به گزارش ایسنا، جعفر طهماسبی از جمله پیشکسوتان تخریب چی لشکر 10 سیدااشهدا(ع) است. او در خاطرهای درباره شهید «علیاصغر صادقیان» روایت میکند: علیاصغر بارها میگفت: «یه تخریبچی باید مثل یه درخت پر ثمر باشه که هرچی بارش بیشتر میشه افتاده و متواضع تر میشه.» شهید صادقیان خودش اینگونه بود. در گردان تخریب لشکر10 علی اصغر برای خودش استوانهای بود.
معمولا در عملیاتها در نقش معاون گردان ظاهر میشد. فرماندهان تخریب لشکر10 مثل شهید حاج عبدالله و شهید حاج سید محمد به توانمندی او ایمان داشتند. روزهای سخت پاتکهای دشمن در عملیات «والفجر8» در شهر فاو شهید علیاصغر فرمانده تخریبچی در خط بود. آنجا فقط انفجار در مسیر پاتک دشمن و مین گذاری چاره کار بود و این هم به آسانی انجام نمیشد.
بچههایی که باید برای این کار انتخاب میشدند استثنایی بودند و علیاصغر روی تک تک بچهها شناخت داشت و انتخاب نیروها برای عملیاتش حرف نداشت. عملیات کربلای 4 و 5 و 8 مسئولیت محور تخریب را در خط مقدم و قرارگاه لشکر10 داشت. تا اینکه به عملیات «کربلای8» رسید. کار عملیات در غرب کانال ماهی سخت و پیچیده بود.
فاصله با دشمن خیلی کم بود و خط درگیری هم شلوغ بود. دشمن با آتش پرحجم و میدانهای مین ایضایی سعی کرده بود حرکت رزمندگان رو در عملیات کُند کنه. برنامه ریزی برای عبور از زمین مسلح به مین و موانع وسیع دشمن در محور عملیاتی لشکر10 با شهید علی اصغر صادقیان به عنوان معاون تخریب لشکر10 بود.
روز 18 فروردین 66 بود که بچههای در خط با دشمن درگیر بودند و علیاصغر بین خط و قرارگاه در رفت و آمد بود. تا اینکه شب فرا رسید. دشمن تمام امکانات رزهیاش را پای کار آورده بود که همان شب پاتک کند و بچهها را عقب بزند. برای همین فرماندهان برای مقابله ی با دشمن به خط مقدم فراخوانده شدند.
شهید سید محمد زینال حسینی فرمانده تخریب لشکر 10 و شهید علیاصغر صادقیان و یک تعداد از بچههای تخریب هم عازم خط شدند که در مسیر رسیدن به خط با گلوله خمپاره شهید علی اصغر صادقیان آسمانی شد. شهید حاج سید محمد زینال حسینی بالای پیکر مطهر شهید علیاصغر صادقیان دو دستی بر سر میکوبید و میفت: «خدایا امیدم رفت. »