در شهر های ما که همواره در حال تغییر هستند، جابهجا میشوند و تکامل پیدا میکنند؛ به تصویر کشیدن لحظات زودگذر و داستانهای کوتاهی که باعث پویایی زندگی شهری میشوند، چالشبرانگیز است.
فیلم به طرق مختلف میتواند یک رسانه مناسب برای نمایش نوستالژی شهری باشد و زندگی مردم و مکانها را به شکلی منجمد در زمان در لحظه ثبت کند.
این لیست شامل انواع انتخابهای گوناگونی میشود که توسط فیلمسازان به تصویر کشیده شدهاند. فیلمهای مستند، زندگی شهری را به نمایش میگذارند. فیلمهای علمی- تخیلی و ویرانشهرها گاهی آینده زندگی شهری را تیره و تار تصور میکنند؛ و همچنین آثار کلاسیک سینمایی را برای مکانهایی که زندگی میکنیم و دوستشان داریم، تماشا میکنیم.
زندگی شهری هم میتواند به طور دیوانهکنندهای به چالشهایش وابسته باشد و هم میتواند در سراسر جهان به واسطه لذتهایش تعالیبخش باشد. در این مطلب برخی از نمونههای مورد علاقهمان از داستانهای شهری را که بر پرده سینما نمایش داده شدهاند، گرد آوردهایم.
همچنین بخوانید:
25 واقعیت جالب درباره داستان عامه پسند Pulp Fiction به مناسبت 25مین سالگرد آن
1– پیش از طلوع 1995 Before Sunrise
«پیش از طلوع» شهر وین را به گونهای نشان میدهد که حس زندگی در آن را به بیننده منتقل میکند: همانطور که سلین (با بازی ژولی دلپی) و جسی (با بازی ایثن هاک) در طول شب قدم میزنند و در طی مسیرشان با یکدیگر سخن میگویند، ما میتوانیم رستورانها و کافهها، خیابانها و پارکهای شهر را به تماشا بنشینیم. در جایی که آن دو در شهر کاوش میکنند، آنها را دنبال میکنیم و این حس را در کنار آنها تجربه میکنیم. جوانان در پسزمینه پرجنبوجوش شهر و فرهنگ آن دلباخته یکدیگر میشود و این یک بازتاب حیرتآور است از اینکه چگونه شهرها خاطرات ما را در دل خود جای دادهاند و به یادگاریهای ما سر و شکل بخشیدهاند.
2– بهشت برفراز برلین 1987 Wings of Desire
اندیشه ویم وندرس در مورد تنهایی و شهر، فرشتگان واقعی را بر فراز برلین خاکستری و تقسیمشده قرار میدهد. آنها فقط برای همدیگر قابل رویت هستند؛ در خیابانها پرسه میزنند و به افکار شهروندان پریشانحال گوش میدهند و هرگاه که بتوانند مداخله میکنند. یکی از آنها به نام دامیل، دل در گرو هنرمند بندبازی میبندد و انتخاب میکند که به یک انسان تبدیل شود و به این ترتیب او برای اولین بار زندگی به عنوان یک انسان را تجربه میکند.
3– در بروژ 2008 In Bruges
داستان دو جنایتکار ساکن دوبلین که در یک شهر رمانتیک و قرون وسطایی پنهان شده بودند؛ منجر به این میشود که این شهر نامدار بلژیکی، بدون تبدیل شدن به یک سفرنامه خوشظاهر بدرخشد. (روشی که کاراکتر کالین فارل گردشگران آمریکایی را دست میاندازد، باعث آشکار شدن این موضوع میگردد) کانالهای پیچ در پیچ شهر به یک پسزمینه مناسب برای این کمدی عمیقاً سیاه تبدیل میشوند.
4– شهر خدا 2002 City of God
«شهر خدا» از همه شیطان میسازد. داستان آن درباره کودکانی است که در زاغههای حومه ریودوژانیرو به گانگسترهایی تبدیل میشوند. حتی خالصترین روحها هم طعمه قدرت فریبنده تجارت مواد مخدر در شهر میگردند. فیلمبرداری نفسگیر این فیلم باعث میشود که یک ثانیه هم چشم خود را از روی صفحه نمایش دور نکنید. حتی هنگامی که فیلم، اعمال وحشیانه و تلفات غمانگیز آنها را تضمین میکند.
5– میلیونر زاغهنشین 2008 Slumdog Millionaire
«میلیونر زاغهنشین» ساخته دنی بویل در بمبئی صحنهپردازی شده است و نگاهی به هند واقعی میاندازد همانطور که نقش اول آن، جمال ملک (با بازی دِو پاتل) در یکی از صحنههای فیلم این جمله را بیان کرد. فیلم داستان زندگی جمال را از طریق فلشبکهایی تعریف میکند در زمانی که او در نسخه هندی مسابقه «چهکسی میخواهد میلیونر شود؟» شرکت کرده است. تهیهکنندگان این برنامه تلویزیونی نمیتوانند باور کنند که یک فرد از پایینترین طبقههای فقیرنشین هند تا این حد باهوش باشد که بتواند تا سوال نهایی جلو برود. اما تجربههای زندگی جمال (که از میان خیابانهای پر پیچوخم شهر، مفتسواری از قطار، تجارت غیرقانونی، اذیت و آزار شدن در یک ساختمان نیمهکاره و کار کردن به عنوان یک سرویسدهنده چای در مرکز تماس میگذرد) تمام اطلاعات مورد نیاز را به او میبخشد. این فیلم هالیوود- بالیوودی یک مجوز هنری دریافت میکند با این وجود صحنههای متعلق به شهرهای آشفته هند و مناطق غیرشهری زمردین، مجذوبکننده هستند.
6– عشق سگی 2000 Amores Perros
مجموعهای از داستانهای بههموابسته که از طریق بروز یک سانحه تصادف رانندگی به یکدیگر پیوند میخورند. «عشق سگی» شروع طوفانی کارگردان مکزیکی، الخاندرو گونسالس اینیاریتو، با برند شخصیاش، از فیلمسازی با سرعت بالا است. از صحنههای تعقیب و گریزی انفجاری تا نگاههای اپیزودیک به طبقات مختلف اجتماعی در شهر مکزیکوسیتی؛ اینیاریتو یک نمای جنبشی و دقیق را از یک کلانشهر متلاشیشده ارائه میدهد.
7– متروپلیس 1927 Metropolis
در این حماسه علمی- تخیلی فریتز لانگ، کارگران در زیر زمین با مشقت و زحمت زیاد کار میکنند تا مطمئن شوند که شهر درخشان بالای سرشان به درستی و آرامی اداره میشود. شهری که از قرار معلوم توسط صنعتگران ثروتمند و بیعاطفه اداره میشود (و مشخصه این شهر، برجها و سیستم قوی حمل و نقل آیندهنگر است) تاثیر جنبشهای باوهاوس، کوبیسم، فوتوریسم و آرت دکو در طراحی تولید، بسیار قوی، لذتبخش و دوستداشتنی است.
8– آکیرا 1998 Akira
داستان «آکیرا» در دهه 80 میلادی، پس از جنگ جهانی دوم نئوتوکیو اتفاق میافتد. فیلم دارای یک افق مرئی گسترده است که برخی گفتهاند الهامبخش معماران مدرن متابولیسم ژاپن بوده است. صحنههای فیلم استادانه طراحی شدهاند، به ویژه آن مواردی که موتورسیکلتهایی را نشان میدهند که در سطح شهر گردش میکنند؛ همه آنها تجسم دقیقی از یک کلانشهر آینده را نمایش میدهند.
9– جادوگر شهر اُز 1939 The Wizard of Oz
در این نمایش پر زرق و برق و اغراقآمیز تکنیکالر، جودی گارلند فرشتهوار در یکی از سفرهای زندگیاش میدرخشد. او از یک خانه مملو از گردباد در کانزاس به سفری به سمت Emerald City با یک گروه رنگارنگ، به دنبال هم پرواز کردهاند و واضح است که سرزمین به اصطلاح موعود در واقع شهری کاملاً برنامهریزیشده در نظر گرفته میشود.
10– چانگکینگ اکسپرس 1994 Chungking Express
با یک موسیقی متن فراموشنشدنی که فیلم را در ماهیت، تبدیل به یک موزیک ویدیو فوقالعاده میکند. فیلم پرتبوتاب وونگ کار-وای روابط عمیق و گمشدهای را در خیابانهای هنگ کنگ برداشت میکند که به همان اندازه برانگیختهکننده هستند، تسخیر میگردند.
11– اتاقی با یک چشمانداز 1985 A Room With a View
فیلمی که زیبایی فلورانس را به تصویر میکشد، از جمله یک نمای زیبا از Duomo. «اتاق با یک چشمانداز» نقطه اوجی در مجموعه فیلمهای تولیدی پربار حاصلشده از همکاریهای اسماعیل مرچنت و جیمز آیووری است. فیلمهایی که اجراکنندگان انگلیسی را به گونهای روشن و شایسته در نقش افرادی عالیرتبه و با دیالوگهایی موقرانه در صحنهپردازیهایی پر زرق و برق نشان میدادند.
12– رالف خرابکار 2012 Wreck-It Ralph
«رالف خرابکار» یک انیمیشن خندهآور درباره غلبه بر محدودیتهاست. (و البته غلتیدن در زیباییشناسیهای بازیهای ویدیویی قدیمی) این فیلم 2012 دیزنی، در جهانی صحنهپردازی شده که منطقهبندی به نوعی سرنوشت محسوب میشود؛ برای رالف، زندگی در Niceland، در کنار آجرهای یک ساختمان مخروبه تحت نظر فلیکس تعمیرکار، سرنوشت او قرار داده شده است. با این وجود رالف در Sugar Rush، یک مسیر مسابقه از جنس شکلات، بازی میکند و در Hero’s Duty کار میکند و از 9 تا 5 با حشرات سروکله میزند و زمانی که دیگر کاراکتر اصلی فیلم میخواهند از سرنوشت تکراری خود فرار کند، به او در این راه کمک میکند.
13– وال-ئی 2008 Wall-E
یکی از بهترین کارتونهای پیکسار، وال-ئی، هم میتواند یک داستان عاشقانه خاموش در نظر گرفته شود و هم یک شرح رویداد اجتماعیِ علمی- تخیلی. این یک محدوده ستودنی برای شخصیت اصلی است که در واقع یک ربات آشغالجمعکنی با نیروی خورشیدی است. این فیلم حتی موثرتر از آن است که تنها یک تمثیل در مورد حفاظت از منابع سیارهای و پیامدهای بالقوه غمانگیز اتکای بیش از حد بر تکنولوژی هوشمند خانگی در نظر گرفته شود.
این مطلب برگرفته از نوشته Patrick Sisson و Lauren Ro در سایت curbed.com است.
کپی برداری و نقل این مطلب به هر شکل از جمله برای همه نشریهها، وبلاگها و سایت های اینترنتی بدون ذکر دقیق کلمات “منبع: بلاگ نماوا” ممنوع است و شامل پیگرد قضایی می شود.
Post Views:
26