به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از شرق، ویروس کرونا که اکنون با اسم رسمی کووید19 شناخته میشود، از پدیدههایی است که به گفته رئیس سازمان جهانی بهداشت، «هیچ کشوری نباید تصور کند از آن مصون است. نهفقط این تصور اشتباه است، بلکه جبرانناپذیر خواهد بود. این ویروس به مرزهای بینالمللی احترام نمیگذارد»[1]. این پدیده فرامرزی پس از ظهور، فقط یک کشور را درگیر نکرده و با بهچالشکشیدن تمام بازیگران بینالملل، همه را ناگزیر کرده است به همکاری و همگراییهایی برای مهار بحران روی آورند.در این راستا، نوشتار حاضر که به نقش چندجانبهگرایی در برخورد با پدیده کرونا اختصاص دارد، ابتدا به بررسی رویکرد چین در قبال شیوع بیماری کرونا و ارزیابی اقدامات این کشور پرداخته است. در بخش دوم، واکنشهایی را که به این بیماری در سطح بینالمللی صورت گرفته، بررسی کرده و سپس در بخش سوم، پیامدهای ظهور کرونا در سطح بینالمللی ارزیابی شدهاند. بخش پایانی مروری انتقادی بر دیدگاه نقادانه آمریکا در قبال چین است که به مطالعه رویکرد آمریکا در قبال شیوع این ویروس در چین اختصاص دارد.
برخورد چین با ویروس کرونا
ویروس کرونا در چین، 79هزارو 389 نفر و در سطح جهانی 85هزار و176 نفر را مبتلا کرده است. با بروز بحران کرونا، علاوه بر مرگ شهروندان چینی، اقتصاد این کشور نیز با دشوارترین آزمون خود پس از بحران اقتصاد جهانی 2008 مواجه شده است. برخی تحلیلها عنوان کردهاند شیوع ویروس کرونا، اگر بتواند در سه ماه کنترل شود، از تولید ناخالص داخلی واقعی این کشور، 0.8 درصد و اگر در 9 ماه کنترل شود، 1.9 درصد آن را کاهش خواهد داد. این در حالی است که در مقایسه با شیوع بیماری سارس در سال 2003، اقتصاد چین شکنندهتر است و نیاز به تدابیر بیشتری از سوی دولت این کشور احساس میشود.
مانند هر کشوری، چین نیز مایل نیست ضربهای به ساکنان و منافع اقتصادی خود وارد آورد. ظهور این ویروس، رخدادی خارج از حوزه تسلط دولت چین بوده است که حتی با توجه به گزارش سازمان جهانی بهداشت، منبع شیوع آن هنوز معلوم نیست. بااینحال، وضعیت چین در نظام بینالملل بهگونهای است که موجب شده واقعیت بداقبالی این کشور به شایعههایی درباره بیتدبیری آن تعبیر شود. رفتوآمد و سفر، شمار جمعیتی بالا، اثر متقابل اقتصادی و... موضوعاتی هستند که اهمیتی به نقش چین در جهان میدهند و درعینحال، هزینههای چنین رخدادهایی را برای دیگر دولتها بالا میبرند.در این پدیده، شناسایی منبع انتشار، ممانعت از گسترش، مدیریت و تجمیع منابع لازم برای مبارزه و ریشهکنکردن بیماری، در گام نخست متوجه کشور چین و نهادهای بینالمللی تخصصی مرتبط و سپس دیگر دولتها در نظام در هم متعامل بینالملل بوده است.چین از آنجا که مشابه این موضوع را پیش از این در بحران شیوع سارس در سال 2003 تجربه کرده بود، برخی آمادگیهای لازم را برای مدیریت بهنگام این پدیده داشت. نخست در حوزه بهداشت و درمان، به گزارش سازمان جهانی بهداشت، اقدام مقامات چین بسیار متفاوت با پدیده سارس و بسیار عملگرایانهتر بوده است. چین فقط در 10 روز بیمارستانی برای مبتلایان احداث و حتی قبل از دستور سازمان جهانی بهداشت، اعلام قرنطینه کرد که شامل جداسازی 50 میلیون نفر در ووهان (Wuhan) و شهرهای اطراف میشد.
در مرحله دوم، از آنجا که شیوع کرونا نه در سطح ملی و نه در سطح بینالمللی فقط به حوزه بهداشت منحصر نمیشود، در سطح ملی، دولت چین در عرصه حکمرانی با پاسخ فوری به چهار مسئله مواجه بود؛ بحران سلامت عمومی، وقفه اقتصادی، احتمال برانگیختهشدن خشم و بیاعتمادی عمومی و پاسخ به خدشه احتمالی به اعتبار جهانی این کشور.
پاسخ فوری به بحران سلامت عمومی: چین در چهار مورد یادشده بنا بر تجربه سارس، نهایت تلاش خود را برای همگامی و همافزایی ملی و بینالمللی انجام داد و مشکل کووید19 را کاملا وظیفهای ملی در نظر گرفت که قصور در آن جایز نبود. درباره بحران سلامت عمومی، چین بلافاصله همکاریهای خود را با سازمان جهانی بهداشت آغاز کرد و اطلاعات را در اختیار این سازمان و شبکه بینالمللی دانشمندان قرار داد و همزمان در سطح ملی زیرساختهای لازم را برای مدیریت چابک این بحران فراهم آورد که برای درک این مهم لازم است به گزارشهای سازمان جهانی بهداشت توجه کرد.
- ضربه به اقتصاد جهانی: این بحران ضربهای به اقتصاد جهانی وارد خواهد کرد؛ به این سبب که تداخلی عمده در فعالیت اقتصادی چین به وجود آمده است و البته تأثیر اقتصادی محدودیت در سفرهای بینالمللی را نیز باید به آن افزود. در نتیجه، کندی چشمگیری در دومین اقتصاد بزرگ دنیا که موتور محرکه رشد جهانی اقتصادی است دیده خواهد شد. طبق ارزیابی بانک جهانی، این بحران میتواند تا پنج درصد کاهش در تولید ناخالص داخلی جهانی یا به عبارتی سه تریلیون دلار خسارت به وجود آورد که اثری جهانی بر تمام کشورهای دنیا میگذارد.
- تداخل در زنجیره تأمین جهانی: موضوع دوم، بهوجودآمدن تداخل در زنجیره تأمین بینالمللی است، زیرا چین بزرگترین سازنده در جهان محسوب میشود و تقریبا در تمامی بخشهای اقتصاد جهانی مشارکت دارد و در حدود 30 درصد از ارزش افزوده جهانی در تولید کالا را داراست.
- کاهش سطح تعهدات دیپلماتیک چین: بحران کرونا میتواند رویدادها و دیدارهای خارجی، مثل نشست اتحادیه اروپا و چین را در بیجینگ در مارس تحتالشعاع قرار دهد. اگرچه شی جینپینگ تدابیری اتخاذ کرده است که بتواند در دیدارهای تعیینشده مانند سفر به ژاپن شرکت کند.
- اثرگذاری بر کشورهای درگیر در ابتکارعمل یک جاده یک کمربند: با توجه به بستهشدن راهها و اعمال محدودیتهایی بر سفرها، از طرف چین کالاهای لازم برای ساختوساز به کشورهایی که درگیر ابتکارعمل این کشور بودهاند نخواهد رسید و وقفهای به شکل خواب سرمایه رخ خواهد داد که بر مجموعه کشورهای همکار در این طرح و همکاران این همکاران اثرگذار است.
- احتمال خدشهدارشدن اعتبار بینالمللی دولت چین: با گسترش بحران ممکن است موضوع «تأخیر در اطلاعرسانی چین» بیش از پیش مورد کنکاش قرار بگیرد و اعتبار دولت این کشور را بهعنوان بازیگری مسئول در نظام بینالملل زیر سؤال ببرد. به این معنا که دیگر نتوان مانع از واکنش برخی کشورها برای محدودکردن یا حذف چین از دایره روابط سیاسی آنها شد.
- احتمال کاهش سطح وابستگی به کالاهای چینی: این بحران میتواند همانطور که در کوتاهمدت موجب توقف صادرات چین شده است، در طولانیمدت نیز موجب شود کشورها سطح وابستگی خود را به کالاهای چینی کاهش دهند. البته دو مورد اخیر گفتهشده، فقط فرضهایی هستند که در عرصه عملگرا و واقعیتمحور اقتصاد ممکن است چندان درست نباشند.
با توجه به این نکات، پدیده کرونا را باید بهعنوان موضوعی در نظر گرفت که سرریز آن در فضای بههموابسته بینالمللی، موجب خسارت دیگر کشورها نیز خواهد شد. در سال 2003، چین چهار درصد از تولید ناخالص داخلی جهان را داشت و امروز 17 درصد از آن را به خود اختصاص داده است. همچنین این کشور در سال گذشته، بهتنهایی 70 درصد از رشد اقتصادی جهانی را داشت و به خوبی روشن است که اقتصاد موضوعی است که با ایجاد همگراییبخشی، در تمامی امور بینالملل اثرگذار است. این به آن معناست که بحران در چین بر کلیت امور جهانی اثرگذار است.
کرونا، آمریکا و چینهراسی
طبیعی است ژاپن و آمریکا نگران باشند که کرونا بر اقتصاد آنها اثر بگذارد و تا حدودی چین را در این مسئله مقصر بدانند، اما حتی این کشورها که روابط پیچیدهای با چین دارند، البته اگر نخواهیم بگوییم رقبای چین هستند، نمیتوانند از وضعیتی که چین دچار آن شده است خوشحال باشند، زیرا بحران در چین اثر منفی مستقیمی بر خود آنها خواهد گذاشت.
بااینحال، در بحران کرونا این انتقاد به آمریکا وارد است که رویکرد چندجانبهگرایانه در برخورد با بحران کرونا را نادیده گرفته است یا حداقل میتوان گفت تلاش دارد در تقابل خود با چین از آن استفاده کند.
روشن است بحثهای هویتی، مسائل را از واقعیتهای موجود که باید عملگرایانه با آنها برخورد کرد، به بحثهای ارزشی وارد میکنند که بازی بیپایان مقصریابی، اتهام، هراس و دیگریسازی را به وجود میآورد. در فضای درگیری با کرونا، جهان، بهویژه در اروپا و آمریکا بیش از شیوع بیماری، درگیر شایعات شدند.
متهمکردن کشورها موجب میشود مقامات برای مصونماندن اعتبارشان، ترغیب شوند موقعیت بعدی را بهعنوان «بدترین سناریوی ممکن» معرفی کنند که البته این مسئله برای مقابله با بحران بهترین راهحل یا بهاصطلاح سناریوی «پشیمانی صفر» (No Regrets) است. آسیب جانبی این درنظرگرفتن بدترین سناریوی ممکن، ترس «اشتباهگرفتن» موقعیت و قضیه است که به جان تصمیمگیر و سیاستگذار میافتد. این ترس موجب وقفه است و باعث میشود رهبران در همه سطوح؛ از تیم پزشکی تا دولتمردان، وقتی به نظرشان میرسد اطلاعات کافی ندارند، صبر کنند و از ترس ارتکاب اشتباه نتوانند قضاوت و برمبنای آن تصمیمگیری کنند. بنابراین، از نظر هیمان، مسئله این است که آیا منتقدان آمریکایی میخواهند شرایط انسانی بهتر یا بدتری به وجود آید. انتخاب آنها مسئله سرنوشتسازی برای بشریت است که خطوط آتی عبور کشورها از مرزهای ملی به بینالمللی، تمایل آنها به همگرایی و همکاری بینالمللی و بهترشدن امور جهانی را تعیین میکند.
در مورد رفتار یکجانبهگرایانه رئیسجمهور آمریکا بحثهای زیادی مطرح است، بهویژه با توجه به اینکه این کشور در بحبوحه انتخابات است. اما با گزارششدن مواردی از ابتلا به کرونا در این کشور و احتمال شیوع این ویروس در آمریکا، باید دید دولت مدعی این کشور چه برنامهای خواهد داشت.
رویکرد آمریکا تاکنون برخلاف ژاپن که تلاش برای رفع بحران بوده است، بیشتر بر چینهراسی و استفاده ابزاری از این بحران برای رقابت با چین و تعریف خود بهعنوان ابرقدرت خوب بوده است. درمقابل، کشورهای حامی چندجانبهگرایی، بهویژه همپیمانان آمریکا در اروپا، از رویکردی عملگرایانه برای تمرکز بر منافع ملی خود و کمکرسانی به رفع این بحران بینالمللی استفاده کردهاند.