سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و مطالب رسانههای کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. هر روز 07:30 با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
معیشت مردم را به جنگ در سوریه فروختیم!
«محسن امینزاده»، معاون وزارت خارجه در دولت اصلاحات و از دستگیرشدگان فتنه 88 به تازگی در یک میتینگ سیاسی در حزب اصلاحطلب اتحاد ملت، طی اظهاراتی پیرامون سیاست خارجی ایران در قبال سوریه گفته است: مدیریت بحران سوریه باید به کمک نظامیان به دست وزارت خارجه سپرده میشد و وزارت خارجه با دنیا تعامل و همکاری میکرد برای جلوگیری از بروز بحران در سوریه.
او در ادامه اظهاراتش تصریح میکند:
«میدانید ترامپ چه زمانی اعلام کرد از برجام خارج میشود؟ وقتی آخرین شهر بزرگ سوریه از دست داعش خارج شد.
ربطش این بود که تا زمانی که داعش در حال ایجاد بحران بود؛ قرار نبود که آمریکاییها با ایران بر سر برجام درگیر شوند. و باور من این است که یکی از عوامل انعطاف نشان دادن آمریکاییها در برجام، داعش بود.
یعنی شرایط و نقشآفرینی ایران در سوریه (در صورت همکاری با آمریکا که منتهی به حفظ برجام میشد) میتوانست تأثیر زیادی بر زندگی عمومی ما، بر توسعه عمومی ما و بر معیشت ما داشته باشد»!
امینزاده همچنین با اشاره به اظهارات مقامات آمریکایی مبنی بر ضرورت حذف داعش میافزاید: ما اشتباه خیلی بزرگی مرتکب شدیم که به تنهایی با داعش جنگیدیم...چه مشکلی داشت که با آمریکا حرف بزنیم – و همکاری کنیم- بر سر داعش. مگر ما نمیخواستیم داعش را ساقط کنیم. خب میرفتیم بخاطر این کار با آمریکا عکس یادگاری میگرفتیم. (و برجام نیز حفظ میشد!)
*اینکه امینزاده تأکید دارد اگر ایران در قبال سوریه عاقلانه عمل کرده بود و نسبت به وقوع بحران در این کشور سکوت و یا با آمریکا همکاری میکرد تا برجام به پیش برود و معیشت مردم اصلاح شود! در حالت خوشبینانه یک تحلیل غلط و در حالت بدبینانه یک فتنهگری همچون سابقه فتنهگران در سال 88 است.
مسئله سوریه برای جمهوری اسلامی ایران یک مقوله در سطح کلان نظام و ناشی از دکترین منطقهای و گفتمانی ایران بود که به هیچ وجه منالوجوه، تخطی از آن جایز نبود.
ما در سوریه با مشکلی امنیتی و استراتژیک در فراتر از مرزهای خود مواجه بودیم که میدانستیم در وهله آخر دامان خودِ ما را خواهد گرفت و از آنجا که امنیت، نخستین مقولهای است که هر حاکمیتی باید بدان متوجه باشد؛ پا به سوریه گذاشتیم و با حضوری مستشاری، به حاکمیت سوریه در قبال فتنه تروریسم تکفیری کمک کردیم.
و این مقوله بر خلاف ادعای امینزاده، در ابتدا و انتهای خود هیچ ربطی به برجام آقای روحانی و دوستان اصلاحطلب ایشان نداشت.
در واقع برجام نیز از اول پروژه کلان نظام نبود بلکه خواسته و اصرار غلطی بود از جانب دولت و اصلاحطلبان که به قول حسین مرعشی مصالحهای فراتر از مذاکرات هستهای را دنبال میکرد. [1]
و مدیریت کلان نظام اسلامی نیز از بابت احترام به رأی مردم و حمایت از دولتها در مقابل این اصرار غلط هیچ سدّی ایجاد نکرد و حتی عبور از خطوط قرمز خود توسط مذاکرهکنندگان دولتی را نیز تحمل کرد تا هیچ بهانهای برای نتایج برجام در دست آقایان نباشد.
نتایجی مشحون از شکست و جاسوسی و بیدستاوردی و تحریمهای بیشتر که از ابتدا توسط رهبر معظم انقلاب و برخی تحلیلگران مدقّ کشور مورد پیشبینی قرار گرفتند.
جدای از این 2 اشاره که به وضوح نشان میدهد بحث سوریه و بحث برجام دو مقوله کاملا مجزا از یکدیگر بودند؛ ربط دادن برجام به معیشت و توسعه ایران نیز یک تحلیل کاملا غلط است و بدون اثبات است.
آقایان در حالی اصرار دارند گرانیها و مشکلات معیشتی مردم را به تحریم و نبود معجزه برجام ربط بدهند که امروز حتی همه در ایران میدانند که علت گرانیها دولت مشترک آقای روحانی و اصلاحطلبان هستند که بر قیمتها نظارت نمیکنند، نه آمریکا و عربستان و تحریمهای 40 ساله!
اینکه عباس آخوندی، وزیر سابق مسکن به نظارت بر بازار و قیمتها اعتقادی نداشت و قیمت مسکن در دولت آقای روحانی بیش از 100 درصد رشد کرد چه ربطی به تحریم و یا حضور مستشاری ایران در سوریه داشت!؟
و یا اینکه کارخانههای تولید رب گوجه فرنگی، ماده اولیه خود را با قیمت کیلویی 1000 تومان میخرند و محصول نهایی را در سایه "عدم نظارت دولت بر قیمتها" تا کیلویی 23 هزار تومان به مردم قالب میکنند آیا ربطی به تحریم دارد!؟
و همچنین در قضایای قیمت گوشت و خودرو که در نبود نظارت دولتی (که شأن حکومتی دولت است اما اجرا نمیشود!) با 2 برابر قیمت به دست مردم میرسند و قس علی هذا...
بحث گرفتن عکس یادگاری با آمریکا برای از بین بردن داعش نیز از آنرو توسط امینزاده مورد تأکید قرار گرفته است که گویا وی تبلیغات آمریکا در مقابله با تروریسم و داعش را باور کرده، در جریان دیدار مقامات آمریکایی با تروریستهای سوریه نیست و از دستنشاندگی داعش توسط آمریکا نیز خبر ندارد...
***
رضا کیانیان هم مثل پگاه آهنگرانی موضع گرفت
دردسر تازه مهناز افشار
«رضا کیانیان»، بازیگر سینما و تلویزیون کشورمان به تازگی در بخشی از یک مصاحبه تفصیلی با روزنامه همشهری در اشاره به بیان دغدغههای محیط زیستی خود در فضای مجازی و اینکه چرا رویکرد دیگری در فضای مجازی ندارد، گفته است: لزومی نمیبینم که در مورد همه مسائل موضعگیری کنم.
او در بخش دیگری از همین مصاحبه تصریح میکند: شما الان میگویید فلانی (بازیگر) دستمزد نجومی میگیرد، میگویم بگیرد. به من و شما چه ربطی دارد؟ نوشجانش، نمیگیرد، باز هم به من و شما ربطی ندارد. باز هم نوشجانش. یعنی خودش میداند و کارفرمایش و شغلش. ما چرا باید سرمان را در هر سوراخی بکنیم؟ ما چرا باید ذهنمان را مشغول کنیم به اینکه فلانی چقدر دستمزد میگیرد. [2]
*رویکرد تازهای که توسط برخی از سلبریتیهای ایرانی مبنی بر اینکه نباید درباره هرچیزی که پیرامونش اطلاع کافی وجود ندارد اخذ موضع کرد؛ یک اقدام مطلوب است که امید به فراگیری آن وجود دارد.
اقدامی مطلوب اما دیرهنگام که نبودش، ضرر و آسیبهای مهمی را طی سالهای گذشته شامل بخشهایی از افکار عمومی کشورمان در بخشهای مهمی مثل سیاست، جامعه و اقتصاد کرد.
قبل از کیانیان، خانم پگاه آهنگرانی نیز در صحبتهایی تأکید کرده بود که بهتر است سلبریتیها درباره هرچیزی موضعگیری نکنند. [3]
تأکیدی که البته با کنایه توییتری مهناز افشار، بازیگر پر حاشیه سینما مواجه شد.
افشار در کنایه به آهنگرانی نوشته بود: «پگاه آهنگرانی عزیزم، پیغامت را همه شنیدن؛ امیدوارم هرچه زودتر حکم ممنوعالخروجیت لغو بشه.»[4]
افشار همچنین در یک توییت دیگر نیز تصریح کرده بود که در قبال این موضعگیری مهم آهنگرانی، به اخلاقمداری او شک کرده است! [5]
و اکنون خانم افشار در مقابل موضعگیری مشابه یک سلبریتی شهیر ایرانی هم قرار گرفته که دقیقا همنظر با خانم آهنگرانی است...
این نکته بدیهیست که اخذ مواضع عقلانی چهرههایی مثل آقای کیانیان و خانم آهنگرانی، بازار موضعگیریهای کاسبکارانه و اپوزسیوننمایی را کساد خواهد کرد و در این میان عدهای نیز ضربه خواهند خورد.
اما امر مصلحتآمیز و چیزی که عقل و منطق آنرا تأیید میکند همواره بایستی مد نظر تمام مراجع اجتماعی از جمله اصحاب هنر و سلبریتیها باشد.
گفتنیست، سعید حجاریان، از تئوریسینهای جریان چپ، چند سال قبل در اظهاراتی اینطور گفته بود که ما (اصلاحطلبان) بایستی سیاستهای خود را از طریق سلبریتیها و مشاهیر بیان کنیم. [6]
***
یک فعال اصلاحطلب بدون اشاره به نقش روحانی تأکید کرد:
جوانان کشور عصبی شدهاند و از انفجار این عصیانها باید نگران بود!
«محمد کیانوش راد»، فعال چپ و از نمایندگان مستعفی مجلس ششم در بخشی از یک مصاحبه که کانال تلگرامی امتداد، ارگان حزب اتحاد ملت آنرا منتشر کرد، مدعی شده است:
«امروز بیش از هر امری باید به فکر جوانان بود. جوانانی که به دلیل تعارضات و حل نشدن بسیاری از امور پیش پا افتاده، عصبی شده اند. این وضعیت معلول کوتاهی و بی توجهی مسولان ِ نظام است. از انفجار این عصیان ها نیز باید نگران بود. گرههایی را که می توان با دست گشود، چرا با دندان میخواهند حل کنند؟»
او همچنین با اشاره به مفهوم "دوقطبی سازی" نیز میگوید: اصلاحطلبان با توجه به مفاهیم نظری و تجربیات عملی خویش در صدد ایجاد دوقطبی های آشتی ناپذیر نیستند اما ظاهرا اصولگرایان افراطی با ایجاد دو قطبی های کاذب و یا با برخورد ستیزه جویانه با تفاوتها، سعی در ممانعت از ریزش بیشتر هواداران خود دارند. مساله سبک زندگی، حضور بانوان در استادیوم های ورزشی، حجاب اجباری، حق رای و حاکمیت مردم، آزادی های سیاسی و فرهنگی، دوچرخه سواری بانوان و ... شماری از مسایل سیاسی مثل رابطه با امریکا، قبول یا رد برجام و ... است که به ایجاد دو جریان مخالف هم یا دو قطب در کشور منجر میشود! [+]
*اظهارات کیانوشراد درباره وضعیت جوانان کشور یک اظهار نظر بیمبنا، بدون سند و فاقد هرگونه عقلانیت است.
ضمن اینکه مشخص است اگر هم دلیلی برای ناراحتی مقطعی قشرهای مختلف کشور وجود داشته باشد؛ آن دلیل در وهله اول به مسئله گرانی و عدم نظارت دولت مشترک آقای روحانی و اصلاحطلبان بر قیمتها بازگشت دارد.
دلیلی که موجب شده نرخ اقلام مختلف در کشور گران شود و مثلا سختیهای بیشتری بر سر راه جوانان قرار گیرد.
اما شاهدیم کیانوش راد به جای اشاره به این حقایق، صحبتهای خود را به سمت مقولاتی واهی سوق میدهد و جالب آنکه علت همان ادعای بیمبنای خود را نیز بیتوجهی مسئولان نظام و نه شخص آقای روحانی! ذکر میکند.
قبل از کیانوشراد، "رسول خضری" از نمایندگان اصلاحطلب مجلس نیز در اظهاراتی مدعی وجود مشکل روانی مزمن و ناامیدی جوانان شده و همچنین از این گفته بود که میزان خودکشیها در کشور به دلیل همین عوامل رو به تزاید گذاشته است!
این فرد نیز برای اظهارات خود هیچ دلیل و سندی را ارائه نکرده بود. [7]
غیر از این افراد، خبرگزاری دولتی ایرنا هم به تازگی اظهارات یک جامعهشناس چپ را منتشر کرد که در آن مدعی حرکت جمهوری اسلامی ایران به سمت فروپاشی شده بود. [8]
برخی محافل تحلیلی معتقدند علت این سیاهنماییها و ادعاهای عجیب و بدون سند را بایستی در عزم ستاد جریان چپ برای به خیابان کشاندن مردم جستجو کرد.
به سخن دیگر اینکه در پشت هشدار امثال کیانوشراد در قبال انفجار عصیان جوانان، "اتاق کنترل از راه دور ستاد جریان خاص" نشسته است.
ضمن اینکه نقش پررنگ برخی مقامات و رسانههای دولتی در این سیاهنمایی منجر به خیابان نیز محل تأمل است و این فرض را تقویت میکند که برخی گرانیها عمدیست و قصد دارد نقش مقوّم را برای تخریبهای ذهنی اشاره شده ایفا کند.
ما همچنین اظهارات کیانوشراد درباره اینکه انتقاد از مذاکره با آمریکا، برجام و... ایجادکننده دوقطبی است را بر عهده مخاطبان محترم وامیگذاریم.
پر واضح آنکه فضای مطلوب ستاد جریان خاص برای مطالبات سیاسی خود؛ یک فضای سرشار از سکوت قبرستانی و بدون مخالف است که در آن تمام تمنیّات این جریان به پیش برود و هرکس زبان به انتقاد گشود؛ ایجاد کننده دوقطبی، بیسواد و عصبیکننده جوانان کشور است!
***
1_ boursenews.ir/000e9U
2_ http://newspaper.hamshahri.org/id/79526
3_ https://www.yjc.ir/00Tg02
4_ https://www.yjc.ir/00TgEQ
5_ https://www.yjc.ir/00TgEQ
6_ http://fna.ir/bn7ye0
7_ mshrgh.ir/992180
8_ mshrgh.ir/993086