جلال چراغپور، کارشناس فوتبال در گفتوگو با ایسنا درباره وضعیت تیم ملی اظهار کرد: برای صحبت درباره ماجرای اختلاف فدراسیون و ویلموتس باید دادههای کاملی داشته باشیم و متن قرارداد در اختیارمان باشد. ما چنین چیزی نداریم و نمیدانیم دقیقا چطور بوده و چه کسی این وسط بدقولی کرده است. این که فدراسیون در پرداخت کوتاهی کرده یا ویلموتس کمتر از میزان تعیین شده در ایران حضور داشته است، همه اینها به نوع قرارداد برمیگردد. آیا میشود قرارداد طوری باشد که ما فیفادی را به این راحتی از دست بدهیم؟ اطلاعات ما کامل نیست و نمیتوانیم قضاوت درستی بکنیم.
او ادامه داد: وقتی جزییاتی از قرارداد اعلام نشده هر کسی از ظن خود مساله را تحلیل میکند. هر کسی یک حدس و گمانی دارد اما اگر قرارداد را سخنگوی فدراسیون در یک نشست مطبوعاتی اعلام میکرد یا در سایت به زبان اصلی قرار میدادند خیلی راحت میتوانستیم قضاوت کنیم ولی الان باید چشم بسته حرف بزنیم.
چراغپور با بیان اینکه مشکل اول، ندانستن نوع قرارداد فدراسیون با ویلموتس است، گفت: اگر این را میدانستیم تازه میشد درباره اینکه حق با چه کسی است صحبت کرد. ما تا حالا ندیدهایم متن قرارداد مربیان قبلی یا مثلا مربیان والیبال را منتشر کرده باشند. حتی آخر کار نمیفهمیم مربیان خارجی باشگاهها میزان قراردادشان چه قدر بوده و چه قدر پول گرفتند. کیروش هشت سال در ایران بود، قراردادش یکی دو بار فسخ و تمدید شد اما آخر سر نفهمیدیم این اتفاقات چگونه و با چه جزییاتی رخ داد. این کار را نمیکنند و مثل اینکه باب نیست. در شهرستانها مربی خارجی میآورند اما نمیفهمیم با چه شرایطی. الان کسی نمیداند دنیزلی چه قدر گرفته است. گویا این کار باب نیست. ما هم نمیتوانیم قضاوت کنیم حق با کیست. ویلموتس الان رفته و نمیآید، اینها هم میگویند تا نیایی نمیشود. فکر میکنم تنها بازنده این ماجرا تیمملی باشد.
این کارشناس فوتبال درباره احتمال حضور برانکو در راس تیم ملی هم توضیح داد: نظر شخصی من این است که برانکو آمادگی کار مجدد در فوتبال را فعلا ندارد. او را در عربستان اخراج کردند و این یک شوک برای او بود در حالی که موفقترین مربی ایران بود و مردم به او علاقه داشتند و خیلی با پرسپولیس هماهنگ بود و با قدرت اول میشد. تیمش را تا فینال لیگ قهرمانان برد و یک سابقه مستحکم برای خودش درست کرد اما با یک انتخاب غلط، رفت جایی که در بازی چهارم عوضش کردند. معمولا در دنیا وقتی مربیان در این شرایط قرار میگیرند به اعصاب و روانشان استراحت میدهند. مثلا وقتی مورینیو را اخراج کردند هشت ماه استراحت کرد، نه حرف زد و نه مصاحبهای کرد. بعدش هم که برگشت گفت خودم و اشتباهاتی داشتم را در این مدت بررسی کردم و از این مدل حرفها... زیدان را رئال عوض میکند و یک سال و نیم ورزشهای حاشیهای میکند و زندگی عادیاش را میکند. وقتی یک مربی عوض میشود فشار وحشتناکی را تحمل میکند. اینجا یک سوال بزرگ مطرح میشود؛ چطور میشود یک مربی که بعد از چهار هفته از یک تیم باشگاهی اخراج میشود برای تیم ملی یک کشور دیگر مفید باشد؟ هم از نظر روحی و هم فنی. فکر میکنم در این مقطع که ما در آن گیر کردهایم و مربی تیم ملی ما از لحاظ روحی اینگونه از آب درآمده و فدراسیون هم تقریبا دستش به چیزی بند نیست تا او را برگرداند، آن وقت یک آدم دیگر بیاید آن هم با آن شکلی که از اینجا رفت، به نظر من معادله جالبی نیست.
چراغپور درباره مقصر رسیدن تیم ملی به این وضعیت هم بیان کرد: ما همیشه در درون فوتبالمان مشکلات ریز و درشت مدیریتی داشتیم اما کیروش خودش یک جعبه دنده بود. خودش، مکانیزمش، وقتی که میگذاشت و علاقهای که داشت، کرکری خاصی که نسبت به فوتبال و اهمیتی که نسبت به اسم خودش در سطح جهان داشت، یا اینکه شغلش برایش خیلی اهمیت داشت و حتی بیشتر از خود ما به تیم ملی و بازیکنان اهمیت میداد، برای خواستههایش مبارزه میکرد و حتی با خبرنگاران تندی میکرد یا حتی با رییس و دبیر فدراسیون ممکن بود بحث کند. او تصمیمیات درشتی هم میگرفت و ناگهان به چند بازیکن میگفت ساکتان را بردارید و بروید. به همین خاطر ما هشت سال تقریبا مشکلی به این شکل نداشتیم و خیالمان راحت بود آدمی وجود دارد که جلودار مبارزه برای بازی تدارکاتی و مدیریت است. او زمانی عقیلی را نخواست که از بهترین مدافعان ایران بود. زمانی رحمتی را کنار گذاشت که به جز او دروازهبان شاخصی نداشتیم. وقتی میخواست یک بازیکن جدید را جایگزین بازیکنی قدیمی کند این کار را با برنامهریزی دقیق انجام میداد.
او ادامه داد: او روی همه فوتبال ما تاثیر گذاشت. او خیلی از حوادث را پوشش میداد، بعضیها حق دارند که میگویند او ضعفهای فدراسیون را پوشش میداد. او نمیگذاشت خیلی از اتفاقات رخ بدهند و با قدرت مدیریت، خیلی چیزها را برای تیم ملی میگرفت. کیروش به جای اینکه فقط یک دنده باشد، به نوعی چندین دنده درگیر با هم و یک موتور بود. حالا بعد از او آدمی آمده که دلبستگی چندانی به تیم ملی نشان نداده است و قبل از مهمترین بازی گروه ایران نشست تا پولش را بگیرد. سه روز مانده به مسابقه تمرینات را شروع میکند و بلافاصله به کشورش برمیگردد. کیروش میجنگید و لیگ را تعطیل میکرد.
این کارشناس درباره چرایی رفتار ویلموتس در قبال تیم ملی اظهار کرد: من فکر میکنم فدراسیون در قبال ویلموتس غافلگیر شده است چون او سابقه کاری چندانی نداشت. او مربی تیم ملی بلژیک بوده یا وقتی در ساحل عاج بود بازی پنجم او را عوض کردند. با بلژیک هم در جام ملتها نتیجه نگرفت. مطبوعات خود بلژیک هم به عنوان یک مربی تنبل از او اسم بردهاند که در کارش تنبل است و دلبستگی کاری کمی دارد. با همه این تفاسیر وقتی به اینجا آمد مثل یک پکیج در بسته بود. اول هم خوب شروع کرد و خود من اوایل از او تعریف کردم. مثلا تشکیل تیم ملی "ب" اقدام خوبی بود چون یک مزرعه برای تیم ملی اصلی محسوب میشد. بازی دوستانه با تیم ملی امید انجام داد و گفتیم چه خوب است که این قدر توجه دارد. یا مثلا برای تماشای بازی لیگ به سیرجان رفت. گفتیم که خوب حرکت میکند اما ناگهان نمیدانم چه تنشی شکل گرفت که به ما هم نمیگویند. یک سکته در کارش افتاد. او خیلی هم کارش را با بیخیالی شروع نکرد. به همراه کادرش لیگ را تعقیب میکرد. چند بازیکن جدید به تیم ملی دعوت کرد که گفتیم در حال نوسازی تیم ملی است. کارش را واقعا خوب شروع کرد اما ناگهان مثل اینکه انگیزهاش آسیب خورد و ما نمیدانیم چرا.
او ادامه داد: ویلموتس از کار عقب کشیده و این کاملا به چشم میآید. من در یکی از مصاحبههایم از فدراسیون به خاطر انتخاب او تمجید کردم چون کارش را با انگیزه شروع کرد ولی ناگهان در وادی جدایی افتاد. الان هم کشمکشی به وجود آمده که هر دو طرف بیانیه دادند. بهتر است فدراسیون اطلاعات بیشتری به مطبوعات بدهد و مقداری از این حالت جزماندیشی که دارد و سکوتی که کرده بیرون بیاید و یک پنجره باز کند تا مطبوعات بفهمند چه خبر است. شاید بتوانند نظری بدهند و کمک کنند. الان معلوم نیست حق با چه کسی است. اطلاعات خیلی قطرهچکانی میآید و همین اطلاعت هم از دستشان در میرود.