به گزارش مشرق، یونس حبیبی، جانباز و مداح اهل بیت(ع) پس از سالها تحمل عوارض ناشی از جراحات دوران دفاع مقدس، بامداد روز گذشته در 53سالگی به همرزمان شهیدش پیوست.
سالها قبل در میانه حکومت بالامنازع مداحانی چون حاج منصورارضی، حسین سازور، محمد طاهری صدایی جدید درعرصه مداحی رخنمایی کرد که کاملاً متفاوت میخواند. در حالی که مداحی آن روزها کاملاً شکل کلاسیک و تعریف شدهای داشت، صدایی که محزونتر بود و به جای استفاده مستقیم از روضهخوانی کلاسیک، روضهخوانی را در قالب نوحه به مخاطب هیاتی خود عرضه کرده بود. در حالی که آن روزها ابتدا روضه خوانده میشد و سپس زمینه سینهزنی و بعد هم نوحهخوانی انجام میشد، این مداح جوان که یونس حبیبی نام داشت روضه را میانه نوحه قرار داده بود و باعث شده بود که اشک و سینهزنی کاملاً مخلوط شود . این شیوه خیلی از مخاطبان را به خود جلب کرد و مداحی یونس حبیبی نقل محافل شد و به شدت مورد استقبال قرار گرفت.
اسم آن مداحی هم جذبه عجیبی داشت. یونس حبیبی آن مداحی را برای حضرت رقیه(س) خوانده بود به اسم غمنامه حضرت رقیه (س) . در آن مداحی دختر سه ساله امام حسین شرح مصائب خود از کربلا تا شام را برای پدرش بیان میکرد و سینهزن در حالی که بر سینه خود میزند اشکش هم روان بود. یونس حبیبی در ادامه این سبک برای حضرت زهرا(س) و سایر ائمه اطهار؟عهم؟ هم مداحی کرد و با شیوه جدید و البته صدای خوشش در دل مردم نفوذ کرد. با این حال یونس حبیبی بعد از چند سال همانطور که ناگهانی آمده بود ناگهانی هم رفت و خبری از وی نشد و فقط صدای محزونش در مداحیها به خاطر سپرده شد. هر چند سابقه مداحی یونس حبیبی در دوران دفاع مقدس زیاد است اما برای عموم مردم چندان شناخته شده نبود.
ماه رمضان دو سال قبل بود که فارس خبر داد که یونس حبیبی صاحب همان صدای محزون بهدلیل عارضه شیمیایی در بستر بیماری است. او پیش ازاین دچار سکته مغزی شده بود و این دو بیماری با یکدیگر این مداح قدیمی را خانهنشین کرده بودند.
او در همان سال درباره روضه مشهور حضرت رقیه(س) که خوانده است، اینطور گفت: «سند نوکری همه ما را حضرت رقیه (س) امضاء کرده است. من به سهساله اباعبدالله ؟ع؟ خیلی ارادت دارم و بارها شده که مشکلات مرا همین دردانه سیدالشهدا(ع) حل کردهاند. به او توسل پیدا کردهام و رفقا با بزرگواری هزینههای درمانی مرا تأمین کردهاند. .. وقتی در کما بودم، دیدم همه همرزمان من در یک سوله بزرگ، کنار من در تابوت نشستهاند و سروصورت همهشان زخمی است.
من هم در تابوت نشسته بودم. آنها به من گله میکردند و میگفتند: «بیمعرفت! چرا نیامدی؟» گفتم: «من که نمیتوانم خودم را بکشم!» بعد اسم تکتکشان را خواندند و از دریچه گوشه سوله بیرون بردند. ملت هم جنازهها را روی دوش میگرفتند و تشییع میکردند. نوبت من که شد، اشاره کردند که این یکی را برگردانید. باید بماند. همانجا بههوش آمدم و با گریه گفتم: چرا مرا جا گذاشتید؟»
یونس حبیبی سه سال قبل در یک گفتوگو با پایگاه عقیق از بیمهری رفقایش اینطور گله میکند: «بعضی دوستان که ما را رها کردهاند و هرجا هم اتفاقی میافتد میگویند یونس منزوی شده است و خبری از او نیست، نمیگویند احوالت چطور است و فقط با اینگونه صحبتها از زیربار مسوولیت رفاقت شانه خالی میکنند. ولی دوستانی هم هستند که رفاقت را به اوج خودش رساندهاند و در همین مشکلات بسیار از بنده دستگیری کردهاند.
چراکه واقعاً هزینههای درمان و داروهایی که پزشکان تأکید دارند استفاده شود هنگفت است. واقعاً امروز ناراحت هستم که این قشر مداحان جوان خیلی بیمعرفت شدهاند. احترام و حرمت برای مداحان بزرگتر از خودشان قائل نیستند. امثال آقایانی که به مشکل برمیخوردند و به من زنگ میزدند به سرعت آنها را کمک میکردم، اما امروز به بنده پیشنهاد میدهند از ما دور نباشید و در جلسات ما شرکت کنید. پرونده درمانیتان را بیاورید تا یک مقداری ما هم در این رفع مشکل بیماری شما سهمی داشته باشیم؟! اما بعد از یک مدتی پیگیری دیگر تلفنهایشان را برنمیدارند.بعد هم میگویند هر موقع شما تماس گرفتید ما پاسخ دادیم و چرا در رسانه گفتهاید مداحان معروف پاسخگو نبودهاند؛ بله! برخی از این مداحان معروف واقعاً در راستای کمک به جانبازان و ایثارگران پیشرو هستند.»
مجتبی حبیبی، فرزند حاج یونس مداح اهلبیت(ع)در گفتوگو با خبرگزاری فارس درباره زمان تدفین و تشییع این مداح اهل بیت اظهار داشت: باتوجه به شیوع ویروس کرونا هیچ مراسمی برای این مداح اهل بیت(ع)برگزار نخواهد شد و پیکر وی امروز دوشنبه 8اردیبهشتماه در روستای «سیمت» از توابع سوادکوه محل زادگاهش تدفین خواهد شد.
یونس حبیبی اصالتاً مازندرانی و زاده روستای «سیمت» از توابع سوادکوه است، در نوجوانی به جبهههای جنگ اعزام شده و تا یک سال پس از پایان دفاع مقدس در منطقه حضور داشته است.
حبیبی که در خردسالی با پدرش پای منبر مرحوم شیخ احمد کافی و مداحی حاج محسن طاهری حاضر میشده، آرزو داشته تا خودش بهعنوان مداح مهدیه پشت میکروفون قرار بگیرد. این اتفاق، اوایل دهه60 میافتد و یونس نوجوان که برای دفاع از مرزهای میهن راهی جنوب کشور شده، در خلال آمد و رفتهایش به تهران، در مهدیه دعا میخواند و مداحی میکند.حاج یونس در سال1368 از قرارگاه رمضان انتقالی گرفته و به ستاد مشترک سپاه پاسداران نقل مکان میکند.
او سپس مسوول ارزشیابی سپاه و مدتی مسوول دژبان کل سپاه میشود؛ تا اینکه سال80 به صورت پیش از موعد بازنشست شده است. حاج یونس که هفت بار در جبهههای جنوب دچار عوارض بمبارانهای شیمیایی دشمن شده، پس از سه بار سکته مغزی، حدود 72ساعت را در حالت کما به سر برد و حتی در بهمنماه سال95 خبر درگذشت او در فضای مجازی منتشر شد؛ اما پس از سه روز از اغما خارج شد و به زندگی بازگشت؛ هرچند دیگر نه توانست بخواند و نه امور جاری زندگیاش را سامان دهد.
این مداح اهل بیت(ع)در 21خردادماه98 مجدداً به کما رفت و بعد از چندماه، بخشی از هوشیاری خود را به دست آورد اما در نهایت بامداد 7اردیبهشتماه99 مصادف با دومین روز از ماه رمضان به همرزمان شهیدش پیوست.
*صبح نو