سرویس جهان مشرق - تنها چند روز از ترور سردار سپهبد قاسم سلیمانی و ابو مهدی المهندس در عراق می گذرد، اما همین روزهای اندک کافی است که به این نتیجه برسیم که معادله های قبل از ترور شهید سلیمانی متفاوت از روزهای بعد از آن است. در حالی که تعدادی از فراکسیونهای پارلمان عراق از چندین ماه پیش تلاش گستردهای برای تصویب طرح خروج نیروهای اشغالگر خارجی از عراق را کلید زده بودند، اما این طرح با مخالفت عدهای از فراکسیون ها راه به سالن پارلمان پیدا نمیکرد، اما تحولات همین چند روز و اشتباه راهبردی آمریکا در هدف قرار دادن تمامیت ارضی عراق و ترور یکی از رهبران سیاسی برجسته این کشور در کنار یکی از مهمانان رسمی عراق کافی بود تا فراکسیون های شیعه که این روزها مشکل بتوانند روی موضوعی به این سادگی به توافق برسند، یک صدا فریاد اخراج نیروهای آمریکایی از عراق را سر دهند، نیروهایی که منابع رسمی تعداد آنها را 5300 نفر می نامند، اما سردار شهید سلیمانی پیش از این گفته بود که دهها هزار نیروهای آمریکایی تحت پوشش این تعداد اندک در عراق حضور دارند.
** رویکرد سیاست داخلی
گرچه این روزها بحث و تحلیل در خصوص ماهیت عملیات انتقامجویانه ایران ضد عملیات تروریستی آمریکا داغ است، اما به نظر میرسد فضای تحولات منطقه به سمتی پیش میرود که این انتقام چند مرحله ای در سطوح مختلف سیاسی نظامی و امنیتی و حتی دیپلماتیک به اجرا گذاشته میشود.
یکی از ابعاد اقدام ایران بعد از روشن شدن بیش از پیش ماهیت تروریستی آمریکا، تصویب گام پنجم لغو محدودیتهای مربوط به غنی سازی اورانیوم بود که تصمیم نهایی در خصوص آن اتخاذ شد و گام پنجم بدون هیچگونه محدودیتی برداشته شده و هیچ محدودیتی برای فعالیت متخصصین جوان ایرانی وجود ندارد.
به این ترتیب دولت ایران با هیچ محدودیتی در حوزه عملیاتی (شامل ظرفیت غنی سازی، درصد غنی سازی، میزان مواد غنی شده و تحقیق و توسعه) مواجه نیست و بعد از نقض تعهدات مکرر طرفهای غربی و اروپایی، محدودیتهای عملیاتی در برجام، یعنی محدودیت در تعداد سانتریفیوژها را کنار می گذارد.
** انتقام دیپلماتیک محور مقاومت از آمریکا
بسیاری از تحلیلگران مصوبه پارلمان عراق در اخراج نیروهای آمریکایی و روند عملیاتی این اقدام را نقطه آغاز خونبهایی میدانند که آمریکا باید در ازای اشتباه راهبردی خود پرداخت کند. این در حالی است که واشنگتن از سال 2014 تاکنون نزدیک به 6 میلیارد دلار برای هزینه های نظامی مربوط به آموزش و تجهیز نیروهای عراقی صرف کرده است.
بروز اولین نشانههای واکنش ایران به عملیات تروریستی ترامپ، محافل سیاسی آمریکا را وارد مناقشه و اختلاف نظر کرده و منتقدان نسبت به عواقب وخیم تر اقدام نابخردانه وی هشدارهای جدیتری مطرح کرده و گفته اند که این اقدام در نهایت باعث عقب نشینی آمریکا از سوریه و عراق خواهد شد. مارتین ایندیک مسئول سابق سیاست خارجی آمریکا و پژوهشگر شورای روابط خارجی آمریکا این موضوع را مورد تاکید قرار داد.
این تحلیل در تطابق با رویکرد های بسیاری از نظریه پردازان سیاست خارجی آمریکا است که معتقدند گرچه قاسم سلیمانی در دوران حیات خود تلاش زیادی برای اخراج نیروهای آمریکایی از عراق به کار گرفت، اما تصمیم ترامپ برای ترور او، سلیمانی را به تحقق این هدف نزدیک کرده است.
** عرصه نظامی انتقام چند وجهی ایران
نکته مهم دیگری که در خصوص واکنش انتقامجویانه ایران نسبت به شهادت سردار سلیمانی قابل توجه است، این که گرچه ابعاد دیپلماتیک، یکی از مهمترین برنامه های ایران برای خونخواهی سردارشهید خواهد بود، اما تمام واکنش ایران و محورهای مقاومت به این موضوع منحصر نمی شود. این موضوع را می توان در تحلیل سخنرانی دیروز سید حسن نصرالله دبیرکل حزبالله لبنان مشاهده کرد که در بخشی از سخنان خود با اشاره به اینکه ایران خود انتقام خون سردارشهید خود را میگیرد و در این رابطه نیازی به گروه های دیگر و حتی گروه هایی که طی 40 سال گذشته بارها به آنها کمک کرده ندارد، تاکید کرد که عدم درخواست ایران از گروههای حاضر در محور مقاومت در منطقه، از آنها سلب مسئولیت نمیکند و آنها نیز باید به نوبه خود سهمی در انتقام ترور سردار سلیمانی به عنوان یک شخصیت برجسته امت اسلام و از رهبران جبهه مقاومت منطقه ای داشته باشند.
سران رژیم صهیونیستی از نقش حزبالله و جایگاه آن در تحولات منطقه آگاهند، به همین علت بعد از جنایت ترور سردار قاسم سلیمانی و ابو مهدی المهندس معاون فرمانده نیروهای حشد شعبی و همراهان شهید آنها همه مقامات تلآویو با دقت سخنرانی دیروز سید حسن نصرالله را پیگیری کردند.
شاید همین نگرانی است که باعث شده مقامات تلآویو تا این لحظه واکنشی نسبت به اظهارات نصرالله نداشته باشند، احتمالا مانند دفعات پیشین نتانیاهو وزرای مختلف را از اظهار نظر در خصوص این اظهارات منع کرده است. از سوی دیگر بعد از اینکه پیامدهای جنایت تروریستی آمریکا فراگیر شد و بازتابهای آن برخلاف ارزیابیها و تمایلات آنها بود؛ ارزیابی میزان نگرانی و شوک وارد شده به مقامات صهیونیستی کار سختی نیست.
در شرایط کنونی به نظر می رسد سران رژیم صهیونیستی به این نتیجه رسیدهاند که این جنایت تروریستی آمریکا به جای اینکه یک محیط منطقهای را برای هژمونی ایالات متحده آماده کند و واشنگتن بتواند زیر سایه آن حمایت خود را از امنیت صهیونیستها افزایش دهد؛ انسجام جبهه های نبرد و محور مقاومت را تقویت کرده است.
با این حال پیشبینی نمیشود که نمود کامل ارزیابی رژیم صهیونیستی در خصوص مسیر تحولات منطقه پس از چند ساعت و یا چند روز مشخص شود؛ چرا که شتاب حوادث غافلگیرکننده که به نظر میرسد در مراحل بعدی شاهد آن باشیم٬ تاثیر بسزایی بر واشنگتن و تلآویو خواهد گذاشت؛ به ویژه پس از تصمیم پارلمان عراق مبنی بر لغو توافق امنیتی با ایالات متحده.
طبیعتا با توجه به تهدیدات دیروز نصرالله، چالش آمریکا در منطقه منحصر به عراق و پارلمان این کشور نخواهد بود. دبیرکل حزب الله علاوه بر اینکه خواستار اخراج آمریکاییها از تمام منطقه شد، تاکید کرد که در صورتی که چنین اتفاقی رقم نخورد، نظامیان آمریکایی که عمودی به منطقه آمده اند، افقی بازخواهند گشت. لذا به نظر می رسد پنتاگون علاوه بر چالشهای حقوق بینالملل در تعامل جامعه جهانی با این ترور غیر قانونی، با چالشهای امنیتی گسترده نیز مواجه خواهد بود.