خبرگزاری فارس: این روزها که بیماری کرونا در کشور شایع شده و برای قطع زنجیره انتقال، مردم مدام به خانه ماندن تشویق میشوند و در کنار آن نزدیک شدن به نوروز رسالت تلویزیون را سنگینتر از قبل کرده است.
بسیاری از کسانی که در خانه میمانند حتی اگر علاقهای هم به تلویزیون نداشته باشند، به دلیل بالا بودن ساعات ماندن در خانه، زمانی را هم به تماشای تلویزیون اختصاص میدهند. یکی از برنامههای نوروزی تلویزیون که به همین منظور روی آنتن میرود و تلاش کرده تا فضای متفاوتی را رقم بزند، برنامه «فرمول یک» با اجرای علی ضیاء در شبکه یک سیماست که به روال سال گذشته بنا بود به انتخاب چهرهها و قهرمانهای مردمی بپردازد که به دلیل شیوع بیماری کرونا این ماجرا منتفی شد.
اما او در شب گذشته -26 اسفندماه- در بخشی از برنامه میزبان پزشکی بود که خود مبتلا به کرونا شده بود و با سخنانی ساده آنچه که بر یک بیمار کرونایی میگذرد و راههای مقابله با آن را برای مخاطبان شرح داد و در ادامه ضیاء میزبان امیرحسین رستمی و امیر کاظمی بود.
رستمی به محض ورود به استودیو تاکید کرد که حدود دو سال برای برنامه زنده به تلویزیون نیامده و امروز برای گفتن برخی حرفها آمده است. او در سخنانی گفت: تمام دنیا درگیر کرونا شدند، ولی برای مردم ما تحملش سختتر است، چون سال را با سیل شروع کردیم، بعد به زلزله رسیدیم و بعد از آن هم یک شب خوابیدیم و بعد بلند شدیم دیدیم داراییهای ما شده یک یازدهم و قیمت همه چیز یازده برابر شده، فشار اقتصادی داشتیم، قضیه سقوط هواپیمای اوکراینی را داشتیم و مشکلات به قدری پشت هم بود که نتوانستیم وسطش یک نفسی بگیریم و آماده شویم برای یک مشکل جدیدتر.
او که پیوسته و پشت سر هم با سخنانش پنبههای ضیاء را در امیددهی به مردم رشته کرده بود، در ادامه سخنانش تاکید کرد که در اروپا و استرالیا هم کرونا آمده، ولی تفاوتش با ایران این است که آنقدر آنجا هیچ اتفاقی نمیافتد و به همین دلیل الان کرونا برایشان هیجان هم دارد!
در ادامه علی ضیاء به صفهای طویل جلوی در فروشگاههای خارج از کشور اشاره کرد که مردم بسیاری برای تامین مایحتاج به فروشگاهها حمله کرده اند که در پاسخ به این سخنان، رستمی عنوان کرد: آیا این به این دلیل نیست که ما پول نداریم برویم خرید کنیم؟
در پاسخ هم ضیا تاکید کرد همه ما روز اول دغدغه تامین ماسک و ... را داشته ایم و این متعلق به همه جا هست و مشکلات ما از ابتدای 97 در کشورمان اتفاق افتاد و تحریمهای گستردهای علیه کشورمان اتفاق افتاد، ولی ما ایرانی هستیم، کشورمان را دوست داریم و این مشکلات دشوار بود و ما اتفاقات تلخی داشتیم. اتفاقاتی که آبان ماه افتاد و همه خانوادهها به دستور رهبری دلجویی شدند. در دی ماه هم ترور سردار سلیمانی را داشتیم، بعد هم سیل سیستان و بلوچستان و الان هم کرونا.
اما رستمی در ادامه با پافشاری بر سخنان قبلی خود به پنهان کاری در اعلام ورود بیماری کرونا به کشور اشاره کرد و گفت: امشب دلیل داشتم بیایم که چند نکته داشتم. من در اینستاگرامم یک مطلبی را از پزشکی گرفتم که درباره کرونا بود. من با او در تماس بودم و پرسیدم که آیا مساله جدی است؟ گفتند بله و تو هم به آن بپرداز. فکر میکنم 24 ژانویه بود که پرسیدم دکتر بیماری به ایران هم آمده؟ و گفتند که بله آمده و شروع کنید به اطلاع رسانی کردن. چطور من که یک بازیگر دون هستم، آن دکتری که دوستم بود میدانست کرونا آمده، ولی وزیر بهداشت تا آخرین لحظه و تا 3 اسفند میگفتند کرونا نیست. آیا بهتر نیست ما قبل از تکذیب کردن اول تحقیق کنیم؟ چه اصراری بود که پروازهای ماهان کنسل نشود وقتی میدانستیم مرکز بیماری ووهان چین است و اکثر ایرلاینهای بزرگ دنیا پروازشان را قطع کرده اند، تا آخرین لحظه پروازها آمدند و بیماری را آورد. یک شهر را قرنطینه نکردند که بلافاصله همه کشورهای همسایه ما را قرنطینه کنند.
او اضافه کرد:من نامهای به وزیر محترم ارتباطات نوشتم که جواب هم دادند و گفتم که ما در حال حاضر که مثل جنگ است، اپلیکیشن داخلی که زیرساخت آن بتواند جواب این همه ترافیک را برای ایران داشته باشد، نداریم. شما گفتید دست من روی دکمه فیلتر نمیرود، ولی شما به کسی که دستش روی دکمه فیلتر است نزدیک ترید، میشود به او بگویید که دستش را موقتا از روی فیلتر بردارد؟ الان ما مدام درگیر فیلترشکن هستیم. اگر نمیشود که اینترنت را رایگان کنند، قیمتش را بیاورند پایین تر. سرعت اینترنت پایینتر آمد، ولی هزینه نه.
رستمی در ادامه از رئیسی رئیس قوه قضاییه خواست که تلگرام رفع فیلتر شود و ادامه داد که الان پرستاران ما نیاز دارند که اطلاعات بیماران خود را سریع به بالادستی هایشان برسانند. اگر آقای رئیسی موقتا فیلتر تلگرام را بردارند، بعد از شکست کرونا دوباره فیلتر برگردد. سلطان همه چیز پیدا شده، ولی چرا سلطان فیلترشکن پیدا نمیشود که نه مالیات میدهد و بدون اینکه به وزارت ارتباطات کار داشته باشد، کار خود را انجام میدهد.
در این بخش، برنامه با پخش آگهی بازرگانی قطع شد و بعد از حدود یک ربع دوباره آنتن برگشت و علی ضیا گفت: فرمول یک به سمت امیدبخشی برای شکست کرونا ایجاد شده و نمیخواهیم امید واهی بدهیم و دکتر کرمانی پور را دیدیم که خودشان کادر درمان بودند، ولی با در خانه ماندن توانستند بهبود پیدا کنند. البته از دوستان پزشک خود کمک گرفته اند. امیرحسین رستمی به دلیل اینکه حرفایش مغایر این فضا بود، از او خواستیم در موقعیتی دیگر و فضایی که بتوانیم کنار هم بخندیم دعوت کنیم.
اما کار به همین جا ختم نشد و در بخش بعدی دوباره ضیاء در سخنانی تاکید کرد که با تزریق ناامیدی حال مردم خوب نمیشود، نقد در این شرایط کسی را بزرگ نمیکند و همه نیازمند امید هستیم. در مقاطع مختلف از تریبون صداوسیما از مسئولین انتقاد کردم، اما در شرایط بحرانی این روزهای کشور و جنگ با ویروس ناشناخته زمان امید دادن است. انتقاد و گله را همیشه میتوان انجام داد در حالی که در شرایط فعلی گلایه و انتقاد حال مردم را بدتر میکند.
این اتفاق برای چندمین بار نشان داد که بیشتر سلبریتیهای ما همچنان غیر متخصصانه و غیر مسئولانه سخن میگویند و نه تنها از دانش و اطلاعات بسیار سطحی برخوردار هستند، به جای اینکه در شکست بیماری با راههای امیدوارانه کنار مردم باشند، ترجیح میدهند همچنان به غرزدن، سیاه نمایی و خود تحقیری هایشان ادامه بدهند و از کشورهای دیگر به عنوان اتوپیا یاد کنند. این در حالی است که علی رغم همه گزافه گوییهای کشورهای اروپایی و امریکایی، پس از شیوع کرونا، این کشورها عملا فلج شده اند و مردم آنها برای زنده ماندن در شرایط قحطی جلوی اسلحه فروشیها صف کشیده اند و برای تنازع بقای خودشان با اسلحه میجنگند!
هرچند که علی ضیا در برنامه قبلی خود هم میزبان شهاب مظفری بود و او هم با انتخاب آهنگ (کوچه) از فرهاد کم از امیرحسین رستمی نگذاشت و به مردم در خانه مانده یادآوری کرد: کوچهها باریکن، دکونا بسته ست، خونهها تاریکن، طاقا شکسته ست، از صدا افتاده تار و کمونچه، مرده میبرن کوچه به کوچه...، اما این بار سخنان رستمی از چشم مخاطبان دور نماند و توانست در چند دقیقه تمام تلاشهای خود سازمان صداوسیما را بر باد دهد.
در حالی که بیشتر برنامه سازان صداوسیما از خبرنگار و مجری گرفته تا باقی عوامل در این شرایط با پذیرفتن خطر ابتلا به بیماری همچنان تلاش میکنند تا با شفافیت کامل ضمن ارتباط گیری با پزشکان حاذق مردم را از چند و، چون بیماری آگاه کنند و هر روز هم با وزارت بهداشت ارتباط زنده برقرار میکنند تا آخرین اطلاعات از شیوع بیماری به اطلاع مردم برسد، این هنرپیشه که شهرت خود را از قِبل همین تلویزیون دارد، با ژست اپوزیسون در کنار رسانههای هوچی - همانهایی که با ویروس دروغ و شایعه و اتهام در کنار ویروس کرونا منتشر میشوند و تلاش میکنند تا ایران را به جهانیان مزرعهای سوخته بنمایانند-، میایستد و با تکرار شبهات و اتهامات ناروای آنها برای همه تعیین تکلیف کند.
در کنار حرفهای غیرمسئولانه رستمی نباید از عملکرد غیر حرفهای شبکه یک هم بگذریم که به شکلی بسیار ناشیانه آنتن برنامه زنده تلویزیون را قطع کرد، در حالی که مجری میتوانست برنامه را به شکل بهتری هدایت کند، میتوانست با یکی از مدیران مربوطه ارتباط زنده تلویزیونی برقرار کند، یا دست کم یک کارشناس مطلع و درگیر ماجرا را بیابد تا جواب سخنان رستمی را در فضای حرفهای بدهد. قطع ناگهانی برنامه این سوال را مطرح میکند که آیا با قطع کردن یکباره برنامه، حرفهایی که زده شده، خنثی میشود؟ و آیا مدیریت رسانه تنها به قطع برنامه منتهی میشود و با این رفتارهای انفعالی و دیرهنگام آب رفته به جوی بازمی گردد؟
باید دید در چنین شرایطی که کشور با موضوع کرونا درگیر است، در شبکه، اتاق فکری برای طراحی و مهندسی پیام و برنامه ریزی محتوایی برنامههای زنده و هماهنگی وجود ندارد؟ و در چنین شرایطی مهمانی به سازمان دعوت میشود که دست کم خود مدیران و برنامه سازان تلویزیون از مواضع او مطلعند.
همچنین شیوه انتخاب مهمانان برنامه و به ویژه هنرمندان در برنامههای زنده چگونه است و از چه فیلترهایی عبور میکنند؟ فردی بدون هماهنگی و بدون تناسب با موضوع به برنامه دعوت میشود و سخنانی را میگوید که منجر به تشویش اذهان عمومی است، در کنار آن مدیریت رسانه خوب اتفاق نمیافتد و در نهایت با قطع برنامه بازی به نفع آقای بازیگر تغییر میکند. او یک شبه به قهرمانی تبدیل میشود که حرفهای مگو روی آنتن زده و حالا سخنان اوست که تا مدتها دست به دست خواهد شد و خوراک خوبی برای رسانههای بیگانه فراهم شده است.
این رفتار ناشیانه شبکه یک در حالی اتفاق افتاد که چندی پیش برنامههای ثریا و جهان آرا با فشار دولت و به بهانه غنای بیشتر از حالت زنده به ضبطی درآمدند و پس از آن هم اعلام شد که حتی برنامه فرمول یک هم تولیدی خواهد بود.
اتفاقی که شب گذشته در برنامه فرمول یک روی داد، نشان داد هنرپیشهها و سلبریتیها انتخاب خوبی برای پر کردن آنتن نیستند و هر چهره محبوبی که در فضای مجازی لایک بیشتری میگیرد، لزوما سواد و تخصص بیشتری ندارد.