این شاعر در گفتوگو با ایسنا، درباره وضعیت شعر در سالی که گذشت و تاثیر وقایع اجتماعی بر آن اظهار کرد: باید بپذیریم که اساسا شعر از رویدادها بیتأثیر نیست، چنان که با نگاه به تاریخ هم تأثیرات وقایع تاریخی در شعر را میبینیم که نمونه آن شعر خاقانی در مورد طاق کسری است. این است که قطعا یکی از آبشخورهای شعر وقایعی است که در روزگار شاعر اتفاق میافتد.
او در ادامه بیان کرد: در سال 98 و پیش از آن رخدادهایی همانند آتشسوزی ساختمان پلاسکو، کشتی سانچی و ... را داشتیم، این اواخر هم مهمان ناخواندهای به نام ویروس کرونا داشتیم که داریم با آن دست و پنجه نرم میکنیم و همه اینها میتواند تأثیر خودش را در شعر ما بگذارد و همه ما بهعنوان انسان میتوانیم از این قضایا تأثیر بگیریم و اینها ما را به درد بیاورد. شاعر نسبت به سایر انسانها حساستر و شاخکهایش نیز تیزتر است و به این وقایع به دید شعر نگاه میکند.
رجبزاده اثرگذاری رخدادها بر شعر در سال 98 را مثبت دانست و گفت: اگر جنبههای شعاری بعضی از شعرها را رها کنیم، رخدادها بر شعر تأثیر مثبت خود را داشته است.
این شاعر افزود: این تأثیر خصوصا در وضعیتی که امروزه داریم، مثبتتر است. این روزها میبینیم که شعر سعدی ورد زبان کسانی است که با ما همزبان نیستند، همانطور که نخستوزیر اسپانیا برای دعوت مردم به انساندوستی شعر سعدی را خواند، قطعا شعر سعدی هم برخاسته از یک رویداد تاریخی است که سبب شده با خواندنش از انسانیت غافل نشویم. به نظر من شعر امروز ما هم در این راستا حرکت میکند و جریان مثبتی در آن دیده میشود. گرچه فراموش نکنیم که هنوز بعضی از شاعران ما تکیهشان بیشتر بر زاویه «هنر برای هنر» است که شاید اصلا به ما ربطی نداشته باشد، یک زمان ما یک «هنر برای مردم» داشتیم و یک «هنر برای هنر» که هنرمندانش برای خودشان تعهدی قائل نبودند. البته اگر بپذیریم شعر، خود زیبایی است، دیگر شعر خودش میتواند در انسانها تأثیرگذار باشد.
او همچنین در پاسخ به سوالی درباره وضعیت نقد شعر اظهار کرد: جسته گریخته در برخی از محافل نقد شرکت دارم و به هر حال نقد حضوری بیفایده نیست، اما باید شروطی رعایت شود. در ابتدا فرد منتقد باید علم نقد را داشته باشد. بعد هم اگر مثلا من خودم را شاعر بدانم، دیدگاهم با دیگری متفاوت است، اما این نباید سبب شود دیدگاه دیگری را غلط بدانم. در واقع نقد یک علم و رابطه است بین مخاطب، خالق اثر و منتقد.
رجبزاده با بیان اینکه منتقد باید در کنار دیدن وجوه مثبت هنر، وجوه منفی آن را هم ببیند گفت: منتقد باید اینقدر اثر را بشکافد که چیزهای پنهان که برای مخاطب ناملموس است، در اختیار او قرار بگیرد. اینکه شمشیر بکشیم و بر اساس علاقه خودمان یکی را بسازیم و دیگری را از سر دوستی بنوازیم، درست نیست، که البته هنوز هم این در جامعه ما جریان دارد.
این شاعر همچنین به کسانی که میخواهد با داشته اندک خود، از طریق نقد، شاعران دیگر را زیر سوال ببرند بیان کرد: نقد باید در خالق اثر به نحوی تأثیر مثبت بگذارد و منتقد باید به اثر توجه کند تا صاحب اثر و مخاطب. بهتر است به جای این که شاعری را تخریب کنیم، به او راه را نشان بدهیم. منتقد باید روحیه معلمی داشته باشد و نقدش باید باعث پیشرفت شاعر شود نه باعث تخریب او.
کریم رجبزاده از مشغولیتهایش در روزهای کرونایی نیز گفت: من همیشه دغدغه خواندن دارم. زمانه هم جوری است که باید خانه بنشینیم، برای همین من درگیر خواندن کتابهای مختلف هستم و اگر شعری در درونم شکل بگیرد مینویسم و بعد آن را بررسی میکنم. اما این روزها بخشی از وقتم صرف خواندن کتاب حافظ میشود، از این جهت که گاهی منابع با هم اختلافهایی دارند، آنها را میخوانم تا ببینم کدام بیت با وجود چند اختلاف حافظانهتر است و ارجحیت دارد. این سرگرمی و دلمشغولی این روزهای من است.