شناسه : ۱۸۶۰۲۶۶ - یکشنبه ۸ دی ۱۳۹۸ ساعت ۱۱:۴۱
حکایت ناتمام گازرسانی به سیستان و بلوچستان
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از ایران، سال گذشته هم بهدنبال شروع سرما، مردم بخشهای شمالی سیستان و بلوچستان بخصوص با مشکل کمبود گاز مواجه شدند و گرچه این مشکل همیشه وجود داشته اما تقاضای بیشتر از یک طرف و عرضه کم و حساب نشده از سوی دیگر، صفهای گاز را طویل کرد. شاید انتظار میرفت امسال شرایط بهتر شود اما بازهم با آغاز سرما، مردمی که با کپسولهای گاز خالی در کنارشان، در انتظار بودند، دوباره این سؤال را مطرح کرد که پس جریان گازرسانی به سیستان و بلوچستان چه شد؟
داستان گاز سیستان و بلوچستان و در واقع وعدههایی که برای گازرسانی به این استان داده شده بود، خیلی جدید نیست. سال 84 و در آغاز دولت نهم بود که پروژه انتقال گاز از عسلویه به ایرانشهر کلید خورد. سال 88 بالاخره مشعل گاز با حضور معاون اول رئیس جمهوری و همچنین وزیر نفت وقت، در ایرانشهر روشن و اعلام شد تا دو سال دیگر یعنی سال 90 مشعل گاز در زاهدان و زابل روشن میشود.
سال 89 رئیس دولت در افتتاحیه کارخانه سیمان سیستان در زابل اعلام کرد که در دولت او کل سیستان و بلوچستان گازدار میشود و سال 90 استاندار وقت نیز بر این وعده تأکید و اعلام کرد که مشعل گاز تا سال آینده در زاهدان روشن میشود. سال 91 اما استاندار بعدی اعلام کرد که تا پایان سال بعد یعنی سال 92 مشعل گاز در زاهدان روشن خواهد شد. در واقع پرونده گاز در دولت محمود احمدینژاد با وعده و وعید بسته شد و تنها سهم مردم سیستان و بلوچستان از گاز، مشعل گازی بود که در ایرانشهر روشن شد.
سال 92 با روی کار آمدن دولت جدید، باز وعدهها آغاز شد. اوسط هاشمی استاندار سیستان و بلوچستان اعلام کرد که تا پایان سال93، مشعل گاز در زاهدان روشن میشود. او سال بعد هم همین حرف را زد. در نهایت اسفند ماه سال 95 بود که مشعل گاز با حضور رئیس جمهوری در زاهدان روشن شد و گاز رسماً به زاهدان رسید.
انتظار میرفت با رسیدن گاز به مرکز استان، دیگر شهرها هم بزودی از گاز برخوردار شوند اما حتی در خود زاهدان نیز گازکشی با سرعتی لاک پشتی درحال انجام بود تا زمانی که حادثه آتشسوزی دبستان «اسوه حسنه» زاهدان در 27 آذرماه سال 97 اتفاق افتاد. در این حادثه که در اثر واژگون شدن بخاری نفتی غیراستاندارد روی داد، 4دختربچه در آتش سوختند و خانوادههایشان داغدار شدند. تا آن زمان به گواه مردم، تنها 5 درصد یا شاید کمی بیشتر در زاهدان از گاز برخوردار شده بودند و 95 درصد مردم از نفت سفید یا کپسول گاز استفاده میکردند.
بعد از آن اتفاق بود که گازکشی سرعت گرفت و درحال حاضر که یک سال از آن زمان میگذرد، حدود 20 درصد مردم زاهدان گاز دارند. در زابل و منطقه سیستان اما هنوز اتفاقی نیفتاده است.
این خلاصهای بود از آنچه در این سالها در جریان ماجرای گازرسانی به سیستان و بلوچستان گذشته است. برای اطلاع از وضعیت حال حاضر استان با چند نفر از شهروندان، گفتوگویی تلفنی انجام دادم.
یکی از اهالی زاهدان در این باره اینطور میگوید: «وعدهها از سال 84 شروع شد و تا امسال که سال 98 است هنوز ادامه دارد و مردم سیستان و بلوچستان همچنان در صفهای گازند. البته این صف کپسول دولتی است و اگر بازار آزاد بخواهید، براحتی به چند برابر قیمت پیدا میشود. اینجا بحث دلالی هم هست. شرکتها گاز را میفروشند به دلالها و بعد مردم باید اینطور در صفهای طولانی بایستند. الان چند سال است صفهای کپسول گاز اینطور شده و این نشان میدهد که نمیتوانند پخش کپسول را مدیریت کنند. پارسال قیمت یک کپسول گاز 11 کیلویی به 50 هزار تومان رسیده بود. امسال باز قیمت بهتر است و همان کپسول را با 20، 30 هزار تومان میشود خرید.»
یکی دیگر از شهروندان زابل هم درباره مشکل گاز در بخشهای شمالی سیستان و بلوچستان اینطور میگوید: «در این مدت شاهد بودم که مردم از 6 صبح در صفهای گاز میایستادند و حتی دعوا و درگیری بین مردم با مأموران شرکت گاز پیش میآمد. در شهرهای شمالی استان از جمله زابل و زاهدان و همچنین خاش، میرجاوه و سراوان، مشکل بیشتر است چون این نقاط سردسیر هستند و زمستانی طولانی و سرد دارند. در بلوچستان و چابهار بیشتر برای پخت و پز از گاز استفاده میکنند اما در مناطق سردسیر، مردم برای گرمایش نیاز به سوخت دارند. امسال به محض سرد شدن هوا، مشکل گاز از زاهدان شروع شد و به زابل رسید. مردم سالهای پیش هم گاز نداشتند و از نفت استفاده میکردند. هر دو ماه 200 لیتر سهمیه نفت به قیمت 40 هزار تومان به مردم میدهند، یعنی لیتری 200 تومان. اما همین نفت را بعضی از مردم لیتری 3 هزار تومان میفروشند چون مشکل معیشتی دارند و به نفعشان است که نفت را بفروشند و کپسول گاز بخرند. یک کپسول گاز را 7 هزار تومان میخرند که یک هفته دوام میآورد. برای همین هم هست که تقاضا بالا میرود. ورود گاز به منطقه برای این سطح بالای تقاضا کافی نیست، ما امیدوار بودیم گاز به زابل برسد اما هنوز که خبری نیست و فقط در ایرانشهر و زاهدان تعدادی از مردم گاز دارند.»
یکی دیگر از شهروندان هم که اهل نیمروز و معلم مدرسه است در این باره اینطور میگوید: «هوا سرد است و مردم مجبورند از بخاری نفتی استفاده کنند. در مدارس هم از بخاری نفتی استفاده میشود البته بخاری نفتی مدرسه ایمن است یعنی از بخاریهای نفتی جدید است که بعد از آن اتفاق تلخی که در مدرسه دخترانه زاهدان افتاد، جایگزین بخاریهای قدیمی مدارس شد. این بخاریها به محض وارد شدن کوچکترین ضربه، فتیلهاش میافتد و خاموش میشود و باکس مخزنش هم جدا میشود، یعنی در مواقع خطر، میشود منبع مخزن را برداشت که در آن صورت دیگر امکان آتشسوزی وجود ندارد. البته این شرایط مربوط به شهرهاست و ما در استان روستاهای زیاد و پراکندهای داریم که همهشان از امکانات لازم برخوردار نیستند. در مورد مشکل کمبود کپسول گاز هم باید بگویم که دو سال است اینطور بحرانی شده و صفهای گاز دولتی اینطور برای مردم مشکل ایجاد کرده و همه هم توان مالی ندارند که از بازار آزاد، گاز تهیه کنند در نتیجه ساعتها در صف میایستند و گاهی دست خالی برمیگردند. الان البته یک هفتهای است که وضعیت توزیع بهتر و صفها کوتاهتر شده است.»
اینها بخشی از حرفهای مردم بود و اگر این گفتهها را در کنار جریان گازرسانی بگذاریم، میشود یک چیز گفت و آن این است که اهالی سیستان و بلوچستان دیگر از وعده گاز خسته شدهاند و حتی شاید امیدشان را از دست داده باشند. تصویر پخش شده یکی از اهالی این استان در شبکههای اجتماعی درحالی که هندوانه شب یلدا را به شکل کپسول گاز میوهآرایی کرده بود، خودش حکایت این واقعیت است.