در این نشست شاعران و غزلسرایان سراسر کشور پیرامون غزل امروز و چالشهای این قالب شعری به ایراد سخن پرداختند.
حسن صادقیپناه در این نشست در خصوص غزلهای ارسالی به نخستین دوره جایزه ملی دکتر حسین جلالپور گفت: در بخش غزلهای ارسالی آثار 91 شاعر در اختیار ما قرار گرفت (مرحله اول داوری در دبیرخانه انجام شده بود و آثاری که اصول اولیه شعر در قالب غزل را نداشتند حذف شده بودند)، 91 شاعری که به مرحله دوم آمده بودند با توجه به محدوده سنی (تا سی سال)، همگی شاعران جوانی محسوب میشدند که به نسبت سن کیفیت آثارشان بسیار خوب بود و همین موضوع انتخاب را مشکل می کرد. بنابراین 10 نفری که نامزد شدند تا همین مرحله باید به خود ببالند که از بین این تعداد شاعر خوب برگزیده شدند.
شاعر مجموعه «و چای دغدغه عاشقانه خوبی است» ادامه داد: تاکید داوران در مرحله دوم بر پایه نگرش زندهیاد حسین جلالپور به غزل بود. او با تاکید بر نوآوری و هنجارشکنی در زبان، فرم و محتوی در غزل و با وجود مطالعه زیاد در شعر و متون کلاسیک اما زبان غزلش در دوره دوم حیات شعرش کاملاً مدرن بود و نظر مثبتی نسبت به غزل نوشتن با زبان و پسزمینه هندی و عراقی که امروز بسیار هم باب شده است نداشت. بنابراین بنا بر احترام به نگرش حسین جلالپور به غزل، در بخش غزلهای ارسالی آثاری نامزد شدند که زبان مدرن یا نسبتا مدرن و بهروزی داشتند.
وی با تاکید بر اینکه هنجارشکنی و نوآوری در آثار حسین جلالپور هست اما به گونهای که تمامیت غزل را حفظ میکند، تصریح کرد: به عبارتی نوآوریها عمدتا در حیطه زبان، محتوا، فضاسازی و شخصیتپردازی است و ساختارشکنیها در فرم بیرونی بسیار ظریف و هنرمندانه است. بهطوری که با تمامی این تفاوتها در غزل حسین جلالپور نسبت به غزل کلاسیک، موقع خواندن یا شنیدن آن کاملا با یک غزل مواجه هستید نه یک مسمط یا بحر طویل و امثالهم.
صادقیپناه در پایان یادآور شد: ما اگر بخواهیم فرم ظاهری غزل را با نوآوری بشکنیم نوآوری باید بهگونهای ظریف باشد که تمامیت غزل مخدوش نشود. بدیهی است اگر غزل در دهه هفتاد توانست رشد کند به دلیل فضای بازی بود که فراهم بود. البته غزل امروز هم با وجود همه محدودیتها باز توانسته خود را بالا بکشد؛ به طوری که غزلهای اجتماعی موفقی داریم؛ چون غزل پیشزمینه و موسیقی خوبی دارد که فرصتهای آن برای پیشرفت بهشمار میرود. البته این قالب شعری امروز به پژوهش بیشتری نیاز دارد و امیدوارم که همه به این سمت پیش برویم.
غزل امروز به پژوهش نیاز دارد
حمیدرضا وطنخواه هم در این نشست گفت: غزل، امروز به پژوهش نیاز دارد و به عقیده من کسانی که در حوزه غزل کار میکنند باید بر شانه شاعران گذشتگان بایستند و خود را بالا بکشند.
این شاعر نوآیین در ادامه با بیان اینکه از دهه هفتاد به این سمت غزل ادامه اندیشههای نیماست؛ ولی امروز اندیشههای دیگری هم به این قالب شعری وارد شده که تبدیل به تجربه شدهاند، افزود: خیلی از این تجربهها ناکام ماندند و کنار رفتند و در مقابل برخی از آنها توانستند حیات خود را حفظ کنند و در غزل زنده بمانند.
وی با اشاره به اینکه تا قرن ششم هجری قالب اصلی شعر فارسی «قصیده» بوده است، تصریح کرد: پس از پایان مداحی در دربارها، «غزل» قالب غالب شعر فارسی شد و اینک بیش از هزار سال است در جامعه رواج دارد؛ حال این سوال پیش میآید که چرا این قالب اینقدر تداوم دارد؟! چون این فرم منحصربهفرد و حذفناشدنی است و هیچ قالبی نمیتواند جای آن را بگیرد. در واقع غزل قالبی است که خود را با هر محتوایی وفق داده است.
وطنخواه در پایان یادآور شد: از دید من موضوع «غزل امروز؛ فرصتها و تهدیدها» باید به گروه پژوهشی غیر از شاعران سپرده شود؛ چون سلیقههای شعری با کارهای پژوهشی علمی بسیار متفاوت است.
مخاطب موجب ماندگاری شاعران میشود
غلامرضا طریقی هم در این نشست گفت: منوچهر نیستانی، محمدعلی بهمنی و حسین منزوی سعی کردند در غزل دست ببرند و سوای کار دیگران کار کنند و غزلهای متفاوتی بسرایند در مقایسه با غزلهای همنسلان من و نسل بعد از من؛ آنها هر کدام میخواستند تکانی به خود و غزل بدهند اما آنقدر باهوش بودند که بدانند این تکان تا چه اندازه باشد و کجای غزل را دست بزنند که اتفاق بدی برای این قالب شعری نیفتد و آن را از حرکت نیندازند!
شاعر مجموعه «اگر باران ببارد» در ادامه با اشاره به اینکه حسن صادقیپناه، حمید وطنخواه، هادی خوانساری، محمدسعید میرزایی، حسین جلالپور، صالح دوروند، ابراهیم اسماعیلیاراضی و... میدانستند که چگونه در غزل آیینه را بردارند و یکسری ویژگیهای خاص به آن بدهند تا غزل حرفی برای گفتن داشته باشد و به مقصد دیگری برسد، افزود: ولی اتفاق بدی که در نیمه دوم دهه هشتاد و نیمه اول دهه افتاد و هنوز هم جریان دارد که یک آسیب شده و بهانهای برای شاعران جوانتر شده است که شما پذیرفتهاید که ماشین غزل را میتوان دستکاری کرد!
وی ادامه داد: از این ایده غلط دو گروه بهوجود آمدند که گروه نخست گروهی است که با غلطهای زبانی وحشتناک به مضمونپردازی مشغولند که حاصل آن شاعران درجه 5 و 6 هندینویس شده که بسیار هم مخاطب دارند و اگر کسی مدعی شود که شعر این شاعران غلط دارد، مخاطبانشان شاکی میشوند! و گروه دوم هم گروهی است که بر این باور هستند که هر کسی میتواند در شعر یک رکن اضافه بنویسد یا کم کند!
طریقی در پایان گفتههایش یادآور شد: واپسگرایی هندی هم حاصل افراطی است که برخی از شاعران در ساختار شعر میخواهند ایجاد کنند. این موجب میشود طیف مخاطب رها شود و اگر کسی فکر کند که مخاطب مهم نیست، سخت در اشتباه است چون این مخاطب است که موجب ماندگاری شاعران میشود. بنابراین شاعران جوان بدانند که هر جای شعر قابل تغییر نیست و هر اجزای آن قابل دست بردن نیست؛ اگر حسین جلالپور جسارت داشته و نوآوری کرده است بدانمعنا نیست که هر زمان ما هم دلمان خواست در هر جای شعر دست ببریم!
به گزارش ایسنا، نشست تخصصی «غزل امروز؛ فرصتها و تهدیدها» روز گذشته (چهارشنبه، 11 دیماه) در نخستین روز جایزه ملی دکتر حسین جلالپور برگزار شد.
امروز (پنجشنبه، 12 دیماه) آیین پایانی جایزه ملی دکتر حسین جلالپور با معرفی برگزیدگان این دوره در تالار بهزاد بندر گناوه برگزار خواهد شد.