مروری بر زندگی و آثار شهید مصطفی خمینی: سپیده گشای انقلاب

در خانه علم و تقوا دیده به جهان گشود، در دامن راستی و درستی بپرورید و در آغوش حماسه و غیرت دینی ببالید

مروری بر زندگی و آثار شهید مصطفی خمینی: سپیده گشای انقلاب

در خانه علم و تقوا دیده به جهان گشود، در دامن راستی و درستی بپرورید و در آغوش حماسه و غیرت دینی ببالید. تکلیف مداری، دلاوری پایداری پدر در پاسداری از احکام و مقررات دینی، از او جوانی شجاع، بی آلایش، هوشیار و دردمدار بساخت. نظم پولادین پدر، لحظه های عمر او را بارور گردانید و آهها و آوای شبانه اش، او را تا ملکوت اوج می داد. در زمانی کوتاه، مقدمات و سطح را پشت سر نهاد و همزمان از پرورش جان و روحش غافل نماند. چنان در قرآن غرق می شد و حیران حقایق و معارف او می گشت که گویا حق را شهود می کرد.

به گاهی که بیشتر حوزویان به «قال»، «اقول» سرگرم بودند و به گشایش دقایق اصولی مباهات می کردند، او، افزون بر فراگیری دانش، رسالت خود را در وراثت انبیاء می جست، در نجات محروم و نادان، در مبارزه با ستم حاکمان، در برپایی حکومت الهی و جامعه ای طیبه.

شوری عاشورایی

در کنار پدر، مقاوم و استوار ایستاد و از آن همه فشار رژیم پهلوی خم به ابرو نیاورد. با لبخندش دوستان و مبارزان را استوار می ساخت و دشمنان را خرد و خوار. پایمردی، نستوهی، استواری، صلابت و شجاعت او، در برابر ناگواری ها و نرمش و فروتنی وی در برابر خلق خدا، ریشه در اذکار باطنی، سیر روحی و زمزمه سحری او داشت. سنگ صبور یاران و شاگردان امام بود. با زیارت عاشورا، انسی ویژه داشت که آن را منشوری علیه همه ستمگران تاریخ می دانست و تجلی شکوه شهادت.

ولایت مدار بود و شفیته آل رسول. به ولایت اهل بیت(ع) نه در کنج انزوا که در صحنه جهاد، اجرا و اقدام می جست و سیرت او این جمله زیارت عاشورا بود:

 «و اسأله أن یبلغنی المقام المحمود لکم عند الله و ان یرزقنی طلب ثارکم مع امام هدی». گویند وقتی که به کلمات آخر زیارت عاشورا می رسید، از خود بیخود می شد.

کینه او به ستم و عشق او به ولایت، چنان بود که بزرگترین نگرانی او در نهضت 15 خرداد 1342، خاموش شدن این حرکت و نهضت ولایی بود. بارها از ولایت مداران گل مولایی شکوه می کرد و از این که شماری به نام اهل بیت(ع) به استمرار عملی ولایت پشت کرده بودند، رنج می برد. و این چنین بود که هم شهادت روزی او شد و هم خونش احیاگر ولایت وارث ائمه در روزگار ما و برقراری حکومت اسلامی گردید.

تحصیلات حوزوی

شهید مصطفی خمینی، در آذرماه 1309 ه. ش برابر با رجب المرجب 1329 ه. ش در شهر مقدس قم، در بیت جهاد و اجتهاد، پای به عرصه گیتی نهاد و نام جد شهیدش، حاج سید مصطفی موسوی بر او نهاده شد. در 15 سالگی، بنا به گزینش خود و ارشاد پدر، به تحصیل دانش های حوزوی پرداخت، با تلاش و پشت کار و استعداد ذاتی که داشت، در کمترین زمان ممکن، دانش های مقدماتی را فرا گرفت.[1]

سطح عالی را از حوزه درس اساتید برجسته حوزه علمیه قم، حضرت آیات، مرتضی حائری، شهید صدوقی، سلطانی، محمد جواد اصفهانی و... آموخت. در 22 سالگی، دوره تخصصی اصول و فقه(خارج) را آغاز کرد. فقه را از محضر مراجع عصر، آیات عظام: بهجت، بروجردی، محقق داماد، و اصول را از حوزه درس حضرت امام بهره برد. پس از رحلت آیت الله العظمی بروجردی، در حوزه درس فقه پدر شرکت جست و پس از چندی به مقام بلند اجتهاد دست یافت.

در کنار فراگیری دانش فقه و اصول، دانش های دیگر را نیز فرا می گرفت. فلسفه و حکمت را از بزرگان فن: فکوری، یزدی، والد محقق، علامه طباطبایی و سید ابو الحسن رفیعی قزوینی استفاده برد.[2]

در راه کسب دانش، به درس های رایج حوزه بسنده نکرد. در آثار علمی غیر درسی، با ژرف نگری تمام، به مطالعه و مباحثه می پرداخت. کمتر کتاب علمی در رشته ای از دانش های حوزوی یافت می شد که آن را مطالعه یا مباحث نکرده باشد. هنوز سی سال از عمر شریفش نگذشته بود که جامع معقول و منقول و دیگر دانش های موجود حوزه بود.[3]

شهید مصطفی خمینی در قم، با بهره های علمی فراوانی که از عالمان بزرگ در رشته های گوناگون گرفته بود، در بسیاری از دانش ها، بویژه در فقه و اصول، مجتهد مسلم بود. وقتی در نجف، اقامت اجباری گزید، خود را بی نیاز از حوزه درس اساتید بزرگ حوزه نجف می دید، ولی به انگیزه هایی در حوزه درس مراجع عصر شرکت می جست که دستآورد برخی از آن درس ها، جزوه ارزشمند، نقد دروس الاعلام النجف الاشرف است که در بین آثار آن شهید عزیز، جایگاه ویژه دارد که در این مقال بدان می پردازیم.

مبارزی دوراندیش

آقا مصطفی، نه تنها دست پرورده عرفان و دانش امام که خود امامی بود، آراسته به توان علمی و اندیشه های انقلابی.

او ژرف اندیش بود و دورنگر، به احکام و دستورهای سیاسی و اجتماعی اسلام آشنایی ژرف داشت و فقیهانه از میان دشواری ها راه می گشود و روی افق های روشن راه می پیمود. کندوکار در زندگی مردم، شیوه های سیاسی ابر قدرت ها و پیگیری خیزش های انقلابی معاصر، به او، تجربه های گرانبهایی بخشیده بود، تا بتواند رخدادها را پیش بینی و فرجام کار را بنگرد و پیش از فرود رخداد، خود را برای رویارویی با آن آماده سازد. به مطالعه کارنامه نهضت های ضد استعماری آفریقا و آسیا علاقه مند بود و به مبارزان سفارش می کرد با بهره گیری از سرگذشت اجتماعی مسلمانان و دستآوردهای نهضت های آزادیبخش، بر توان مبارزاتی خود بیفزایند.

تکیه گاه امام

آن سلاله علوی، مرد اندیشه و کار بود. جسارت و شور انقلابی اش از نوجوانی زبانزد حوزویان بود. رژیم شاه را غیر قانونی می خواند و با جریان هایی که آگاهانه و ناآگاهانه، سعی در توجیه کودتای 28 مرداد می کردند، سخت برخورد می کرد. مبارزات «فداییان اسلام» را به دقت پیگیر بود و به رشادت و شجاعت های رهبران آن، با شگفتی می نگریست.[4]

پس از قیام خونین 15 خرداد نیز، هماره در کنار پدر بود و با همه توان از نهضت پشتیبانی می کرد. در امور سیاسی، آرام بخش ترین تکیه گاه امام بود.

پیوند امام و مردم را او برقرار می کرد. اخبار و رویدادهای خارجی را او به امام گزارش می داد و بنیانگذار نهضت در تصمیم گیری ها از او کمک می گرفت.[5]

پس از دستگیری امام، او پرچمدار نهضت شد و شعله مبارزه را برافروخته نگاه داشت و پیام های امام را از درون زندان به مردم می رساند.

پس از جریان 13 آبان و تبعید امام، مسؤولیت ها و کارهای شهید مصطفی خمینی سنگین تر گردید. افزون بر ادامه رسالت امام و اعتراضیه های مردم به کاپیتولاسیون[6]، از سوی امام وکیل شد تا به امور حوزوی، شهریه طلاب، به یاری نیازمندان و... بپردازد.

دوران تبعید

شهید مصطفی خمینی پس از دستگیری حضرت امام توسط عوامل رژیم، برای خاموش نشدن شعله انقلاب و پشتیبانی رهبری، مردم را به دادخواهی فراخواند که خود نیز دستگیر و به ترکیه و سپس عراق تبعید شد.

درک عمیق او از قرآن و سیرت سیاسی امامان و مبارزات علما و آگاهی گسترده از نابسامانی ها و فسادهای اجتماعی، او را به عرصه سیاست و رزم کشاند بود. آشنایی با زوایای فکری و شخصیتی آن بزرگمرد، نه یک بررسی تاریخی که دستیابی به مبانی و معیارهای مبارزاتی ایشان، نشانه راه و ترسیم خطی است برای همه مسلمانان در راه رسیدن به اسلام ناب.

لقب اسلام شناسی، در دیده آقا مصطفی، برای کسی زیبندگی دارد که اصول کلی و روح شریعت را درک کند و هریک از فرایافته های اسلامی را در جایگاه بایسته خود شرح کند.

آن شهید، مهمترین دلیل مبارزه با کاپیتولاسیون و نفی امتیازهای نامشروع آمریکا در ایران را امر به معروف و نهی از منکر شمرده است.

ساده زیست و یاور مظلومان

او، عالمی بود آگاه، دردمند و درد آشنا. بسان ساده ترین طلاب می زیست و با محرومان دمساز و دمخور بود. رنج بینوایان دلش را به درد می آورد و آرزوی بهروزی آنان را هیچ گاه از یاد نمی برد.

این مجتهد صاحبنظر توده های محروم را دعوت می کرد که به بساط آرام دزدان بیت المال حمله برند و کاخ هایی را که از دسترنج محرومان بنا شده، بر سر قارون ها خراب کنند و اشرافی دروغین را ابوذوار از هم بگسلند.

آقا مصطفی خمینی در شیوه حکومت اسلامی و اجرای قدرت تحقیق می کرد.[7] بخش مهمی از پژوهش های فقهی را به شناخت این زاویه اسلام ویژه کرده بود.

در عمل نیز، در متن مبارزه بود و همواره مردم و روحانیون را به تلاش برای به دست آوردن قدرت که در سایه عمل به وظیفه های شرعی، جامه عمل پوشانده شود، فرا می خواند.

سیرت نبوی و علوی

برنامه های سیاسی و اجتماعی شهید مصطفی خمینی، براساس قاعده ها و معیارهای اسلامی، پی ریزی شده بود. هدف وی اجرای دستورها و آیین های قرآن و حاکمیت اسلام بود و شعار او، بازگشت به سیرت نبوی و علوی. در حفظ مرزهای دین سختکوش بود و در رویارویی با کژی ها سخت گیر، دوستی ها و دشمنی های او، بر مدار آرمان ها و مسؤولیت شناسی بود که از اسلام پرتو می گرفتند، نه احساسات و هواها و هوس ها.

در گزینش راه و به کارگیری روش رسیدن به هدف نیز، حساس بود و وسایل سازوار با آن هدف را بر می گزید.

او، برخلاف بسیاری از کسان و احزاب سیاسی، که برای رسیدن به هدف، استفاده از هر وسیله را جایزه می شمردند وسیله را آیینۀ تمام نمای هدف می دید و هرگز در روش سیاسی از باطل سود نمی جست. این درس را از قرآن آموخته بود که جویندگان حق در رسیدن به هدف، ابزار نادرست و نابکاران را دستیار نگیرند.[8] بر این اساس، او در گزینش همراهان به کسانی دست وحدت می داد که به اسلام وفادار باشند و در راه احیای آن بکوشند.

پشتیبان فلسطینیان

شهید آقا مصطفی خمینی دارای آرمان های بلند بود و اندیشه و تلاش او در دایره مرزهای ایران محدود نبود. همان گونه که فکر رهایی مردمان ایران را داشت، برای پشتیبانی دیگر محرومان جهان نیز، احساس تکلیف می کرد و رهایی مستضعفان را در چنگال استعمار و استثمارگران شرق و غرب، از رسالت های هر مسلمانی می شمرد.

در آن روزها نیز، فلسطینیان و مردم لبنان، چونان امروز، در شرایط دشواری به سر می بردند و مقاومت فلسطین دشوارترین روزهای خود را می گذراند و یاری به رزمندگان و آوارگان جنگ، که هر روز بر شمارشان افزوده می شد، مسأله اصلی دنیای اسلام بود. شهید مصطفی خمینی، همانند امام، که در پشتیبانی از فلسطین، نخستین گام را در میان مراجع شیعه برداشت و قوی ترین اعلامیه را در حمایت از رزمندگان فلسطینی صادر کرد، از پشتیبانان و یاران جنبش آزادیبخش فلسطین بود. با مبارزان پیوند داشت، بدانان کمک می رساند و برای آموزش نیروهای انقلاب اسلامی ایران، از رزمندگان فلسطینی کمک می گرفت.[9]

کرسی های درسی قم و نجف

استاد شهید، به خاطر دقت نظر، نبوغ و برجستگی های ویژه ای که داشت، از اوان تحصیل، هر کتاب درسی که فرا می گرفت، آمادگی تدریس آن را داشت. بیشتر کتاب های مقدماتی، حتی دانش معقول را پس از آموختن، تدریس می کرد. در سال 1340 ه. ش در مدرسه حجتیه قم، تدریس حکمت داشت و افزون بر شرح منظومه، اسفار اربعه ملاصدرا، به طور خصوصی برای جمعی تدریس می کرد.[10] در امر تدریس بسیار موفق بود و حوزه درس با رونقی داشت.[11]

هنگامی که به نجف اشرف مهاجرت کرد و توفیق حضور در حوزه نجف را یافت، با ویژگی هایی که داشت، خیلی زود درخشید. تدریس خارج فقه و اصول و فلسفه را شروع ک کرد و حوزه درس با رونقی بنیان نهاد و شاگردان بسیاری دور وی حلقه زدند و به درس وی روی آورند.

می گویند: حوزه درس وی، در نجف اشراف، سومین حوزه مهم درس خارج و سرآمد بسیاری از درس های موجود حوزه بوده است.

استاد شهید، در دو میدان تدریس و نگارش پیشگام بود. از جوانی حوزه تدریس با شور و شادابی داشت و از همان روزگار، یافته های علمی و پژوهشی خود را به رشته تحریر می کشید. می توان ادعا کرد استاد یکی از موفق ترین چهره های علمی حوزه بود که با عمر کوتاه، بیشترین آثار علمی در دانش های گوناگون از خود به یادگار گذارد. در قم، نگارش های علمی ارزشمندی به جای گذاشت که از سوی رژیم غارت شد.

پس از هجرت به نجف اشرف، تا آخرین لحظه های عمر، نگارش را در سرلوحه کارهای خویش داشت.

آثار استاد شهید

فهرست آثاری که از وی به جای مانده و نزدیکان ایشان از آن یاد کرده اند یا در آثار خود از آنها نام برده، به شرح زیر است:

تفسیر قرآن، 4 جلد-تحریرات فی الاصول، 3 جلد-کتاب اصول، اثر مختصر در مباحث اصول-القواعد الاصولیه- قواعد الحکمیه، حاشیه و تعلیقه بر اسفار اربعه ملاصدرا -حاشیه بر هدایه ملاصدرا-حاشیه بر طبیعیات اسفار ملاصدرا-حاشیه بر مبدأ و معاد ملاصدرا-دوره فلسفه قدیم- حاشیه عروة الوثقی(اجتهاد و تقلید) -تحریر عروة الوثقی(تقلید و احتیاط) -تحریر عروة الوثقی (طهارت) -کتاب الطهارت (مستقل) -کتاب الصلوة- الواجبات فی الصلوة-حاشیه عروة الوثقی(خلل صلات) -احکام الخلل فی الصلوة(مستقل) - رساله قضا، صلوات-حاشیه عروة الوثقی(کتاب صوم) -شرح و مستند تحریر الوسیله امام خمینی (کتاب صوم) -کتاب الصوم (مستقل) -مکاسب محرمه، 2 جلد-شرح و مستند تحریر الوسیله (مکاسب محرمه) -کتاب البیع (مستقل) -شرح و مستند تحریر الوسیله(کتاب البیع) -شرح و مستند تحریر الوسیله(خیارات) -کتاب الخیارات (مستقل) -کتاب الاجاره-شرح و مستند تحریر الوسیله(کتاب النکاح) -دراسات فی ولایت فقیه- القواعد الفقهیه(قاعده لاضرر و قاعده لاتعاد) - حاشیه بر وسیله النجاة سید ابو الحسن اصفهانی-نقد دروس الاعلام النجف الاشرف (فقه، اصول) -رساله حدیث رفع-القواعد الرجالیه-حاشیه بر خاتمه مستدرک الوسائل میرزا حسین نوری-الفوائد و العوائد-شرح زندگانی ائمه(ع) -تطبیق هیئت جدید بر هیئت و نجوم اسلامی-قضیه آقای حکیم و دولت عراق (یادداشت های دستنویس درباره مسایل روز با تحلیل عمیق سیاسی).

در ادامه این نوشتار برآنیم که به اختصار پاره ای از آثار شهید را معرفی کنیم:

تفسیر قرآن

مفسران، در طول تاریخ اسلام به شیوه های گوناگون به روشنگری کلام وحی پرداخته اند. گروهی از زاویه روایات پیشوایان دین به آیات قرآنی نگریسته اند و گروهی از منظر کلام، عرفان، فقه، علم و ادب و...

استاد شهید، روش های تفسیری یاد شده را بایسته و کافی نمی داند و بر این باور است نگاه یک سویه به آیات قرآن، فهم و درک و برداشت را محدود می کند و انسان ها را از بسیاری حقایق و دقایق آیات الهی محروم می سازد.

از این روی، طرح نو در تفسیر، که در میان روش های تفسیری سابقه نداشت، درافکند. با نگاه همه جانبه، از زوایای گوناگون به سراغ آیات قرآنی رفت و با وام گرفتن از معارف اهل بیت و دانش های قدیم و جدید به تفسیر آیات قرآنی پرداخت. اثر حاضر، ثمره پژوهش ها و ژرف اندیشی های گسترده ده ساله استاد است که به گونه الگوی نوینی در سیر تفسیر انگاری، فراروی علاقه مندان گذاشته است.

تفسیر، با خطبه رسول اکرم(ص) در وصف قرآن و تقدیم اثر به پیشگاه سید الشهدا آغاز شده است. نویسنده، در پیشگفتار کوتاه، حقیقت دانش تفسیر را می نمایاند و از تفسیر، تعریفی دقیق ارائه می دهد. این اثر ارزشمند سوره حمد و 26 آیه از سوره بقره را در بردارد.

استاد، با نگرشی فراگیر و همه سویه، مطالب سوره حمد را در سه محور اساسی عرضه می دارد: (بایسته های بحث و پژوهش در تمام سوره- برداشت های گوناگون از هر آیه -شرح تفسیر واژگان و اجزای آیات).

نویسنده با بهره گیری از تخصصی های گوناگون و دانش های رایج در حوزه، چون: رسم الخط، صرف، نحو، لغت، معانی و بیان ادب و عروض، علم حروف، تجوید و قرائت، تاریخ و شأن نزول، اصول فقه، کلام، عرفان، اخلاق، حکمت و فلسفه و سبک ها و برداشت های علمای تفسیر، به بحث می پردازد و در این اثر ناتمام، ردپای ماندگاری در دانش تفسیر و قرآن پژوهشی، از خود می گذارد. این اثر 4 جلدی از سوی سید محمد سجادی تحقیق و تصحیح شده و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی آن را به دست چاپ سپرده است.

تحریرات فی الاصول

این اثر سه جلدی دایرة المعارف گونه در دانش اصول، در یازده مقصد سامان یافته است، بدین شرح: مباحث مقدماتی علم اصول شامل تعریف، وضع، حقیقة شرعیه، صحیح و اعم، الفاظ مشترک و مشتق. اوامر، نواهی، مفاهیم، عام و خاص، مطلق و مقید، قطع، ظن، برائت، اشتغال و استصحاب. تحقیق و تصحیح جلد نخست توسط سید محمد سجادی انجام پذیرفته و در سال 1365 ش. در 561 صفحه به چاپ رسیده است. تحقیق و تصحیح جلد دوم و سوم اثر، توسط سید محمد سجادی و حبیب الله عظیمی صورت گرفته و در سال 1372 ش در 645 و 862 صفحه چاپ و منتشر شده است.

اجتهاد و تقلید

*اندیشه های فقهی مصطفی، جدای از زمان و مکان و نیازهای روزمره مردم نبود. اهل آن نبود که انبانی از اصطلاحات را بر دوش کشد و فضل خویش بنمایاند و با سخنان پر طمطراق فخر بفروشد، بلکه بر آن بود که گرهی از کار فرو بسته مسلمانان بگشاید و بنمایاند که دین، احکام و برنامه های جاودانه و برای همیشه روزگاران دارد.

در باب اجتهاد و تقلید، استاد دو اثر ارزشمند نگاشته که به گونه دست نوشته در دسترس است.

1-الحاشیه علی العروة الوثقی، اجتهاد و تقلید: این حاشیه، در 24 صفحه، تمام باب اجتهاد و تقلید عروه را در بردارد و از بهترین شروح حاشیه هایی است که بر عروة الوثقی در این باب نگاشته شده، از این روی، کمتر مسأله ای در باب تقلید عروه می توان یافت که در این حاشیه، به بحث و بررسی گذاشته نشده باشد.

استاد شهید در این حاشیه، به افزودن واژگانی چون: «علی الاحوط»، «علی الاقوی» و... بسنده نکرده، بلکه به ریشه یابی علمی فتواها پرداخته است و نه تنها خوانندگان، بر فتواها آگاهی می یابند، بلکه فقیهان و پژوهشگران نیز می توانند از آن بهره علمی ببرند.

2-تحریر العروة الوثقی، التقلید و الاحتیاط در تحریر عروه، دیدگاههای فقهی و فتواهای استاد شهید، به سبک و سیاق «عروة الوثقی» سید محمد کاظم یزدی، نگاشته شده است.

این اثر، در 20 صفحه و در بردارنده 74 مسأله و به گونه دست نوشته است.

از کمبودهایی که در باب روشنگری مسایل شرعی و بیان فقه احساس می شود؛ به روز نبودن مسایل، حضور نداشتن فتوا در صحنه زندگی اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و روشن نبودن تکلیف گزاره های نو پیدا و طرح نشدن مسایل برابر با شرایط و نیازهای زمان است. استاد شهید، با تحریر عروه، خواسته گامی در جهت برطرف کردن این کاستی ها بردارد.

هدف وی، از پدید آوردن این اثر، ویرایش متن عروه از عبارت های غیر لازم، پرهیز از تکرارهای ملال آور، کاستن فرع ها و فرض هایی که زمان آن گذشته و امروز مورد نیاز نیست، افزودن مسایل نو پیدا، ادامه دسته بندی و نظم جدید، به فروع برگرفته از مبانی و اصول، توجه به شرایط زمان در بیان مسایل و... است.

در این نوشته، نویسنده فتوای خود را به زبان عربی استوار و روان عرضه داشته و در مقایسه با نگارش های فتوایی دیگر، بویژه عروة الوثقی از برجستگی های بسیاری برخوردار است.

تحریر العروة، کتاب الطهارة

این اثر، نگارشی نوین است در «کتاب طهارت» به سبک و روش عروة الوثقی که پس از بحث تقلید و احتیاط، از «فصل فی المیاه» آغاز می شود و به «فصل فی الاجسام الطاهره» پایان می یابد.

تحریر العروة در بردارنده همه مسایلی که در عروة الوثقی سید کاظم یزدی طرح شده، نیست، بلکه مسایل مهم را ایشان، با روشی که داشته به بحث گذارده است.

کتاب الطهارة

اثر مورد بحث: نخستین نگارش مستقل فقهی استاد، در فقه استدلالی و سر سلسله آثار فقهی گسترده و دراز دامن در باب های گوناگون، تحت عنوان: «کتاب کبیر» است. گرچه نویسنده بر این اثر، که برخی از حلقه های آن موجود است و برخی ناپدید و یا به دور از دسترس، عنوان ویژه ای نزده، ولی در دیگر نوشته های خود، از «کتاب کبیر» بارها نام می برد که از آن استفاده می شود، مقصود استاد، همین سلسله کتاب های فقهی استدلالی گسترده در باب های گوناگون فقه است.

خلل نماز

بحث خلل نماز، از بحث های دشوار و مورد نیاز است و روایات بسیار درباره آن رسیده و چند قاعده فقهی در آن کاربرد دارد. ویژگی بحث سبب شده موضوع در میان فقها، مطرح باشد و کتاب ها و رساله های مستقل فتوایی و علمی درباره آن نگاشته شود.

استاد شهید نیز به خاطر اهمیت و جایگاه بحث، در این باب، دو نگارش «حاشیه عروة الوثقی» و «احکام الخلل فی الصلوة» از خود بر جای گذاشته است.

1-الحاشیه علی العروة الوثقی: در این دست نوشته، فصل پنجاه از کتاب الصلوة عروة الوثقی: «الخلل الواقع فی الصلوة» که سید یزدی در 19 مسأله آن را به پایان برده، استاد بر 6 مسأله آغاز آن حاشیه دارد.

2-احکام الخلل فی الصلاة: این اثر ارزنده فقهی، به شیوه فقه استدلالی و به گونه مستقل، در باب خلل نماز نگارش یافته و بخش عمده مباحث خلل نماز را در بر دارد.

این نوشته در 182 صفحه سامان یافته و اکنون نسخه اصلی آن، در کتابخانه عمومی مرحوم آیت الله العظمی نجفی مرعشی در قم موجود است.

صوم

مسایل روزه، هماره مورد توجه فقها و عرصه بحث و نظر آنان بوده است. در این باب، نگاشته های استدلالی و فتوایی بسیاری وجود دارد و استاد شهید نیز، به این باب توجه ویژه داشته و نگارش های گوناگونی عرضه کرده است.

1-حاشیه علی العروة الوثقی، کتاب صوم: دست نوشته، در 29 صفحه و از آغاز کتاب صوم، تا فصل دوم (مسأله 48) را در بر دارد.

2-شرح و مستند تحریر الوسیله: تحریر الوسیله حضرت امام از نگاشته های استوار، همه سویه نگر و جنگ فقهی است که هم مقلدان را به کار می آید و هم محققان را، از این روی، اهل فضل به آن توجه ویژه دارند و شهید آقا مصطفی هم، این اثر پرکاربرد را در کانون توجه قرار داده و کتاب صوم آن را شرح و مستند نموده است. کتاب صوم: دست نوشته، در 56 صفحه و از آغاز کتاب صوم تحریر الوسیله(بحث نیت) تا مسأله 3 باب «فیما یجب الامساک عنه» را در بر دارد.

3-کتاب الصوم: این نوشته فقهی مستقل است که مباحث آن در ماه رمضان بر گروهی از فاضلان حوزه علمیه نجف القا شده و به مدت پنج سال، ساماندهی و نگارش آن به درازا کشیده است. کتاب، مقدمه ای دارد در تعریف حقیقت صوم و بحثی درباره نیت و فرع های آن و بحثی درباره مفطرات روزه. این کتاب به تصحیح محمد علی رازی در انتشار دفتر تبلیغات حوزه علمیه قم، در 233 صفحه چاپ و رسیده است.

شرح و مستند تحریر الوسیله؛ کتاب نکاح

شهید آقا مصطفی دیدگاههای ویژه فقهی خود را در باب نکاح، در حاشیه های مسایل آن آورده است. این اثر، از مسأله 11 تا بخشی از مسأله 23 ادامه دارد و در مجموع، وی بر 12 مسأله تحریر حاشیه دارد و در 40 صفحه به گونه دست نوشته سامان یافته است.

شرح و مستند تحریر الوسیله مکاسب و متاجر

این اثر، که شرح و مستندسازی تحریر الوسیله، بخش مکاسب محرمه است، 26 مسأله از مکاسب محرمه تحریر الوسیله را در بردارد و نسخه اصلی آن در 120 صفحه به گونه دست نوشته، در کتابخانه مرحوم آیت الله العظمی مرعشی نجفی موجود است.

کتاب البیع

از سلسله نگارش های گسترده و مستقل استاد شهید در فقه استدلالی، «کتاب البیع» است. این اثر، گویا همزمان با تدریس «بیع» توسط امام خمینی (ره) در نجف اشرف، سامان یافته است. کتاب حاضر در 517 صفحه، به گونه دست نوشته تمامی مباحث بیع را در بردارد و اکنون نسخه اصلی آن در کتابخانه مرحوم آیت الله العظمی مرعشی نجفی در قم موجود است.

خیارات

خیارات، از بحث های مناقشه انگیز عرصۀ طرح آرا و دیدگاههای گوناگون است. به خاطر کمبود منابع و دلیل های لفظی، قواعد فقهی و اصولی فراوانی کاربرد دارند و دانشوران فقه، با دقت و ژرف نگری بسیار و بحث های عمیق، آثار ارزنده ای در این باب به میراث گذاشته اند.

استاد شهید نیز، در این باب، دو اثر ارزشمند به گونه شرح و مستند و بحث استدلالی مستقل نگاشته است:

1- شرح و مستند تحریر الوسیله، کتاب خیارات: این اثر که مستندسازی و شرح تحریر الوسیله، کتاب خیارات امام خمینی (ره) است، در 129 صفحه سامان یافته و از آغاز، تا مسأله دوم: «القول فی احکام الخیار» را در بردارد.

2- کتاب الخیارات: این اثر دست نوشته، آخرین بخش از کتاب فقهی گستردۀ اوست که در فقه استدلالی، به گونه مستقل به دنبال «کتاب البیع» با 23 صفحه افتادگی نگاشته شده است. احتمال می رود بخش افتاده، خیار غبن باشد. شاهد بر این سخن جمله ای است که در صفحه 561 کتاب خیارات آمده است: «لمامر بعض البحوث حول ذلک فی خیار الغبن» و از این که کتاب خیارات، بدون مقدمه شروع می شود، نشان می دهد که پیش از این مباحثی بوده و از بین رفته است و یا در دسترس نیست.

کتاب، کم و بیش، همزمان با درس خیارات امام خمینی (ره) در نجف اشرف، نگاشته شده ولی مباحث آن از چنان استقلالی برخوردار است که نمی شود گفت، شاگردی در دوران تحصیل، با توجه به درس استاد، آن را نگاشته است.

الاسلام و الحکومة

این اثر در باب «ولایت فقیه» به شیوه فقه استدلالی و مستقل نگاشته شده است و هم اکنون تایپ شده آن در 63 صفحه در دسترس قرار داد.

از بخش های پایانی نوشته بر می آید، استاد شهید، در واپسین روزهای ذیحجه الحرام سال 1389 ه. ق. پس از درس «ولایت فقیه»، امام خمینی (ره) در تاریخ 13 ذیقعده 1389 ه. ق. تا 2 ذی الحجة الحرام 1389 ه. ق. به نگارش این اثر دقیق و ارزشمند پرداخته است.

ولایت فقیه، از بحث های فقهی بسیار مهمی است که فقیهان در باب های گوناگون فقه، بدان پرداخته اند و از قدمت و پیشینه درازی برخوردار است. لکن بطور متسقل و مستوفی کمتر مورد بحث واقع شده بود. ملا احمد نراقی در اثر ارزشمند خود «العوائد الایام» به این بحث مهم، به گونه گسترده پرداخته و آن را در کانون توجه قرار داد. پس از ایشان، حضرت امام خمینی (ره)، بحث ولایت فقیه را در شرایط بسیار حساس تاریخ اسلام و در هنگامه مبارزات ضد استعماری و ضد استبدادی، برای هر چه روشن تر کردن افق های حرکت در آینده و نمودن این که این حرکت عظیم و تاریخی در چهارچوب ویژه ای رو به سوی آینده دارد و به هیچ یک از مکتب های موجود وابستگی ندارد، طرح کرد، شوری در حوزه نجف و قم برانگیخت و به مبارزات اسلامی ژرفا بخشید و مبارزان را هر چه پرتوان تر به صحنه آورد. این درس محوری و ناب، در 13 جلسه، به گونه ای بسیار روان، اما عمیق القا شد و اثر جاودانه ای در آن روزگار در حوزه نجف گذاشت.

امام خمینی، به خاطر حساسیت زمان و اهمیت موضوع «ولایت فقیه» از مبارزان دانشور و محقق حوزه درس خویش می خواهد که به هر گونه ممکن، با نگارش، سخنرانی در محافل و مجالس تدرسیس و... به شناساندن «ولایت فقیه» بپردازند:

 «ما اصل موضوع را طرح کردیم و لازم است، نسل حاضر و نسل آینده در اطراف آن بحث و فکر کند».

استاد شهید، از آن جا که به شرایط سیاسی آن روز آشنایی ژرف داشته و کاربرد ژرف و سترگ «ولایت فقیه» را به گونه همه جانبه و عمیق درک کرده بوده است، نخستین کسی بوده که به ندای امام و مقتدای خویش پاسخ داده و بحث ولایت فقیه به سبک و روش ویژه و مبانی استوار مطرح کرده است. وی، نگاشته خویش را در دو مقدمه و عنوان های محوری به شرح زیر سامان داده است:

دلیل های ولایت فقیه: آیات، روایات، اجماع، عقل، جایگاه ولایت فقیه در باب های گوناگون فقه، دیدگاههای فقیهان، اقسام ولایت، حکومت ویژه امام معصوم(ع)، حکم قیام در عصر غیبت، شرایط حاکم اسلامی، در برداشت از واژه امام، محدوده وظایف حاکم اسلامی، فقیهان در زمان اقتدار حاکمان اسلامی، پیروی فقیهان از حاکم اسلامی و وظایف مهم ولی فقیه.

دروس الاعلام و نقدها

استاد شهید در مهاجرت به حوزه علمیه نجف اشرف، در درس شماری از بزرگان و فقیهان و اصولیان شرکت می جوید، از مطالب اصلی درس ها، یادداشت برداری می کند و هریک را به گونه عالمانه و با نگاه دقیق و موشکافانه به بوته نقد می گذارد و در ضمن رأی اصولی و فقهی خود را با استدلال استوار عرضه می دارد. حوزه های درسی که استاد شرکت جسته، به ترتیبی که در این جزوه آمده، عبارتند از:

1-آیت الله العظمی سید محمود شاهرودی، که در درس اصول ایشان شرکت جسته و بحث «جریان اصول در اطراف علم اجمالی» را به رشته تحریر درآورده و به آن نقد زده است. در مجموع، شش درسی از درس های آیت الله العظمی شاهرودی را یادداشت کرده و هر درسی، دو، یا سه صفحه را به خود اختصاص داده و این بخش، در بحث «ظن» و شبهات ابن قبه پایان یافته است.

2-آیت الله العظمی سید روح الله خمینی، که در درس بیع، بیع معاطات حضرت ایشان شرکت جسته و آن چه از این درس نگارش یافته، یازده درس است که آخرین آن، «ادله لزوم معاطات» را در بردارد.

3-آیت الله العظمی سید ابو القاسم خویی، که در درس اصول ایشان، بحث اجتماع امر و نهی شرکت جسته و به ارشادی و مولوی است، در شش درس و این بخش در موضوع جعل صحت و فساد پایان یافته است.

4-آیت الله العظمی محمد باقر زنجانی که در درس فقه و اصول ایشان شرکت جسته است و پنج درس از بحث «لزوم شرکت» ایشان نگارش و نقد و بررسی شده است.

الفوائد و العوائد

*استاد شهید، در دو میدان تدریس و نگارش پیشگام بود. از جوانی حوزه تدریس با شور و شادابی داشت و از همان روزگار، یافته های علمی و پژوهشی خود را به رشته تحریر می کشید.

*حوزه درس وی، در نجف اشرف، سومین حوزه مهم درس خارج و سرآمد بسیاری از درس های موجود حوزه بوده است.

این اثر از یادداشت های پراکنده استاد در دانش های گوناگون: فقه، اصول، کلام، عرفان و... فراهم آمده است.

نویسنده با روش فنی و در قالب اصطلاحات پیچیده علمی، پاره ای از دیدگاه هایی که در دانش های یاد شده مطرح شده، به بوته نقد و بررسی گزارده، از جمله بحث مشکل استصحاب کلی و اقسام آن طرح کرده و دیدگاه خود را درباره آن چنین یادآور شده است: «مبانی احکام شرعی را بر مباحث ذهنی و ترسیم گری های دقیق فنی، استوار نمودن، امر بسیار دشوار و پذیرش آن مشکل است.»

در فوائد دیگر، به مباحث سودمندی درباره معاد جسمانی، دعا، ثواب و عقاب اعمال و... پرداخته که مطالعه آن برای پژوهشگران و اهل نظر بسیار مفید و پرفایده خواهد بود.

شهادت

اندیشه های فقهی مصطفی، جدای از زمان و مکان و نیازهای روزمره مردم نبود. اهل آن نبود که انبانی از اصطلاحات را بر دوش کشد و فضل خویش بنمایاند و با سخنان پرطمطراق فخر بفروشد، بلکه بر آن بود که گرهی از کار فروبسته مسلمانان بگشاید و بنمایاند که دین، احکام و برنامه های جاودانه دارد و هیچ گاه از کار ساماندهی به زندگی مادی و معنوی باز نمی ایستد و همیشه در کار ساختن و پرداختن زندگی انسان ها و هدایت آنان به شاهراه حقیقت است.

اندیشه های فقهی، سیاسی، اجتماعی، عرفانی و تفسیری امام را برای پژوهندگان و علاقه مندان به اسلام ناب باز می گفت و به دانش پیروان اسلام ناب، ژرفا می بخشید تا هریک از آنان در دیار و محفل و کوی خود، جمعی را به سرچشمه نور رهنمون شوند.

... تا این که پیش از سپیده دمان، آن گاه که چشم در افق داشت و لبخند بر لب، دشمن مجالش نداد و با زهرکین از پایش درآورد و گل شاداب و خوش بوی بوستان آل مصطفی را در پیش دیده پدر، حسین زمان، پرپر کرد.

مرگ مصطفی، لطف خفی الهی بود. شرنگی شد برای دشمنان دین و رستاخیزی برای دوستان و عاشقان دین که برخاستند و در هم کوباندند کاخ ستم را و دیو و دد راندند و دست استکبار بریدند و آمریکا را در دنیا رسوا ساختند و قدرت افسانه ای آن را به سخره گرفتند و...

منبع

-بررسی تحلیلی از نهضت امام خمینی، حمید روحانی، دفتر انتشارات اسلامی، 1361.

-ولایت فقیه، امام خمینی، بی نا، 1356.

-یادواره شهید حاج سید مصطفی خمینی، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، دست نوشته.

- «اسلام و الحکومة» و «حاشیه بر تحریر الوسیله»، مصطفی خمینی، دست نوشته؛ «تفسیر القرآن الکریم» مصطفی خمینی، تصحیح و تحقیق: سید محمد سجادی، سازمان چاپ و انتشارات وزارت ارشاد و فرهنگ اسلامی، سال 1360؛ «تحریرات فی الاصول»، مصطفی خمینی، تصحیح و تحقیق: سید محمد سجادی و حبیب الله عظیمی، سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی 1365 و 1371.

پی نوشت ها

[1] مجله پیام انقلاب، 1362/8/7.

[2] روزنامه جمهوری اسلامی، 1371/7/30.

[3] مجله پاسدار اسلام، آبان ماه 1362.

[4] مجله 15 خرداد، شماره 24/4.

[5] مجله پیام انقلاب، شماره 50/70، مصاحبه حاج احمد آقا خمینی.

[6] روزنامه پیشین، 1368/8/1.

[7] روزنامه کیهان، 1359/8/1.

[8] سوره کهف، آیه 51.

[9] روزنامه جمهوری اسلامی، 1369/8/1.

[10] نهضت روحانیون ایران، علی دوانی، ج 332 /6.

[11] مجله شاهد، شماره 41/71.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان