فرادید؛ گاهی هر چقدر هم که تلاش میکنید تا با لبخندی حسادت خود را مخفی کنید، باز هم فایدهای ندارد، چون حسادت چیزی نیست که به راحتی شما را رها کند. حسادت به تدریج از کنترل خارج و به احساسی ویرانگر یا حتی افسردگی تبدیل میشود. پس برای جلوگیری از حسادت، پیش از آنکه به شما ضربه بزند، چه باید کرد؟ پرهیز از مقایسهی خود با دیگران، احساس سپاسگزاری برای داشتههایتان و ترفندهای عملی برای تغییر دیدگاه میتواند به شما کمک کند تا حسادت خود را درمان کنید و اجازه ندهید از کنترل شما خارج شود. اگر میخواهید روشهای درمان حسادت را یاد بگیرید، ادامهی این مطلب را از دست ندهید.
به گزارش فرادید، حسادت (envy) و حسادت جنسی (jealousy) متفاوت هستند، ولی اغلب با یکدیگر اشتباه گرفته میشوند. باید تفاوت میان حسادت و حسادت جنسی یا احساس مالکیت را بدانید تا تشخیص دهید چه احساسی دارید. حسادت جنسی، واکنشی نسبت به تهدیدِ از دست دادن چیزی است که دارید و اغلب در ارتباطات انسانی رخ میدهد، ولی حسادت واکنشی است نسبت به نداشتههایتان که میخواهید داشته باشید. برای نمونه، حسادت جنسی زمانی به شما دست میدهد که فکر میکنید همسر شما به فرد دیگری علاقه دارد، ولی حسادت زمانی به شما دست میدهد که دوست خود را سوار بر خودروی گرانقیمت و جدیدی میبینید.
حسادت چه تأثیر منفی بر زندگی شما گذاشته است؟ شاید رابطهتان با دوستی قدیمی در آستانهی از هم پاشیدن است، زیرا دیگر نمیتوانید به خوشحال بودن برای موفقیتهای او تظاهر کنید و به همین دلیل تماسهایش را جواب نمیدهید. شاید صفحهی فیسبوک همسر سابق خود را با وسواس نگاه میکنید و به تصاویر او و نامزدش خیره میشوید. شاید وقتی به وبلاگ عکاسی یکی از همکلاسیهایتان نگاه میکنید، تظاهر میکنید به عکسهای او علاقهای ندارید، در حالیکه آرزو میکنید، کاش شما هم استعداد هنری او را داشتید. اینها تنها نمونههایی هستند که نشان میدهند حسادت چگونه انرژی شما را هدر میدهد، انرژیای که بهتر است آن را برای چیز مفیدتری صرف کنید. حسادت به روشهای زیر به شما صدمه میزند:
- هدر دادن وقت؛
- مشغول کردن فکر؛
- صدمه زدن به روابط شخصی و حرفهای؛
- تغییر دادن شخصیت؛
- ایجاد حس منفیبافی.
دلیل حسادت خود را بشناسید
پیش از آنکه بتوانید به شکلی سازنده با حسادت خود برخورد کنید، ابتدا باید دلیل آن را بدانید. اگر به اتومبیل گرانقیمت دوستتان حسادت میکنید، کمی زمان بگذارید و این حس حسادت را بررسی کنید. پیش از رویارویی با حسادت، برای شناسایی دلیل این احساس، از خود سؤالاتی بپرسید. برای مثال، آیا حسادت شما به این دلیل است که میخواهید اتومبیلی مانند اتومبیل او داشته باشید، یا به توانایی مالی او برای خرید چنین اتومبیلی حسادت میکنید؟
احساسات خود را بنویسید
نوشتن یادداشتهای روزنانه راه بسیار خوبی برای بیان احساسات و مقابله با احساسات منفی است. نوشتن در مورد حسادت میتواند برای درک بهتر و روبرو شدن با آن به شما کمک کند. ابتدا دلیل احساس حسادت خود را بنویسید. تا حد امکان منبع حسادت خود را با جزئیات کامل شرح دهید و مشخص کنید چرا به آن فرد حسادت میکنید. برای مثال میتوانید در مورد دوستتان بنویسید که سوار بر اتومبیل گرانقیمت جدیدش بود و دیدن این صحنه چه حسی به شما داد. در آن زمان چه حالی داشتید؟ وقتی جلوی شما توقف کرد چه حسی داشتید؟ دوست داشتید چه بگویید یا انجام دهید و در واقعیت، چه گفتید یا انجام دادید؟ پس از رفتن او چه حسی داشتید؟ وقتی دوباره به این مسئله فکر میکنید، چه حسی دارید و دوست دارید چه حسی داشته باشید؟
روز اول: اعتماد به نفستان را تقویت کنید
در اولین روز از برنامه باید با خودتان روراست باشید و درباره احساس حسادت در وجودتان به درستی قضاوت کنید. برای بیشتر افراد حسادت مقطعی و زودگذر است، اما گاهی اوقات آنقدر شدید میشود که شادی و نشاط زندگی را نابود میکند. پس خاطرات گذشته را مرور کنید و روزهایی را به یاد بیاورید که از شدت حسادت، ناراحت و دمق بودهاید و حتی به موفقیتها و پیشرفتهای صمیمیترین دوستتان هم حسادت کردهاید.
یکی از مهمترین قدمها برای دور شدن از حس حسادت این است که اعتماد بهنفستان را تقویت کنید. پس هر کاری که از دستتان برمیآید، انجام دهید تا اعتماد به نفستان به تدریج بیشتر و بیشتر شود. بهطور مثال میتوانید از همین امروز تصمیم بگیرید که در یک یا چند زمینه مختلف متخصص شوید، ورزش را در برنامه روزانهتان بگنجانید و با یادآوری موفقیتهای خوب گذشته سعی کنید آنها را با انگیزه بیشترتکرار کنید. وقتی نسبت به خودتان اعتماد به نفس کافی ندارید، توانایی و امکاناتتان را دستکم میگیرید و به دیگران حسادت میکنید. در صورت نیاز مشورت با روانشناس را از یاد نبرید.
روز دوم: تواناییهایتان را بشناسید
در گام بعدی خودتان را از گذشته بیشتر دوست داشته باشید و به وجودتان بها دهید. با کمی فکر کردن حتما میتوانید خودتان را بهتر بشناسید و تواناییهایتان را به اوج برسانید. مدام به خودتان بگویید: «من هم میتوانم با سعی و کوشش به هر چه میخواهم برسم. دلیلی ندارد حسادت کنم.» در راه رسیدن به خواستههای معقول تمام تلاشتان را به کار ببرید و حسابی عزمتان را جزم کنید. حسادت در افرادی بیشتر ایجاد میشود که به جای پرورش تواناییهای خود، مدام زندگی دیگران را جستوجو میکنند تا ببینند زندگی آنها چه نتایجی داشته است. اگرخودتان را فردی توانا بدانید، به دستیافتههای دیگران حسادت نمیکنید.
شاید به تازگی با شنیدن موفقیت یکی از افراد فامیل شعلههای حسادت درونتان روشن شده باشد. در چنین مواقعی بهترین کار این است که به جای حسادت، به خودتان ببالید.
پیش خودتان به این موضوع فکر کنید: «موفقیت او باعث افتخار من است. میتوانم به خاطر این موضوع به خودم و خانوادهام افتخار کنم. هر قدر که افراد خانواده و اطرافیان پیروزیهای بیشتری به دست آورند، در مواقعی که به آنها نیاز دارم، بهتر میتوانند از من حمایت کنند.» با این طرز فکر شما هم خودتان را در این موفقیتها سهیم میدانید و کمتر حسادت میکنید.
روز سوم: من چقدر خوشبختم
حتی اگر فکر میکنید همای سعادت روی شانههای یکی از نزدیکانتان نشسته، باز هم نمیتوانید بهطور قاطع بگویید او کاملا خوشبخت است.
خوشبختی واژهای است که خیلی از ما برای داشتن آن به دیگران حسادت میکنیم، اما باید یاد بگیریم بدون حسادت به دیگران هم میشود خوشبخت بود.
خوشبخت بودن فرمول سادهای دارد. اگر از داشتهها و چیزهایی که در زندگی به دست میآورید، لذت ببرید، شما هم خوشبخت میشوید. پس همین حالا یک قلم و کاغذ بردارید و خوشبختیهای کوچک و بزرگتان را یادداشت کنید؛ هر روز به آنها نگاه کنید و در ذهنتان تکرار کنید: «بینیاز از حسادت به دیگران، خوشبختم.»
یکی از راههایی که میتواند حسادت شما را تشدید کند، بدگویی و بدبینی است. یادتان باشد که بین صحبتهای دو یا چند نفره زمینه خیلی از حسادتها شکل میگیرد، چون ممکن است نسبت به یک شخص خاص نظر منفی پیدا کنید یا حسادت سایرین این حس را در شما هم بیدار کند. درست که بعضی وقتها فرصت مناسبی فراهم میشود تا از هر دری سخن بگویید، اما از جمعهایی که شما را به غیبت کردن تشویق میکنند، فاصله بگیرید و این باور خودتان را محکم بچسبید.
بهانههای برای حسادت
تمرین کنید که برای جلوگیری از حسادت برای خودتان دلایلی قانعکننده بتراشید
روز چهارم: شکرگزار باشید
قدر نعمتها و داشتههایتان را بدانید و همیشه شکرگزار باشید. اگر در زندگی چیزی را به دست نیاوردهاید شاید به اندازه کافی کوشش نکردهاید.
به هر حال حسادت فایدهای ندارد. امشب قبل از خواب یک برنامه ویژه دارید. چند دقیقه وقت بگذارید و تمام چیزهای خوبی را که در دنیا دارید، یکی یکی به یاد بیاورید. بعد به خاطر تمام این نعمتها از خدا تشکر کنید. هر وقت در شرف یک حسادت درست و حسابی بودید، این نعمتها را که برخی از آنها فقط منحصر به شماست، از ذهنتان بگذرانید و از داشتههایتان راضیتر باشید.
تصور نکنید که کسی از حسادتتان خبردار نمیشود. گاهی اوقات واکنش شما هنگام حسادت آنقدر واضح و مشخص است که نمیتوانید آن را پنهان کنید.
ممکن است خشمگین شوید، افسردگی سراغتان بیاید یا اینکه دست به اقدام نادرستی بزنید که رابط شما با دیگران را بهکلی متلاطم کند؛ بنابراین در این روز اگر مورد حسادت برانگیزی برایتان پیش آمد، به ارزش روابط خودتان با دیگر بیشتر فکر کنید و یادتان باشد که ممکن است حلقه ارتباطی شما با دیگران روز به روز کوچکتر شود. یک راه خوب این است که به جای حسادت، یک لبخند بزرگ روی لبتان بنشانید، شادی دیگران را به درونتان راه دهید و به جای حسادت، بیشتر محبت کنید.
روز پنجم: مقایسه ممنوع
تحت هیچ شرایطی خودتان را با دیگران مقایسه نکنید، چون این کاربه حسادت شما دامن میزند. همیشه شرایط را با توجه به استعداد و تواناییهای خودتان بسنجید و از اینکه شبیه دیگری نیستید، غصه نخورید. به جای مقایسه به نیروی درونتان اعتماد کنید و حسرت به دل زندگی دیگران نباشید. نسبت به ارزشهای واقعی خودتان آگاهی داشته باشید. جایگاه و شرایط اجتماعیتان را بپذیرید و به آنچه در زندگی دارید، افتخار کنید. در این صورت حسادت وجودتان کمکم خاموش میشود و دیگران به زندگی شما غبطه میخورند.
یادتان باشد که دنیا همیشه روی انگشتان شما نمیچرخد و همیشه همه چیز طبق میل و خواستهتان پیش نمیرود؛ بنابراین کاملا طبیعی است که شما هم مانند خیلی از مردم در زندگی کمبودهایی داشته باشید و برای داشتن امکانات بهتر رویاپردازی کنید. به هر حال باید با واقعیت کنار بیایید و به خاطر برخی از کمبودها، اعتماد به نفستان را از دست ندهید و اهدافتان را نبازید. قبول کنید که این کاستیها انگیزه خوبی برای تلاش و پشتکار هستند و نباید به خاطرشان به دیگران حسادت کنید.
روز ششم: بازنگری ایدهآلها
شاید ریشه حسادت شما در این باشد که از وضعیت موجود ناراضی و به دنبال شرایط بهتری هستید. ممکن است وضعیت ایدهآلی را در ذهنتان تعریف کرده باشید و، چون به آن نمیرسید، به افرادی که ایدهآلهای شما را دارند، حسادت کنید.
در اینجا بهترین زمان است تا به آرمانهایتان از زاویه دیگری نگاه و آنها را مجددا بررسی کنید. افکار کلیشهای و تبلیغات جامعه را از ذهنتان دور کنید و براساس واقعیتهای موجود اهداف تازهای را برای خودتان انتخاب کنید که با توجه به تواناییهایتان، دور از دسترس نباشند.
گاهی اوقات وقتی خبری را میشنوید که انتظارش را ندارید، غافلگیر میشوید و حس حسادتتان گل میکند؛ بنابراین بهترین راه این است که در یک موقعیت حسادت برانگیز دوستتان را در ذهن مجسم کنید. بعد ببینید که به چه دلیل ممکن است به او حسادت کنید.
حالا به خودتان بگویید: «دلیلی برای حسادت به چنین فردی وجود ندارد، چون من هم میتوانم برای رسیدن به این هدف تلاش کنم یا اینکه این موضوع اصلا با ارزشها و تواناییهای من جور در نمیآید و لزومی ندارد به آن حسادت کنم.» به هر حال باید به هر شکلی تمرین کنید که برای جلوگیری از حسادت برای خودتان دلایلی قانعکننده بتراشید.
منبع: مجله زندگی ایده آل