به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از چابکآنلاین، با تأسیس شرکت بیمه زندگی باران در سال 1398 این تعدادبه 33 شرکت و موسسه بیمهای افزایش یافته که از این تعداد 29شرکت بیمه ای مستقیم، 2 بیمه اتکایی و 2موسسه بیمه متقابل( P&I ) هستند.
از 29 شرکت بیمه مستقیم یک شرکت دولتی و 28 شرکت غیردولتی هستند.
26 شرکت در تمامی رشتههای بیمهای و 2 شرکت منحصرا در بیمههای زندگی فعالیت دارند و یک شرکت دیگر درپی لغوپروانه فعالیتش در بیمه های خودرو و انواع بیمه های زندگی در بهمن ماه 1393 از فعالیتهای بیمهای بازمانده است.
از 28 شرکت بیمه مستقیم غیردولتی 4 شرکت در مناطق آزاد و ویژه تجاری و 24 شرکت در کل کشور فعالیت دارند.
2 شرکت بیمه اتکایی نیز در کل کشور و 2 موسسه بیمه متقابل( P&I )نیز در مناطق آزاد و ویژه تجاری به فعالیت مشغول هستند.
بدین ترتیب در خلال چهار سال گذشته تغییرات چشمگیری در ساختار اصلی صنعت بیمه رخ نداده است،امادر زیر ساختارها به ویژه شبکه فروش و از جمله نمایندگیها و کارگزاریهای بیمه تغییرات محسوس و رشد قابل ملاحظه ای مشاهده می شود.
تعداد کارکنان و شعب شرکتهای بیمه به ترتیب از 18،809 نفرو 1184 شعبه در سال 96 به 19،849 نفر و 1258 شعبه در سال 97 افزایش یافته است.
تعداد نمایندگیهای عمومی از 33،462 نمایندگی درسال 96 به 35،717 نمایندگی فعال در سال 97 افزایش یافته است.
تعداد نمایندگی های تخصصی بیمه زندگی هم با 33.3 درصد رشد از 21،266 نمایندگی در سال 96 به 28،344 نمایندگی در سال 97 بالغ شده است.
تعداد کارگزاران بیمه نیز با 35.4 درصد رشد از 616 کارگزاری در سال 96 به 834 کارگزاری در سال 97 افزایش یافته که در مجموع نشاندهنده رشد و گسترش قابل ملاحظه شبکه فروش بیمه در کشور است.
در ارتباط با زیر ساختارهای مورد اشاره بالا، ذکر چند نکته ضروری است.
ترکیب استخدامی کارکنان
براساس آخرین آمار رسمی منتشره، ویژگی ها و ساختار استخدامی کارکنان دو رکن اساسی و تاثیر گذار صنعت بیمه یعنی بیمه مرکزی و بیمه ایران ، نیازمند توجه بیشتری است.
در پایان سال 97 از 478 نفر کارکنان بیمه مرکزی52.5 درصد استخدام رسمی، 13.4 درصد پیمانی و 34.1 درصد مابقی قراردادی هستند.
این نسبت ها در میان 4065 نفر کارکنان بیمه ایران در پایان سال 97 به ترتیب 35.7 درصد رسمی، 4.6 درصد پیمانی و 59.7 درصد بقیه قراردادی هستند.
به نظرمی رسد ریشه برخی مشکلات را باید در ساختار استخدامی کارکنان شرکت ها و موسسات دولتی، جستجو کرد.
نکته دیگری که از این بابت متصور است، به عدم توازن مالی صندوق های بازنشستگی ها مربوط می شود.
با کاهش تدریجی کارکنان رسمی در پی بازنشستگی و عدم جایگزینی آنان،ازحجم مبالغ ورودی به صندوق های بازنشستگی اختصاصی کاسته و همزمان به تعهدات و مبالغ خروجی صندوق ها افزوده می شود.
تداوم چنین شرایطی به مرور بار تعهد جبران کسری صندوق هایی از این قبیل بر دوش دولت سنگینی خواهد کرد.
نمایندگیهای کارگزاران بیمه
شبکه فروش غیرمستقیم شرکت های بیمه در طول سالهای اخیر پیوسته گسترش یافته به طوری که از مجموع 32،696 نمایندگی و کارگزاری در سال 93 به حدود دو برابر در سال 97 افزایش یافته است.
خوشبختانه شتاب رشد تعداد نمایندگی های تخصصی بیمه زندگی در خلال سالهای اخیر بیشتر بوده به طوری که از 4557 نمایندگی تخصصی بیمه زندگی در سال 93 به 28،344 نمایندگی فعال تخصصی در سال 97 افزایش یافته است.
گسترش شبکه فروش تخصصی بیمه های زندگی ، افزایش سهم بازار بیمه های زندگی از 9.12 درصد در سال 92 به 14.54 درصد در سال97 را در پی داشته که به نوبه خود تحولی مهم برای صنعت بیمه کشور محسوب میشود.
سهم شبکه نمایندگان و کارگزاران بیمه در فروش بازار بیمه کشور از 67 درصد در سال 96 و 75.5 درصد در سال 97 افزایش یافته و این بدان معناست که میزان وابستگی صنعت بیمه به شبکه مذکور سال به سال بیشتر می شود.
وابستگی پرتفوی 16 شرکت از 27 شرکت بیمه فعال در سال 97 به شبکه نمایندگی ها و کارگزاران، بیشتر از متوسط وابستگی 75.5 درصدی بازار و8 شرکت بیش از 90 درصد و4 شرکت نیز بیشتر از 95 درصد بوده است.
گرچه صرف برخورداری از شبکه گسترده فروش و خدمات بیمهای و وابستگی پرتفوی به نمایندگان و کارگزاران به خودی خود عامل نگرانکنندهای محسوب نمی شود لیکن نگرانی زمانی ایجاد میشود که شیوه تعامل، برنامه ریزی نظارت و مدیریت موثر این شبکه ها دچار ضعف و نقصان باشد.
به طوری که پدیده نماینده سالاری در برخی از شرکتها و قرار گرفتن زمام بازاریابی و تولید پرتفوی در دست نمایندگی های خاص آن هم با هر شرایط تحمیلی، میتواند سرنوشت چنین شرکتهایی را تحتالشعاع قرار دهد و به ایجاد زمینه تشدید رقابتهای ناسالم و غیر اصولی منجر شود.
همانگونه که در گذشته در مواردی شاهد تجربیات تلخی تا بر مرز نابودی یک شرکت بیمه و خدشه دار شدن اعتبار حرفهای صنعت بیمه بودهایم.
سطح وابستگی صنعت بیمه به شبکه نمایندگان و کارگزاران بیمه، ایجاب می کند جایگاه و عملکرد و اثرگذاری های گوناگون درون صنعتی و برون صنعتی آنها به طور جامع بررسی و آسیب شناسی شود و برای ایفای نقش سازنده تراینشبکه بسیار مهم در آینده صنعت بیمه کشور، سیاست گذاری و برنامه ریزی همه جانبه صورت پذیرد .
گرچه در وهله نخست مبادرت به این مهم در سطح شرکتهای بیمه، از وظایف و مسئولیت های مدیران هر یک از شرکت ها و از باب مصالح وهماهنگی های صنفی بر عهده سندیکای بیمه گران است،اما وظایف و مسئولیت های مدیریتی و صنفی آنها نافی ضرورت ایفای نقش راهبردی بیمه مرکزی به عنوان نهاد حاکمیتی و متولی نظارت و هدایت صنعت بیمه کشور، در این امر خطیر نیست.
موسسات (P&I) یا بیمه متقابل
دو موسسه بیمه متقابل که یکی در سال 90 و دیگری در سال 91 تاسیس شده اند، به نظر میرسد در طول این مدت حضور، نقش و عملکردی موسمی داشته اند با اوجگیری معضلات بین المللی و درحد رفع ضرورت و پاسخگویی به نیاز کشتی ها و شناورهای مشمول تحریم فعال میشوند و بلافاصله بعد از افول، از تحرک باز می مانند.
با وجود آنکه در موسسات بیمه متقابل تعهدات از محل حق عضویت ها و مبالغ پرداختی اعضا تأمین می شود، اما گردش مالی این دو موسسه به ویژه در دورههای خاص و عدم امکان اتصال به شبکه های بین المللی ویژه این قبیل موسسات، با کسری موازنه روبروست.
به عبارت دیگردرشرایط آرامش ، این دست شرکتها از ادامه فعالیت باز می مانند و به هنگام فعالیت، ضرایب خسارت آنها بالاست که بخش عمدهای از آن از طریق واگذاری های اتکایی به صنعت بیمه منتقل می شود.
درچنین شرایطی لازم است حسب ضرورت و به عنوان ساز و کاری برای مقابله با معضلات،خدمات آنها را به صورت امانی و با اتکای بیشتری به پشتوانه منابع ویژه دولتی عرضه کنند.