ماهان شبکه ایرانیان

«اتاقی که آن‌جا اتفاق افتاد» / قسمت ۹

کتاب جان بولتون: ایران لیاقت نداشت نعمت تخفیف در تحریم‌ها را دریافت کند

بولتون در کتابش با افسوس خوردن از ناتوانی‌اش در سرنگونی حکومت ایران، می‌نویسد: اعطای مهلت به کشورها برای قطع روابط با ایران پیش از اِعمال مجدد تحریم‌ها، نعمتی از «الله» بود که تهران لیاقتش را نداشت.

سرویس جهان مشرق - کتاب جنجالی جان بولتون، مشاور سابق امنیت ملی ترامپ، تحت عنوان «اتاقی که آن‌جا اتفاق افتاد: خاطرات کاخ سفید [1] » بالأخره منتشر شد. طی روزهای منتهی به انتشار کتاب، رسانه‌های آمریکایی و به ویژه خبرگزاری‌های منتقد ترامپ، بخش‌هایی از این کتاب را منتشر کردند که نشان می‌داد حاوی توصیفات افشاگرانه‌ای علیه شخص ترامپ و نحوه اداره دولت کنونی آمریکاست.

جلد کتاب «اتاق اتفاق: خاطرات کاخ سفید» نوشته «جان بولتون»  (+) 


سرویس جهان مشرق طی یک مجموعه گزارش، ترجمه فارسی بخش‌هایی از کتاب «اتاقی که آن‌جا اتفاق افتاد» را که در آن‌ها از ایران نام برده شده، خدمت مخاطبان محترم ارائه خواهد کرد. البته افشاگری جان بولتون علیه رئیس سابقش به هیچ عنوان به این معنا نیست که وی تمامِ یا حتی بخشی از حقیقت را بیان کرده است. بولتون نه تنها سیاستمداری به شدت افراطی و جنگ‌طلب است، بلکه به فریب‌کاری و سیاست‌زدگی در آمریکا شهرت دارد. به طور خاص آن‌چه که درباره این مجموعه گزارش باید مدنظر قرار داد، خصومت آشکار بولتون با ایران است؛ کتاب جان بولتون را نیز باید از پشت همین عینک، مطالعه کرد.  بنابراین لازم به ذکر است که مشرق صرفاً جهت اطلاع نخبگان و تصمیم‌گیران عرصه سیاسی کشور از محتوای کتاب جان بولتون این مجموعه گزارش را منتشر می‌کند و دیدگاه‌ها، ادعاها و القائات کتاب مذکور لزوماً مورد تأیید مشرق نیست.

در همین‌باره بخوانید:

››  «سگ هار» سیاست خارجی ترامپ کیست؟

›› بولتون یک نومحافظه‌کار جنگ‌طلب است که اعتقادی به قوانین بین‌المللی ندارد

›› بولتون غده سرطانی کاخ سفید بود

›› هر کس مشاور امنیت ملی ترامپ شود از بولتون بدتر نیست


آن‌چه در ادامه می‌خوانید، قسمت نهم از ترجمه بخش‌های مربوط به ایران در کتاب «اتاقی که آن‌جا اتفاق افتاد» است.  مشرق پیش از این شماری از جنجالی‌ترین ادعاهای کتاب جان بولتون را منتشر کرده است که گزارش آن را می‌توانید از این‌جا بخوانید. همچنین قسمت‌های قبلی مجموعه گزارش کنونی را می‌توانید از لینک‌های انتهای همین گزارش بخوانید.

توضیحاتی درباره کتاب جان بولتون علیه ترامپ [دانلود]

قسمت نهم/

یکی از راه‌های فرار مهم ایران، معافیت‌های نفتی‌ای بود که در زمان ازسرگیری تحریم‌ها در ماه نوامبر سال 2018، یعنی شش ماه پس از خروج آمریکا از توافق هسته‌ای، به هشت کشور (تایوان، چین، هند، ژاپن، کره جنوبی، ایتالیا، یونان و ترکیه) اعطا شده بود. تایوان، یونان و ایتالیا به سرعت، خرید نفت از ایران را متوقف کردند. بنابراین طبیعی بود که معافیت آن‌ها تمدید نشود. با این حال، بوروکرات‌های سرسپرده در وزارت خارجه [2] دلایل متعددی برای تمدید معافیت‌های کشورهای دیگر پیدا می‌کردند؛ می‌گفتند «ولی هند خیلی مهم است» یا «ژاپن خیلی مهم است» و با استدلال‌هایشان می‌خواستند منافع کشورهای «خودشان» را به جای منافع آمریکا به کرسی بنشانند. یکی از بدترینِ این موارد، هند بود، که مانند کشورهای دیگر، نفت ایران را به قیمتی بسیار پایین‌تر از قیمت بازارهای جهانی [3] خریداری می‌کرد؛ چون ایران برای فروش نفتش مستأصل شده بود [4] . هند گله می‌کرد که تحریم‌ها به ضررش هستند؛ نه فقط به خاطر این‌که مجبور بود تأمین‌کننده جدیدی برای نفتش پیدا کند، بلکه به این دلیل که فروشنده‌های جدید، اصرار می‌کردند نفتشان را به قیمت رایج بازار به هند بفروشند! قابل‌درک بود که هند چنین گلایه‌ای داشته باشد، اما آن‌چه غیرقابل‌درک بود، این بود که بوروکرات‌های آمریکایی، همدردانه، این گلایه را تکرار می‌کردند.

 

تأسیسات نفتی ایران در حال استخراج از میدان نفتی «سروش» در خلیج فارس (+)

در همین‌باره بخوانید:

›› نقش چین و هند در دور زدن تحریم‌های آمریکا

›› چگونه تحریم‌ها صادرات نفت را حتی یک قطره کم نمی‌کند؟

›› روحانی اگر «میراث دیپلماسی» می‌خواهد به شرق رو کند

›› ترامپ: هسته‌ای بهانه است، فروش نفت نشانه است

پمپئو میان فشارهای متناقض، گیر کرده و متزلزل شده بود. به علاوه، تردید داشت که کشورهای عربی تولیدکننده نفت واقعاً به وعده‌های خود مبنی بر افزایش تولید برای جبران «فقدان» نفت ایران در بازار در صورت لغو معافیت‌ها عمل کنند؛ که در آن صورت قیمت جهانی نفت بالا می‌رفت. ترامپ که نظراتش هر روز و بر سر هر موضوعی نوسان داشت، به طور فزاینده‌ای روی کفه‌ی «معافیت‌ها را لغو کنیدِ» ترازو فشار می‌آورد. 25 مارس صراحتاً در دفتر بیضی گفت: «آماده لغو آن‌ها [معافیت‌ها] هستم»؛ 12 آوریل گفت: «تحریم‌ها را افزایش دهید؛ به حداکثر برسانید. همین الآن این کار را بکنید؛ به خصوص درباره نفت»؛ و 18 آوریل گفت: «[فروش نفت ایران را] صفرش کنید.» ترامپ در تماس تلفنی‌ای که با پمپئو داشت، بدون ابراز همدردی با «نارندرا مودی» نخست‌وزیر هند، گفته بود: «مشکلی برایش پیش نمی‌آید.» من هم گفت‌وگوی مشابهی را با ترامپ به خاطر دارم که نشان می‌داد برایش اهمیتی ندارد که همپیمانان آمریکا را در جریان تصمیمات مربوط به معافیت‌های تحریمی قرار دهد. پیش از سفر یکی از رهبران خارجی به واشینگتن، که موضوع لغو یکی از معافیت‌ها هم قرار بود در آن مطرح شود، ترامپ یک پیشنهاد آماده داشت: «قبل از این‌که به این‌جا برسد، معافیتش را لغو کنید؛ بعد، من می‌گویم چیزی در این مورد نمی‌دانسته‌ام» و «این کار را اول هفته انجام بدهید. نمی‌خواهم نزدیک [به این سفر] باشد.»

22 آوریل، پس از شش ماه مخالفتِ بی‌پایان، بیهوده و وقت‌گیرِ عده زیادی در دولت، اما با حمایت گسترده جمهوری‌خواهان در کنگره، کاخ سفید پایان معافیت‌ها را اعلام کرد [5] . بسیاری از اصحاب رسانه که اطلاعاتی خلاف این را از سیستمِ بوروکراسی وزارت خارجه شنیده بودند، غافلگیر شدند. پرسنل نظامی و غیرنظامی آمریکا در منطقه، به‌درستی، برای مدت زمان مناسبی در حالت آماده‌باش قرار گرفتند و ما صراحتاً اعلام کردیم که مسئولیت هرگونه مقابله‌به‌مثل، به عهده ایران خواهد بود. این گام مهمی رو به جلو بود، اگرچه این معافیت‌ها از اول هرگز نباید اعطا می‌شدند. تحریم‌های اولیه، ماه می سال 2018 اعلام و شش ماه بعد اجرایی شده بودند. این مدت برای آن‌که همه طرف‌های ذی‌نفع بتوانند ترتیبات جایگزین را اتخاذ کنند، کفایت می‌کرد. بنابراین بلافاصله بعد از لغو توافق هسته‌ای ایران، تحریم‌ها علیه هرگونه معامله «جدیدی» با تهران باید فوراً اجرایی می‌شدند. شاید استثنا قائل شدن درباره معامله‌هایی که پیشاپیش «معصومانه» با ایران امضا شده بودند، محلی از اِعراب داشت، اما اعطای شش ماه مهلت حتی برای پایان دادن به همین معامله‌ها هم بی‌نهایت سخاوتمندانه بود؛ نود روز هم برای این کار خیلی زیاد بود. اعطای شش ماهِ کامل فرصت، پیش از مجازات کشورها به خاطر ادامه یا امضای قرارداد با ایران، نعمتی از جانب الله بود که تهران لیاقت آن را نداشت. دولت بعدی باید فوراً این رویکرد «منوچین [6] » [وزیر خزانه‌داری آمریکا] را اصلاح کند تا همه بفهمند تحریم سلاح اقتصادی‌ای است که ما از آن استفاده‌ی مؤثر می‌کنیم، نه ابزاری که از به کار بردن آن احساس گناه کنیم.

 

(از چپ) جان بولتون، مایک پمپئو، دونالد ترامپ، و مایک پنس (معاون اول ترامپ)؛ بولتون نسخه‌ای از این تصویر (مورخ 12 اردیبهشت 1397) را در کتاب خود آورده و زیر آن نوشته است: «دورانی خوش‌تر، اندکی پیش از مراسم تحلیف پمپئو به عنوان وزیر خارجه، در ساختمان وزارت خارجه در واشینگتن، 2 می 2018» (+)

*          *          *

دسته دیگری از معافیت‌های جنجال‌برانگیز، «معافیت‌های هسته‌ای» بودند که به متحدان غربی آمریکا امکان می‌دادند تا در بخش‌های ظاهراً «غیرنظامی» برنامه هسته‌ای ایران با این کشور، همکاری یا به آن کمک کنند. وزارت خارجه، همان ماه نوامبر سال 2018 که تحریم‌ها از سر گرفته شدند، با وجود مخالفت‌های شورای امنیت ملی، هفت مورد معافیت هسته‌ای صادر کرد. اگرچه همه این معافیت‌ها به یک اندازه در تشویق ایران به فعالیت هسته‌ای نقش نداشتند، اما معنای سیاسی همه آن‌ها، معنای بدی بود. با نزدیک شدن به موعد انقضای این معافیت‌ها، یعنی ماه می سال 2019، به دنبال توافق سیاسی در داخل دولت بودیم تا دست‌کم چند مورد از این معافیت‌ها را لغو کنیم و مدت زمان بقیه آن‌ها را هم به نود روز کاهش دهیم. تلاش‌های ما آن‌قدری که من امیدوار بودم، ثمربخش نبودند، عمدتاً به این دلیل که وزارت خارجه یک جنگ خندقی را به راه انداخته بود تا هرچه می‌تواند معافیت‌های بیش‌تری را حفظ کند. با این وجود، اوایل ماه می، توانستیم دو معافیت را لغو کنیم (که تعداد معافیت‌ها را به پنج رساند) و مدت زمان و گستره‌ی همه معافیت‌های باقی‌مانده را نیز محدود کنیم.

پیش از رفتن من [از دولت]، کانون مقاومت در برابر لغو معافیت‌ها، به منوچین و وزارت خزانه‌داری منتقل شده بود. استدلال آن‌ها این بود که لغو معافیت‌ها به منافع مهم چین و روسیه آسیب وارد خواهد کرد و بنابراین باید معافیت‌ها را تمدید کنیم. من، منوچین و پمپئو، 25 جولای، در دفتر بیضی و در حضور ترامپ در این‌باره بحث کردیم؛ نگرانی منوچین درباره چین و روسیه به تلاش‌های من برای افزایش فشار بر ایران چربید؛ پمپئو در این جلسه عمدتاً ساکت بود.

در همین‌باره بخوانید:

›› اتاق جنگ آمریکا علیه ایران کجاست و در رأس آن چه کسانی هستند؟

*          *          *

ترامپ اغلب گلایه می‌کرد که همه از سراسر دنیا می‌خواهند با او مذاکره کنند، اما به دلایل نامعلومی هرگز موفق نمی‌شوند. بنابراین جای تعجب نبود که بالأخره به فکر باز کردن باب مذاکره با ایران افتاد. جواد ظریف، وزیر خارجه ایران، طی چند مصاحبه در نیویورک گفته بود که ترامپ می‌خواهد مذاکره کند، اما من، بی‌بی نتانیاهو [نخست‌وزیر اسرائیل] و محمد بن سلمان (ولیعهد سعودی)، به جای مذاکره، می‌خواهیم رژیم آیت‌الله‌ها را سرنگون کنیم. که ای کاش می‌شد [7] . علاوه بر این، [از نظر ترامپ] حسن روحانی، رئیس‌جمهور ایران، می‌خواست با ترامپ مذاکره بود؛ پوتین می‌خواست مذاکره کند؛ همه می‌خواستند با ترامپ مذاکره کنند، اما یک نفر داشت مانع می‌شد. البته واقعیت این بود که نه پوتین و نه روحانی هیچ‌کدام برای تماس با ما تلاشی نکرده بودند؛ ظریف و افراد دیگری که با رسانه‌ها صحبت می‌کردند، داشتند با غرور کاذب [و توهمات] ترامپ بازی می‌کردند.

 

«جان بولتون» : آمریکا باید حکومت ایران را پیش از جشن چهل‌سالگی‌اش سرنگون کند [دانلود]

در همین‌باره بخوانید:

›› «جان مک‌کین» هم آرزوی سرنگونی نظام ایران را به گور برد

›› مرگ بوش؛ پیرترین رئیس‌جمهور آمریکا آرزوی تغییر حکومت ایران را به گور برد

›› «سگ هار» سیاست خارجی ترامپ کیست؟

›› بولتون یک نومحافظه‌کار جنگ‌طلب است که اعتقادی به قوانین بین‌المللی ندارد

›› طرفداران «تغییر رژیم» ترامپ را محاصره کرده‌اند

جدیدترین شکل این بازی، که «کیم جونگ‌اون» [رهبر کره شمالی] آن را به حد اعلا رسانده بود، این بود که از مشاوران ترامپ انتقاد می‌کردند، احتمالاً با این هدف که ترامپ را متقاعد کنند تنها از دستش خودش کاری برمی‌آید. ایران، کوبا و کره شمالی، هر سه، اواخر ماه آوریل، یک بار دیگر این ترفند را امتحان کردند و همه شواهد حکایت از آن داشت که این تاکتیک همه‌گیر خواهد شد. این رویکرد، کاملاً زیرکانه بود، چون ترامپ هم دقیقاً همین فکر را می‌کرد [که مشاورانش دارند جلوی پایش سنگ می‌اندازند]. چیزی که نمی‌توانست بپذیرد، این بود که این دشمنان می‌خواهند با خود او صحبت کنند تا به توافقی بهتر از نظر خودشان دست پیدا نکنند؛ و برای این ترجیح می‌دهند با مشاوران مزاحمش وارد مذاکره نشوند. پیش خودم فکر کردم، این واقعیت را حتماً روزی که می‌خواهم دولت را ترک کنم به ترامپ خواهم گفت؛ روزی که هر لحظه داشت نزدیک‌تر می‌شد.

ترامپ در ملاقاتی که ماه آوریل با «آبه» [نخست‌وزیر ژاپن] در کاخ سفید داشت، گفت نه من [بولتون] و نه پمپئو، روابط چندانی با ایران نداریم، و خود او [ترامپ] هم هیچ رابطه‌ای با ایران ندارد، اما آبه با ایران رابطه دارد. نهایتِ درک ترامپ از ژئوپلتیک بین‌الملل همین بود. شاید در بازار املاک و مستغلات نیویورک [که شغل اصلی ترامپ است] این‌گونه است. الآن که دارم به گذشته نگاه می‌کنم، می‌بینم این اظهارات ترامپ اولین نشانه‌ای بود که نشان می‌داد ترامپ مأموریتی برای آبه در نظر دارد؛ مأموریتی که البته به هیچ عنوان نمی‌توانست پایان خوشی داشته باشد. اما به هر حال، بحث درباره این مأموریت هم خیلی به جایی نرسید. ترامپ (که به خاطر اخبار خوشایند اقتصادیِ آن روز صبح، هنوز در آسمان‌ها سیر می‌کرد) موضوع را تغییر داد و به خاطر تلاش «جروم پاول [8] » رئیس «فدرال رزرو» [بانک مرکزی آمریکا] برای افزایش نرخ سود، او را «رئیسِ احمق فدرال رزرو» توصیف کرد.

 

پاسخ‌های رهبر ایران به پیام‌های ترامپ در دیدار با شینزو آبه، نخست‌وزیر ژاپن؛ 23 خرداد 98 [دانلود]

 

با این حال، 30 آوریل، ترامپ در تماسی تلفنی با مکرون، رئیس‌جمهور فرانسه، دوباره مسئله [میانجیگری میان آمریکا و ایران] را پیش کشید و مکرون را (که جانش برای توافق هسته‌ای ایران در می‌رفت) تشویق کرد تا از این فرصتی که ظاهراً آمریکا فراهم کرده، استفاده کند. ترامپ تقریباً تنها کسی در میان رهبران جهان بود که هرگز این تلاش‌ها برای مذاکره با ایران را به منزله تضعیف موضع کلی ما نمی‌دانست؛ در حالی که دیگران، چه دوست و چه دشمن، دقیقاً همین برداشت را می‌کردند. نمی‌توانست جلوی خودش را بگیرد؛ می‌گفت: «من آدمِ مذاکره‌ام، دوست دارم مذاکره کنم.» «راهبرد کلان» در دولت ترامپ این بود.

*          *          *

همزمان، ایران در حال تدارک عملیاتی بزرگ علیه منافع آمریکا در خاورمیانه بود. شورشیان حوثی [انصارالله] یمن و گروه‌های شبه‌نظامی شیعه عراقی را به موشک‌ها و پهپادهای پیشرفته‌تری‌ مجهز کرده بود. نیروی قدس، که عملاً مؤسس حزب‌الله لبنان است، حامی مهمِ رژیم اسد در سوریه بود؛ و هم بیروت و هم دمشق، از قابلیت‌های نظامی فزاینده‌ای که تهران در اختیارشان قرار می‌داد، بهره می‌بردند (دست‌کم وقت‌هایی که اسرائیل محموله‌های نظامی ایرانی‌ها را با حملات هوایی مکرر در سوریه، و بعداً عراق، نابود نمی‌کرد). ایران همچنین کمک‌های خود به طالبان [9] را نیز گسترش داد [10] ، و یک بار دیگر ثابت کرد، تا زمانی که منافع ملی‌اش حکم کند، در حمایت دولتی از تروریسم قائل به «فرصت‌های برابر» است و میان [گروه‌های تروریستی] شیعه و سنی فرق نمی‌گذارد.

پنتاگون در واکنشی تدافعی، تجهیزات نظامی آمریکا در منطقه را افزایش داد؛ از جمله با تسریع اعزام ناوگروه تهاجمی تحت رهبری ناو هواپیمابر «آبراهام لینکلن» به خاورمیانه. 5 می، بیانیه‌ای عمومی هم در توضیح این اقدام صادر کردیم که به نام من منتشر شد [11] . صدور این بیانیه، رسانه‌ها را شوکه کرد؛ نمی‌دانستند چرا بیانیه را پنتاگون صادر نکرده است. جواب این سؤال چه بود؟ «دانفورد [12] » [رئیس وقت ستاد مشترک ارتش آمریکا] با من تماس گرفت و گفت: «سلام جناب سفیر [13] ؛ کارمان گره خورده.» مشکل این‌جا بود که نمی‌توانست بیانیه پنتاگون را از پیچ‌وتاب بوروکراسی کاخ سفید عبور دهد؛ که مثل بقیه دولت هر روز دست‌وپاگیرتر می‌شد. دانفورد چند روز بعد به من گفت: «ما یک ضرب‌المثل داریم: در جنگ، گاهی کارهای ساده، دشوار می‌شوند.» من خوشحال بودم که توانسته‌ام کمک کنم. جواب سؤال رسانه‌ها همین بود.

تصویر ماهواره‌ای از تعقیب ناوگروه آمریکایی آبراهام لینکلن توسط قایق‌های سپاه پاسداران ایران در تنگه هرمز در اواخر ماه دسامبر سال 2019 (جزئیات بیش‌تر(+)

در همین‌باره بخوانید:

›› ماجرای «یورش فوجی» قایق‌های سپاه پاسداران به ناوگروه آبراهام لینکلن آمریکا

تنش‌زایی‌های ایران به هیچ عنوان نتیجه تصمیم‌گیری‌های بداهه توسط فرماندهان میدانی نیروی قدس نبودند، بلکه اقدامی نظام‌مند و تدریجی در جهت سیاستی بود که ایران نام آن را «مقاومت حداکثری [14] » مقابل فشارهای آمریکا گذاشته بود. این تغییر استراتژی ایران و اقدام این کشور در تقویت مستمر گروه‌های تروریستی و دیگر نیروهای وابسته‌اش، به وضوح نشان می‌داد که انجام هر اقدامی توسط آمریکا که نشان از تضعیف اراده واشینگتن داشته باشد، چه‌قدر خطرناک است؛ چراکه موجب می‌شد تهران تصور کند دست برتر را دارد. طی چهار ماه بعد، رفتارهای دمدمیِ ترامپ این خطر را ملموس‌تر کرد.

در همین بین، روحانی، 8 می، اعلام کرد ایران شصت روز دیگر اقدام به نقض چهار بند کلیدی در توافق هسته‌ای خواهد کرد؛ بندهایی که: (1) ذخیره اورانیوم غنی‌شده با غنای پایین (برای مصارف رآکتور) را به 300 کیلوگرم محدود می‌کردند؛ (2) ذخیره آب سنگین را به 130 تُن محدود می‌کرد (و ایران را موظف می‌کرد مازاد آن را به کشورهای دیگر بفروشد)؛ (3) سطح غنی‌سازی اورانیوم آن به 3/67 درصد ایزوتوپ U-235 محدود می‌کرد (یعنی مانع از حرکت ایران به سمت غنی‌سازی با درصد بالاتر و مناسب برای سلاح هسته‌ای می‌شد)؛ و (4) تبدیل رآکتور آب سنگین اراک به رآکتور تولیدکننده پلوتونیوم را ممنوع می‌کرد (چراکه می‌توان از پلوتونیوم به جای اورانیوم غنی‌شده به عنوان ماده شکافت‌پذیر در سلاح‌های هسته‌ای استفاده کرد) [15] . روحانی همزمان با ارسال نامه‌ای به پوتین، تهدید کرد که از پیمان منع اشاعه سلاح‌های هسته‌ای (NPT) خارج خواهد شد؛ که چرخش جالبی در موضع کشوری به حساب می‌آمد که مدعی بود به دنبال ساخت سلاح هسته‌ای نیست [16] .

چهار محدودیتی که ایران قصد داشت کنار بگذارد، محورهای اصلی توافق هسته‌ای محسوب می‌شدند. اگر برنامه هسته‌ای تهران واقعاً ماهیت غیرنظامی داشت، نیازی به نقض هیچ‌یک از این محدودیت‌ها نبود. تنها توضیح منطقی برای این تهدید روحانی، تلاش ایران برای کوتاه کردن «زمان گریز [17] » به منظور دستیابی به اورانیوم با غنای بالا و آغاز ساخت سلاح‌های هسته‌ای بود. اخاذی‌های روحانی و متعاقب آن، گام برداشتن ایران در مسیر ساخت سلاح‌های هسته‌ای، توجه اروپایی‌ها را جلب کرد. اگرچه این واقعیت‌ها می‌توانست چشم انگلیس، فرانسه و آلمان را باز کند، اما این اتفاق نیفتاد. سه کشور اروپایی از «اولتیماتوم» روحانی به خاطر لحنش انتقاد نمودند، اما از محتوای اظهارات وی چشم‌پوشی کردند [18] .

در همین‌باره بخوانید:

›› اروپا تهدید کرد؛ ترامپ تحریم/ بازتاب پاسخ ایران به بدعهدی هسته‌ای آمریکا


آن‌چه خواندید، قسمت نهم از ترجمه بخش‌های مربوط به ایران در کتاب «اتاقی که آن‌جا اتفاق افتاد» نوشته جان بولتون، مشاور سابق امنیت ملی ترامپ، بود. قسمت‌های بعدی این مجموعه به زودی در اختیار مخاطبین محترم قرار خواهد گرفت.  قسمت‌های قبلی مجموعه گزارش کنونی را می‌توانید از لینک‌های زیر بخوانید:

›› خروج آمریکا از برجام و تحریم سپاه پاسداران کار من بود

›› عجله مکرون برای امضای یک «توافق جدید» به جای برجام

›› هدف من و نتانیاهو تغییر رژیم ایران بود/ مکرون مأمور ترامپ در برجام است

›› آیا روسیه خواهان خروج ایران از سوریه بود؟ / چرا بولتون نمی‌خواست ترامپ را با پوتین در یک اتاق تنها بگذارد؟

›› ترامپ گفت «کار ترکیه را تمام کن» / آیا پوتین از حملات اسرائیل به مواضع ایران در سوریه خبر داشت؟

›› داغی که سقوط پهپاد آمریکایی به دل بولتون گذاشت/ جزئیات استعفای «سگ دیوانه» از پنتاگون

›› جزئیات سفر ترامپ به پایگاهی که ایران موشک‌باران کرد

›› جزئیات تحریم سپاه پاسداران/ شورای امنیت باید قطعنامه حمله نظامی به ایران را صادر کند

همچنین برای مطالعه ترجمه‌های قبلی مشرق از کتاب‌های مهم بین‌المللی، از جمله توصیفات قبلی درباره اوضاع داخلی دولت ترامپ، می‌توانید به کتاب‌خانه مشرق مراجعه کنید.


[1] The Room Where It Happened: A White House Memoir Link

[2] منظور بولتون، حضور نمایندگان کمپانی‌ها یا کشورهای مختلف در وزارت خارجه است که منافع آن کمپانی‌ها یا کشورها را به منافع ملی آمریکا ترجیح می‌دادند.

[3] Iran keeps crude prices in Asia at wide discounts against Saudi oil in January Link

[4] Iran is desperately trying to save its oil market share ahead of US sanctions Link

[5] U.S. to end all waivers on imports of Iranian oil, crude price jumps Link

[6] استیون منوچین لینک

[7] Zarif: B-Team targeting Iranian people with economic terrorism Link

[8] جروم اچ. پاول لینک

[9] Iran’s cooperation with the Taliban could affect talks on U.S. withdrawal from Afghanistan Link

[10] Pompeo accuses Iran of undermining Afghanistan peace efforts Link

[11] Statement from the National Security Advisor Ambassador John Bolton Link

[12] Joseph Dunford Link

[13] بولتون پیش از آن‌که مشاور امنیت ملی ترامپ شود، در آخرین سِمت دولتی‌اش بین سال‌های 2005 تا 2006 سفیر آمریکا در سازمان ملل بود.

[14] ‘Maximum pressure’ has produced ‘maximum resistance’, says Iran’s Araqchi Link

[15] Iran announces it will stop complying with parts of landmark nuclear deal Link

[16] Kremlin: Russia warned Iran against withdrawing from nuclear non-proliferation treaty Link

[17] حداقل زمان لازم برای ساخت سلاح هسته‌ای بدون آن‌که جامعه جهانی متوجه شود.

[18] European powers reject Iran’s nuclear ‘ultimatums’ Link

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان