ریدلی اسکات در سال 1979 دومین فیلم بلندش به نام Alien (بیگانه) را ساخت و آن را تبدیل به یکی از شاهکارهای تاریخ سینما کرد. بیگانه از آن جهت توجه مخاطبین و منتقدان را به سمت خود جلب کرد که صرفا یک فیلم علمیتخیلی نبود. اسکات با اضافهکردن ژانر وحشت و اسلشر به فیلمش آن را از بقیه آثار متمایز کرد. بعد از آن اسکات توانست خود را به عنوان استاد تنش و دلهره مطرح کند. داستان فیلم درباره گروهی کاوشگر فضایی بود که بر اساس یک اتفاق با موجود ترسناک و ناشناختهای روبهرو میشدند و برای زنده ماندن تلاش میکردند. سالها گذشت تا این که در سال 2012 ریدلی اسکات با ساخت فیلم Prometheus اعلام کرد که در حال زمینهسازی برای به تصویر کشیدن اتفاقات قبل از بیگانه است. Prometheus اکران شد و با استقبال خوبی مواجه نشد. نه جذابیت بیگانه را داشت نه به عنوان یک فیلم مستقل حرفی برای گفتن داشت اما اسکات به مسیری که قول داده بود ادامه داد و امسال فیلم Alien: Covenant «بیگانه: پیمان» را راهی پردههای سینما کرد. این فیلم در واقع ادامهای برای Prometheus و پیشدرآمدی برای بیگانه است و داستان سفینهای به نام «پیمان» را روایت میکند که حامل تعداد زیادی کلونی است. خدمه این سفینه ماموریت دارند تا بهترین سیاره برای رشد این کلونیها را پیدا کنند، جایی که برای یک انسان شرایط زندگی را داشته باشد. اما مانند تمامی فیلمهای بیگانه اتفاقی رخ میدهد و مسیر این گروه را به سمت مرگ منحرف میکند. 22 اردیبهشت ماه این فیلم در انگلستان اکران شد و با نقدهای متفاوتی مواجه شد. علیرغم این که اکثر منتقدها معتقد هستند که «بیگانه: پیمان» از Prometheus فیلم بهتری است اما تا به حال نمره پایینتری از این فیلم گرفته است. جدیدترین اثر ریدلی اسکات به ترتیب امتیازهای 63 و 75 را از سایتهای متاکریتیک و روتن تومیتوز گرفته و نمره مردمیاش در سایت IMDb حدود 7 است. احتمالا موفقیت این فیلم در گیشه بیشتر از Prometheus باشد زیرا تمام هیولاهایی که طرفداران بیگانه به آن علاقه دارند در فیلم حضور دارند. بازیگران اصلی این فیلم مایکل فاسبندر، کاترین واتراستون، دنی مکبراید و بیلی کراداپ هستند و وظیفه نوشتن فیلمنامه بر عهده جان لوگان و دانته هارپر است. در ادامه به بررسی نظرات مختلف منتقدان درباره فیلم جدید ریدلی اسکات میپردازیم :
تاد مککارتی از هالیوود ریپورتر (The Hollywood Reporter)
91 از 100
ریدلی اسکات 5 سال پیش با ساخت فیلم Prometheus دنیای سری فیلمهای بیگانه را احیا کرد و حالا با فیلم «بیگانه: پیمان» راضیکنندهترین فیلم بیگانهها بعد از دو نسخه اصلی را ساخته است. این فیلم دو ساعت کامل بیننده را میخکوب میکند و بعضی مواقع با غافلگیریهای عالی آنها را از جا میپراند. «بیگانه» که یک فیلم علمیتخیلی و دلهرهآور است به زیبایی ساخته شده و بدون شک علاقه و انگیزه طرفداران را برای دیدن ادامه فیلمهای این سری افزایش میدهد. اسکات اخیرا گفته که حداقل دو فیلم دیگر قرار است ساخته شود تا به اتفاقات بیگانه اصلی که در سال 1979 ساخته شده برسیم.
درام فیلم به خوبی و به زیبایی شکل میگیرد و بر خلاف اکثر ادامهسازیها که هر بار مقدمهای طولانیتر از قبل دارند، این فیلم یک ثانیه هم اضافه ندارد. تمام تنش و اکشنی که بینندهها و طرفداران میخواهند را فراهم میکند و به آن چیزهای مهمتری نیز اضافه میکند. بزرگترین موفقیتی که اسکات و نویسندههایش به آن دست یافتند ایجاد تعادل بین عناصر مختلف داستان است. عناصری مانند فرضیههای علمیتخیلی، اکشنهای نوآورانه و شگفتانگیز، مباحث فلسفی، مقید بودن به قراردادهای ژانر، تصاویر چشمنواز و خون و خونریزی به وحشتناکترین حالت ممکن.
کوین پی.سالیوان از اینترتینمنتویکلی (Entertainment Weekly)
83 از 100
غافلگیری، ترس و چندشآور بودن هیچوقت به این اندازه سرگرمکننده نبودند اگر «بیگانه: پیمان» فیلم خوشساختی نبود. اجرای بازیگران کاملا قابلباور است، حداقل انسانها مانند انسان رفتار میکنند! شخصیت «دنیلز» که کاترین واتراستون آن را ایفا میکند مثل هر انسانی که در یک ماموریت فضایی محکوم به فنا حضور داشته باشد کلافه و عصبانی است. البته او صد برابر قوی و سرسختتر از هر انسانی است. مکبراید اثبات میکند که استعدادی جز بازی در فیلمهای کمدی نیز دارد. ریدلی اسکات در 79 سالگی یک فیلم با ریتم تند، از لحاظ بصری خیرهکننده، دلهرهآور و سرگرمکننده ساخته است. از فیلمهایی که انتظار داریم یک کارگردان تازهکار در ساندنس بسازد اما در این دوره زمانه به ندرت اتفاق میافتد. فیلمی که روی پرده میبینیم معلوم است توسط کارگردانی ساخته شده که به کارش مسلط است و همه چیز را تحت کنترل دارد.
«پیمان» بیگانهای است که برای سال 2017 ساخته شده است. در نسخه اصلی تمام تلاش انجام شده بود تا به ندرت «زنومورف» (هیولای اصلی فیلم بیگانه) دیده شود و همین موضوع باعث ایجاد سکوت مهیب و وحشتناکی شده بود اما در «پیمان» این اتفاق نمیافتد. سازندگان فیلم این موضوع را درک کردند که بینندهها دقیقا میدانند داستان قرار است به چه سمتی برود، در نتیجه آنها داستان را با سرعت بالایی روایت میکنند.
ادوارد داگلاس از نیویورکدیلینیوز (New York Daily News)
80 از 100
سفینه «پیمان» با بیش از 2000 کلونی که در خواب عمیق هستند در فضا به سفر خود ادامه میدهد. کارکنان سفینه به طور ناگهانی و به خاطر برخورد با تشعشع قدرتمند خورشیدی از خواب بیدار میشوند. آنها باید تصمیم بگیرند که به سفر پر خطر خود ادامه دهند یا این که در نزدیکترین سیاره فرود بیایند. اشتباه نکنید، علیرغم این که تمام بازیگرها (جز فاسبندر) جدید هستند اما این فیلم را میتوان ادامهای بر «Prometheus» دانست. «بیگانه: پیمان» از تنوع بازیگرانش بسیار سود میکند، کاترین واتراستون در نقش «دنیلز» جایگزین کاملا مناسبی برای شخصیت ریپلی در نسخه اصلی است که توسط سیگورنی ویور (Sigourney Weaver) بازی شده است. دنی مکبراید نیز در نقش Tennessee بسیار دوستداشتنی است. مایکل فاسبندر نیز تمام تلاش خود را کرده تا دیوید را از آن چیزی که در Prometheus دیده بودیم عجیب و غریبتر و ترسناکتر نشان دهد.
اسکات دوباره اثبات میکند که از اساتید تنش و دلهره است
وقتی که بیگانهها سر و کلهشان در فیلم پیدا میشود، به بیننده این وعده داده میشود که با مرگهای وحشتناک و خونین طرف خواهد بود، نکتهای که طرفداران معتقد بودند در Prometheus کمبودش احساس میشد. اسکات دوباره اثبات میکند که از اساتید تنش و دلهره است، او یک فیلم راضیکننده ساخته که ترکیبی از «بیگانه»، Prometheus و حتی «بیگانه ها»ی جیمز کامرون است. کسانی که دنبال یک فیلم خوب در سری فیلمهای بیگانه بودند باید قدردان این نسخه باشند. البته باید بگویم که «بیگانه: پیمان» برای ترسوها و نازک نارنجیها مناسب نیست.
رودریگو پرز از پلیلیست (The Playlist)
75 از 100
هر چقدر که میخواهید تردید داشته باشید اما ریدلی اسکات نقشهای در ذهن دارد که به تدریج در حال پیادهسازی آن است. بعد از این که «Prometheus» از سمت منتقدان سرزنش شد بعضیها فکر میکردند که اسکات بیخیال قضیه خدایان، خلقت و منشا پیدایش بیگانهها شود اما اسکات نه تنها پا پس نکشید بلکه با «پیمان» که ادامهای بر Prometheus است، دغدغههای فلسفی فیلم قبلیاش را عمیقتر کاوش کرد. اسکات بیش از این که به داستان و شخصیتهایش اهمیت بدهد، تلاش میکند روایت بیگانهگونه را اسب تروایی قرار دهد تا بتواند به هدف اصلیاش که ریشه خلقت انسان است برسد. شاید این دغدغهها برای طرفداران فیلم بیگانه اهمیتی نداشته باشد در نتیجه اسکات صحنههای ترسناک و اکشن کافی در فیلم قرار داده تا اینگونه از بینندهها را نیز راضی کند. خیلی واضح است که ریدلی اسکات نقشه بزرگتری برای این سری فیلم در سر دارد و صرفا به نابود شدن انسانها توسط بیگانهها قناعت نمیکند.
«بیگانه: پیمان» مشکلاتی دارد که میتوانیم آن را در سه مورد خلاصه کنیم : یک) فقط دیوید شخصیتپردازی دارد و حتی کاراکتر واتراستون نیز برای بیننده ملموس نمیشود. دوم) علیرغم این که صحنههای ترسناک فیلم سرگرمکننده هستند اما به نظر میرسد که اسکات این صحنهها را در خواب هم میتوانست کارگردانی کند. سوم) بحث تکراری درباره مفاهیم خالق، ارباب و بنده را خیلی خامدستانه در مغز بیننده فرو میکند. به نظرم بهتر است «پیمان» را ادامهای بر «Prometheus» ندانیم، در این نقشه بزرگی که اسکات در سر دارد احساس میکنم که «پیمان» فصل دوم از یک کتاب ضخیم و طولانی است. وقتی که شما کتاب را ورق بزنید و بتوانید نوشتههای فصل دوم را بخوانید، آنگاه فصل اول نیز منطقیتر به نظر میرسد.
برایان بیشاپ از وِرج (The Verge)
72 از 100
وقتی که ریدلی اسکات در سال 2012 با ساخت فیلم «Prometheus» به دنیای «بیگانه» بازگشت، یکی از مهمترین نقدهایی که با آن مواجه شد بیشباهت بودن اثرش به سبک خاص فیلم بیگانه بود. او به جای این که مثل فیلم بیگانه از فرمول ترسناک/علمیتخیلی استفاده کند تصمیم گرفت تا مسیر دیگری را طی کند. فیلم او بیشتر روی موضوعات فلسفی از قبیل جایگاه انسان در کهکشان و ریشه خلقتش تمرکز داشت. هرچند که اسکات با قصد قبلی این تغییر رویه را انجام داده بود و اعتقاد داشت که Prometheus را نباید پیش درآمدی برای بیگانه دانست اما نتوانست انتظارات طرفداران را کاهش دهد. ریدلی اسکات برای ساخت فیلم «بیگانه: پیمان» رویهاش را تغییر داد و تصمیم گرفت به همان سبک بیگانه اصلی برگردد. حتی در نام فیلم نیز عبارت بیگانه را جای داد و هدف اصلی خود را ترساندن هرچه بیشتر تماشاگران قرار داد. اولین تصاویری که از فیلم در SXSW دیده شد تاکید کرد که فرضیهها درست است و احتمالا با یک فیلم بیگانه بیرحم و وحشتناک طرف خواهیم بود چیزی که طرفداران 5 سال پیش از اسکات میخواستند.
در نهایت فیلم اکران شد و مشخص شد به قولی که داده عمل کرده است. «بیگانه: پیمان» فیلمی است پر از لحظههای ترسناک و مخوف که با بعضی از بهترین کارهای اسکات برابری میکند. اما قسمتی از مشکل Prometheus اینجا هم وجود دارد. لحن و حال و هوای فیلم متغیر است و مدام بین ترس و مفاهیم شبهروشنفکری جابهجا میشود. نتیجه میشود فیلمی که از Prometheus خیلی بهتر است اما همچنان انتظارات هواداران فیلمهای علمیتخیلی و ترسناک را برآورده نمیکند. این فیلم از خیلی لحاظ نسبت به نسخه قبلی پیشرفت کرده اما باز هم در قامت یک فیلم مستقل شکست میخورد. مشکل اینجاست که این فیلم موقعی معنا پیدا میکند که در کنار بقیه سری فیلمهای این مجموعه دیده شود و به تنهایی معنا و مفهوم خاصی ندارد.
اریک کوئن از ایندیوایر (Indiewire)
67 از 100
ریدلی اسکات با فیلم بیگانه در سال 1979 موفق به ساخت یک فیلم ترسناکِ تگناهراسی در یک سفینه فضایی شد. تقریبا 40 سال بعد این سری فیلم به نوع هوشمندانهای ادامه پیدا کردند اما جوهره فیلم تغییر نکرد. «بیگانه: پیمان» دو ساعت داستان کاوشگران کهکشانی را روایت میکند که ماموریتشان به بیراهه میرود. طرفداران پر و پا قرص این سری فیلم احتمالا این ادای احترام را مناسب و کافی بدانند، یکی از دلایلش این است که اسکات از همان فرمول فیلم بیگانه اصلی استفاده کرده است. این بار تفسیر و توضیحات بیشتر و دیالوگهای عمیقتری از مایکل فاسبندر درباره مفاهیم داروینی مطرح میشود اما تمام این موضوعات به حاشیه میروند وقتی که بیگانههای چسبناک از سینه خونین انسانهای وحشتزده بیرون میآیند. چیزی جز این انتظار دارید؟ داریم درباره فیلمی مانند بیگانه صحبت میکنیم!
هرچند که این فیلم بازسازی به حساب نمیآید اما دقیقا از فرمول فیلم اصلی بیگانه استفاده میکند
«بیگانه: پیمان» ترکیبی از مفاهیم عمیق فلسفی Prometheus و صحنههای تلاش انسان برای زندهماندن در دو فیلم اول بیگانه است. البته فیلم برای ایجاد تعادل بین این دو موضوع نامتوازن به مشکل می خورد. ریدلی اسکات در آستانه 80 سالگی همچنان میتواند صحنههای ترسناک خلق کند اما به نظر میرسد که به سوالهای بزرگتری علاقهمند شده است، سوالهایی که بعضی مواقع خیلی جذاب نیستند. هرچند که این فیلم بازسازی به حساب نمیآید اما دقیقا از فرمول فیلم اصلی بیگانه استفاده میکند. با این که میدانیم اتفاقات این فیلم قبل از بیگانه رخ داده است اما مدام احساس میکنیم که قبلا اینجا بودهایم و این تصاویر را دیدهایم.
ایان فریر از امپایر (Empire)
60 از 100
وقتی که عنوان «بیگانه: پیمان» روی پرده سینما ظاهر میشود، این اتفاق به آرامی و با اضافهشدن موسیقی زیبا و فراموشنشدنی «جری گلداسمیت» روی تصاویری از فضا رخ میدهد. بعد از Prometheus که بین منتقدان و طرفداران، موافق و مخالفهای خودش را داشت این فیلم به نظر میرسد دوباره به ارزشهای اصلی بیگانه بازگشته است. این بار در فضا هیچکس صدای جیغ شما را نخواهد شنید. اگر هدف ریدلی اسکات از ساختن «بیگانه: پیمان» این بوده است پس باید بگوییم که موفق شده است. این فیلم مانند یک قطعه همراه با Prometheus است، همچنان پر حرف و بدون ظرافت اما مقیدتر به عناصر نسخه اورجینال مانند هیجان و ترس.
خوشبختانه کارکنان سفینه نسبت به Prometheus خیلی بهتر شدهاند و شباهت بیشتری به نسخه اصلی دارند. عناصر دوستداشتنی ما نیز به فیلم برگشتهاند : فرود خطرناک در یک سیاره، بازگشت کامپیوتر مادر، بحث درباره قرنطینه، فیس هاگرها، چِست بِرسترها و از همه مهمتر زنومورف. البته دو غافلگیری هم وجود دارد. یک بیگانه تازه متولد شده که به نوعی ما را یاد «بیبی گروت» میاندازد. همچنین نئومورفس چابکتری نیز در فیلم وجود دارد که از همتایان خود در فیلم اصلی بیگانه خیلی سریعتر است.مفاهیمی که اسکات به دنبال رسیدن به آن ها است اغلب در دیالوگها مطرح می شود. مثلا اینجا میخواهد سرخوردگی حاصل از عدم اجازه برای خلقکردن را نشان دهد. خیلی ناراحت کننده است که یکی از بهترین کارگردانها با دید بصری فوقالعاده، اینجا نمیتواند مفاهیمش را در قالب تصویر ارائه کند. همانند فیلم مریخی، اسکات اینجا نیز اثبات میکند که در ژانر علمیتخیلی عالی است، هم به اتفاقات عظیم مسلط است و هم به جزئیات ریز. بین بازیگران فقط دنی مکبراید است که به خوبی با بیننده ارتباط برقرار میکند و بهترین رابطه نیز بین دو شخصیت والتر و دیوید شکل میگیرد که هر دوی آنها توسط فاسبندر بازی شده و او ماهرانه بین این دو شخصیت تفاوت ایجاد کرده است.
پیتر بردشاو از گاردین (The Guardian)
60 از 100
این فیلم یک ادامه برای Prometheus به حساب میآید که آن هم خودش پیشدرآمدی بر فیلم بیگانه بود. Prometheus را ریدلی اسکات در سال 2012 ساخت، فیلمی درباره گروهی از کاوشگران فضایی که به دنبال ریشه انسانیت در سیارههای دیگر میگشتند. Prometheus در سال 2094 اتفاق میافتاد و «بیگانه: پیمان» 10 سال بعد یعنی در سال 2104 اتفاق میافتد. «پیمان» نام سفینهای فضایی است که تعداد زیادی کلونی را حمل میکند، آنها سالها در فضا به جستجو پرداختند تا سیارهای را پیدا کنند که برای زندگی انسانها مناسب باشد. اما این گروه طی مرور زمان پی میبرند که چه اتفاق تلخی برای Prometheus و خدمهاش افتاده است. ضمنا آنها تنها نیستند و مهمانهایی ناخوانده با دندانهایی تیز انتظارشان را میکشند.
وقت خودتان را با پیبردن به ترتیب زمانی فیلمهای بیگانه هدر ندهید چون مشخص است که آنها به طور موازی روایت میشوند نه متوالی
وقت خودتان را با پیبردن به ترتیب زمانی فیلمهای بیگانه هدر ندهید چون مشخص است که آنها به طور موازی روایت میشوند نه متوالی. تم و موضوع فیلمها یکی هستند فقط هر کدام با دیگری اندکی تفاوت دارد. در واقع فیلمهای Prometheus و پیمان از ایده روبات بودن یکی از خدمه در نسخه اصلی استفاده کردهاند و آن را به دو پیشدرآمد برای نسخه اصلی تبدیل کردهاند. با تمام این حرفها، این فیلم به خوبی ساخته شده است و بازیهای بسیار قوی و ماهرانهای را از مایکل فاسبندر و کاترین واتراستون در خود میبیند. هر چند به نظرم نباید از لفظ ادامهسازی برای این فیلم استفاده کنیم چون احساس میکنم اتفاقاتش را قبلا دیدهام و برایم آشنا است.
مایکل رافمن از کانسکوئنسآفساند (Consequence of Sound)
42 از 100
یک زمانی بود که فیلمهای علمیتخیلی صرفا برای سرگرمی نبودند. این ژانر بینندهها را با ایدهها و مفاهیمی فراتر از دنیای واقعیمان درگیر میکرد و آنها را به فکر وا میداشت. فیلمها برای این که تماشایی باشند نیاز به انفجارهای بزرگ و مهیب، خون و خونریزی یا جلوههای ویژه بیش از حد ندارند، کافی است نکته جدیدی درباره فرهنگمان بگویند. در سال 2012 اسکات فیلم Prometheus را ساخت که واقعا فیلم خوبی نبود. این دغدغه جذاب او درباره خلقت و خالقان انسانها درست از آن نوع موضوعاتی است که به درد این ژانر میخورد اما مشکل اصلی از اجرای این ایده بود. میتوانید تقصیر را گردن شخصیتهای احمق، روایت گیجکننده و نامشخص، ادای دینهای بیمورد به نسخه اصلی یا این که یکی از نویسندهها علاقه شدیدی به سوال پرسیدن دارد در حالی که حتی خودش هم جواب را نمیداند بیاندازید اما به هر حال Prometheus یک شکست برای اسکات محسوب میشد. البته تصاویر فیلم زیبا بودند و پایهریزی اصلی به درستی انجام شده بود اما نیاز به پاسخ و شفافسازی داشت.
شرمنده اما «بیگانه: پیمان» هم جوابی که شما میخواهید نیست. در واقع خود فیلم نیز از مسیرش منحرف میشود، مثالی واضح و شفاف از دو مغزی که علیه هم فعالیت میکنند. یک طرف شما اسکات را دارید که برای گفتن داستانی دلهرهآور درباره خدایان، خالقان و تکامل تلاش میکند و از سمت دیگر این اصرار عجیب برای راضیکردن بینندهها با ادای دین به نسخه اصلی. این فیلم خستهکننده است زیرا برخلاف Prometheus، ارجاع به گذشتهاش خیلی زیاد است.
راجر مور از مووینیشن (Movie Nation)
38 از 100
شاید «گلادیاتور» فیلمی باشد که ریدلی اسکات برای آن به تحسین جهانی رسید. شاید «بلید رانر» فیلمی باشد که او را به عنوان یک کارگردان کالت به جهان معرفی کرد. شاید «مریخی» فیلمی باشد که اثبات کرد او همچنان کارگردان توانمندی است اما بزرگترین شاهکار اسکات فیلم «بیگانه» است. یک فیلم جسورانه که در ژانر علمیتخیلی و ترسناک بود و ما را با غافلگیریها و صحنههای وحشتناکش میخکوب کرد. از آن دسته فیلمها که بینندههایی مثل من دوستانشان را برای دیدنش میبرند تا فقط صدای جیغ کشیدنشان را بشنوند.
خیلی ناراحت کننده است که این استاد قدیمی دست از سر این فیلم بر نمیدارد. «بیگانه: پیمان» مانند Prometheus مبهم و غیرمنطقی است. بعضی مواقع به طور احمقانهای واضح و سرسری است و در بعضی مواقع نیز شدیدا مضحک است. ریدلی اسکات بزرگ بار فیلم را روی دوش مایکل فاسبندر بزرگ قرار میدهد اما فاسبندر نمیتواند از مضحکبودن صحنهای که دیوید و والتر با هم صحبت میکنند بکاهد! بنابراین به نظرم جمله تبلیغاتی بیگانه طی این 40 ساله تغییر کرده است. بهتر است بگوییم «در فضا، هیچکس صدای خنده شما را نمیشنود».