نوسانات قیمتی در بازار جهانی طلای سیاه یا استفاده از تحریمهای نفتی به مثابه ابزاری برای فشار سیاسی یا اقتصادی بر کشورهای تولیدکننده این ماده استراتژیک، همواره از محرکهایی بودهاند که کشورهای وابسته به درآمدهای نفتی را در برهههای زمانی خاص به فکر رهایی از نفت انداخته است. عربستان سعودی بهعنوان بزرگترین صادرکننده نفت خام دنیا که به طبع وابستگیاش به درآمدهای نفتی تاثیر فراوانی از نوسانات قیمتی میگیرد؛ نمونهای از تلاش یک کشور نفتخیز برای کاهش وابستگی به فروش نفت خام است. ایران نیز با وجود وابستگی کمتر به درآمدهای نفتی (نسبت به عربستان)، تحت تاثیر تکرار دورههای تحریم علیه صنعت نفت کشور، در تلاش است تا سال آینده از بودجه کشور نفتزدایی کند. «مدل نفتزدایی از بودجه» گزارشی از «دنیای اقتصاد» است که به تازگی در این زمینه منتشر شده است. در این گزارش به نقل از رئیس سازمان برنامه و بودجه به برنامه دولت برای اختصاص منابع نفتی تنها به طرحهای عمرانی اشاره شده با این حال در رابطه با منابع جایگزین درآمد نفت در بودجه، اطلاعرسانی نشده است. اما نگاهی به برنامههای عربستان سعودی برای کاهش وابستگی به درآمدهای نفتی، نشان میدهد با وجود عزم جدی، احتمالا ترک اعتیاد طولانیمدت اقتصاد این کشور به نفت کار چندان سادهای نخواهد بود. فروش پنج درصد از سهام آرامکو برای توسعه سرمایهگذاریهای غیرنفتی، ورود گسترده به پاییندست نفت در آسیا، تلاش برای افزایش حضور در پالایشگاههای آمریکا از مهمترین برنامههای عربستان برای کاهش وابستگی به فروش نفت خام است که با محوریت آرامکو جریان دارد. در عین حال تلاشهایی برای تقویت صنعت توریسم این کشور برای افزایش درآمدهای غیرنفتی نیز، سهمی در برنامه کاهش وابستگی به درآمدهای نفتی به خود اختصاص داده که ناچیز به نظر میرسد. با این حال هرکدام از این حوزهها با موانعی روبهرو هستند که در عمل، دست برنامهریزان سعودی را برای کاهش وابستگی به درآمدهای نفتی بسته باقی میگذارد.ریزش حدودا 50 درصدی قیمت نفت در نخستین ماههای سال 2015 بزنگاهی بود که مقامات عربستان از جمله شاهزاده جوان سعودی را که سودای افزایش قدرت در سر داشت، بیش از هر زمانی به فکر اجرای برنامههایی برای کاهش اثرگذاری نفت بر اقتصاد عربستان انداخت. محمد بنسلمان که در سال 2017 به جایگاه ولیعهدی دست یافت، با ترسیم چشمانداز سعودی 2030 خود را به چهرهای تبدیل کرد که در راستای رهایی اقتصاد عربستان از نفت و حرکت دادن این کشور در مسیر توسعه اقتصادی و فرهنگی تلاش میکند.
به این ترتیب طی سالهای اخیر، با حمایت مستقیم این عضو خاندان سلطنتی از سیاست کاهش وابستگی به دلارهای نفتی، اقدامات مختلفی در جهت رسیدن به این هدف انجام شده است. این اقدامات دامنه گستردهای دارد و از تلاش برای عرضه 5 درصد از سهام آرامکو بهمنظور افزایش سرمایهگذاری در بخشهای غیرنفتی آغاز شد و تا دعوت از اینفلوئنسرهای اینستاگرام برای معرفی جاذبههای گردشگری عربستان به دنیا بهمنظور توسعه صنعت توریسم این کشور، ادامه یافت.
اما تمام این اقدامات و برنامهها مانع از آن نشده است که کارشناسان نسبت به نتیجه رسیدن این تلاشها بدبین نباشند. بر اساس گزارشی از رویترز، بهنظر میرسد اعتیاد عربستان به نفت با وجود تمام این برنامهها و اهداف، نسبت به زمانهای دیگر هیچ تغییری نکرده و به قوت خود باقی است. اقتصاد عربستان هنوز روی نفت استوار است و نفت هنوز بزرگترین بخش از تولید ناخالص داخلی، صادرات و درآمدهای دولت سعودی را تشکیل میدهد. به این ترتیب اگرچه عربستان و شرکت ملی نفت این کشور به واسطه ورود به پروژههای صنعتی نفت محور از جمله پروژههای پاییندستی در نقاط مختلف دنیا، در حال تغییر روابط خود با طلای سیاه است، اما وابستگیاش به این ماده کمتر از قبل نشده. در کنار پیشرفت آهسته در ایجاد مجاری متنوع برای درآمدزایی در عربستان، تقلای اخیر این کشور برای کاهش بیشتر تولید روزانه خود بهمنظور جلوگیری از ریزش قیمتها زیر سایه جنگ تجاری آمریکا و چین و کند شدن رشد تقاضا، حکایت از آن دارد که اقدامات سه سال گذشته، کمترین اثری در کاهش وابستگی به درآمدهای نفتی نداشته است کما اینکه قیمت نفت در بودجه این کشور برای سالجاری میلادی، 80 دلار بر بشکه در نظر گرفته شده که در زمان رونمایی از آن نیز بهدلیل آنچه افزایش وابستگی به درآمدهای نفتی ارزیابی میشد، شگفتی کارشناسان را در پی داشت. بنابراین احتمالا اقتصاد سعودیها برای مدتی طولانیتر از آنچه برنامهریزی کردهاند؛ به نفت وابسته خواهد ماند.تداوم این وابستگی از یکسو اقتصاد عربستان را در برابر تحولات بازار نفت آسیبپذیر باقی میگذارد و از سوی دیگر هرگونه تاخیر در اجرای پروژههای قطع وابستگی، چهره شاهزاده جوان سعودی بهعنوان عنصر کلیدی اقتصاد بدون نفت را که سودای اصلاحات اقتصادی و فرهنگی را در سر دارد؛ مخدوش میسازد. اما عربستان طی سالهای گذشته چه اقداماتی برای کاهش وابستگی به نفت انجام داده و این اقدامات با چه چالشها و موانعی مواجهند؟
چالشهای ورود قویتر به آسیا
عربستان سعودی در فروش نفت طبق قراردادهای بلندمدت به پالایشگران، بیتجربه نیست. با این حال در بازار هند بهعنوان یک بازار رو به رشد چندان به فکر افزایش سهم بازار نبوده است. اما اهمیت روزافزون هند بهعنوان کشوری در حال توسعه باعث شد که سال گذشته و در آستانه انجام یک معامله برای خرید بخشی از سهام یک پالایشگاه هندی (ریلاینس)؛ مدیرعامل شرکت دولتی نفت عربستان که برای همراهی با بنسلمان در پاریس حضور داشت به سرعت و بدون اعلام قبلی خود را با یک پرواز به دهلی نو برساند. امین ناصر، صبح یازده آوریل 2018 به هند رسید و ساعاتی بعد در همان روز توافقنامه انجام این معامله را به امضا رساند.
مذاکرهکنندگان اخیرا بر سر جزئیات این توافق به نتیجه رسیدند و آن را نهایی کردند تا 20 درصد از سهام ریلاینس در اختیار آرامکوی عربستان قرار گیرد و به واسطه آن این غول نفتی دسترسی سریعتری به بازار گسترده هند داشته باشند. براساس این قرارداد، ریلاینس روزانه بیش از 500 هزار بشکه نفت خام از عربستان سعودی خریداری خواهد کرد. این میزان دو برابر بیشتر از میزان قبلی خرید این پالایشگاه از آرامکو و نمونهای از تلاشهای شرکت دولتی نفت عربستان برای حفظ ارزش هر بشکه نفت تولید شده در این شرکت به واسطه گسترش حضور در پالایشگاهها بهویژه در آسیا است. این تلاش اما چالشی را که عربستان سعودی برای کاهش وابستگی به درآمدهای نفتی با آن روبهرو است، پررنگ میکند.
تحلیلگران حوزههای اقتصاد و انرژی عقیده دارند نتایج پروژهها و اهداف مختلف کاهش وابستگی به درآمدهای نفتی در عربستان سعودی عموما با یکدیگر ناهمسو هستند، زیرا برخی از آنها بسیار کند حرکت میکنند و برخی دیگر بیش از اندازه بلندپروازانهاند. «توانایی زندگی بدون نفت» یکی از این اهداف معروف است که بنسلمان طراح آن بوده. قرار بود این هدف تا اوایل 2020 به مرحله اجرا برسد. حالا اما در نیمه دوم 2019 قرار داریم و با وجود گسترش سرمایهگذاریها؛ تلاش بیوقفه سعودیها برای کنترل تولید بهمنظور جلوگیری از افت قیمت نفت نشان از شکست این هدف دارد.
با وجود خروجیهای ناامیدکننده از تلاشهای بنسلمان برای کاهش وابستگی به نفت، انعقاد قراردادهای خارجی همچنان در جریان است. در مارس 2018 آرامکو با پتروناس مالزی قرارداد خرید 7 میلیارد دلار از سهام یک پالایشگاه و پروژه پتروشیمی را نهایی کرد. یک ماه بعد، مدیرعامل آرامکو و یک کنسرسیوم از شرکتهای هندی یک توافقنامه اولیه به امضا رساندند که بر اساس آن، آرامکو در پروژه پالایشگاه 2/ 1 میلیون بشکهای در روز در ایالت ماهاراشترا در غرب هند سهیم شده است. در فوریه سالجاری نیز آرامکو یک قرارداد 10 میلیارد دلاری برای یک مجموعه پالایشی پتروشیمیایی در چین امضا کرد. آرامکو همچنین استراتژی بازار خود را در چین تغییر داده است. این شرکت در حال حاضر به پالایشگاههای مستقل چین تمایل بیشتری نشان میدهد، این در حالی است که برای سالها انحصارا به شرکتهای دولتی چین نفت میفروخت. در ماه ژوئن هم آرامکو پرکار بوده و با کرهجنوبی 12 قرارداد همکاری به ارزش میلیاردها دلار به امضا رساند تا در پروژههایی از کشتیسازی گرفته تا توسعه یک پالایشگاه متعلق به عربستان در این کشور، حضور داشته باشد. سعودیها برای افزایش حضور در پاکستان نیز بیکار نماندهاند و برای احداث یک پالایشگاه با سرمایهای 10 میلیارد دلاری در این کشور به توافق رسیدهاند. مدیران آرامکو همچنین برای هزینهکرد 10 میلیارد دلار دیگر برای ساخت یک مجموعه پالایشی و پتروشیمیایی در آفریقای جنوبی در حال برنامهریزی هستند. با این حال باید دید تمام این برنامهها و قراردادها تا چه میزان همسو با یکدیگر هستند و در نهایت ثمربخش خواهند بود یا خیر.
رتبه یازدهم در تامین نفت آمریکا
عربستان سعودی در حال حاضر دومین تامینکننده خارجی نفتخام آمریکا است اما این جایگاه برایش کافی نیست و با میلیاردها دلار پول نقد ورود به پروژههای نفت و گاز این کشور را غنیمت میشمارد. آرامکو در سال 2017 مالکیت صد درصدی بزرگترین پالایشگاه آمریکا در پورت آرتور تگزاس را در اختیار گرفت. به این ترتیب ظرفیت 600 هزار بشکهای در روز «موتیوا» تبدیل به محلی برای ایجاد ارزش افزوده در نفت تولیدی عربستان شد. با این حال امین ناصر اوایل سالجاری اعلام کرد آرامکو برای یک سرمایهگذاری 10 میلیارد دلاری دیگر در موتیوا آمادگی دارد، اما این بار در بخش گاز. این تنها بخشی از برنامهریزی برای سرمایهگذاری 150 میلیارد دلاری عربستان در حوزه گاز در دهه پیشرو است. اما با وجود تملک بزرگترین پالایشگاه آمریکا از سوی آرامکو، طبق گزارش اداره اطلاعات انرژی آمریکا، این شرکت رتبه یازدهم تامین نفت را در آمریکا دارد که نشاندهنده فاصله آرامکو با شرکتهای آمریکایی است.
نقش آرامکو در برنامههای بنسلمان
در میان تمام برنامههایی که عربستان برای افزایش سرمایهگذاری خارجی و کاهش وابستگی به درآمدهای نفتی دارد؛ آرامکو نقش ویژهای دارد. در واقع این غول نفتی نقطه اتکایی برای ولیعهد جوان سعودی است تا با استفاده از اعتبار آن برنامههای اصلاحی خود در اقتصاد و فرهنگ را به پیش ببرد. به همین دلیل بحث عرضه اولیه بخشی از سهام این غول نفتی برای نخستین بار از سوی بن سلمان مطرح شد. عملیاتی شدن این عرضه اولیه میتواند درآمدی قابل توجه در اختیار اهداف بلندپروازانه بن سلمان قرار دهد. این اهداف باید تا سال 2030 محقق شوند اما به واقعیت پیوستن آنها چندان ساده به نظر نمیرسد.
محمد بن سلمان برای خصوصیسازی بخشی از سهام آرامکو، با موانع داخلی و خارجی فراوانی مواجه است. در شرایطی که بخشی از مردم عربستان عقیده دارند عرضه اولیه شرکت نفت دولتی عربستان چوب حراج زدن به بزرگترین دارایی این کشور است، مسائلی همچون شفافسازی اطلاعات این کشور یا اختلافات سیاسی با کشورهای میزبان سهام آرامکو، مانع از انتشار بزرگترین عرضه اولیه دنیا شده است.
اخیرا پنج منبع داخلی در آرامکو که عضو هیاتمدیره این شرکت هستند به رویترز گفتهاند عرضه اولیه این غول نفتی در نیویورک میتواند خطرات قانونی فراوانی برای شرکت ملی نفت عربستان به همراه داشته باشد و ورود به این بورس تنها در شرایطی ممکن است که آرامکو مصونیت قضایی داشته باشد. این مصونیت بهدلیل باز بودن پرونده حمله به برجهای دوقلوی تجارت جهانی در آمریکا و نقش حمایتی سعودیها از عاملان این حمله مطرح میشود زیرا اموال عربستان بهعنوان کشوری که در جریان این حمله از تروریستها حمایت کرده، در معرض ضبط از سوی دادگاههای آمریکا قرار دارد.در عین حال روند شفافسازی سختگیرانه که در بورس نیویورک برای شرکتها وجود دارد، میتواند بسیاری از اسرار دولتی عربستان را که برای سالهای طولانی در دل آرامکو پنهان شده را افشا کند. این موضوع برای دولت عربستان که قرار است همچنان صاحب 95 درصد از سهام آرامکو باقی بماند، بسیار نامطلوب است. با این حال این منابع آگاه تاکید کردهاند که تصمیم نهایی با ولیعهد عربستان سعودی است. پیش از این دونالد ترامپ از پادشاهی عربستان خواسته بود عرضه اولیه آرامکو در بورس نیویورک بهعنوان یکی از بزرگترین پایگاههای سرمایهگذاری دنیا انجام شود. با وجود ابراز نگرانی مقامات آگاه در آرامکو، به نظر میرسد ولیعهد جوان سعودی به دلایل سیاسی و تنها با هدف تحکیم روابط با آمریکا، برای عرضه 5 درصد از سهام آرامکو به سمت نیویورک گرایش بیشتری دارد. این در حالی است که مشخص نیست در سالهای بعدی که سعودیها از حمایت ترامپ برخوردار نیستند آیا سهام آرامکو در آمریکا همچنان در حاشیه امن قرار خواهد داشت یا خیر. اصرار بن سلمان برای اجرای هرچه سریعتر عرضه اولیه 5 درصد از سهام آرامکو مطابق میل او، حذف خالدالفالح بهعنوان رئیس هیاتمدیره آرامکو و وزیر نفت این کشور را در فاصلهای کوتاه از یکدیگر در آگوست 2019 در پی داشت. بهدنبال این تغییرات، افراد نزدیک به خاندان سلطنتی در این دو سمت جایگزین شدند تا عرضه اولیه آرامکو با کمترین مانع و بیشترین سرعت انجام شود. با این حال، حتی حذف الفالح بهعنوان کسی که گفته میشد در مسیر عرضه اولیه آرامکو مطابق خواستههای ولیعهد جوان سعودی گام برنمیداشت نیز به اجرای این عرضه اولیه سرعت نداد. اخیرا اجرای بخشی از عرضه اولیه سهام آرامکو که قرار بود در ماه نوامبر در بورس داخلی عربستان انجام شود؛ بار دیگر به تاخیر افتاد. یکجانبهگراییهای ولیعهد سعودی برای اجرای خواسته خود در داخل عربستان در حالی است که تعیین ارزش واقعی آرامکو بهعنوان چالشی جدی و فراداخلی بر سر راه او قرار دارد.
از نظر بن سلمان، آرامکو 2 هزار میلیارد دلار ارزش دارد اما موسسات بینالمللی اعدادی بین 1/ 1 هزار میلیارد دلار تا 5/ 1 هزار میلیارد دلار را بهعنوان ارزش واقعی آرامکو تخمین میزنند. عدمتطابق این اعداد با یکدیگر، یکی از دلایل تاخیرهای مداوم در عرضه اولیه سهام آرامکو طی حدود سه سال گذشته بوده است.با تمام این تفاسیر آرامکو در دو سال گذشته سرمایهگذاری در پالایشگاهها و پتروشیمیهای سراسر دنیا را افزایش داده است. پیش از این آرامکو اعلام کرده بود ارزش سرمایهگذاریهایش در داخل عربستان، آسیا و آمریکا حداقل 50 میلیارد دلار ارزش دارد. هدف آرامکو افزایش تقریبا سه برابری تولید مواد شیمیایی و رساندن سطح آن به 34 میلیون تن در سال تا 2030 است.بزرگترین شرکت تولیدکننده نفت خام دنیا همچنین قصد دارد تا در چشمانداز یاد شده؛ ظرفیت پالایشی خود را در سراسر دنیا به 8 تا 10 میلیون بشکه در روز برساند. این ظرفیت در حال حاضر بیش از 5 میلیون بشکه در روز است؛ زیرا بخش قابلتوجهی از تولید روزانه نفت خام عربستان به مصرف داخلی میرسد.اگرچه بنسلمان برای کاهش مصرف داخلی نفت و گاز این کشور ایدههایی داشت و در همین راستا پروژهای 200 میلیارد دلاری برای تولید انرژی خورشیدی تعریف کرد، اما آنطور که شواهد نشان میدهد اثری از پیشرفت در این پروژه بلندپروازانه مشاهده نمیشود. این پروژه در ماه مارس 2018 توسط صندوق سرمایهگذاری عمومی عربستان (PIF) و SoftBank ژاپن آغاز شد اما با گذشت پنج ماه از این زمان، هنوز مشخص نیست این پروژه چه زمانی و چگونه به مرحله اجرا درخواهد آمد.
تضعیف اهداف مالی IPO آرامکو
در مارس 2019 آرامکو اعلام کرد که 70 درصد از سهام شرکت پتروشیمی عربستان یا سابیک (SABIC) را به دست آورده است. ارزش این سهام 1/ 69 میلیارد دلار اعلام شد که از صندوق ثروت ملی عربستان موسوم به «صندوق سرمایهگذاری عمومی» برداشت شده است. به این ترتیب آرامکو در ادامه تلاش برای ایجاد بازارهای تازه برای نفت خام خود از اعلام حضور در پاییندست صنعت نفت غافل نبوده است. توجه به صنعت پالایش و پتروشیمی گامی است که آرامکو برمیدارد تا در پی آن تبدیل به رهبری جهانی در صنعت مواد شیمیایی شود.در این راستا امین ناصر، مدیرعامل شرکت سعودی آرامکو که پیش از این از سوی کارکنان این شرکت با نام «آقای بالادست» شناخته میشد، در چرخشی آشکار در حال توسعه پاییندست صنعت نفت عربستان است و میخواهد ظرفیت پالایشی آرامکو را به ظرفیت تولید نفت خام این شرکت نزدیک کند؛ یعنی چیزی حدود 12 میلیون بشکه در روز. آرامکو قصد دارد از این طریق، به تدریج خود را با رقبای بزرگی که در پاییندست دارد هماهنگ و در مقابل هرگونه رکود تقاضا در بازار نفت یا نوسانات قیمتی واکسینه کند. اما یکی از نشانههای تعارض در خواستههای بنسلمان همینجا مشخص میشود. در واقع خصوصیسازی آرامکو در پی تلاش این شرکت برای به دست آوردن سهام SABIC بیش از پیش به تاخیر افتاد. تا پیش از خرید سهام سابیک قرار بود PIF که محمد بن سلمان ریاست آن را بر عهده دارد، حدود 100 میلیارد دلار از عرضه اولیه آرامکو را به دست بیاورد. در عوض این صندوق برای به دست آوردن سهام سابیک تلاش کرد. صندوق سرمایهگذاری ملی عربستان از سه سال قبل و همزمان با شروع تفکر جدا شدن عربستان از نفت، حضور در سرمایهگذاریهای بینالمللی را آغاز کرد. خرید 5/ 3 میلیارد دلار از سهام شرکت Uber Technologies نخستین گام PIF بود. با این حال آنطور که دادههای ریفاینتیو نشان میدهد، از سال 2016 به این سو سرمایهگذاری مستقیم PIF در پروژههای برونمرزی تنها 5/ 10 میلیارد دلار بوده و بسیاری از تعهدات این صندوق نیز هنوز عملی نشدهاند. در عین حال آنطور که کارشناسان عقیده دارند؛ این سرمایهگذاریها لزوما باعث جذب سرمایهگذاران خارجی به داخل عربستان نمیشود و نمیتوان از سوی آنها انتظار توسعه صنایع یا ایجاد اشتغال داشت. با وجود تمام اما و اگرهایی که اهداف و سرمایهگذاریهای عربستان در جهت ترک اعتیاد نفتی به همراه دارد؛ باید دید سرانجام اقتصاد بزرگترین صادرکننده نفت خام دنیا از وابستگی به چاههای نفت رها خواهد شد یا خیر.