همه والدین درباره تکنیک های استاندارد تربیت فرزند زیاد شنیده اند. در درجه اول کودک را به خاطر رفتارهای نامطلوب مورد خطاب قرار داده و عواقب آن را نشان می دهند.
این تکنیک ها بسیار موثر هستند. با این حال بعضی از والدین گزارش داده اند که استفاده از این تکنیک ها زیاد برایشان موفقیت آمیز نبوده است. در حقیقت هر چقدر بچه ها سخت تر باشند والدین در هدایت کردن آن ها با مشکلات بیشتر و موفقیت کمتری مواجه می شوند.
دلیل ناموفق بودن بعضی از والدین در این تکنیک صبور نبودنشان است. در طی آزمایشاتی که انجام شده است خیلی از والدین هنگام هدایت و راهنمایی کودکان در چهره شان ناامیدی و عصبانیت موج می زند.
احساساتی که والدین هنگام تربیت کودک تجربه می کنند نا امیدی، عصبانیت، نگرانی و گاهی اوقات پریشانی است. و این ها احساساتی هستند که کودکان به راحتی از چهره والدین شان می خوانند. بچه ها به اولین چیزی که در روابط شان با دیگران توجه می کنند روحیه افراد است. پدر یا مادری که ناراحت باشد هر چقدر هم دلایلی که می آورد قانع کننده و منطقی باشد باز هم در کودک حس ناراحتی را برانگیخته می کنند. این حالت کودک را در موقعیت جنگ یا گریز قرار می دهد و باعث می شود رفتارهای دفاعی از خود نشان دهد. بعضی از کودکان ترس به خود راه می دهند و بعضی احساس امنیت بیشتری می کنند.
این مثال را در نظر بگیرید: جان و پیتر دو برادر هستند. جان داشت بازی ویدیویی می کرد که پیتر آمد و از او خواست که با اوبازی کند. وقتی جان پیشنهاد پیتر را رد کرد، پیتر ناراحت شد و سیم دسته کنترل بازی جان را کشید و مزاحم بازی جان شد. جان که عصبانی شده بود بلند شد و به شکم پیتر مشت زد. این باعث شد جان ناراحت شود چون شدت عواقب کار پیتر به اندازه خودش نبود. بنابراین جان غضبناک شد و شروع به بدخلقی کرد. این کارش باعث شد مادر ناراحت شود و مدام بدخلقی های او را خطاب قرار دهد. از دیدگاه جان هر وقت مادرش ناراحت می شود از پیتر طرفداری می کند. و برای این که این حسش را آرام کند بیشتر بد خلقی می کند. این کشمکش همچنان ادامه پیدا می کند تا این که جان برای آرام شدن مادرش ساکت می شود.
در این مثال مادر جان هر چه می گوید درست است. اما چون ناراحت است جان تنها چیزی که از مادرش درک می کند احساس اوست. از دیدگاه جان مادرش نسبت به او بی انصاف و بی عدالت است و شاکی می شود در حالی که مادر ناراحت است چون نمی تواند او را قانع کند.
پدر و مادرها اگر می خواهند کودک به حرفشان گوش دهد باید احساس شان را کنترل کنند. والدینی که آرام هستند بهتر می توانند بد رفتاری کودک را متذکر شوند. چون کودک آینه احساس مادر می شود و واکنش درست را انجام می دهد.