواند الگویی مناسب برای زنان افغانستانی باشد. زنانی که از هوش و بهره کافی برخوردار بوده و مانند همه زنان آزاده دنیا به دنبال پیشرفت خود و کشورشان هستند.
بر اساس پژوهشی که در سال 1385 انجام شد، نشان داد که تعداد زنان شاغل در ادارات دولتی افغانستان در مقایسه با مردان بسیار اندک بوده به طوریکه 75 درصد کارمندان رسمی دولت مرد هستند و تنها 25 درصد از این مشاغل را زنان در اختیار گرفتهاند.
علیرغم تمامی موانع موجود، زنان افغانستانی موفق بسیاری هستند که توانسته به جایگاههای بالای اجتماعی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی دست یابند. از جمله آنها میتوان به دلبر نظری، وزیر زنان افغانستان، سلامت عظیمی وزیر مبارزه با مواد مخدر و برخی از زنان والی به عنوان زنان موفق افغانستانی نام برد.
البته این را نباید نادیده گرفت که اولین نقش زنان که آنان را به مراحل بالایی رسانده و بستر رشد و پیشرفت جامعه را فراهم میکند، نقش مادری و همسری بوده که این خود میتواند با حفظ شئونات در جامعه جاری و ساری شود.
/